مقدمه:
“دادگاه” حمید نوری یکی از خرده جلادهای حکومت اسلامی در سوئد آغاز شد و گفته اند این نمایش را تا ۸ ماه دیگر ادامه می دهند.می گویند چند هزار صفحه دادخواست دارند و همه گردانندگانش هم زن هستند تا فمینیستها دلشان خنک شود و ثابت شود که سوئد خیلی برابری طلب است!
در این “دادگاه” حائی برای نقش افرینی مبارزان ازادیخواه نیست.بهرام رحمانی هم طفلک بهش “اجازه ندادند” (۲)چند سوال ساده از دادستان و قاضی بکند! ایرانی جماعت یا بیرون دادگاه داد می زند یا به صف می شود تا “شهادت بدهد”!
داستان از اونجا اغاز شد که یک رامبوئی بنام ایرج مصداقی در یک عملیات خارق العاده حمید نوری را به پلیس تحویل داد که الان پهلوی چی ها از او مجسمه نخل طلائی ساخته اند و خود را صاحب این نمایش می دانند. از اونطرف هم فرقه مجاهد است که می گوید ۴ تا وکیل ۲۵ ساعت در روز دارند روی این پرونده “کار می کنند” و با عطف به کشته شدن هوادارانش در سال ۶۷ خود را “صاحب عزا” معرفی می کند.
خوب ! این صحنه ها هست و بهروز سورن از ما می خواهد که این “دادگاه را جدی بگیریم”(۱). من با او در مورد جدی گرفتن دادگاه کاملا موافقم همینطور در مورد تبعاتی که این دادگاه در اینده حداقل برای خود ایران داشته باشد. تردید من جاهای دیگری است و راه حل من اینست که چپ و مبارزان خواهان سوسیالیزم در این نمایش با هر طراحی که دارد و با هر هدفی که دنبال می کند ، مداخله گری کنند. نگذارند این فرصت از دست برود و هم حکومتها ازش بهره ببرند در تجارت با حکومت اسلامی و هم راست عقب مانده پهلوی چی و رجوی چی!
لذا در این مقاله به چند نکته اشاره می کنم .تاکیید من اینست که این فرصتی است که باید چپ ازش استفاده کند و نگاه و متدهای خود را در مثابل نگاه راست نشان جامعه دهد .خوشبختانه حکومت سوئد با کش دادن دادگاه فرصتی بیشتر برای ازادیخواهان ساخته تا حواسشان بهار جمع شود و کار مشترک خود را ارائه دهند:
(۱)چرا به صحنه سازی راست در این نمایش باید انتقاد داشت و انرا وسیعا در مقابل مدیا ارائه داد؟
بهرام رحمانی از ازادیخواهان می خواهد (۲) در مقابل مدیا ازادیخواهان “متحد باشند” که مبادا حکومت اسلامی ازش استفاده کند! بواقع مبصر شده و همه را به صف می خواهد! خوب این پند ایشان را نمی پذیرم این راه حل نیست!
از دید من چپ و ازادیخواهی باید کمیته مشترک تشکیل دهد و با یک پلاتفرم هر چه زودتر در عرصه های مختلف وارد این نمایش شود و خصوصا مدیا را مورد خطاب قرار دهد.مردم ایران و دنیا را مورد خطاب قرار دهد و کم و کاستی های این دادگاه را بلند فریاد بزند.
این دادگاه حکومت سوئد است .سابقه این حکومت و امثالش در اروپا و امریکا معلومست .اینها دنبال منافع خود بوده اند در ساختن و تداوم حکومت ایران نقش مهمی دارند و در اینده هم تا زمان سرنگونی این حکومت با این حکومت خواهند بود. این فرض است.
لذا چپ باید از زاویه “الترناتیو عدالت جویانه” و نگاه خود از مفهوم عدالت در مقابل جنایات رژیم اسلامی به سراغ این نمایش دست راستی برود و این “دادگاه” را به کلاس درسی برای مردم در ایران و دنیا تبدیل کند.بطور واقعی صاحب عزای این دادگاه جنبش انقلابی و چپ است. این دادگاه نه ربطی به حکومت سوئد دارد و نه به شارلاتانهائی مثل مصداقی یا رجوی! یا شازده پهلوی که اخیرا عکس مصداقی را تکان می دهد!
چپ اگر منفعل به این دادگاه برخورد کند یک فرصت مهم از دست می رود. دنیا و مردم ایران فکر می کنند “عدالت” اینست که این حکومتهای شریک رژیم اسلامی تصویر می کنند و قهرمانشان مصداقی ها هستند! این فرصت را از این اراذل باید گرفت.
(۲)متد حکومت سوئد برای عقب زدن نقش سازی فعالین ازادیخواه و مردم و “کنترل” دادگاه:
همین اجازه خواهی عاجزانه بهرام رحمانی از دید من تصویرگر فضای روانشناسی گردانندگان دادگاه است.این دادگاه خلق دادگاه مردم نیست دادگاه یک حکومتست که شریک جرم حکومت اسلامی است.
حکومت سوئد و حکومتهای غرب و روسیه و چین خودشان در صندلی اتهام هستند.سال ۶۷ اینها کجا بودند؟ نمی دانستند؟ با کدام ادرس باید دنبال اینها گشت؟
ایا باور کنیم انگیزه اینها عدالت جوئی است؟ برجام شماره دو را یادمان برود؟ مماشاتهای قبلی اینها را؟ یادمان برود که تریبونال بین المللی زدند در لاهه و “شاهد” اوردند و بعد؟ کنار اخوندها به چپاول مردم ایران و دنیا ادامه دادند؟
“جنایت جنگی یا جنایت بر علیه بشریت؟”
اما چرا دادستان محترمه ترس دارد حمید نوری را در کانتکس جنایت بر علیه بشریت محکوم کند و مهملی بنام “جنایت جنگی” را بکار برده؟ زندانیان در ایران چه ربطی دارند به جنگ؟ غیر اینست که حکومت اسلامی اینها را به جنگ وصل کرده؟
لذا دادستان محترمه بر اساس ادعای حکومت اسلامی این زندانیان را اسیر جنگی می داند؟ اکثریت مطلق اینها هیچ ربطی به جنگ نداشتند. غیر اینست که دارند توجیه می سازند برای رژیم اسلامی؟
اما دادستان محترمه می گوید که “قانونش اجازه نمی دهد” یغنی حانی جنگی را اجازه دارد اما حانی بر علیه بشریت خیر!اینجاست چپ باید بگوید کدام قانون؟ کدام قانونگذار؟ تشت رسوائی این شارلاتانها را به زمین بزند.
دنیای گلوبالیزه ای که این شارلاتانها ساخته اند همه بیرون ملیتشان نوکر اینها هستند و برده اما زمانش “نمی شود قانون اجازه نمی دهد دخالت کنند در کار حکومت ایران”!
“کور شوید دور شوید که..داستان محترمه و قاصی محترمه سوئد تشریف بیاورند”!
همان اربابهائی که حکومتهای دیکتاتور و جانی را به دنیا تحمیل می کنند قرار دارند قاصی شوند و دادستان! در دوران برده داری در امریکا همینجور بود.قاصی سغید و دادستان سفید باید عدالت را در مورد برده ها اجرا می کرد.عدالت رنگش سفید بود! حالا عدالت رنگش حکومتهای غربی است برده ها خفه! به صف! دلم برای بهرام رحمانی می سوزد که “احازه ندادند چند سوال ناقابل بکند”!
(۳)سابقه تجارتهای حکومتهای غربی با حکومت ایران در موضوع عدالت!
چه زمان پهلوی و چه زمان اسلامی ، عدالت هم موضوع تجارت حکومتهای غربی بوده با دیکتاتوریهای ایران.
شبکه ساواک و اطلاعات رژیم اسلامی هزاران راس جانی مثل حمید نوری در اروپا و کانادا و امریکا دارد.
کدام اینها به عدالت خانه این حکومتها کشیده شده اند؟ فریبکاری تا کجا؟ این سری که حمید نوری را گرفته اند پشتش چه خوابیده؟ کدام معامله در راهست که این جانی کوچولو قرار است قربانیش شود؟
کی قرار است این جانور با کدام گروگان معاوضه شود و هردو طرف به ریش ما بخندند؟ خوب!
این نمایش را راه اندختند مثل نمایشهای انتخاباتی حکومت اسلامی باید توی سرشان خراب شود.
باید از این نمایش صحنه محکوم کردن حمایتهای حکومتهای غربی با رژیم اسلامی ساخت.
به مدیا اعلام کرد که تمامی جنایات رژیم را این قاصی محترمه و حکومتش دانسته قبول کردند و سکوت کردند.حالا منفعتی کوتاه مدت ایجاب می کند که نمایشی بدهند تا فشاری ایجاد کنند.
خلاصه کنم:
بیله باید این دادگاه نوری را جدی گرفت.این نمایش است چپ باید درش مداخله گری کند نگذارد اینحوری پایان یابد.نگذارد این نمایش به جیب راست برود به جیب معامله حکومتها برود.
باید این نمایش را با تمام شارلاتانیزم پشت سرش توی سر اونها که خواسته اند با شعور مردم ازادیخواه بازی کنند خراب کرد.
محاکمه حمید نوری و همه جانیان بطور واقعی در ایران توسط زحمتکشان و ازادیخواهان ایران خواهد بود.مردم قاصی دادستان حخواهند بود و وکیلش را می دهیم از غرب بیاورند!
این قاضی محترمه و اون دادستان محترمه همان برده دارانی هستند که چندین قرن برای ما بی نامان برای ما درد کشیده ها “عدالت” را تعریف کردند.اینها همانها هستند.چپ این را باید بگوید .نباید گذاشت راست عقب مانده قهرمانهای شسارلاتانش را به جامعه بعنوان عدالتخواه قالب کند.
اینست که کمیته مشترک چپ باید در این موضوع سازمان یابد. اینست مداخله گری.
منابع دیگر:
(۱)دادگاه نوری را دست کم نگیریم(بهروز سورن)
دادگاه نوری را دست کم نگیریم (azadi-b.com)
(2)روز دوم دادگاه حمید نوری در استکهلم(بهرام رحمانی)
روز دوم دادگاه حمید نوری در استکهلم! (azadi-b.com)
(3)در حاشیه فراخوان به سانسور نقد اپوزسیون توسط ع شفیق به بهانه “دادگاه ” تروریستها(سعید صالحی نیا)
در حاشیه فراخوان به سانسور نقد اپوزسیون توسط ع شفیق به بهانه “دادگاه ” تروریستها (azadi-b.com)
(4)نگاهی نزدیکتر به “مستندات” بهرام رحمانی بر علیه مهرداد عارفانی(سعید صالحی نیا)
نگاهی نزدیکتر به “مستندات” بهرام رحمانی بر علیه مهرداد عارفانی (azadi-b.com)
