مقدمه:
اخیرا بهرام رحمانی در کنار مبارزات ضد تروریستی اش به مبارزه با مخالفان خود هم در مدیا پرداخته که قابل تامل است.(۱)
از انجا که برخی نوشته های ایشان ، متدهای شناخته شده در فرهنگ چپ ایرانی را بخوبی نمایندگی می کند من درست می بینم به به برخی از سوتی های ایشان بپردازم که ابدا جنبه شخصی ندارد بلکه نمونه است برای نشان دادن متدهای چپی که در بحرانست .
برای نمونه در زیر این مقاله من ارشیوی از مقالاتم که مربوط به برخی سوتی های بهرام رحمانی است ارائه می دهم(۲) و امید من اینست که خواننده با دقت و سر فصت اونها را بخواند و خودش قضاوت کند.
من کاری به اصل داستان افشای شبکه ترور رژیم اسلامی ندارم و این سوال را که چرا باوجود شبکه اطلاعات ترور رژیم اسلامی در غرب و امریکا که از قضا خود نظام اطلاعاتی غرب اینها را اموزش داده و تجعیز کرده این روزها اینها یاد تروریزم رژیم افتاده اند و واقعا قرار دارند با این خیمه شب بازی به کجا برسند و چه معمله ای پشت پرده کنند ، ندارم.فرض می گیرم که سازمان اطلاعات المان و فرانسه واقعا یک شبکه بمب گذاری را دستگیر کرده اند و لذا بهرام رحمانی هم دارد این شبکه را افشا می کند. تا اینجا هم حق ایشان می دانم حق همه ازادیخواهان می دانم که حتی از این فرصت استفاده کنند و ماهیت کثیف رژیم اسلامی را افشا کنند .حتی اگر پاسخی برای سوالات من نداشته باشند. تا اینجا ایرادی نیست!
ایراد از انجاست که بهرام رحمانی به هر کس که سوالاتی دارد ایرادتی دارد بتازد و مورد حمله قرار دهد و سانسور کند.اینجا من ایراد می بینم.اینجا ایراد می بینم که سفسطه کند و بجای برخورد شفاف به مخالف هزار بگوید که نگوید! اینجاها من ایراد می بینم که البته مختص ایشان نیست.خیلی ها مبتلا هستند به این ایرادها و نه از سر بهبود رفتار بهرام رحمانی که ناامیدم بلکه از سر اشنائی خصوصا نسل جوان به این متدهای زشت و اموزش نسلی که بالاخره باید به بحران چپ پایان دهد این نقدها را می نویسم.
با این مقدمه می پردازم به نقد مقاله ای از بهرام رحمانی که همه انچه من می خواهم بگویم درش هست(۱)
(۱)صورت مسئله چیست که بهرام رحمانی مقاله می نویسد؟
منطق می گوید که بهرام رحمانی بخواهد مقاله ای بنویسد که به خانمی بنام زیبا کرباسی که در تروریست بودن یکی از متهمان بنام مهرداد عارفانی شک کرده توضیح دهد که چرا مهرداد عارفانی وافعا ترویست است.؟ خوب منطق این را می گوید!
ما منتظر بودیم بهرام رحمانی با منطق با ارائه اسناد این حکم تروریست بودن مهرداد عارفانی را اثبات کند. غیر اینست؟
اما در مقاله بهرام رحمانی که به حمله ای شخصی و شاخه به شاخه پریدنهای معدد همراهست انچه نمی بینیم استدلال مستقیم است و انچه بخوبی می بینیم حملات شخصی است و اسمان را به ریسمان بافتن.
اینقدر این نوشته مشوش است که ادم یادش می رود موضوع مقاله قرار بود چه باشد و شک می کند بهرام رحمانی حتی با انچه می نویسد باور داشته باشد!
از خوانندگان خواهش می کنم مقاله بهرام رحمانی را که در سایت ازادی بیان و برخی سایتهای دیگر هم منتشر شده دقیق نگاهی بیندازند تا مبادا فکر کنند این نویسنده دارد غلو می کند!
(۲)موضوعات حاشیه ای که بهرام رحمانی بجای تمرکز روی مهرداد عارفانی در مقاله نوشته:
بهرام رحمانی در این مقاله طولانی که عادت اوست ،
اولا: بهرام رحمانی حکم خود را صادر می کند انهم از زبان گلیله ! بله خانم زیبا کرباسی تبه کار است!
دوما: خانم زیا کرباشی را بهرام رحمانی نمی شناسد! (که این احتمالا جرم مهمی است!)
سوما: بهرام رحمانی یادمان می اورد “انتقادش شخصی نیسا بلکه سیاسی است) به همین دلیل اول تبهکار بوده چون گلیله گفته!
چهارما: خانم زیبا کرباشی در مقابل سایر جنایات رژیم سکوت کرده!
پنج: ناگهان بهرام رحمانی عصبانی می شود و یک سر به دادگاه اسدی می زند (که متهم ردیف اول است و از طریق محکوم کردن او نمی شود بقیه دنیا را محکوم کرد اما بهرام رحمانی فکر می کند ما حواسمان نیست!)خلاصه می تازد به اسدی تا خانم کرباسی قانع شود مهرداد عارفانی مجرم است!
شش: داستان تاریخ ترور جمهوری اسلامی و داستان میکونوس و..که معلوم نیست با چه منطقی در مقاله ردیف شده برای محکوم کردن خانم کرباشی!
هفت: در میانه راه بهرام رحمانی یک حمله ای هم به “اعضای قدیمی انجمن فلم در تبعید” انها را به چراغ سبز نشان دادن به خانم زیبا متهم و محکوم می کند!
هشت: بعدش…بهرام رحمانی داستان جمعیت فرقه مجاهد را می گوید و گزارشات اطلاعات کشورهای اروپائی (همکاران رژیم اسلامی) مبنی بر بمب گذاری که باز ربطی به فردی بنام مهرداد عارفانی ندارد.چون ادمها را فله ای با هم محکوم نمی کنند.محکومت هر فرد باید مشتقل ثابت شود اما بهرام رحمانی جور دیگر فکر می کند!
تا رسیدیم به مستندات بهرام رحمانی که فقط چند پاراگراف است که توسط اطلاعات کشورهای اروپائی به مدیا داده شده و بهرام رحمانی هم که انها را حجت می گیرد و از قول انها نقل می کند:
“بر اساس بررسی حساب پی‌پل مهرداد عرفانی، او یک جلیقه ضدگلوله نظامی، یک ضبط صوت جاسوسی و یک میکروفون یقه‌ای خریداری کرده بود و هم‌چنین پلیس در خانه او تجهیزات جاسوسی از جمله عینک‌هایی با دوربین مخفی و عکس‌هایی از دفتر سازمان مجاهدین خلق پیدا کرد. به گفته پلیس، او از اسدی ۲۲۶ هزار یورو دریافت کرده بود”.
نه: بعدش؟…دوباره داستان اسدی ادامه می یابد و بهرام رحمانی کلی داستان دیگر می گوید کاملا بی ربط به مورد مهرداد عارفانی فقط کاعذ سیاه می کند!
و سراخر بهرام رحمانی فراخوان می دهد که پلیس المان را مجبور کنیم که لیست کامل تروریستهای اسلامی را در ۱۱ کشور اروپا منتشر کند! که البته شوخی می فرماید! نه اینکه اینکه اینها بهرام رحمانی را جدی نمی گیرند نه! اینها اساسا همکار رژیم اسلامی هستند و اطلاعات و تروریستهای رژیم اسلامی را اینها اموزش داده اند و امکانات به انها فروخته اند.
خوب! اینها شد نوشته بهرام رحمانی در پاسخ به اون خانم شاهر که با ترس و لرز از یک شاعر تروریست خواست دفاع کند! واقعا همین بود! بواقع نوشته بهرام رحمانی فقط ۳ خط و نیم حرف داشت بزند در موضوع مهرداد عارفانی! ۳ خط و نیم!
(۳)اگر بهرام رحمانی دادستان می شد!
خواننده توجه کند! بهرام رحمانی یک مقاله طولانی نوشت که ؟ خانم زیبا کرباسی را “افشا کند” از طریق؟ اقبات تروریست بودن مهرداد عارفانی. همانطور که خواننده دید این دادستان ناشی اول به خود خاتم زیبا کرباسشی حمله کرد و او را محکوم کرد که تبه کار است با اینکه او را نمی شناسد! بعد تعدادی زیاد از موضوعات بی ربط به شخص مهرداد عارفانی نوشت که دیدیم و سرانجام ۳ خط و نیم انچه دستگاه اطلاعاتی احکومتهای اروپا ارائه دادند جلوی ما گذاشت!
همان دستگاه اطلاعاتی که خود بهرام رحمانی تایید می کند “شبکه تروریزم جمهوری اسلامی ایران در اروپا را می شناسد اما برویش نمی آورد”!
مستندات این دادستان ما همان “پلیس” است! طبیعتا نه من و نه خانم کرباسی نخواستیم بهرام رحمانی تاریخ ترووریزم رژیم را بنویسد یا از سایر متهمان پرونده بگوید! از بهرام رحمانی هم نخواستیم که خود خانم کرباسی را بعنوان “تبهکار” اونهم از قول گلیله مرحوم! اعلام کند! نه!
شاید بهرام رحمانی یک مقاله می نوشت شامل ۵ خط! و ۳ خط و نیمش را اختصاص می داد به گزارش “پلیس” المان و اروپا! خانم کرباشی را به اونها حواله می داد! این صادقانه تر بود! چه سودی از نوشتن مقاله ای در مورد همه چی ؟!
من فکر می کنم چقدر خوبست بهرام رحمانی دادستان نشد! مقاله او نشان می دهد استعدادی در ارائه یک منطق قوی و شفاف نداردقاضی او را بخاطر حاشیه پردازی و حمله شخصی متهم می کرد!
خلاصه کنم:
در طی هفته های اخیر بجز مورد دادگاه بمب گذاری افراد دیگری منجمله تروریستهای رژیم در ترکیه دستگیر شدند. از دید من این یک حرکت سیاسی برای زیر فشار قرار دادن رژیم اسلامیست. از دید من سرنوشت دستگیر شدگان این پرونده ها همانست که در مورد دستگیر شده دادگاه میکونوس اتفاق افتاد.
تروریزم رژیم اسلامی واقعیست.شبکه تروریستی رژیم اسلامی در سطح اروپا و جهان واقعی است.اما حکومتهای اروپا و امریکا بخوبی اینها را می شناسند.توهمست اگر ما بجز این فکر کنیم! توهم است که با اسناد به اینها از خودشان بخواهیم که بقیه شبکه ترور را اعلام کنند.
نادرست غیر اخلاقی و ضد منطق است وقتی در مورد محکومیت یک فرد مقاله می نویسم منتقد خود را مورد حمله قرار دهیم و تازه مدعی شویم که “حمله شخصی نکردیم”! ضد منطقی است اگر داستان حسین کرد شبستری بنویسیم تا حرف خود را تکرار گزارش ۳ خط و نیم پلیس المان است با دهها خط و بند و تاریخ نویسی بی ربط بپوشانیم ! اینها متدهائی است که بهرام رحمانی در این مقاله بکار برده.اگر اشتباه می کنم خود ایشان پاسخ دهد و به فهم خواننده احترام بگذارد!
بهرام رحمانی با اینگونه “افشا گری” اعتبار مبارزه با رژیم اسلامی را کم می کند.
منابع دیگر:
(۱)وقتی خانم شاعر انجمن قلم ایران در تبعید از تروریست جمهوری اسلامی دفاع می‌کند(ّبهرام رحمانی)
وقتی خانم شاعر انجمن قلم ایران در تبعید از تروریست جمهوری اسلامی دفاع می‌کند! (azadi-b.com)
(2)ارشیو برخی نقدها به بهرام رحمانی (از:سعید صالحی نیا)
نقد حمایت بهرام رحمانی از حاج خانم محرز در مخالفت با واکسن روسی:
نقد بهرام رحمانی در “توصیه هایش به کومله و حزب کمونیست ایران:
نقد بهرام رحمانی در حمایتش از شجریان
نقد بهرام رحمانی در حمایتش از بهائیت در مقابل شیعه گری!
