مقدمه:
۲۰ سال پیش حمله نظامی حکومت بوش به افغانستان زیر پوشش “مبارزه با طالبان و القاعده” انجام شد و به شکست و فرار این فرقه عقب مانده حنایتکار انحامید.
حکومت بوش البته یک حکومت اسلامی دیگر در افغانستان جاسازی کرد که بنام “حمهوری اسلامی افغانستان” نامیده شد.
کلاه بوقی سر مردم افغان گذاشتند .یک فرقه اسلامی را بردند و یک حکومت اسلامی متشکل از طوایف و قومیتهای عقب مانده را جایش نصب کردند.
طالبان البته خودش دست ساز اطلاعات امریکا در پاکستان بود! بیچاره مرتکب همان گناهی شده بود که بن لادن یا رژیم اسلامی در ایران! اینها پایشان را از گلیمشان درازتر کرده بودند همین!
لذا بواقع جرج بوش نوکری را برداشت و نوکری را جایش گذاشت و هدف واقعیش تسلط نظامی به منطقه خاورمیانه بود که همانطور که شاهد بودیم این لشکر کشی هم نتوانست اهداف حکومت رو به زوال امریکا را متحقق کند!
حالا دوران دیگریست و حکومت امریکا دارد همان می کند که با عراق کرد.یعنی برای پر کردن خلا قدرت یک مشت اسلامی عقب مانده حانی را که دیروز مرخصی داده بود دوباره بیاورد سر قدرت تا بتواند خرح هایش را پائین بیاورد.دقیقا همینکار را که با عراق کردند.
نمونه افغانستان درسی است برای ازادیخواهان .اگر مردمی جامعه ای زندگیش را بدست نگیرد توی این دنیا ، دیگران تکلیفش را روشن می کنند. متاسفانه افغانستان در حال ورود به لحنزار خونینی است که تاریخ معاصر خونبارش را تداوم خواهد داد.
افغانستان که چندین دهه است ملعبه جنگهای مذهبی فرقه ای بوده حالا در استانه بحرانی خونین است و این سرنوشت، قیمتی است که مردمش باید بپردازند تا حکومت امریکا، و سایر حکومتهای منطقه در بالا به توافق برسند.
در این مقاله من سعی می کنم تصویری نزدیکتر از شبحی که در حال ورود به زندگی مردم درمانده افغانست نشان دهم.تصویری که متاسفانه همین زندگی امروز این مردم را سخت تر و خونین تر خواهد کرد:
(۱)کانتکس معامله با طالبان و برگرداندن طالبان به قدرت:
همانطور که گفتم طرح برگرداندن طالبان به قدرت از زمان اوباما اغاز شد و خانم کلینتون شارلاتان سردمدار این طرح بود. ایشان و شرکایش یادشان افتاده بود که “امریکا باید واقع گرا باشد” و دنبال وارد کردن طالبان به قدرت. یکحوری این طالبان هم اسلامی است و مردم افغان هم که اسلامی هستند!
طرح فرار حکومت امریکا از امریکا با رشد بحران سراسری سرمایه داری و بالا رفتن خرح ماندگاری ارتش امریکا تشدید شد و ۴ راس رئیس جمهور امریکا ، ۲۰ سال ارتش امریکا را در افغانستان نگه داشتند تا رسیدیم به ترامپ شارلاتان و قراردادش با طالبان که ادامه چرخش سیاسی حکومت امریکا بود و بایدن هم انرا با چند ماه تاخیر امضا کرد.
این شد که حکومت امریکا با طالبان قرارداد بست که ارتشش را بیرون ببرد و بعدش مذاکرات طالبان با حکومت اسلامی افغانستان (به خودش جمهوریت هم بسته!)آغاز شود که همین احلاس قطر باشد که اغاز شده!
خلاصه اینکه؟ استراتژی توسعه نظامی امریکا در منطقه خاورمیانه شکست خورده و لذا افغانستان را مثل عراق می خواهند به ارتجاع اسلامی تر دست بدست بدهند تا مبادا جنبش های مدرن و ازادیخواه دست بالا بیابند. طالبان یکی از مهره های نظام سرمایه داری حهانی است و کاملا زیر پوشش این هیولا حتی از زمانی که قدرت داشت، بیشتر رشد کرده و فربه تر شده و الان به یک مافیا و صنعت منسجم تکامل پیدا کرده. این دروغست که حکومت امریکا با اینها سر جنگ است.رابطه اینها با حکومت امریکا رابطه مزدور است با ارباب و بقیه سیاه بازیست برای فریب افکار عمومی.
(۲)کانتکس قدرت سیاسی درون اففانستان و استیصال “جمهوری اسلامی افغانستان”
حکومت امریکا در خلا نیروهای چپ و ازادیخواه و سکولار بعد از مرخصی دادن به طالبان یک حکومت دست نشانده به رهبری یک نوکر شناخته شده اش یعنی کارزای روی کار اورد که متشکل از همان مرتحعین قبیله ای و عشیره ای و قومی بودند و “لوئی جرگه” معروفی که از خوانها و بچه خوانها پر بود!
این حکومت را “حمهوری اسلامی افعانستان” نامیدند درست شبیه نوع عراقیش!
قرار بود از هر قبیله و قومی اربابان جمع شوند و حکومت بسازند که همین شد و زیر بال ارتش امریکا اینها یک نوع جامعه نیمه متمدن ساختند با مقداری ازادی بیشتر البته در چهارچوب اسلام!
از قبایل غیر پشتو در شمال و غرب افغانستان و حتی شیعه ها ی وابسته به حکومت اسلامی ایران استفاده بهینه بردند و یک تابلو از “احزاب” ساختند که از دور (شاید مریخ) “دموکراسی جلوه کند! همان مدلی که در عراق ساختند! یک باغ وحش ملی قومی از سران قبایل و طبیعتا با حکومت انواع اسلامیها!
حکومت مرکزی افغانستان حکومتی مزدور و جیره خوار بود که با سوبسید دلارهای امریکائی روزش را شب می کرده و بطور غملی هم بیشتر در غرب و شمال افغانستان کنترل داشته.
این حکومت ، دو سال بعد از فرار طالبان بتدریج مورد حملات طالبان عقب نشسته و در حال حاضر فقط ۴۶ در صد خاک افغانستان را تحت کنترل دارد. در هفته های اخیر سربازانش در حال فرار در مقابل لمپنهای ادمخوار طالبانند و حتی نمی جنگند می گویند سلاح ندارند!
نگاهی به “احزاب ” این حکومت افغانستان بیندازیم می بینیم که این حکومت محل اتحاد همه حور جانور قرون وسطائی اسلامی است فرقشان اینست که هر کدام قبیله و قومی را نمایندگی می کنند:
لیست احزاب ثبت شده موجود در افغانستان
“جنبش ملی اسلامی” تاسیس ۱۹۹۲ به رهبری دوستم که بیشتر متشکل ازازبکها و ترکمن هاست
اتحاد اسلامی برای ازادی: تاسیس ۲۰۰۵: از احزاب بانفوذ!رهبری عبدل رسول سیوفی بیشتر متشکل از تاجیکها و پشتونها
“ملیت افغانستان: ریشه پشتون دنبال سوسیال دموکراسی است در سال ۱۹۶۶ پایه گذاشته شده به رهبری شرزاد
“حزب وحدت اسلامی: تاسیس ۱۹۸۹ دنباله روی اسلام شیعه مرکز هزاره به رهبری کریم خلیلی
“حرکت اسلامی” تاسیس ۱۹۷۸ دنباله روی اسلام شیعه به رهبری محمد علی جاوید
“جمعیت اسلامی” تاسیس ۱۹۷۲ وابسته به تاجیک ها به رهبری صلاح الدین ربانی
“حزب اسلامی” تاسیس ۱۹۷۵ پایه گذار گلبدین حکمت یار تاسیس ۱۹۷۵
“حزب تحریر”: پان اسلامیست و سلفیزم تاسیس ۱۹۵۳ رهبر کنونی ابورشدا
“حزب سولیداریتی”: مرکز کابل (حزب چپ افغان معروف است)تاسیس ۲۰۰۴ دنبال سوسیال دموکراسی و سکولاریزم است و ضد امپریالیزم و خواهان برابری زن و مرد
“حزب اتحاد افغانستان ” سال ۲۰۰۳ تاسیس؛پایه گذار نورالحق علومی؛حامی سکولاریزم و سوسیالیزم و فمینیزم برهبری مهندس بهادر ایوبی
خواننده متوجه است که این چند تا حزب سکولار و چپ افغانستان ، عموما در کابل متمرکزند و متاسفانه حتی در همین حد خود در اقلیت مطلق. زمامدار اصلی در افغانستان به امر حکومت امریکا و اسلامیهای منطقه خلیج فارس ، همان دایناسورهای اسلامی هستند!(البته در میان افغان های تبعیدی احزابی چپ و مترقی هستند که من اثری غملی درون افغانستان از انها نمی بینم که امیدوارم به سختی اشتباه کنم!)
اینست که من فکر می کنم حکومت کنونی دست نشانده افغانستان ، بدستور اربابش آماده ساخت و پاخت با طالبان یا هر فرقه دیگر است فقط می خواهد منافعش و طبقه ای نوکیسه در افغانستان حفظ شود!
(۳)زمینه سازی برای برگرداندن طالبان به قدرت:
گذشته از اطهارات رسمی حکومت امریکا گفتگوهای پشت پرده شاید از چند سال پیش بطور مستقیم با طالبان اغاز شده و قطر (از سال ۲۰۱۳)بعنوان مرکز این مذاکرات توسط حکومت امریکا و نوکرش در افغانستان تایید شده. همانطور که می دانیم شاید بیش از ۱۰ سالی باشد که حکومت اسلامی ایران هم با طالبان نزدیک شده و مذاکرات ظریف با این وحشیها دیگر علنی است و جلوی دوربینها. از همه سود تلاش است طالبان را رنگ کنند و به مردم افغان بفروشند!
روی نااگاهیها و حوان بودن جامعه افغانستان ، روی فقر مردم روی ترس مردم روی بیچارگی مردم حساب باز کرده اند.
شبکه بی بی سی مدتی است که در حال فروش طالبانست و ایجاد توهمی به نام “طالبان اصلاح شده و پاستوریزه”! می گویند “اقا طالبانیها هم با هم فرق دارند جناح های مختلف دارند! همانکه با حکومت اسلامی ایران می کنند!
خلاصه بوی گند بازار فروش طالبان بدجوری بلند شده! در حال فروش این لجن و بختک منطقه ای هستند به مردم افغان!
۴)طالبان یک مافیا یک صنعت بازسازی شد!
طالبان نمونه موفق تر فرقه مجاهد رحویست! یک فرقه اسلامی سنی که در پاکستان زمینه اش را چیدند و اطلاعات امریکا و پاکستان انرا سازمان داد و به جامعه افغان تحمیل کرد و بقدرت رساند.
۲۰ سال پیش به طالبان مرخصی دادند اما حمایت طالبان توسط حامیانش یک لحظه قطع نشد.
دو سال بعد از فرار طالبان از قدرت حملات طالبان برای بازپس گیری مناطق قدرتش اغاز شد.لمپنهای عقب مانده فقیر و بی اینده را دوباره جمع کردند و با پخش دلارهای باد اورده انها را ترغیب کردند که “حهاد الهی” می کنند.
طالبان در حال حاضر نزدیک به ۵۲ در صد خاک افغانستان و ۵۹ در صد جمعیت این کشور را تحت کنترل دارد و سربازان حکومت مرکزی افغانستان از چند هفته پیش بدون مقاومت در حال فرار پستهاشان هستند و قدم به قدم صحنه ها را برای کسب قدرت برای طالبان اماده می کنند.
چند روز پیش اعلام شد که حکومت اشرف غنی (مزدور جدید امریکا در دولت مرکزی) در قطر در حال مذاکره با طالبانست. می گویند “مذاکره برای صلح” با کی ها؟ با جانوران سیاسی دایناسورهائی که چند سال حکومتشان به اعدام مرد و زن در ورزشگاهها و سرکوب زنها با مبارزه با تمامی مظاهر تمدن گذشته؟ با اینها “صلح”؟ با خرج مردم؟ اینست که می گویم ارباب هردو اینها یکیست!
مافیای طالبان امروز بسیار قوی تر و ثروتمندتر از سال ۲۰۰۱ ، اماده گرفتن قدرت است. ببینیم منابع مالی و نظامی این مافیا کحاست؟
منابع مالی طالبان (*)
بودجه مالی طالبان در سال ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰ معادل ۱.۶ بیلیون دلار تخمین زده می شود. این ارقام فقط مواردیست که رهبری طالبان بطور تلویحی تایید کرده در حالیکه موارد زیادی از جنایات مالی این فرقه هست که هنوز معلوم نیست.
این فرقه تروریستی ثروتمندتر از سال ۲۰۰۱ است که حکومتش سرنگون شد!این در حالیست که در همین سال بودجه دولت افغانستان ۵ و نیم بیلیون دلار بوده.
منابع مالی طالبان به شرح زیر است:
اول: فروش تریاک (۵۰۰ میلیون دلار) ۸۵% کل تولید تریاک دنیا را طالبان کنترل می کند!طالبان ۱۰ در صد مالیات روی تولید تریاک در مناطقش می کشد
دوم: معادن (حدود ۴۵۰ میلیون دلار) معادن طلا ، اهن، مس، روی و سایر فلزات
سوم: “کمکهای خارجی”و باج گیری؛ آدم ربائی، قاچاق مواد مخدر:
در پاکستان حکومت پاکستان دست طالبان را در باج گیری از کمپانیها باز گذاشته مثلا کمپانیهای تلفن که بایبد به طالبان باج بدهند
همینطور باج گیری از کشاورزان در مناطق مختلف افغانستان
“کمکهای مالی” از بسیاری کشورهای حاشیه خلیج، عربستان وکویت، امارات متحد، پاکستان. کمکها تحت نامهای مختلف: “کمک به اسلام و توسعه اسلام” انجام می شود تحت پوشش موسسات اسلامی
از منابع مهم دیگر حمایتی طالبان سازمان اطلاعات پاکستان است که بطور مداوم این فرقه را هم از جهت مالی و هم نظامی تغذیه می کند.
طاالبان به علاوه از داخل افغانستان هم کمک مالی و حمایتی می گیرد.بطور مسلم و تایید شده از کاندوز، مزار شریف و قندهار و سایر جاها که هنوز مسلم نشده.
مواردی هست که تایید می کند از طالبان بعنوان شبکه مزدور ترور مخالفین توسط حکومت روسیه و رژیم اسلامی ایران استفاده شده .
آیا توسعه مالی طالبان بدون پذیرش حکومت امریکا و حکومتهای غربی امکان دارد؟ از ساده لوحی باید مشکل بزرگتری داشت اگر چنین فکر کنیم!
خلاصه کنم:
در سطح قدرت جهانی و منطقه ای توافق سر روی کار امدن کامل یا سهیم شدن در قدرت در افغانستان به سر انجام رسیده و “مذاکرات صلح” معنیش تقدیم قدرت به این فرقه اسلامی جنایتکار است.اسلامیهای نوکر امریکا در افغانستان از ارباباشان دستور دارند که با طالبان سهیم شوند.
تنها سد واقعی و ممکن سازماندهی جامعه بر علیه طالبانست.همین امروز.تمام خیابانها چه در افغانستان چه در اروپا و امریکا باید به صحنه اعتراض بر علیه سازش با طالبان تبدیل شود وگرنه مردم افغانستان دوباره از این مردابی که هستند به یک لجن زار عمیقتر به یک بربریت طالبانی سقوط خواهند کرد.
بقدرت رسیدن طالبان در افغانستان بخشی از استراتژی حکومت امریکاست. ظاهرا روسیه و چین هم یواشکی توافق دارند.مانده جامعه اقغانستان که ما ازادیخواهان منتظریم صدای مخالفتش را بشنویم.
بیچاره مردمی که این سایه سیاه را تحمل کنند و در مقابل عروحش سکوت کنند!
منابع مالی طالبان (*)
