برگشت بایدن و حکومت امریکا به برجام و افق رابطه حکومت امریکا با رژیم اسلامی

مقدمه:

طبیعی است که با سقوط ترامپ “سیاستهای” او که دوره ای توسط حاکمیت امریکا برکشیده شد به دور انداخته شود. این سیاستها هم در عرصه داخلی و هم در عرصه خارجی شکست خوردند .نتوانستند امریکا را از بحران مزمنی که درش غوطه می خورد برهانند.

حکومت امریکا دو دهه است در گردابی فرو می رود که گرداب بحران جهانی سرمایه داریست.این گرداب تمام شدنی نیست.طی این دوره که از سرنگونی بلوک شرق اغاز شد بعد فازی کوتاه که دنیا تک قطبی شده بود ، با رشد روسیه و چین و ابرکشیده شدن اتحادیه اروپا از یکسو و سقوط نظامی سیاسی و اقتصادی امریکا از سوئی دیگر حکومتهای امریکا از چالشهای معمول در برابر بحرانهای “دوره ای” مواجه شدند به بحرانی که دیگر فردوکش نمی کند و مرتب تشدید می شود.

دلایل متعددی دارد که چرا این شیفت اتفاق افتاد منتهی هر چه هست حکومت امریکا در عرصه سیاست خارجی در پیشبرد سیاست نئوکان توسط احزاب دوقلوی جمهوریخواه و دموکرات به بن بستی شدید مواجه شد و لذا کشتیبان  تلاش کرد نظریه “ناسیونالیستی ضد گلوبال” را در سیاست خارجی امتحان کند! ترامپ را گذاشتند وسط تا این نظریه امتحان شود و دنیا شاهد نتایج اسفبار این نظریه بود!

ترامپیزم بیشتر و بیشتر بحران حکومت در امریکا را تشدید کرد به تضادهای درون حکومتی دامن زد به رشد تضاد طبقاتی در امریکا انجامید و در سیاست خارجی متحدین امریکا را از خود دور کرد و فضا بیشتر داد به رقبای غرب تا توسعه خود را در دنیا  چندین برابر کنند.

در حال حاضر حکومت چین دستهای کثیف سرمایه دارانه اش را به افریقا توسعه داده و می رود تا امریکای جنوبی و خاورمیانه را هم از دست امریکا و غرب بگیرد. طی این ۴ سال حکومت ترامپ غرب و سرمایه داریش ضربات سنگینی در سیاست خارجی و اقتصاد خورد که بعید است بتواند جبران کند.

لذا منطقی بود که حکومت امریکا ترامپ را بیرون کند و عروسک دیگری بیاورد که نامش بایدن است.این عروسک قرار است امریکا را بقول خودش “برگرداند به صحنه جهانی” خوب من این را توهم می دانم. اگر اینها در صحنه جهانی بودند لازم نداشتند ترامپ را بیاورند! عقب نشینی حکومت امریکا در دوران ترامپ پذیرش شکست نئوکانیزم بود و حالا بایدن یک بار دیگر می خواهد تجربه شکست خورده را تکرار کند.

در این مقاله نگاهی می اندازم به یکی از معضلات سیاست خارجی امریکا در حساسترین مناطق ژئوپولیتیک یعنی منطقه خاورمیانه و توضیح می دهم برگشت برجام از این زاویه چه افقی را چلوی ما قرار می دهد:

(۱)تصویر رویاروئی قدرت در خاورمیانه و تاثرات سیاست ترامپیستی در نوازن قدرت در خاورمیانه:

۴ سال حکومت ترامپ باعث شکستهای بیشتر سیاست امریکا در خاورمیانه بود.

الف: بحران فلسطین

 مانور داماد ترامپ برای ایجاد “صلح بین مردم فلسطین و حکومت حانی اسرائیل به شکست کامل کشید.هیچمدام از جناح های فلسطین حتی خود حکومت اسرائیل طرح داماد ترامپ را جدی نگرفتند.او تلاش داشت با مشتی پول حق حاکمیت فلسطینی ها را در سرزمینهای خود بخرد. تنها تعدادی از حکومتهای منطقه در سال گذشته اسرائیل را برسمیت شناختن  و خود را از بحران فلسطین و اسرائیل بیرون کشیدند.

ب: سوریه و عراق:

در سوریه و عراق حکومت امریکا به عقب نشینی خود ادامه داد و نتوانست خلا قدرت را در این کشورها با متحدین خود پر کند. رژیم اسلامی ایران بشار اسد و گروههای تروریستی عراق همچنان روی این منطقه تسلط خود را حفظ کردند و ترور قاسم سلیمانی هم هیچ تاثیری در این موازنه نداشت.

اوضاع اینقدر خرابست که ناتو (بیرون از حکومت امریکا) هفته های اخیر اعلام کرد که ۴ هزار سرباز خود را به عراق اعزام می کند.!

سیاستهای امریکا در این دو کشور بیشتر و بیشتر فضا ساخت برای روسیه و چین و بازیگران منطقه ای و داعش بار دیگر در حال بازسازی خود در منطقه است. در اخرین خبرها تعداد ارتش داعش در منطقه عراق و سوریه بالغ بر ۱۰ هزار نفر گزارش شده.

ج: اقغانستان و فرار حکومت امریکا:

اقفانستان یکی از ضحنه ای فرار حکومت امریکا با امضای ترامپ بود.ترامپ بعد از ۲۰ سال نبرد امریکا و لشگر کشی امریکا با طالبان تروریست و ادمخوار دست داد بدون شراکت حکومت اقانستان حتی!

ترامپ به طالبان قول داد تا ماه می ، ارتش خود را از افقانستان بیرون ببرد و از زمان این قرارداد طالبان تروریست حملات جنایتکارانه خود به مردم افعانستان را تشدید کرده و ثابت کرده که زیر این توافق نظامی پذیرش حکومت ترامپ برای برگشتن طالبان در کابل خوابیده.

بله ترامپ در افغانستان ماهیت کثیف حکومت امریکا را بار دیگر نشان داد.

حکومت امریکا سازمانده اسلام سیاسی در منطقه خاورمیانه بوده و الانهم از این مهره قرار دارد استفاده کند. سرانجام سیاست ترامپ در افغانستان تقویت طالبان بود و بس.

د: شکست سیاست فشار حداکثری در مقابل جمهوری اسلامی و نقض برجام:

 

محور دیگر شکست ترامپیزم و شاید مهمترینش شکست سیاست فشار حداکثری و تحریم اقتصادی کور بر علیه ایران(و نه فقط حکومتش) به این امید بود که مردم ایران قیام کنند!

ترامپ که بارها اعلام کرده بود خواهان سرنکونی رژیم اسلامی نیست و سیاست همیشگی حکومت امریکا را تکرار کرده بود ، در عین حال مثل بوش یا ریگان “پز ضد رژیم اسلامی” می داد که نشان دهد با حزب دموکراتیها فرق دارد!

هواپیمای جاسوسیش را رژیم اسلامی زد کاری از ترامپ بر نیامد و تاسیسات نفتی عربستان را با موشک زدند و سکوت کرد!

بی خطر ترین کاری که کرد ترور سلیمانی بود! و امضای تحریمهای بیشتر.

رژیم اسلامی در دوران ترامپ به سرکوبها و اعدامهایش ادامه داد و دزدیهایش ده چندان زیاد شد و با استفاده از فضای تحریم غرب به توسعه روابط با چین و روسیه پرداخت و قرادادهای استراتژیک با چین عامل ورود چین به منطقه خاورمیانه گردید.الان در ایران هم روسها و هم چینیها نفوذ بسیاری کسب کردند و حکومت امریکا کمتر و کمتر در دینامیزم اقتصادی رژیم اسلامی موثر است.

و: شکست سیاست امریکا در یمن در دوران ترامپ:

در دوران ترامپ حکومت امریکا از رژیم عربستان در کشتار مردم یمن  و مبارزه با حوتی ها دفاع کردو عملا کمک نظامی کرد و سلاح فروخت.

بعد از ۴ سال خانه خرابی و توسعه قحطی و جنایت در یمن  و نابودی تمدن در اونجا حکومت امریکا و عربستان شکست خوردگان این جنگ هستند. استیصال حکومت امریکا به حدیست که بایدن  دیگر توان حمایت از عربستان را ندارد و این را همین هفته های اول ریاست جمهوریش اعلام کرده!

حکومت اسلامی ایران همچنان در یمن هست و حکومت ترامپ اتفاقا به نفوذ این حکومت در یمن کمک شایانی کرده مثل موارد عراق و سوریه و حتی اففانستان

اما من به برجام بطور مستقل در این مقاله نگاهی می اندازم:

(۲)بیرون رفتن ترامپ از برجام بزرگترین شکست سیاست خارجی امریکا در زمان ترامپ در منطقه خاورمیانه:

از دید من ترامپیزم در برخورد به جمهوری اسلامی دچار تناقض بسیار بزرگی بود.از یکسو ادعای ضد گلوبال از سوئی در مورد ایران سیاست تهاجمی! از سوئی فرار از افغانستان و عراق و سوریه و از سوئی رفتاری دروغین تهاجمی در مقابل رژیم اسلامی.

عقل سالم حکم می کرد که اگر قرار است به رژیم اسلامی فشار اورده شود سایر مراکز امریکا حفظ شود!نه اینکه پایگاه های امریکا را کم کنی و بعد ادعا کنی با رژیم اسلامی می خواهی تند باشی!

رفتار سیاسی ترامپ ضد عقل و منطق سرمایه داری جهانی در این موضوع بود.ایا ترامپ و همفکران کودنش فکر می کردند که اسرائیل یا عربستان قرار است جای امریکا را پر کنند؟ خوب شاید! اما این دو حکومت ناتوانتر از اینها هستند.

حکومت امریکا با بیرون رفتن از برجام امضای خود را نقض کرد و به رژیم اسلامی بهترین فرصت را داد تا در عرصه سیاسی دست بالا را پبدا کند.

رژیم اسلامی بعد از فرار ترامپ از برجام به حق اعلام کرد که امریکا این قرارداد را نقض کرده و به جهت قوانین بین المللی حتی کشورهای اروپائی متحد امریکا را اچمز کرد.

بعد از یکسال صبر، سرانجام رژیم اسلامی اعلام کرد که به غنی سازی خود ادامه خواهد داد و حتی هفته های اخیر کارشناسان بین المللی انرژی اتمی را به ایران راه نداد.

به کمک سیاستهای ترامپی رژیم اسلامی حتی بطور رسمی دنیا را تهدید کرد (به زبان وزیر اطلاعتش) که اگر بهش فشار بیاورند دنبال سلح اتمی خواهد رفت.اینها را حتی اگر بلوف بگیریم علامت سیاست تهاجمی رژیم است و شکست سیاست ترامپ.

(۳)بایدن میراث دار شکست ترامپیزم در خاورمیانه و بازگشت به برجام:

 

ترامپیزم چه در خود امریکا چه در سیاست خارجی امریکا یک فاجعه حکومتی بود.فاجعه ای که مدتها طول می کشد حکومت بایدن به ان پایان دهد اگر بتواند!

در ماههای دسامبر مذاکرات و پیامهای غیر مستقیم بایدن به حکومت اسلامی اغاز شد. ابتدا حکومت بایدن فکر می کرد روی فشارهای ترامپی بایستد و رژیم اسلامی را وادار کند که موضوع محدودیتهای موشکی را هم ضمیمه برجام کند. با با چه پشتوانه؟ امریکا امروز در موضع بسیار ضعیفتری از سال ۲۰۱۶ در مقابل رژیم اسلامی قرار دارد.

بایدن برگ برنده ای در برجام ندارد.او از همین الان بطور غیر رسمی شروط رژیم اسلامی را پذیرفته و قبول کرده تمامی امضاهای ترامپی که به سیاست فشار حداکثری معروف بود پاک کند!

بایدن پذیرفته که به رفت و امد مستشاران رژیم در امریکا اجازه رسمی دهد. بواقع بایدن پدیرفته که به همان برجام سال ۲۰۱۶ برگردد.اینها علامت شکست دیگر حکومت ترامپ و حکومت امریکا در مقابل رژیم جانی اسلامیست.

حکومت امریکا همانقدر که عامل رشد اسلام سیاسی در غراق و سوریه و افانستان و پاکستان بوده به همان اندازه و همواره مستقیم و غیر مستقیم به توسعه رژیم اسلامی خدمت کرده.

از این بگذریم که حضور رژیم اسلامی برای حکومت امریکا و کمپانیهای اسلحه فروشیش بسیار لازمست.

(۴)افق پیش روی رابطه حکومت امریکا و رژیم اسلامی و تکلیف ازادیخواهان و برابری طلبان در ایران و منطقه:

سالهاست تکرار کرده ام که از دعوای حکومت امریکا با رژیم اسلامی که به اشکل “جمهوریخواه یا دموکرات” اتفاق می افتد سودی به حال جنبش انقلابی حادث نمی شود.

این دعواها و اشتی ها این پاره کردن قرادادها و نوشتن قرادادها این ناوگان کشی ها و لشگر کشی ها این تحریمهای کور که بقالی دو نبش هستند اینها اهداف مترقی ندارند.اینها چانه زدنهای سرهای ارتجاعی هستند.

مردم ایران و منطقه از کاهش بحران نظامی و سیاسی در متطقه بی تردید سود می برند. از پایان یافتن تحریمهای کور سود می برند .از تمرکز تحریمهای هدفمند روی حاکمان رژیم اسلامی سود می برند.

مردم ایراتن از ساخت پاختهای چشت پرده حکومتهای غرب از توسعه امپریالیزم روسی و چینی و امریکائی و اروپائی در منطقه ضرر می بینند.

ازادی و برابری طلبی راهش با ایستادن کنار طذفین این دعواها حداست.جنبش های راستی که کنار ترامپ ایستادند یا کنار بایدن اینها دنبال دزدیدن منافع مردم زحمتکش در ایران و منطقه هستند.این یک کاسبی و بقالی در سطح حکومتهاست.

جنبش انقلابی ازادیخواه برابری طلب و سکولار و ضد اسلام سیاسی در منطقه خاورمیانه باید متحد شود.اتحادی در مقابل بازیها دعواهای سرهای ارتجاع منطقه و امپریالیستهای توسعه طلب یعنی روسیه چین حکومتهای اروپائی و امریکا .

انقلاب در ایران  انقلاب بدست مردم ایران انقلاب بدست طبقه کارگر است که اکثریت مطلق جامعه است.طبقه ای که شایسته پایان دادن به کلیت نظم سرمایه داریست. راستها مخالف این انقلاب هستند لذا منتظر دخالتهای امپریالیستها نشسته اند.

اما راه ازادیخواهی و برابری طلبی نشان دادن توطئه های حاکمان بوده و هست.راه سازماندهی راه توسعه اندیشه علمی و انسان محور راه سوسیالیزم خواهی و ازادیخواهی.

بایدن بی تردید برجام را خواهد پذیرفت.بحرانی که ترامپ به منطقه خاورمیانه اضافه کرد با امدن بایدن حل نخواهد شد.اسلام سیاسی را انقلاب مردم باید شکست دهد.

منابع بیشتر:

خوش امد گوئی بایدن به اغاز مذاکره با رژیم اسلامی:

Biden: U.S. is back in the Western alliance – The Washington Post

Biden repudiates Trump on Iran, ready for talks on nuke deal (apnews.com)

JCPOA: Biden team offers to restart talks with Iran on nuclear deal (cnbc.com)

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate