اول ماه می وتاثیرات منفی و گسترده پاندمی کورونا در طبقه کارگر و دینامیزم مبارزه طبقاتی

مقدمه:

 اول ماه می بطور سنتی سمبل تجدید عهد برای مبارزات طبقه کارگر جهانی است نه فقط برای بهبود شرایط زندگی بلکه برای پایان دادن به نظم نابرابر و ضد انسانی سرمایه داری که این دومی برداشت کمونیستهاست از این روز. برداشت گرایشات سوسیال دموکرات از این روز اینست که کارگرها چقدر حقوقشان بهتر شود و شرایط امروزشان  قابل تحمل تر.این حد  و افق سوسیال دموکراتهاست که نظم سرمایه داری را حد تکامل انسانیت می بینند اما نوع بهترش را آرزو می کنند.

پاندمی کورونا مثل هر بلیه دیگر انسانی طی بیش از یکسال گذشته عوارض و سیعی روی جامعه انسانی گذاشته و روابط انسانها را تغییر داده.بسیاری فکر می کنند و فکر می کردند که این تغییرات کوتاه مدت است و کورونا فقط یک سرماخوردگی فصلی در تاریخ بشر است. مشکل اما نه فقط در ماهیت ویروس و اثرات آنست بلکه در تاثرات ثانویست که این پاندمی روی ساختارهای اجتماعی می گذارد.این تاثیرات ربطی مستقیم به ویروس ندارند بلکه روندهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی دیگری این تغییرات را جلو می برند.

 سرمایه داری و سرمایه داران و حکومتها از پاندمی کورونا استفاده می کنند و کرده اند که نظام روابط بین کار و سرمایه را تغییر دهند و دستاوردهای تاکنونی طبقه کارگر را هم از او بگیرند. تغییراتی که حاکمان سرمایه نزدیک به یک قرن رویایش را می دیدند با ابزار کورونا درند پیش می برند.این تغییرات  طوری طرح ریخته شده که طبقه کارگر را منزوی تر و حداتر از هم کند و فقیرتر تا بشود سطح زندگی این طبقه را پائینتر کشید و سودهای بیشتر برای سرمایه داران حاصل شود.

پشت بحران کنونی کورونا خطر افزایش گرامیش کره زمین و نابودی میلیونها میلیون انسان طوفانها و سونامیها و زیر اب رفتن سرزمینها انتظار جامعه انسانی را می کشد. کورونا فعلا مقدمه معضلات بزرگتر روزگار ماست!

تحقیقات که هیچ، مشاهده ساده هر ناظری نشان می دهد که در دوران کورونا میلیاردرها بیشتر شدند و اکثریت مطلق دنیا بیشتر در فقر و نابرابری فرورفته. بررسی اثرات کوتاه مدت و بلند مدت کورونا در دینامیزم روابط کار و سرمایه نکته بسیار مهمی است که در ادبیات چپ ایرانی زیاد دیده نمی شود.لذا این نویسنده وظیفه خود می داند مروری هر چند کوتاه بر دامنه این تاثیرات و نتایج  کوتاه مدت انها روی مبارزه طبقاتی داشته باشد.این موضوع کار بسیار نیاز دارد و امیدم اینست که روشنفکران و فعالین طبقه کارگر در ایران و دنیا بیشتر به ان بپردازند:

(۱)نگاهی کوتاه به پاندمی کورونا در استانه اول ماه می:

در شرایطی که واکسن کورونا در دسترس کشورهای پیشرفته هست و اینها بسرعت در حال واکسیناسیون هستند(مثلا در اسرائیل ۹۰ در صد یا در انگلستان نزدیک به ۶۰ در صد)کشورهای فقر زده دنیا هنوز که هنوز است دسترسی به واکسن ندارند و پیش بینی می شود با وضعیت موجود دو سال طول بکشد که دنیا  در حد بالای ۶۰ در صد واکسینه شود. 

نگاهی به آمار کنونی ابتلا  و مرگ و میر (۱)

امار جهانی ابتلا ۱۵۰ میلیون  امار کشته ۳ میلیون 

امریکا ۳۲ میلیون هندوستان ۱۹ میلیون و برزیل ۱۵ میلیون ابتلا

امریکا ۵۷۰ هزار مرگ، هندوستان ۲۱۱ هزار و برزیل ۴۰۳ هزار مرگ

ایران مقام ۱۴ را از جهت ابتلا دارد: دو و نیم میلیون نفر ابتلا و ۷۲ هزار مرگ (رتبه دوم در اسیا بعد هندوستان )در حالیکه ترکیه با ۵ میلون ابتلا  در حال حاضر مقام پنجم در ابتلای به کورونا را دارد که کشوری اسیائی اروپائیست

توسعه واریانتهای خطرناکتر ویروس کورونا طی چند ماه گذشته احتمتال امواج وسیعتر و کشنده تر را پیش روی انسانیت قرار داده .خارج از اینکه هنوز معلوم نیست که توسعه امواج جدید بیماری و مرگ صرفا مربوط به توسعه واریانتهای جدید ویروسی باشد یا اینکه عدم پیگیری سیاستهای پیشگیری مثل ماسک و حداسازیها و بستن رفت و آمد و مراکز جمعیتی ؟

در حال حاضر افجار نگرانی آور بیماری کورونا در هندوستان باعث نگرانی جهانی است.بخاطر فقر زدگی وسیع این کشور طی سیاستهای نئولیبرال حاکمیت احتمال بزرگترین فاجعه انسانی تاریخ معاصر می رود. 

درست در زمانی که واکسن کورونا می تواند مانع توسعه کورونا شود این احتمال هست که بیشترین تلفات را کورونا از انسانیت بگیرد. بنا به تحقیقات حداقل باید ۶۰ در صد کل جمعیت هر جامعه و کشور واکسینه شوند تا بشود کورونا را از پاندمی و اپیدمی بیرون انداخت.

(۲)کورونا فقر می زاید نابرابری می افریند و طبقه کارگر را بیشتر مورد حمله قرار می دهد:

امارهای جهانی نشان می دهند که پاندمی کورونا بطور مشهودی هم بیشتر مردم فقیر و طبقه کارگر را ابتلا کرده و هم از میان آنها بیشتر تلفات ایجاد کرده.

احتمال مرگ بخاطر کورونا در میان طبقه کارگر ۱۰ برابر است و.کورونا مثل سایر بیماریهای کشنده عامل کاهش سن طبقه کارگر است.این بیماریها مجموعا ۱۵ سال عمر طبقه کارگر را در دنیا کم می کنند.

فقر ، بیماریهای روانی و اعتیاد و خانه خرابی دستاوردهای کورونا برای طبقه کارگر دنیاست .در زمانی که سرمایه داران کلان میلیاردها از این همه گیری سود برده اند و تعداد این ازاذل در دوران پاندمی بیشتر هم شده!

(۳) تفییرات وسیع در دینامیزم روابط کار و رابطه کار و سرمایه:

همانطور که قابل پیش بینی بود ، پاندمی کورونا بهترذین فرصت را برای صاحبان سرمایه بوجود آورد که با استفاده از اهرمهای بیکار سازی و توسعه فقر ، فشار خود را به طبقه کارگر افزایش دهند و دستاوردهای تاکنونی طبقه کارگر را در سطح دنیا مورد تغرض قرار دهند. اینها سر تیترهائی است که باید در بررسی این تفییرات لحاظ شوند (۲)

کار هیبرید انتقال کار به خانه(نزدیک به ۴۰ در صد کارها). ۶۳% کارمندان حرفه ای می خواهند کارشان  در خانه بماند

اثرات منفی  روانی کار در خانه

۶۰% کارگرهائی که در خانه کار می کنند از حمایتهای شغلی ناشی از کار در خانه بهره ای ندارند

رشد نابرابری زن و مرد در محیط کار(زنها نزدیک دو برابر بیشتر احتمال دارد کارشان را از دست می دهند

تغییر نقش دولت در اقتصاد، رویکرد “دولت محوری” برای پاسخ دادن به نیازهای جامعه که بواقع جاخالی دادن سرمایه دارانست برای فرار از مسئولیت خود.

اتمیزه شدن بیشتر نیروی کار

تاثیر “کار از راه دور” روی کاهش صدای مشترک در محیط کار 

اخراج ها و فشار  برای کاهش مزد( بیش از ۵۰۰ میلیون  شفل ناپدید شدند خصوصا زنها نیروی کار جوان و اقلیتها)

فشار سرمایه داران برای تغییر قراردادهای کار

کار بیشتر و بیشتر “از راه دور می شود و اتوماتیک”. بکارگیری تکنولوژی هوش مصنوعی و رشد بیکارسازیهای ناشی از آن

رشد ناسیونالیزم و نژاد پرستی در نیروی کار بخاطر افزایش رقابت ناشی از بیکارسازیها

نکته مهم اینست که سرمایه داران و دولتهایشان از پاندمی کورونا دارند حداکثر استفاده را می کنند که نیروی کار را در همه ابعاد عقب بنشانند تا کسب سودهای افسانه ای بیشتر امکان پذیر شود.

این نکته را بخاطر داشته باشیم که سود در نظام سرمایه داری از رشد تکنولوژی بدست نمی آید بلکه از استثمار نیروی کار حاصل می شود. این تناقض محوری سرمایه داریست که مارکس انرا بخوبی مستدل کرده و قانون محوری سرمایه داریست. لذا کاهش نرخ نیروی کار ارزوی دائم سرمایه دارهاست.هر چند که سوسیال دموکراتها و رفرمیستها تلاش می کنند با چندر غاز بالا بردن حقوق کارگران را بفریبند این افزایشهای دستمزد در همه دنیا بسیار از توان واقعی خرید کارگرها عقب است.مثلا در امریکا هنوز معدل حقوق پایه ۸ دلار هم نیست در حالیکه قیمتها چندین برابر در طی دو دهه گذشته بالا رفته.لذا بالابردن حقوق پایه در حد ۱۵ دلار، انطور که برنی سندرز می گوید،  هم پاسخ نیست. طبقه کارگر امریکا الان مجبور است چند کار داشته باشد تا زندگی روزمره اش بگذرد.این را ضرب کنید در ناموازنه ناشی از تاثیرات بلند مدت ناشی از پاندمی کورونا و تغییرات  بلند مدت دینامیزم نیروی کار و سرمایه.

(۴)تاثیرات منفی پاندمی کورونا زمینه رشد مبارزات طبقاتی و پتانسبل های بیشتر دخالت گری کمونیستی:

اگر پاندمی کورونا تاثیرات کوتاه مدت و بلند مدت منفی در دینامیزم روابط طبقه کارگر و سرمایه داران داشته ، عامل شکا طبقاتی بیشتری شده و اهرمهای زیادی را از طبقه کارگر گرفته ، از سوی دیگر زمینه بحرانهای اجتماعی و انفجارهای اجتماعی را هم بالا برده.این را من نمی گویم بلکه حاکمان دنیا در کاخ سفید و وال استریت و مدیایشان می گویند.اینها نگران این شکاف اجتماعی و انفجارهای اجتماعی هستند. 

از هند تا ایران تا اروپا تا امریکا همه جا صدای این حرکات شنیده می شود.سیاستمداران و پلیسشان بیش از گذشته مورد سوال هستند و رشد دره فقر و ثروت چشمها را بیشتر به واقعیت نظام سرمایه داری باز می کند.

طبقه کارگر هم طغمه کوروناست و بیسار بیشتر کشته می دهد هم بیکار می شود و فقیر.صدایش را که از طریق گردهائیها باید شنیده شود بسته اند اما این اکثریت مطلق جامعه تا کی می شود خاموش بماند و موضغ دفاعی خود را حفظ کند؟

امواج بیکارسازیها به سونامی قرن تبدیل می شوند .این سونامی طبقه کارگر را در مقابل سوال اصلی قرن قرار می دهد.تا کی باید این وضع را تحمل کرد؟ تا کی دنبال حقوق از دست رفته دوید؟ تا کی قدرت سیاسی را باید خطاب قرار داد و انتظار کشید؟

تا کی دور مجلس حاکمان و سرمایه داران تبلوی اعتراض بلند کرد و کتک خورد؟ 

اینست که حاکمان هم فهمیده اند که طی زمان کوتاهی امواج اعتراضات خیابانی با اعتصابات و درگیریهای وسیع با نظم حاکم خواهد کشید.

اگر کورونا به سرمایه داران کمک کرد تا سونامی ضد طبقه کارگر را بشورانند ، کابوس شبشان برگشت سونامی طبقه کارگر است برای ریشه کن کردن وضع موجود که نظم سرمایه داریست.

تاریخ بشتر همواره این تغییرات ماهوی را نشان داده.درست زمانی که بحرانهای اجتماعی جنگها و کشتارها غوغا کرده اند و جامعه را به بن بست کشانده اند جرقه های انقلاب تاریخ بشر را به لرزه انداخته .حاکمان جهان کنونی کور خوانده اند که با کورونا  تاریخ را به عقب بکشند.

من تردیدی نمی بینم که رادیکالیزه شدن جنبشهای اعتراضی در ایران و جهان ما دور نیست و به خیابان امدن ارتش نیروی کار نه یک خواست اخلاقی بلکه یک قانون تاریخ انسانی است.

از این زاویه است که اول ماه می امسال می تواند به چرخخش کیفی بزرگی در روابط انسانی به نفع انسانیت تبدیل شود. اگر سرمایه داران می تازند و ارزوی عقب زدن ارتش نیروی کار را دارند نمی توانند از قوانین حرکت تاریخ بگریزند. طبقه کارگر را باید حول پایان سرمایه داری سازمان داد. اعتراضات هر روزه کافی نیستند.رفرمیزم چاره نیست.

منابع بیشتر:

(۱)امار جهانی ابتلا به کورونا در اول ماه می ۲۰۲۱

World Covid-19 tracker: Latest cases and deaths by country (cnn.com)

(2)آثرات پاندمی کورونا در محیط کار و طبقه کارگر

Coronavirus: How the world of work may change forever – BBC Worklife

(3)اثرات پاندمی کووید در رشد مبارزات طبقاتی

The Coronavirus Class War Has Already Started | The Nation

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate