آینده ترامپیزم و افق نبرد طبقاتی در آمریکا

آینده قابل پیش بینی تسریع انزوای ترامپ و متحد شدن مخالفین او در سطح حکومتهای سرمایه داری و درون حکومت امریکاست.اینکه چگونه و چه تاریخی از شر او خلاص شوند هنوز مشخص نیست اما دینامیزمی که او دارد می سازد این احتمال را که بالاخره بگونه ای از شر او خلاص شوند بسیار بالاست”(سعید صالحی نیا ۲۰۱۸).

مقدمه:

هفته پیش مرحله نهائی انتخابات ریاست جمهوری امریکا توسط رای الکتورال کالج (رای دادن نمایندگان دو حزب ) پایان یافت و انتخاب بایدن و شکست ترامپ مهر رسمی خورد و حتی رئیس سنای امریکا هم متحد ترامپ بود بالاخره پذیرفت که بایدن رئیس جمهور امریکاست!

تقلاهای “قانونی ترامپ ” برای فرار از رای مردم امریکا به شکست انجامید و دادگاه عالی امریکا حتی با اکثریت جمهوریخواه ترامپ را  محق ندانست. ترامپ دوره کوتاهی دیگر از کاخ ریاست جمهوری رسما بیرون انداخته خواهد شد.

من سالهاست این مسیر را پیش بینی کرده ام(۱) حتی سال ۲۰۱۸ توضیح دادم که ترامپیزم نمی تواند پاسخ بحران سرمایه داری امریکا باشد و خود این نظام از شرش خلاص خواهد شد علاوه بر اینکه جنبش اعتراضی مردم امریکا حرف اخر را در دوره اخیر زد و ترامپ را کاملا شوکه کرد.

امریکا در دور اخر انتخابات امریکا بشدت دو قطبی شد و عقب ماندگی نژاد پرستی و ضد کمونیزم بیمار امریکائی توانست ۷۶ میلیون رای از بخشهای حاشیه ای امریکا بدست اورد و بخشهای متمدن امریکا در حاشیه شرق و غرب امریکا و مراکز ضنغتی امریکا تکلیف ترامپ را یکسره کرد.

از دید من این سقوط ترامپ نکته بسیار محوری در تاریخ امریکا و جهان سرمایه داریست و اثرات میان مدت و بلند مدتی خواهد داشت.

در این مقاله تلاشم اینست که افق اینده ترامپیزم و نبرد طبقاتی در امریکا را مورد بررسی قرار دهم:

(۱)ایا ترامپیزم اینده ای خواهد داشت؟

 

ترامپ و حامیانش اعلام کرده اند در سال ۲۰۲۴ دوباره وارد رقابت انتخاباتی خواهند شد.او و حامیانش هنوز فکر می کنند که ترامپ واقعا پیروز شده و در انتخابات امریکا تقلب شده.

در میان حزب جمهوریخواه تا همین امروز و هنوز حامیان ترامپ دست بالا دارند اما ریزش حامیان ترامپ در حب جمهوریخواه در حال تشدید است.حزب جمهوریخواه دارد نشان می دهد که بتدریج دارد از ترامپ فاصله می گیرد.

قعلا ترامپیزم را نمی شود از ترامپ جدا کرد .در عین اینکه ترامپیزم یک نظریه معین سیاسی است مبتنی بر ناسیونالیزم امریکائی ، نئوفاشیزم و نژاد پرستی اما فعلا  ترامپیزم در امریکا همان ترامپ است همچنانکه دورانی طولانی ریگانیزم همان ریگان فهمیده می شد.

بسیاری منجمله بخشی از دموکراتها از برگشت ترامپ نگران هستند.ترامپ را سایه شومی می بینند که در اسمان امریکا می چرخد و بعد بیرون انداخته شدن از کاخ سفید به “اپوزسیون حکومتی” تبدیل خواهد شد و با توجه به هواداران عقب مانده خود در سنگر جمله به جامعه خواهد نشست.

شاید از این تصویر سازی دموکراتهای راست سودی بردند در انتخابات و ترامپ را بعنوان لو لو خور خوره لازم دارند تا مردم از ترس ترامپ دوباره به اینوریها رای دهند!

یادمان باشد بایدن ترامپ را شکست نداد بلکه ترامپ خودش را شکست داد و مردم امریکا او را هدف گرفتند و از بایدن ابزار ساختند.الان بایدنست که در مقابل نافع مردم امریکا ایستاده و فعالین رادیکال در امریکا این را بخوبی فهمیده اند.

ایا ترامپ توان برگشت به کاخ سفید را دارد؟

از دید من خیر! شکست ترامپ ناشی از یک تحول عمیق اجتماعی و فکری در جامعه امریکا بود.همانطور که گفتم نه طبقه حاکمه امریکا و نه مردم زحمتکش امریکا خواهان برگشت این نظریه این موجود نیستند.اما حامیان ترامپ و او تلاششان را خواهند کرد و سایتها و مراکز تبلیفاتی خود را  توسعه خواهد داد و تلاش خواهند کرد اون اقلیت سنگین عقب مانده و ضد کمونیسرفتن ترامپ را جشن گرفت.ت امریکائی را به خط کنند و شاید در حزبی بیرون حزب جمهوریخواه.اینکه حزب جمهوریخواه واقعا پشت ترامپ بماند برای من زیر سوالست.

جنبشهای اجتماعی رادیکال که اهرم مهم سقوط ترامپیزم بودند به خانه بر نخواهند گشت و تجربه ۴ ساله حکومت او مدتها در خاطره اجتماعی جامعه خواهد ماند.مردم دیدند نژاد پرستی نئوفاشیزم یعنی چه و دیدند طبقه حاکمه چگونه رسما و علنا مردم زحمتکش را سر کیسه می کند و پلیسش چگونه مردم معترض را سرکوب می کند.در میان متحدین سنتی امریکا هم ترامپیزم هواخواهی ندارد اتحادیه اروپا و کانادا به کنار حتی انگلستان هم پایان ترامپیزم را جشن گرفت.ترامپ هیچ دوستی برای خود بجا نگذاشت.

(۲)ترامپیزم بر چه زمینه ای توان برگشت دارد؟

 

زمینه رشد ترامپیزم همان زمینه رشد هیتلر است یا موسولینی.بحران اجتماعی اقتصادی سیاسی و هویت در امریکا ترامپیزم را افرید .همانطور که هیتلر محصول شرایط معین و دوران محدودی در شکاف بحران سرمایه داری بود و این بحران را را جهانی تر کرد ترامپیزم هم به بحران سرمایه داری به شکاف درون کمپ سرمایه داری بطور بی سابقه دامن زد.امروزه کمپ امریکا وجود ندارد.اروپا راه خود انگلیستان حتی راه خود و امریکا راه خود! روسیه و چین بیرون این مدار به رقبای سر سخت امریکا تبدیل شدند و تا دهسال دیگر امریکا از مقام قدرت اقتصادی اول نزول خواهد کرد.

سرمایه داری بحرانزده نیاز به اتحاد جهانی دارد و ترامپیزم ضد این نیاز است.سرمایه داری انتگره شده و ترامپیزم ضد این مسیر.

لذا ترامپیزم با نیاز سرمایه داری جهانی شده در تضاد است.اما زمینه های داخلی ان، اقشار عقب مانده مناطق حاشیه ای امریکا هستند چه اطراف شهرهای بزرگ چه در مناظق دور دست میانه امریکا.این جمعیت هنوز توی رویای سفید طبقه متوسطی زندگی می کند و سیاه و رگین پوست را رقیب خود می داند و عمیق نژاد پرست است و حای ضد منافع طبقاتی خود! همانطور که در زمان هیتلر ما شاهد رشد وسیع لمپن پرولتاریا بودیم در امریکا هم لمپنیزم رشد کرده و اما زمینه مادی تداوم ندارد.از دید من حبابی است که بسرعت خواهد ترکید و مثل کوکلوس کلانها به حاشیه تاریک عقب خواهد نشست.

لذا برگشت ترامپیزم پایه مادی ندارد.ترامپیزم توهمی در بخشی از جامعه امریکا بود که فکر می کرد سقوط امریکا دست تعدادی سیاستمدار است و نه بخاطر بحران سرمایه داری.

در حالیکه براحتی می توان دید که سقوط امریکا دلیلش بن بست نظم سرمایه داری است.سرمایه از امریکا مهاجرت کرده چون قیمت نیروی کار در خارج امریکا بسیار ارزانتر است .بخش مهم این بحران سراسری نبود مناطق جدید توسعه در دنیا و شکست صنایع “ملی “امریکائی مثل صنایع داخلی اتوموبیل و انتقال انها به خارج امریکاست که نهایتا به شکست پروژه نئولیبرال منتج شده.

ترامپیزم با فریادهای ناسیونالیستی و دروغهای هر روزه نتوانست سرمایه را به امریکا برگرداند .هیچ سیاستمداری نمی تواند.لذا رویای امریکائی قابل تکرار نیست. در مقابل مردم وعده های ترامپ  شکست خوردو فرد دیگری هم نمی تواند امریکائی بسازد که شکل امریکای قرن ۱۸ و ۱۹ باشد.نظام جهانی سرمایه را نمی شود “ملی ” کرد! اون جن از شیشه بیرون جسته!

برگشت ترامپیزم روی پایه مادی امکان ندارد و هیاهوهای ضد “نظام” هم بسرعت فروریخت و مردم دیدند ترامپ خود نظام است نه ضد نظام!

(۳)پایه جامعه شناسی و روانشناسی ترامپیزم:

 

همانطور که گفتم امار دوره انتخابات امریکا بر حسب جغرافیا نشان داد که عقب مانده ترین اقضار حاشیه ای امریکا به ترامپ رای دادند.بخشهای پیشرفته تر امریکا در شمال شرقی و غرب امریکا بشدت بر علیه ترامپ بودند و حتی بخشهائی که سنتا راست بودند با  تغییر بافت جمعیتی و سنی حمایت لازمه از ترامپ را از دست دادند مثل نمونه جورجیا یا تگزاس یا اریزونا

راست عقب مانده نژاد پرست امریکا روی بافت چامعه شناسی معینی سرمایه گذاری کرده.و اما زیر ساخت روانشناسی ترامپیزم چطور؟

ترامپیزم بر اساس تلاش برای بازگشت رویای امریکائی سفید پوست طبقه متوسط ساخته شده درست مثل ریگانیزم.از سوی دیگر ادعای ترامپ که خارج سیستم است و قرار است تغغیر بدهد در نظم سیاسی امریکا.

۴ سال گذشته مردم امریکا شاهد بودند ترامپ از عقب مانده ترین عناصر کنگره و سنا از فسیل ترین انها از نژادپرست ترین انها برای خودش لشگر درست کرد همانها که نمایندگان راستهای جنوب امریکا بودند.ترامپ دقیقا روی ساختار حکومت امریکا خود را ساخت.او با بازی با قوانین عقب مانده امریکا با قانون اساسی نخ نمای امریکائی که داشتن اسلحه را حق ادمها می داند در حالیکه اسلحه عامل اصلی خودکشی و جنایت در امریکاست و سودش را سرمایه داران برده اند .او سمبل ارتجای ترین عناصر فرهنگ حکومتی امریکاست که ندادن مالیات را زرنگی می داند.هیچ شارلاتانی در حکومت امریکا به این شفافی ماهیت فرهنگ طبقه حاکمه امریکا را جلوی مردم باز نکرد!

تضاد ترامپیزم با دموکراسی امریکائی از زاویه ارتجاعی امریکا را تکان داد و علامت خطری برای همه بود!

(۴)ترامپیزم در تضاد را حق رای مردم

 

پرده اخر نمایش ترامپیزم تلاش او برای نفی حق مردم در همین سطح دموکراسی امریکائی بود.

مردم امریکا و نظام امریکا سنتا فکر می کردند که رایشان محترم است اما ترامپ بعد از شمارش ارا رسما و مکرر این حق رای مردم را منکر شد و خواهان باطل اعلام کردن رای میلیونها ادم شد که برای بار اول به صندوقها شتافتند تا او را از کاخ سفید بیرون کنند.

از این زاویه نیز ترامپیزم انچه در ذهنیت طبقه حاکمه امریکا بوده با زبان سلیس اعلام کرد.نه اینکه انتخابات امریکا سنتا دستکاری نمی شود و نه اینکه طبقه حاکم امریکا پشیزی برای رای مردم ارزش قائل بوده اما همواره تلاش بوده این واقعیت را بپوشانند.به انواع حیله گرانه تری با نظر مردم بازی کنند و توهمی بسازند که رای مردم واقعا اهمیت دارد.

ترامپیزم بعنوان یک نظریه نئوفاشیستی رسما این حق را منکر است و رای مردم را مشروط به پیروزی خود می داند. اعلام رسمی علاقه به شیوه رهبری پوتین و دیکتاتورها در دنیا یک اشتباه ترامپ نبود بلکه اعلام رسمی نئوفاشیزم است.از این زاویه نیز نظام امریکا که خود را به دموکراسی متعهد می داند و خود را رهبر دموکراسی دنیا همانقدر تضاد با ترامپیزم است که مردم امریکا با این بلیه در تضاد هستند.

ترامپ با استفاده از نظام عقب مانده امریکا که رای چند نفر در دادگاه عالی را بالاتر از رای مردم امریکا می داند و رای نهائی الکتورالهای نماینده دو حزب دوقلو را برتر از رای مستقیم مردم یعنی با استفاده از ساختار موجود امریکا ۴ سال تمام  جامعه امریکا را به عقب برد و در خود فرو برد.

(۵)اینده ترامپیزم در گروی جنگ طبقاتی در امریکا

نبرد طبقاتی در امریکا در دوران ترامپ بطور واضحی رشد کرد و این برای هردو حزب دوقلوی دموکرات و جمهوریخواه نگرانی اور است.ادامه ترامپیزم نبرد طبقاتی امریکا را به عرصه های جدیدی کشید و لذا از این زاویه نیز باید سیفون ترامپ کشیده می شد.انگاه که توده ها اگاه شوند و سازمان یابند نظام امریکا واقعا به خطر خواهد افتاد.

رشد جنبش برنی سندرز ، جنبشهای حمایت از سیاهان و کارگران و زنان در امریکا علامت  تعمیق تضاد طبقاتی و نبرد طبقاتی است.

اینده ترامپیزم و کلیت طبقه حاکمه امریکا و سرنوشت مردم امریکا در گروی تعمیق و تشدید این نبرد است.در طی این نبرد مردم زحمتکش با تجربه روزمره خود هم منافع خود را بهتر می شناسند و هم تضاد منافع خود را با طبقه حاکم با نظام سرمایه .

من طی حدود ۲۵ سال زندگی در امریکا شاهد این رشد و تعمیق بی سابقه خوداگاهی طبقاتی در اقشار زحمتکش جامعه بوده ام خصوصا در دهسال گذشته و خصوصا در دوران ترامپ.

(۶)بقدرت رسیدن راست دموکرات بایدن و شرکا و تشدید بحران اجتماعی در امریکا

هدف بایدن و متحدینش اینست که مردم را از صحنه بیرون بیندازند و اتحادی بین حزب دموکرات و جمهوریخواه بسازند.از همین الانهم عذر گرایش برنی سندرز را خواسه اند که انتظار داشتند در کابینه شریک شوند!

این روزها برنی سندرز دارد می فهمد که وعده های بایدنی دروغ بود و او قرار نیست وزیر کار امریکا شود.وزرای بایدنی رسما تنفر خود از کمونیزم را اعلام می کنند تا علامتی باشد به جنبش رادیکالی که ترامپ را شکست داد.

بایدن روی امواج تنفر از ترامپ بقدرت رسید و الان هدفش خواباندن این جنبش است و حفظ ترامپ و شرکا از جهت قانونی.اینها به ترامپ امان داده اند!

این راست دموکرات هر قدر در مقابل خواستهای مردم مثل اموزش رایگان بهداشت رایگان حمایت از اتحادیه ها و افزایش حقوق و حمایت از نیروی کار مفاومت کند بیشتر و بیشتر جنبش در خیابان به لزوم سازماندهی حزب مردم امریکا فکر خواهد کرد.احزاب موجود امریکا دکان بقالی طبقه حاکمه هستند و سرنوشت امریکا در بازی بین اینها تعیین نخواهد شد.ترامپ و دورانش عامل غیر مستقیم تقویت جنبش اعتراضی و اگاهی اجتماعی و طبقاتی بود.بایدن نخواهد توانست مردم را به خانه بفرستد و رویای او هم در برگردادن امریکا به نئولیبرالیزم اوبامائی به شکست خواهد انجامید.اینده از ان طبقه حاکمه امریکا نخواهد بود.

منابع بیشتر:

(۱)ترامپیزم در چرخه سقوط و انزوا(۲۰۱۸)

آرشيو مطالب سايت آزادى بيان » Blog Archive » ترامپیزم در چرخه سقوط و انزوا (azadi-b.com)

(2)شکست ترامپ در انتخاب ریاست جمهوری امریکا چه تعاقبی دارد؟

آرشيو مطالب سايت آزادى بيان » Blog Archive » شکست ترامپ در انتخاب ریاست جمهوری امریکا چه تعاقبی دارد؟ (azadi-b.com)

(3)انتخابات میاندوره ای ،سقوط ترامپیزم و تغییر توازن قوا در امریکا

آرشيو مطالب سايت آزادى بيان » Blog Archive » انتخابات میاندوره ای ،سقوط ترامپیزم و تغییر توازن قوا در امریکا (azadi-b.com)

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate