“رقص پیروزی ” اسلام سیاسی و صهیونیزم بر خون و خرابه های غزه و “صلح” بی معنی تر!

مقدمه:

بالاخره بعد از ۱۱ روز ، حکومت صهیونیستی نتنیاهو و حماس پذیرفتند که “اتش بس” بدهند و دو طرف و حامیانشان “جشن پیروزی” گرفتند!  روی خون و خرابه های غزه. بیش از ۴۵۰ ساختمان مسکونی در غزه  و بسیاری روی سر ساکنینش خراب شد ، بیش از ۲۴۰ نفر در فلسطین و اسرائیل کشته شدند که ۷۷ نفر انها کودک بودند و میلیونها میلیون خسارات مادی و مقدار نامعلومی خسارت جانی و روانی دیگر به مردم منطقه تحمیل شد تا این دو سر ارتجاع منطقه ای “صلح” کنند!

در طی این یازده روز ، دنیا شاهد بود این اراذل اسلامی و صهیونیست با چه بی تفاوتی به حان انسانها محلهای زندگی مردم را صحنه موشک باران و بمباران خود کردند تا به قیمت خون مردم به حامیانشان ثابت کنند که “پیروزند”!

یکبار دیگر دنیای وارونه و بحران زده و دردکشیده ما به فاجعه انسانی منطقه خاورمیانه که توسط صهیونیزم و امپریالیزم پایه زده شد و در دهه های اخیر فرزند دیگر خلف امپریالیستها یعنی اسلام سیاسی به این صحنه ها تداوم داده ، کشیده شد.

کشور اسرائیل با تسخیر غیر قانونی و نابودی زندگی در منطقه فلسطین توسط امپریالیستها تاسیس شد و بواقع هم غده ای سرطانی و دملی چرکین در منطقه افریده شد که چندین نسل است ابزار نظامی گری و کشتار در منطقه بوده و حتی به توافقنامه های سازمان پوشالی “ملل” مبنی بر تاسیس همزمان دو کشور فلسطین و اسرائیل بهائی عملی داده نشده. 

وجود دمل چرکین صهیونیزم که نژاد پرستی علنی است ، ابزار مهم پروپاگاندا برای شاخه دیگر ارتجاع منطقه یعنی اسلامیها داده از خمینی تا بن لادن تا هر عقب مانده دیگری دقیقا با بهانه وجود حکومت اسرائیل ، بقالی تبلیغاتی خود را رونق داده اند.

اینها واقعیاتی است که بدون لحاظ انها تحلیل و بررسی علل دوره های بحران و کشتار در منطقه غیر قابل توجیه است. “جنگ” بین حماس و اسرائیل که تلفاتش را مردم پرداخته اند ، معلول وجود صهیونیزم و اسلام سیاسی است. این جنگ در چهارچوب بحران قدرت در منطقه و جهان ما قابل بررسی است. راه حل این جنگها هم جنگ نیست.مسئله قلسطین راه حل نظامی ندارد. جهان ما امروز  به بن بست “راه حلهای نظامی ” رسیده. همانطور که بحران کره یا بحران امپریالیزم با رژیم اسلامی راه حل نظامی ندارد.

در این مقاله چند لایه از فاجعه انسانی “حنگ ۱۱ روزه ” که بواقع توسط حماس و صهیونیستها بر علیه مردم منطقه انجام شد را از دید خودم باز می کنم:

(۱)”بهانه های ” اغاز “جنگ ۱۱ روزه”

ظاهر قضیه:

ظاهرا داستان را از انجا اغاز می کنند که حکومت اسرائیل در دوران “ماه رمضان” اجازه ورود مسلمانها به بیت المقدس را محدود کرده و بعدش تظاهرات مردم در بیت المقدس و درگیری با پلیس اسرائیل و بعدش اغاز حملات موشکی حماس در پاسخ به “تجاوز به ناموس اسلام”!

می گویند حکومت نتنیاهو “در پاسخ” به موشکباران حماس ، “به دفاع از ناموس ” مردم مظلوم کشورش” حملات هوائی خود را به عزه آغاز کرده تا حماس را سر جایش بنشاند! این شد که حماس ۴ هزار موشک فرستاد به اسرائیل و ارتش اسرائیل هم با بمباران مناظق غزه خود را اماده حمله زمینی به غزه کرد که فعلا دوطرف تصمیم گرفتند گندش دارد در می آید “صلح ” کردند!

باطن های قضیه؟

تجربه من نشان می دهد  که سیاست هرگز ان نیست که سیاستمداران می فرمایند! ادم باید هالو باشد مهملات اینها را بپذیرد! برای درک حرکات این جانیان قدرتمدار باید رفت دید منافع کجاست؟ پشت پرده را کاویید.

اصل باطن قضیه را من در بالا توضیح دادم! تا صهیونیزم هست تا کشور فلسطین وجود ندارد تا اسلامیهای سیاسی قدرت دارند  چرخه خرابی و مرگ هم هست. امکان ندارد با وجود این کمتر از حیوانات منطقه خاورمیانه روز خوش ببیند.

اما  یک فاکت دیگر هم اضافه کنم که ریشه ها روشنتر شود:

بله جناب نتنیاهوی جانی تا قبل این “جنگ” در حال اخراج از دفتر نخست وزیریش بود! دو روز مانده بود بعد ۸ سال از مقامش بیرون شود چرا که نتوانسته بود کابینه تشکیل دهد رای کم اورده بود! یعنی توی جامعه ای که ادمها را از همه جای دنیا بخاطر “جهود بودن” جمع کرده و زمین و املاک فسلطینی ها را دو دستی بهشان داده ، هم دارد زمین زیر پای امثال نتنیاهو می لرزد! راست عقب مانده صهیونیستی برای ماندن در قدرت مجبور است بحران بیافریند همانطور که اسلامیها! 

حتی رادیو بی بی سی هم این روزها می پذیرد که انکه از این جنگ استفاده اول را برد نتنیاهو بود تا با بلند کردن “خطر حماس” بر سکوی قدرت همچنان بنشیند! 

فرضش را بکنید که حماس موشک پرانی نمی کرد و اعتراضات مدنی را سازمان می داد! خوب دیگر حماس نبود بقالیش کساد می شد مردم می گفتند چه فرقی دارد با عباس اقا در وست بانگ یعنی سازمان ازادیبخش سابق فلسطین! 

خوب؟ با این فرض احتمال برکناری نتنیاهو بسیار بالا بود! لذا اگر از متد “نفعش را کی می برد” استفاده کنیم براحتی می فهمیم که نتنیاهو و حماس نفعش را بردند البته به حساب مردم!

از دید من اون “اصل قضیه” را باید به این “اصل دوم قضیه” ضرب کرد تا فهمید این جانیان بواقع چه می کنند. 

اگر این جنگ از پیش طراحی نشده باشد و فقط اتفاقی باشد ، به سابقه این اراذل صهیونیست و اسلامی ، جور نمی آید و زیادی “اتفاقی” است!

این جنگ “نعمت الهی” بود برای نتنیاهو که هم در قدرت بماند و هم از خرج مردم امریکا اون “چتر موشکی” خود را بهتر کند! بله بایدن به او قول داده! همانطور که به حماسیها !

(۲)بهانه زدن مردم بی دفاع از هر دو سو و پاسخ به صهیونیستها و اسلامیها:

حکومت اسرائیل  دست به بمباران ساختمانها  زد و بیش از ۴۵۰ ساختمان را روی سر مردم خراب کرد و هزاران زخمی و بیش از ۲۳۰ کشته نتایح فعلی این جنایت نتنیاهوست.یادمان نرود یکی از حنایتهای نتیاهو ساختن مشروعیت برای حماس است! 

نتنیاهو و ارتشش اعلام کردند که چون حماس در ساختمانهای غیر نظامی قرارگاه دارد لذا؟ زدن ساختمانهای مردم حلال است! فوقش یک ساعتی خبر می دهیم مردم فرار کنند! کاشکی کشته ها حق پاسخ دادن داشتند.

حماس جانی هم مشابه همین مهملات را می گوید و ۴ هزار موشک می فرستد به شهرهای اسرائیل (اینبار حتی به تل اویو که نشانه پیشرفت صنایع موشکی حماس است به کمک حکومت اسلامی ایران!) .

این دو لکه ننگ بشریت مدعی هستند که “از مردمشان دفاع می کنند”! یکی پشت مردم قایم شده دیگری جلوی مردم! هردو دروغ! هردو ثابت کردند دروغ می گویند.تعداد حیوانات ارتشی کشته شده در این جنگ چند تا بوده؟ خوب! قربانی ها مردم عادی از هردو طرف!

اما شعور متمدنانه لازمست تا بپذیریم که جنگ در مناطق شهری و موشک باران و بمباران اساسا راه حل نیست؟ حتی اگر یکی اینکار را کرد نباید “پاسخ مشابه داد”؟ البته ادم متمدن و با شعور این را می فهمد اما نتنیاهو و حماس خیر! اینها دردشان و هدفشان سلامت و شادی مردم نیست اینها درد قدرت دارند!

(۳) روانشناسی “بجنگ تا بجنگیم” ابزار تداوم چرخه مرگ و خون در بحران فلسطین

همانطور که گفتم پاسخ قطی مسئله فلسطین به ساخته شدن کشور مستقل فلسطین به سرنگونی صهیونیزم و اسلام سیاسی گره خورده. محالست با وجود این دو لکه ننگ و نبود کشور فسلطین ما شاهد پایان بحران منطقه باشیم.محالست.

اما اگر فرض های بالا را بعنوان هدف قرار دهیم طبیعتا باید دنبال ابزارها باشیم. ابزارها را در چپ انقلابی و رادیکال و متمدن باشد یافت.در طبقه کارگر منطقه .کشور اسرائیل روی نژاد پرستی استوار شده اما مناسبات طبقاتی انرا قطب بندی کرده و سالهاست جنبش ضد صهیونیستی و متمدن در میان ساکنین اسرائیل در حال رشد است.همه تسخیر هر روزه خانه و کاشانه مردم را درست نمی دانند. همه به شهرکهای نوساز روی خانه خرابی مردم فلسطین کوچ نمی کنند.

مسئله فلسطین راه حل نظامی ندارد.پاسخ این مسئله در زدن اسلام سیاسی در منطقه در سرنگونی رژیم اسلامی و سرهای دیگر اسلام سیاسی در بسیج افکار جهان بر علیه نژاد پرستی اسلامی و صهیونیستی قابل انجامست. همین فشارها هم هست که باعث می شود این دو لکه ننگ بالاخره بعد از ۱۱ روز “صلح” کنند! هر چند که صلحشان عین جنگشان روی مصالح فصلی است.

(۴)اشاره ای به “مواضع راست سیاسی ایرونی” در برخورد به بحران فلسطین:

حمایت از حنایات اسرائیل:

راست سیاسی ایرونی یکی از ننگهائی که به پیشانی دارد حمایت از حکومت اسرائیل است.

از انجا که بعنوان یک فعال سیاسی با پیامهای دست راستیها درون ایران و بیروتش اشنائی دارم بد نیست اشاره کنم به مهملاتی که راستهای ایرانی طی این ۱۱ روز گفته اند و می گویند.

در دور قبلی حملات اسرائیل به غزه و لبنان این راستها میمون وار بالا و پائین می پریدند .یادم هست پرویز صیاد (صمد اقا!) را که سینه می زد برای حمله اسرائیل به لبنان!

الانهم در فیسبوک و سایر مدیا این راست ، در جشن نتنیاهو شریک است! مدعی است که “اسرائیل برده و حماس باخته”! انگار دارد فوتبال نگاه می کند! اینقدر بی شرمی و بی مسئولیتی در مقابل انسانیت!

“فلسطین به ماچه”!

خط دیگر راست که بیشتر تو ایرانی علنی است و اجازه هم دارد، ظاهرا حامی اسرائیل نیست بلکه از سر “ناسیونالیستی” می فرماید که “به ما چه” ما خودمان گشنه داریم !

این راست طبیعتا وقتی به گشنه های ایران طبقه کارگر ایران می رسد  لال است و دنبال تاج همایونی! 

پشت “گشنه های ایرانی” مخفی است! واقعیت اینست که درد هر مردمی درد انسانیت است و ادم با شعور و متمدن اینقدر بی مسئولیت و شلخته به سیاست برخورد نمی کند.اما راست سیاسی ایرانی استانداردهایش بسیار پایین است. 

با فریب مردم ایران، راست می خواهد مردم ایران را از مردم دنیا جدا نگه دارد .راست ریشه در قدرتمندان دارد ربطی به مردم ندارد. ربطی به زحمتکشان ندارد فقط برای فریب افکار عمومی است که گاها یاد مردم می افتد! این سنت راست است.

زاویه دیگر هم هست! حل مسئله فلسطین بطور متقابل اسلام سیاسی منجمله رژیم اسلامی ایران را دچار بحران خواهد کرد. این را هم راست سیاسی نمی تواند درک کند و  در بوق ناسیونالیستی می دمد.

راست اسلامی و دفاع از حماس:

راست اسلامی حاکم در ایران رسما کنار حماس است .اما راست خجولی هم داریم که با اسلامیزم و نوعی چپیزم توده ایستی به مسئله نگاه می کند . این راست فقط تمرکزش روی جنایات اسرائیل است انگار این حکومت در خلاء دارد با خودش می جنگد! با “مردم” می حنگد!

بطور واقع در تمامی جنگهای تاریخ حکومتها سعی کرده اند نشان دهند که دعوا ی انها دعوای مردمشانست. اونها “نماینده مردم” و بسیاری مواقع شخص پروردگار هستند! 

اسلام سیاسی فلسطین در دهه ۸۰ میلادی با مهندسی اطلاعات اسرائیل در جنبش فلسطین جاسازی شد همانزمان که رژیم اسلامی و سایر شعب اسلامی را اطلاعات امریکا و انگلیس در منطقه جاسازی می کرد.

با رشد اسلام سیاسی ، موساد و غرب تلاش کردند تا ریشه چپ مدرن و کمونیستی را در فلسطین بخشکانند همان هدفی که در ایران دنبال می کنند.

صهیونیستهای اسرائیلی نیاز وافری دارند به وجود اسلام سیاسی .سودهای سرشاری از این جنبش برده اند و یکیش همین تانگوئی است که با حماس بازی کردند! 

نمی شود متمدن بود  و انساندوست و کنار حماس یا نتنیاهو ایستاد! نمی شود در مقابل ظلم به مردمی در دنیا ساکت بود همانطور که ما انتظار داریم دنیا در مقابل ظلم به مردم در ایران ساکت نباشد!

راست سیاسی ایرانی را در هر شکلش باید رسوا  و منزوی کرد.

(۵)آینده بحران فلسطین

از دید من برسمیت شناخته شدن کشور فلسطین طی دهه گذشته دارد در دنیا جا می افتد و حتی رهبران امریکا و اروپا به این نتیجه رسیده اند که باید کشور فلسطین تشکیل شود.

مشکل اینجاست که سرزمینهای کنونی فلسطینیها توسط اسرائیل به دو تکه شرقی و غربی تقسیم شده و اسرائیل وسط اینهاست!  خارج از صهیونیستها که لازم دارند این بحران بماند و خارج از اسلامیها که این بخران براشان نعمت الهی است، طراحی کشور فلسطین حتی از زوایه جغرافیای سیاسی کار ساده ای نیست و نیاز به تغییر نقشه اسرائیل دارد!

لذا مردم ساکن در اسرائیل هم باید بحنبند و دوباره فکر کنند.حکومت سوبسیدی اسرائیل که بخاطر جهور بودن و سفید بودن(چون سیاه های جهود شهروند درجه دو هستند در اسرائیل) نباید عامل سوبسید به اونها باشد.و متاسفانه همان متد هیتلری را در اسرائیل شاهد باشند بر علیه “عربها و فسلطینیها”

پایان اپارتاید افریقای جنوبی (حتی اگر هنوز ابکی است!) بالاخره به شعور بالاتر سفیدها هم نیاز داشت! ساکنین اسرائیل هم باید چند مرتبه بالاتر فکر کنند تا سزاوار همزیستی با مردم فسلطین شوند. باید بپذیرند که مذهب عمل برتری انها نیست و نمی توانند بخاطر جنایات هیتلر از دنیا سوبسید بگیرند!

همانطور که خواننده می بیند ، با وجود فراهم امدن مقدمات پذیرش جهانی کشور فلسطین این داستان غمناک هنوز در قرن ۲۱ به پایان خود نرسیده. و تا انزمان لجنهائی مثل نتنیاهو یا حماس معرکه گردان خاورمیانه خواهند ماند. این انسانیت و ازادگی است که باید این دنیا را از نو بسازد وگرنه در به همین پاشنه خواهد چرخید.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate