از “اونروز فقط اتحاد ” تا “اونروز رفراندوم:” تا ..”نه” به جمهوری اسلامی تا “وزوزهای شازده

مقدمه:

راست سیاسی که الترناتیو دروغین حکومت موجود است و هدفش ساختن حکومت مدل فوکولی نظام موجود است . این روزها در داخل و خارج کشور دست به تحرکاتی زده تا مگر جائی در سرنوشت اینده ایران داشته باشد.

تناقض اصلی راست سیاسی اینست که رژیم اسلامی بدون یک انقلاب مردمی سرنگون نخواهد شد و انقلاب مردم ربطی به راست سیاسی ندارد. راست سیاسی از انقلاب مردم  بیشتر از حکومت موجود می ترسد و سالها و سالهاست تبلیغات ضد انقلابی می کند.

این راست در دو بخش سلطنت  طلب و جمهوریخواه سازمان یافته و به رغم تفاوتهائی در رفتارها و سکنات حول محور حفظ نظام استقمار و بهره کشی سرمایه “متحد” است.

برای ماندن در صحنه سیاسی راست ابزارهای زیادی ندارد.جنبشهای مطالباتی ایران رادیکالتر از این هستند که شازده و حامیانش بتوانند رویشان سوار شوند چرا که ماهیتا این جنبشها در تقابل با نظم ساخته شده سرمایه داری هستند. لذا راهی که برای راست می ماند استفاده از صحنه سازیهای پوپولیستی و هوچی بازیها ست و یکی از این استراتژیها پروژه های “امروز فقط اتحادی” و پشت شعارهای مبهم مردم را فراخواندن.

راست سیاسی از قیام ۵۷ درس گرفته و متدهای خمینی برای فریب مردم را تکرار می کند.همانگونه که خمینی شعار “همه با هم” داد راست سیاسی امروز هم تلاش دارد با دادن اینجور شعارها عمل کند تا مثل خمینی “بطور سلبی” قیام مردم را بدزدد.

در اینجا من به برخی از تحولات اخیر راست سیاسی نگاهی می اندازم.هدفم اینست روشن کنم چگونه این تحرکات راست در مسیر یک استراتژی واحد مردم فریبی قرار دارد. با ذکر این نکته که جنبش چپ رادیکال و ازادیخواه و برابری طلب این تحرکات را باید خوب بشناسد و بشناساند و مانع آن بشود که صحنه سازیهای فریبکارانه راست ، جنبش های اعتراضی ایران را بدزدد.

(۱)از “انوروز فقط اتحاد تا..”نه” به جمهوری اسلامی:

دورانی بود راستهای دور و بر شازده در مدیای خارج کشوری شعار می دادند که “امروز فقط اتحاد” و زمانی “امروز رفراندوم” و “ما همه با هم هستیم” تا رسیدیم به شعار “نه” به جمهوری اسلامی.

ادعا می شود که این آخری را عده ای در ایران ارائه دادند و شازده بهش پیوسته!

تعدادی “هنرمند” از داریوش بگیر تا ابی تا ..شاهین نجفی تا معصومه قمی صف شده اند و به این “حرکت” پیوسته اند.

ادعا اینست که “نه” به جمهوری اسلامی نقطه پیوند مردم ایرانست.

همان متد معدل گیری پوپولیستی که خمینی را بقدرت رساند. خمینی هم همین متد “شاه باید برود” را ارائه داد تا بتواند قیام مردم را بدزدد و دزدید.

اصولا شعارهائی این چنین ابزارهای راست هستند.فریبکاری قشری برای ساختن “جنبشهای همه با همی” تا بورژوازی بتواند روی سرش سوار شود. هر وقت ابعاد اثباتی نباشد  با تکرار شعارهای موهوم کلی سلبی فضا ساخته می شود تا طبقات حاکم به قدرت خود در شکل و لباس دیگر ادامه دهند.

از دید من این شعار سازی و تحرک “نه” به جمهوری اسلامی خطی کاملا راست است و در ادامه استراتژی که خمینیزم را سر کار آورد.

اگر نتوانستند با “امروز فقط اتحاد ” مردم را به صف کنند تا به قربانگاه راست بروند حالا تلاششان به “نه” گفتن به جمهوری اسلامی است.

(۲) شعار “نه” به جمهوری اسلامی انعکاس رادیکالیزه شدن جنبش سرنگونی طلبی است:

از زاویه دیگر، بکارگیری شعار “نه” به جمهوری اسلامی توسط راست یک پوست اندازی است. پوست اندازی که نشان از رادیکالیزه شدن جنبش در ایرانست.

هر قدر جنبش چپ تر شود و شعار سرنگونی انقلابی عمومی تر، به همان اندازه راست مجبور است پوست بیندازد.

ما یادمان هست در دوران خاتمی شازده و امثال او رفرمیست بودند! همه حرفشان این بود که بخشی از این حکومت اسلامی را نگه دارند و باهاش می لاسیدند. همه ترسشان کلمه انقلاب بود و تمام تلاششان تحمیل رفرمیزم.

اما چند سال اخیر با تحکیم شدن شعار سرنگونی جمهوری اسلامی بتدریح راست هم مجبور است خودش را تغییر دهد.پوست بیندازد .اما ما چپهای رادیکال باید توضیح دهیم این همان مار است و فقط پوست انداخته!

(۳)چرا شعار “نه” به جمهوری اسلامی مهمل و بی معنی است؟

از زوایای مختلفی این شعار، نقد شده.از دید من این شعار هم از جهت مبهم بودن زاویه انتقاد به انچه تعریف رژیم کنونی ایرانست و هم از جهت شکل عملی این نفی، و هم از جهت مبهم نگه داشتن عمدی برنامه آلترناتیو رژیم کنونی ، بطور عمد و نه سهو انتخاب شده تا مردم را فریب دهد:

اولا: زاویه نقد و نفی به رژیم مبهم است. اینکه دقیقا رژیم اسلامی چبست؟ حاکمیت چند تا اخوند و نظامی فرهنگی؟ یا به علاوه نظم سرمایه داری در شکلی مذهبی ؟ خوب این تضاد در تعریف انچه رژیم اسلامی است  یکی از مبهماتی است که به عمد در این شعار دست سازی شده.

دوما: معلوم نیست این کلمه “نه” قرار است چگونه پراتیک شود؟ راست همواره مخالف نفی انقلابی حکومت کنونی بوده و ضد انقلاب مردم. راست دنبال رفرم حکومت است تا هرچه ممکنست ارکان حکومت کنونی را نگه دارد. همانطور که خمینی با رژیم شاه کرد و بسیاری نهادهای سرکوب و امنیتی و بوروکراتیک و اقتصادی حکومت شاه را بازسازی کرد و توسعه داد.

سوما: شعار “نه” بحثی به عمد در الترناتیو رژیم اسلامی نیست. اینکه چه نظامی با چه مبانی فرهنگی اجتماعی سیاسی و اقتصادی قرار است بجای این حکومت بنشیند؟ 

راست به عمد این شعار را می دهد تا مردم را بطور کور و نااگاه بدنبال خود بکشاند.همانطور که خمینی همینکار را کرد و با تکیه به نارضایتی مردم از شاه انها را به لنچزار حکومت اسلامی کشاند.کورماندن مردم دقیقا از طریق تکرار شعارهای خالی و پرصدا.

(۴)ایا “نه” به جمهوری اسلامی مخرج مشترک است برای همکاری فراسیاسی؟

برخی راستها مدعی هستند بکار گرفتن شعارهای کیلوئی و مبهم عامل ساختن اتحادهای فراسیاسی است.

من بطور مشروحی مدتهاست این حکم را به نقد کشیده ام.اتحاد فراسیاسی امکان ندارد.اما همکاری موضعی فراسیاسی لازمست و حیاتی.

حول هیچ شعار کلی و مبهم نمی شود اتحاد کرد.می شود مردم را فریب داد اما ساختن جمع اگاه و با شعور با شعارهای کیلوئی امکان ندارد.

شعار “نه” شعاری متحد کننده نیست شعاریست که مردمی نادان و نااگاه را کنار هم نگه می دارد تا بره قربانی حاکمان شوند. همکاریهای فراسیاسی اما با ارائه ابعاد مختلف برنامه های سیاسی و مناظره های اجتماعی و در روند همکاریهای مشخص و موضعی حول مطالبات اجتماعی شکل می گیرند.اینها نتیجه نهائی و روزمره تجارب اجتماعی هستند.

(۵)”وزوزهای اخیر شازده پهلوی” در مورد “ترجیح ایشان به نظام جمهوریت:

عده ای فریب وزوزهای شازده پهلوی شده اند که از دید من اصلا تازگی ندارند.این وزوزها که با طرحی “به بیرون” درز کرده اند فقط احمق ها را فریب می دهند(*)

شازده در نواری می فرماید که “ترجیح ” می دهد نظام اینده ایران جمهوری باشد. پدربزرگ شارلاتان و دیکتاتور او هم همین را در ابتدای بقدرت رسیدن گفته! 

اما اگر به نواز شازده دقت کنیم ایشان بلافاصله بعدش سناریوهای دیگری را ارئه می دهد!

مثلا می فرماید که “البته در فرهنگهای دیگر ..و..می رسد به پیشنهاد بامزه انتخابی بودن پادشاه در ایران!”

خواننده لطفا به اصل نوار این شازده شارلاتان برگردد.این شازده حتی چوست هم نینداخته.بقول اقای پاشائی از حزب مشروطه ، شازده خیلی وقت است این وزوزها را کرده و ترفند “انتشار یواشکی” نوار او هم بدرد عمه بزرگوارش می خورد!

بله! شازده ، صدای انقلاب مردم ایران را هم نشنیده و نمی خواهد بشنود.او مردم را احمق فرض کرده و خود را “وکیل الرعایای مردم” می داند! فقط مردم هستند که چنین انتخابی نکردند.ایشان وکیلی است که زورکی دارد خودش را به موکلش تحمیل می کند!

خلاصه کنم:

راست سیاسی درون و بیرون ایران بدجوری دچار تقلاست.بخوبی می داند که جنبش سرنگونی از جنس این راست نیست.مدتی هم به ترامپ اویزان شدند و براشان معجزه ای نساخت.کنار پوپئی عکس گرفتند و چیزی تغییر نکرد.

حالا افتاده اند به “تحرکاتی” که شامل دو تاکتیک است.یکی “شعار نه” و دیگری “انتشار یواشکی” نوار شازده که بله ایشان جمهوریخواه شده! این ها از دید من زنجیره یک استراتژی واحد مردم فریبند.

همانطور که گفتم جنبش انقلابی مردم ایران ذاتا چپ است.ذاتا تمامی عوارض نظم سرمایه داری را نشانه گرفته و پاسخش راست نیست. اینست که راست مجبور است یا به پمپئوها اویزان شود یا استراتژی خمینی را بکار گیرد.

افشاکردن این تلاشهای راست وظیفه چپهاست. وظیفه حامیان بقدرت رسیدن طبقه کارگر است که تنها طبقه انقلابی در دوران ماست.

منبع :

نوار وزوزهای رضا پهلوی:

چشم انداز: آیا‌ شاهزاده رضا پهلوی پادشاهی نمی‌خواهد؟ | ایران اینترنشنال (iranintl.com)

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate