نگاهی به نتایج انتشار مصاحبه ظریف با سعید لیلاز

مقدمه:

با هر نیت و توسط هر گرایش و جریانی که مصاحبه ظریف منتشر شده باشد ، این یک حرکت سیاسی است و عواقب کوتاه مدت و بلند مدت خودش را دارد.

خوشبختانه  این مصاحبه در ایران و خارج کشور در دسترس همگان قرار گرفته و گرایشات سیاسی بنا به جایگاه خودشان تحلیلهای متفاوتی از این مصاحبه ارائه داده اند.

برخی تمرکزشان روی تضادهای داخل حکومتی بود و برخی اشاره کردند به ارتباط این مصاحبه با تغییرات روابط بین حکومت اسلامی و مردم در ایران. برخی این مصاحبه را تلاشی برای جلو کشیدن ظریف در انتخابات ریاست جمهوری یافتند که به واقع خط رفسنجانی را جلو ببرد. به مروز زمان بیشتر اثرات انتشار این مصاحبه چه در صف حاکمان ایران و چه در سطح روابط بین المللی رژیم اسلامی ظاهر می شود.

از دید من این مصاحبه بیشتر از اینکه “اثر گذار” ” باشد خودش نتیجه تحولاتی درونی است .تحولاتی که هم در داخل ایران و هم در روابط حکومت با دنیای خارج قابل رد گیریست و منجمله حامیان سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی و پایان نظام سرمایه داری هم باید این تحولات را دنبال کنند و هم جهت دهند.

در اینجا من در حد توانم به برخی از تاثرات انتشار مصاحبه ظریف می پردازم:

(۱)کانتکس مصاحبه ظریف بعنوان پیامی به داخل و خارج ایران:

مصاحبه ظریف با یک دنبالچه رفسنجانی بنام سعید لیلاز انجام شد از این جهت که من ظریف را در همان خط رفسنجانی می بینم. خطی متعلق به راست میانه که هم می خواهد حکومت اسلامی بماند هم دنبالچه بانگ جهانی بشود.خطی که می خواهد حکومت ایران نهایتا یک عربستان دوم خاورمیانه بشود. روکش اسلامی را حفظ کند و بطور “متعادلی” در سرکوب مردم ایران مدیریت کند. 

ظریف یک نسل دومی حکومت اسلامی است که در زمان سرنگونی پهلوی ۱۹ ساله بود و تمام عمر تحصیلیش را هم در امریکا گذرانده و بقول خودش کارش بیشتر در سیاست خارجی اونهم با امریکا و غربیهاست. او دنبال گرایش “با سیاست سربریدنست” که رفسنجانی درش مهارت داشت. 

این خط ، بتدریج از ابتدای بقدرت رسیدن حکومت اسلامی از خط “انقلابی امام خمینی” فاصله گرفت و با فشار به خمینی و پایان دادن به جنگ با عراق در سیاست ایران، دوره ای ، حاکمیت یافت و با توسعه قشر بوروکرات و سرمایه دار حاشیه حکومتی زیر سیاستهای “آزاد سازی اقتصادی” به بخشی مهم از حکومت اسلامی تبدیل شد.

خط رفسنجانی با مرداندن رفسنجانی پایان نیافته و اراذل این گرایش همچنان درون و حاشیه رژیم زاد و ولد می کنند. این خط متحدینی در خط خاتمی و روحانی دارد و این جماعتها از دید من متحدینی هستند که جمعا در گله “دولتیان” یا بوروکراتهای رژیم ” دسته بندی می شوند.

خط خامنه ای و اراذل متحدش تا بحال چندین بار خط رفسنجانی را به کنار زده اند اما در عین حال از وجودشان استفاده می کنند و انها را بطور کامل از حکومت پس نمی زنند و بسیاری مواقع از انها بعنوان ماسک خصوصا در روابط خارجی استفاده می کنند. استفاده از ظریف در سیاست خارجی طی ۸ سال گذشته در این متن قابل تفسیر است.

اما از دید من مصاحبه ظریف همین داستان “دو سر بودن حاکمیت” اسلامی را بطور واضحی تکرار کرد. داستانی که شاید در ابتدای بقدرت رسیدن حکومت ، ما بارها از زبان مهدی بازرگان هم شنیده بودیم! او به صراحت از همان دو گرایش “سیاست باز و نظامی” صحبت کرد و اینکه گرایش دوم منجمله در سیاست خارجی حرف اخر را می زند. همان ناله هائی که مهدی بازرگان هم داشت.

ظریف در این مصاحبه هم به داخل ایران هم به خارج ایران پیام دارد.

در داخل مصاحبه او تلاشی است برای به خط کردن جناح رفسنجانی و متحدینش و بطور تلویحی و کرشمه ، اعلام امادگیش برای کاندید شدن برای ریاست جمهوری و در سطحی وسیعتر فراخوان به بخشی از جامعه که دنبال این خط هستند یا به آن توهمی دارند در جهت شرکت در انتخابات و پس زدن جناح “نظامی گرا”.

اما پیام ظریف به حکومتهای غرب چیست؟

این بخش مهمی از پیام اوست. او که خودش را “متمایل با کار کردن با امریکائیها” می بیند به انها پیام می دهد که از او و خطش حمایت کنند در مقابل خط “نظامی گرا و انقلابی” که در حال ایجاد اتحاد با روسیه و چین است” . او به غربیها پیام می دهد که بحنبید که فرصت هایتان از دست می رود و حکومت به سمت روسیه و چین می چرخد! 

یادمان باشد رژیم بطور کلی و ظریف سرمایه اش را گذاشته روی برگرداندن برجام و مصاحبه ظریف از اینجهت یک اعلام هشدار است به غربیها.

وضعیت غرب و امریکا و حکومت اسلامی الان طوریست که هردو به برجان نیاز دارند و کلیت حکومت هم متمایل است با غربیها مثل همیشه کار کند حتی اگر پشت پرده باشد یا به واسطه خط ظریفها!

بخش دوم پیام ظریف به غربیها هم اینست که اونها باید بدانند که کلیت نظام دست خامنه ای و سپاه پاسدارانش هست و ظریف نوکری بیش نیست.لذا تلاش نکنند که به بازی مستقل با او بپردازند که امکانپذیر نیست!

ظریف و غربیها طی سالها فهمیده اند که بدون تایید خط حاکم بر حکومت نمی توانند خط سیاسی خود را جلو ببرند.این اتحاد بین خط رفسنجانی و خامنه ای ست که ظریف خواهانش هست .اینست که محبور است جابجا “اقا خامنه ای ” را بستاید!

لذا بخش مهمی از مصاحبه ظریف رو به غربیهاست و باید انرا در کانتکس نزدیک شدن مذاکرات برجام بررسی کرد.

فضاسازی برای شرکت مردم در انتخابات:

مصاحبه ظریف دادن دلگرمی به بخشی از حاکمیت و طبقه متول شده درون ایرانست که ناامید نشوند و در انتخابات شرکت کنند. ظریف بعنوان بخشی از حاکمیت ، به ارقام شرکت مردم در انتخابات بعنوان تابلوی سیاست خارجی رژیم نیاز دارد. همانقدر که جناح خامنه ای. 

حکومت اسلامی بخوبی می داند که اکثریت مطلق مردم ایران توهمی به این حکومت ندارند و بازیهای اصلاح طلبی رسما با قیامهای وسیع مردم با شعار سرنگونی کلیت نظام شکسته .اما روی وجود اون طبقه نوکیسه و متولی که حکومت دور خودش ساخته هنوز حساب می کنند.

این طبقه توانست توهم موسوی کروبی را بسازد و بعد توهم روحانی . این طبقه در ایران دستگاه وسیع تبلیغاتی دارد و قدرت مرکزی حکومتی هم از این طبقه همواره استفاده بهینه کرده. هم در بخشی از قدرت سهیمش می کند و هم در زمانهای لازم سرجایش می نشاند! 

لذا بخشی از مصاحبه ظریف و همسنگرش دامن زدن به توهمی بنام انتخابات رژیم اسلامیست.

(۲) عواقب انتشار مصاحبه ظریف در داخل و خارج کشور:

وقتی کانتکس این مصاحبه را که به واقع پیامی است به داخل و خارج ایران ، بررسی کنیم بهتر می توانیم عواقب و نتایج این پیام را دنبال کنیم:

در سطح حکومت اسلامی:

خامنه ای رسما پیام او را محکوم کرد. و با اینکار از همین الان تکلیف کاندید شدن او را روشن کرد و حامیان او را برای کاندید شدن ناامید کرد. مشکل خط رفسنحانی و حتی روحانی اینست که چهره ای مثل ظریف که بتواند به سطح کاندید شدن برسد  خیلی در دسترس ندارند!  

این مشکل یک قطبی شدن حکومت اسلامی فقط حامیان خط رفسنجانی را نگران نمی کن بلکه خط خامنه ای و سپاه هم نگران هستند! 

بواقع خط خامنه ای هم نمی خواهد که حکومتش یک قطبی شود.هم از این جهت که مردم بیشتر در مقابل کل حکومت سنگر می گیرند و هم از اینهت که در سیاست خارجی دیگر ماسکی برای خامنه ای نمی ماند.

حکومت اسلامی همواره با ماسک بوروکراتها عمل کرده خصوصا در سیاست خارحی. در مقابل مردم هم این حکومت ابتدا با ماسک مهدی بازرگان ظاهر شد! این ماسک لازمه تداوم این حکومت بوده و خواهد بود. لذا من فکر نمی کنم اینها واقعا بخواهند از شر ظریف خلاص شوند بلکه تلاش خواهند کرد او را در سطح کنونیش حفظ کنند.

اینست که مدتی پیش هم استعفایش را نپذیرفتند!

در سطح رابطه حکومت با مردم:

تو سری خوردن ظریف توسط خامنه ای یک ضربه دیگر بر توهم جناحی بودن حکومت در تصمیم گیریهای اصلی زد.همینطور توهم “اصلاح طلبی” یا حتی “فضای متعادل مدل رفسنجانی”!

یکبار دیگر مردم فرصت یافتند ببینند که ظریف با زمان خودش می گوید که حتی در سیاست سازی “صفر است” و هیچکاره! نه اینکه اگه همه کاره بود پخی بود نه! او همواره ماله کش سیاستهای حکومتی بوده .اما حتی پز “سیاسی بودن و متعادل بودن” او امثالش هم یکبار دیگر به اعتراف خودش دود شد به هوا رفت!

در استانه مضحکه انتخاباتی رژیم اسلامی اینبار بسیار بیشتر از گذشته دچار بحرانست دچار انزواست و دچار تناقضهای درون حکومتی. حتی چهره هائی جدید هم ندارد که بتواند توهمی بسازد و مردم را یکبار دیگر در سطحی محدود به صندوقها بکشاند.

مضحکه انتخاباتی رژیم امسال بسیار کساد تر خواهد بود و فضا برای جنبشهای سرنگونی طلب انقلابی فراهمتر.

در سطح روابط خارچی رژیم اسلامی:

همانطور که گفتم ظریف با این مصاحبه پیامهائی به غربیها فرستاد که انها خوب شنیدند.

فضاسازی رژیم برای فرجام دو اهرم اساسی دارد: یکی تهدید به توسعه غنی سازی اورانیوم و دیگری تهدید به بیرون رفتن کامل از سلطه غربیها و پیوستن به اتحاد چین و روسیه.

پیام ظریف در این مصاحبه به غربیها این بود که جناح حاکم در ایران زیاد معطل نخواهد شد و بطور استراتژیک تکلیفش را با غرب مشخص خواهد کرد.

حکومت امریکا و اروپا بخوبی پیام او را شنیدند و نماینده امریکا هم با اکو کردن این موضوع که طرفش خامنه ای است نشان داد که پیام را گرفته!

از دید من این پیام ظریف مهمترین بخش از مصاحبه اوست که مصرف خارجی داشته و در روند مذاکرات برجام تاثیراتش را خواهیم دید.

از همین الان هم مشخص است غربیها دارند شل می دهند و با انتخاب رژیم بعنوان عضو هیئت حمایت از حقوق زنها ثابت کردند که دنبال اشتی هستند و من تردیدی نمی بینم که بدلایل زیادی به همان برجام قبلی برخواهند گشت و مواد جدیدی هم به برجام اضافه نخواهند کرد!

لذا از دید من مصاحبه ظریف بخشیست اشت از مذاکرات برجام با غربیها با همان دو پیام اصلی که در مصاحبه اش بود. حکومت اسلامی دستهائی برای بازی با غرب دارد که دارد با زبان ظریف بیان می کند. الان غربیها بطور رسمی می دانند که طرف مذاکرشان خامنه ای است می دانند اگر به برجام بر نگردند حکومت اسلامی بیشتر و بیشتر به محور چین و روسیه خواهد پیوست و بسرعت اتمی خواهد شد. 

اینکه خامنه ای به او تشر بزند طبیعتا مصرف داخلی دارد اما در سیاست خارجی خامنه ای حرف جدیدی ندارد.او همچنان از زبان ظریف حرفهایش را به غربیها زد!

خلاصه کنم:

مصاحبه ظریف را من در کانتکس سیاست داخلی نمی بینم.همه انچه ایشان گفت اگر تاثیری دارد ، مصرف خارجی انست.این نوعی دیپلماسی است که رژیم اسلامی از ابتدای بقدرت رسیدن خمینی بکار برده و الانهم با زبان ظریف ادامه می دهد. 

سکست خط رفسنحانی در داخل کشور و تک قطبی شدن حکومت در داخل ایران “خرجی” است که حکومت می پردازد تا پیام ظریف در کانتکس فرجام به گوش غربیها برسد. هدف اول ظریف در این مصاحبه حکومت امریکا و اروپائیها بودند. رژیم اسلامی از زبان او برگهای خودش را یکبار دیگر اعلام کرد .

همانطور که ظریف هم گفت، موازنه قدرت در خارومیانه در حال دگرگونی بنیادیست و غرب نمی تواند حکومت اسلامی را کاملا به دست محو ر روسیه و چین پرتاب کند. این نکته محوری است که از دید من ظریف اعلام می کند.و از دید من فشاری واقعی است روی امریکا و اروپائیها. 

ایا این تلاشهای سیاسی برای نجات رژیم اسلامی کارساز است؟ ایا برگشت برجام عامل اقتدار بیشتر حکومت در مقابل مردمست؟ من بر عکس فکر می کنم شانس مردم برای سرنگونی انقلابی رژیم در بستر حفط صلح در منطقه بیشتر فراهم خواهد شد. صلح و ارمش منطقه ای یکی از مهمترین شرایط سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی بدست مردمست. بحران رژیم اسلامی با برجام حل نمی شود همانطور که وصل سرم ویتامین به بیمار در حال مرگ! 

تکلیف این حکومت و جناح هایش و حکومتهای حامیش را طبقه کارگر ایران باید روشن کنند.

.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate