دعوت حزب تقوائی به کوتلت پارتی ترور سلیمانی

دعوت حزب تقوائی به کوتلت پارتی ترور سلیمانی و بار دیگر ایستادن کنار تروریزم دولتی امپریالیستی!

سالمرگ کتلت شدن مش قاسم مبارک! به افتخارش همه با هم کتلت و شامپاین بزنیم!” (بابک یزدی- دوم ژانویه ۲۰۲۱)

 

مقدمه:

این روزها در فیسبوک حامیان ایرانی ترامپ به هم “کوتلت شدن قاسم سلیمانی و نیمرو شدن محسن فخری زاده” را تبریک می گویند و از “پرزیدنت ترامپ” نهایت تشکر خود و حومه را ابراز می دارند.

طبیعی است برای گرایشات راست حامی ترامپ که حتی وقتی جنبش مردم امریکا این شارلاتان را از کاخ سفید اخراج کرده به ستایش او مشغول باشند.

طبیعی است که در کنار تروریزم دولتی امپریالیزم زخم خورده و فرتوت امریکا و در کنار حکومت نژاد پرست اسرائیل بایستند. طبیعی است که سنت تروریزم دولتی امریالیستی را بعنوان بخشی استراتژیک از برنامه سیاسی خود لانسه کنند.

سیاست خصوصا از دیدگاه راست، ماکیاولیزم است دروغپردازی عوامفریبی برای رسیدن به قدرت.

حزب کمونیست کارگری به رهبری مادام العمر حمید تقوائی هم مدتهاست ماسک خود را به کناری زده و همان متدها و سیاستهای راست ترامپی را با ماسک چپ تکرار می کند. یکی از این سیاستها ، شادی کردن برای تروریزم امپریالیستی است.شادی کردن برای اعدام صدام برای قتل قذافی و بن لادن توسط یانکی های امپریالیست و نوکرانشان در منطقه. توسعه فرهنگ زشت و بی پرنسیبی که خطوط بین انسانیت و تروریزم را خدشه دار می کند و تروریزم دولتی را هم به نوع خوب و بد تقسیم می کند.

در این راستا ، دیروز دوم ژانویه ۲۰۲۱ “باب یزدی” که همان بابک یزدی است که البته این نام هم جعلی است فراخوانی در فیسبوک گذاشت که “همه با هم” بیایند کوتلت شدن مش قاسم را جشن بگیرند!

البته  حزبش اعلامیه رسمی در مورد این کوتلت پارتی تا بحال منتشر نکرده! بسیاری از مواضع این حزب همینجوری غیر رسمی یواشکی توسط رهبرانش “نظر داده می شود” که اگر کسی مچی گرفت راه انکار باز باشد که “حزب نبود یکی بود” . اینهم متدی شناخته شده در این فرقه تقوائی!

در این مقاله نگاهی می اندازم به این دست به آب سیاسی باب یزدی که البته تازگی ندارد و اما اثباتی دیگر است به اینکه خط دنباله روی از راستها کاملا در اون حزب تثبیت شده و انها که هنوز درون اون فرقه امیدی به “اصلاح” دارند (مثل اسنگران و علی جوادی) آب در هاون می کوبند:

 

(۱)تروریزم دولتی خوبست یا بد؟ نوع خوب دارد ؟

 

شاید مهمترین سوال که ازادیخواهان و برابری طلبان باید پاسخ دهند اینست که ایا تروریزم دولتی نوع خوب و بد دارد؟ مثلا اگر قاسم سلیمانی و برادرانش در خارج کشور فردی را ترور کنند بد هستند اما اگر ترامپ  فردی را ترور کند خوبست؟

یک حزب و یک ادم معقول و مسئول چه پاسخی به این سوال می دهد؟

سوال بعدی اینست که ترور بد است اگر ادمهای خوب کشته شوند و خوبست اگر جانیان کشته شوند؟ خوب این سوال را چه باید پاسخ داد؟!

“باب یزدی” البته توان پاسخ دادن به این سوالات را ندارد که هیچ حتی مخیله اش هم به این سوالات خطور نمی کند!

حزب یا سازمان یا حتی یک فعال منفرد سیاسی که تلاش داشته باشد درک مدرن مدنیت را توسعه دهد در مقابل ترامپ و موساد که عناصر رژیم اسلامی را ترور می کنند باید هورا بکشد؟ باید توی پارتی راستها برقصد؟

از دید من این سوالات بسیار مهمی هستند و پاسخ سر راست و شفاف نیاز دارند. نه اینکه تایید تروریزم نادرست است بلکه سکوت در مقابل آن! همه اون چپها که این تروریزم را رسما محکوم نکردند به همان اندازه مقصر هستند و ترسیدند مگر مارک پاسدار بخورند!

(۲)آیا ترور سلیمانی و فخری زاده به جنبش انقلابی و کارگری کمکی کرد؟

 

گذشته از وجه عقلانی مخالفت با هرگونه ترور ، از زاویه چپ و کمونیستی و کارگری سوال می کنیم که ایا ترامپ و پنتاگون و موساد ترور می کنند که طبقه کارگر ایران و جهان سودش را ببرد؟

ایا اینها نفهمیدند چه کردند و “باب یزدی” فهمید و پارتی گرفت چون این ترورها به نفع طبقه کارگر بود؟

چه منطقی حکم می کند که ترور سلیمانی و فخری زاده ذره ای به نفع جنبش کارگری ایران تمام شده باشد؟ از زمان ترور این دو جانی توسط ترامپ و موساد جانی چه پیشروی طبقه کارگر با این ترورها امکان یافته؟

طبیعی است و منطقی که فرض بگیریم این عملیات تروریستی جنگهای قطبهای تروریزم در منطقه و دنیاست.مصرفهای دیگری داشته . بخشی از بده و بستانها و “مذاکرات” خانوادگی ارتجاع ضد کارگری است.قرار نیست این ترورها برای طبقه کارگر ایران نان بشود.قرار نیست پیشروی  طبقه کارگر را برای کسب قدرت سیاسی تسریع کند بلکه قرار است این پیشروی را کند و امکانات راست ارتجاعی را جلو ببرد.

 

 

(۳) پس کوتلت پارتی باب یزدی چه اهدافی را دنبال می کند  و کحای صف می ایستد؟

 

 خوب اگر دو ردیف سوالات بالا را درست پاسخ دهیم باید از خود بپرسیم “باب یزدی” و فرقه اش  از شرکت در کوتلت پارتی حامیان ترامپ و موساد چه سودی می برد؟

از دید من این قبیله فکر می کند که شرکت در پارتی راستها “جبهه متحد همه با هم” را تقویت می کند!

پروژه فرقه تقوائی همان توده ایزم سال ۵۷ است. “تلاش برای ساختن جبهه متحد سرنگونی طلبی” از همه احاد و طبقاتی که “دلشان برای کشته شدن سلیمانی و فخری زاده خنک می شود و اخیش می گویند!”

“باب یزدی” نه امروز بلکه سالهاست در تورنتو کارش همینست. دنبال ساختن “جبهه متحد بین راستها و چپهاست” .خط فرقه تقوائی اتفاقا بیشتر به او پرو بال داده که خط “تورنتوئی” به خط حاکم  تبدیل شود!

لذا فراخوان کوتلت پارتی “باب یزدی” با مقداری تاخیر و در پشت سر راستهای ترامپی ، نشان می دهد که ایشان و فرقه اش باید در صف پارتی بایستند .راست تر از اینها زودتر از اینها پارتی را اغاز کرده ! صاحب پارتی اینها نیستند!

(۴) آیا اگر منصور حکمت زنده بود  فراخوان کوتلت پارتی می داد؟

 

گاهی بد نیست ادم اینجور سوالها را هم بکند.هر چند که منصور حکمت زنده نیست و معلوم هم نیست کجای این بحران احزاب کمونیست کارگری می ایستاد.

اما این نکته روشنست که او در اواخر زندگیش گفته بود که “حطش در حزب رهبری نمی شود” و بارها هم مرز خود را با پوپولیزم تقوائی روشن کرده بود.این دو تا فاکت است و نه تحلیل!

به گمان من ، منصور حکمت که امام احزاب موجود بنام کمونیزم کارگریست بسیار بعید بود که در عین محکوم کردن تروریزم دولتی در هر شکل بیاید در پارتی ترامپیستها برقصد!

فکر می کنم امثال “باب یزدی” در اون شرایط امکان بلبلی کردن این چنین نداشتند!

اینست روزگار! روزگاریست که قورباغه ها ابوعطا می خوانند!

همیشه ممکنست که جنبشی از بنبانگذارش جلو برود خصوصا که اون بنبانگذار متوفقی شده باشد و اتفاقا بسیار خوبست چنین شود. ما در مورد “باب یزدی” و فرقه تقوائی ما مدتهاست شاهد یک عقبگرد به توده ایزم هستیم. پوپولیزمی که منصور حکمت در تقوائی دیده بود مدتهاست این حزب را به حاشیه راست کشانده.

اینها بنام منصور حکمت نه تنها حزبش را جلو نبردند بلکه به عقب نشینی فاحشی مبتلا کردند که درمان هم ندارد.

خلاصه کنم:

خطاب من در این مقاله “باب یزدی” و امثال او نیستند. مخاطب من همه ازادیخواهان و برابری طلبان و کمونیستهائی هستند که توی این بلبشوی بحران چپ ، فرق پوپولیزم ترامپی را با کمونیزم انقلابی نمی دانند! یا می دانند و سکوت می کنند.

چپ و کمونیزم در سال ۵۷ در مقابل توده ایزم نتوانست سنگر های لازمه را بسازد و اذهان مردم را در مقابل این سرطان جنبش کارگری محافظت کند.

الان ما فقط در مقابل توده ایزم قدیم نایستادیم.بلکه نئوتوده ایزم با پرچم کمونیزم کارگری فرقه تقوائی هم بهش افزوده شده.

سکوت در مقابل این مغازله با ترامپیستها ، توهم سازی در موضوع تروریزم دولتی خوب و بد کاری بسیار زشت و عین بی پرنسیبی است.

“باب یزدیها” را باید با صراحت و شفافیت افشا و منزوی کرد.

 

مقالاتی از این نویسنده در حاشیه ترور سلیمانی و فخری زاده:

ترور قاسم سلیمانی موج تازه بحران خاورمیانه

مناظره سیاسی – ترور قاسم سلیمانی ، موج تازه بحران قدرت در خاورمیانه و لزوم خروج نیروهای امریکا و رژیم اسلامی در عراق (monazere-siasi.com)

در حاشیه ترور محسن فخری زاده

مناظره سیاسی – در حاشیه ترور حاج محسن فخری زاده “دانشمند اتمی” ، “قاسم سلیمانی دوم” و “اوپنهایمر ایران”! (monazere-siasi.com)

چرا هنوز باید روی قصابی مکث کرد؟(سال ۲۰۱۱)

مناظره سیاسی – چرا هنوز باید روی قصابی قذافی مکث کرد؟ (monazere-siasi.com)

زشتی اعدام بنام انقلاب (سال ۲۰۱۱)در حاشیه قتل قذافی

مناظره سیاسی – زشتی اعدام بنام انقلاب! در حاشیه اعدام وحشیانه قذافی (monazere-siasi.com)

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate