مقدمه:
این روزها خیمه شب بازی دیگری در مدیای امریکا در جریانست برای فریب افکار عمومی.این خیمه شب بازی را “دادگاه محاکمه قاتل جرلج فلوید” نامیده اند! درست در همین روزهای محاکمه، یک جوان دیگر توسط پلیس “اشتباها ” کشته شد یک کودک ۱۳ ساله در حالیکه دستش بالا بود اعدام شد!
یک پلیس بنام درک چوین روی صندلی اتهام نشسته و زمین و زمان دارد او را نگاه می کند .او را محاکمه می کند. قرار اینها اینست که او محاکمه شود تا اصل داستان مخفی بماند.
قرار است این دادگاه بار دیگر مردم را دنبال نخود سیاه بفرستد. دادستان می خواهد ثابت کند که تعدادی پلیس ، مقررات را زیر پا گذاشته اند و باعث مرگ یک سیاه پوست شده اند.می خواهند داستان را در سطح “ظلم به سیاه ” پائین نگه دارند و تعدادی گیج را هم با فریاد دفاع از سیاه به خیابان بکشانند تا اصل مسئله همچنان مخفی بماند!
من سال گذشته در ماه می ۲۰۲۰ مقاله ای در زمینه ریشه های ماجرای قتل جرج فلوید نوشتم(۱). این سیرک اخیر که نامش دادگاه است را ابزاری می کنم تا به همان موضوع برگردم. تاکیید من در این مقاله اینست که روشن کنم چگونه نگاه راست در دو طرف این دعوا دارد اگاهانه اصل ماجرا را مخفی می کند:
(۱)”دادگاه ” قتل جرج فلوید انطور که دو طرف می خواهند نشان دهند:
این یک دادگاه سیاسی است با طراحی از قبل.دو طرف اصلی دارد .همان دو سر حاکم بر امریکا.یکی “دموکرات” دیگری جمهوریخواه! یکی سکویش سی ان ان و دیگری سکویش فاکس چانل. یکی پیاده نظامش “جنبش سیاه” دیگری ابزارش “نژاد پرستان سفید”
یکی می خواهد ثابت کند که چند پلیس از مقررات عبور کردند و یک سیاه را کشتند .دیگری می خواهد ثابت کند که جرج فلوید ادم بدی بوده معتاد بوده و مشکلات قلبی داشته و مواد زده و لذا خودش مرده!
سیرکی راه انداخته اند که پچند هفته ای مردم را سر کار بگذارند و به خیابان بکشانند و خاک هوا کنند و بعدش هیچ! حداکثرش اون چند پلیس را محکوم کنند و مردم را به خانه بفرستند.
نظام حاکم بر امریکا در ساختن اینگونه سیرکها الحق مهارت زیادی دارد. شاید بتوان گفت سایر حکومتهای دنیا شاگردان اینها هستند در صحنه سازی و فریب و مهندسی افکار عمومی.
قرار است هفته دیگر این سیرک حکمش را بدهد.یا پلیس محکوم بشود یا برود خانه!
این سناریو یک سقف دارد.سقفش را حکومتیان تعیین می کنند.سقفش اینست که تعدادی پبیس محکوم شوند و مقادیری روضه خوانده شود در مورد بد بودن پلیس های بد” و “لزوم خوب شدن پلیس”!
مرز قرمز چطور؟ مرز قرمز اینست که کسی بیش از اینها نگوید و اصل نظام زیر سوال نرود!
(۲)کجاها اصل ایراد است؟
راست سیاسی بطور عموم نظریه و سیاست طبقات حاکم است.در این خواستگاه انچه مهم است حفظ نظام است.اگر تغییراتی هم لازمست همان بالائیها باید کنترلش کنند.فتیله اعتراضات را پائین نگه دارند.
راست گاها ماسک اپوزسیون می زند و رفرمیست می شود گاها محافظه کار است و از انچه هست محکم دفاع می کند.
راستها به هر جناحی از این خانواده تعلق دارند در یک چیز مشترکند.اینکه “اصل نظام ” خدشه برندارد.
اصل نظام در امریکا رنگی نیست نه سیاه است و نه سفید.همه را گذاشته سرکار! اصل نظام حتی ناسیونالیست نیست ملت مندارد.ملت بازی ، سیاه بازی اینهاست. “جنبش سیاه” و نژاد پرستی سفید را در استین دارند ام هیچکدام اینها نیستند. این نظام ماهیتش و ذاتش سرمایه داری و سود اندوزی است.
برای ریشه یابی داستان جرج فلوید یا بقیه کشتارهای خیابانی امریکا باید سراغ این نظام رفت.این مسیر را چپ رادیکال نشان می دهد.
داستان جرج فلوید را این چپ باید ابزار اموزش و سازماندهی جامعه بداند.
(۳)تغییر قانون اساسی امریکا پایان دادن به حق داشتن اسلحه مبنای تغییر روابط پلیس با مردم
قانون اساسی امریکا بیش از ۲۰۰ سال عمر دارد کاری به ماهیتش هم در انزمان نداریم. این قانون بنا به دلایل زیادی پوسیده و باید عوض شود.نه حقوق انسانی ۲۰۰ سال اخیر درش هست و نه تاکییدی بر حق کارگر برای زندگی و حق حکومت کردن.
قانون اساسی امریکا قانون حاکمان سرمایه داریست قانون فرار دادن ترامپها از اخیه قانونی .قانون فروش اسلحه به مردم برای کسب سود.
این قانون یکی از ریشه های بدبختی کنونی در امریکاست. حکومت امریکا و طبقات حاکم و احزاب دوقلو این قانون را نگه داشته اند و نمی خواهند این قانون گند تغییر کند.
حق هر نسل جامعه است که قوانین اساسیش را مورد تجدید نظر قرار دهد .مدیای امریکا با دقت مواظب است این خط قرمز شکسته نشود.
(۴)فقر و سقوط طبقات پائین جامعه زیر بنای بحران سراسری در امریکا و رشد بزهکاری اعتیاد و بیکاری
نظام سرمایه داری ذاتا فقر می سازد اختلاف طبقاتی می سازد ذاتا سرکوبگر است و نابرابری قانونی را توسعه می دهد.داتا بیکارسازی می کند و نابرابری جنسی نژادی را توسعه می دهد اینها مشهدات مستندی است که تاریخ امریکا شاهدش بوده و هست.
در بستر ادامه این نظام ، بحرانها اکثریت جامعه را به فساد به اعتیاد به بیکاری و بزهکاری می کشد. طبقات بالا سپر قانونی دارند و پائینیها طعمه می شوند.
جرج فلوید را بخاطر دادن ۲۰ دلاری قلابی کشتند! به همین سادگی! اما دزدهای میلیارد دلاری راست راست می گردند و به ریش مردم می خندند! اینست امریکا و ریشه بحرانی که امروز قرار نیست در دادگاه جرج فلوید ازش صحبتی شود.
(۵)بحران روابط پلیس با مردم در امریکا تمامی ندارد!
در هیچ کشور متروپل سرمایه داری اینقدر تاریخ خونین بین مردم و پلیسش نبوده.پلیس در همه جا ابزار سرکوب و کنترل جامعه بوده به نفع طبقه حاکم.این قانون را براحتی می شود در امریکا دید.
قانون طبقات حاکمه توسط اسلحه پلیس اعمال می شود.زندانها در امریکا محل نگه داری فقرا و فقر زده ها هستند.۳ میلیون زندانی که اکثرا از نسل جوان هستند .بجای تحصیل باید پشت میله ها بپوسند تا نظام امریکا به چپاول خود ادامه دهد.
به خلاف ادعای حاکمان پلیس ابزار ارامش و صلح و خدمت به مردم نیست.این دروغ را چندین نسل است تکرار کرده اند اما در امریکا بیش از هر کشوری در غرب ، دیدن پلیس یعنی ترس .خصوصا برای فقرا و رنگین پوستان.
از سوی دیگر چطور؟ تعدادی ادم بدبخت و بی اینده را تربیت می کنند بشوند پلیس در خیابانها بچرخند و تابلوی تیراندازی مافیاهای امریکا شوند (بیش از ۴۰۰ باند سراسری در امریکا بیش از یک میلیون عضو) .
مافیاهای امریکائی مسئول انتشار مواد مخدر فحشا و کارجاق کنی با سرمایه میلیاردی!
این پلیس بدبخت و بیچاره باید در خیابان انتظار همه جوره داشته باشد.بیشترین امار مرگ بخاطر شغا در میان پلیسها در امریکاست!
لذا بطور دو طرفه میان مردم و پلیس امریکا اعتمادی نیست.جنگی پنهانی است.هردو طرف ملعبه نظام و بدبخت سرنوشت خویش!
تعدا د کشتار پلیسها توسط جانیان بسیار بالاست و در مقابل پلیس هم تبدیل شده به باندی در کنار باندها در بسیاری مواقع با باندهای خیابانی همکاری می کند تا روزش شب بشود.
بالائیها هم نشسته اند هر چند وقت یکبار شو می گذارند و به ریش احمقها می خندند.دعوا بین پلیس و مردم! شوی مورد علاقه مدیای امریکائی!
اما چرا مدیای امریکا و دادگاههای امریکا از گفتن واقعیات بالا فراری هستند؟
پاسخش اینست که شغلشان همینست! شغلشان فرستادن مردم دنبال نخود سیاه است.مدیا و دادگاه بخشی از نظام هستند .قرار دارند جامعه متمرکز بماند روی چند پاسبان خطاکار!
می خواهند این داستان فلوید یا دیگران دعوای سیاه و سفید بماند. در این حد.توی این سناریو انچه قرار نیست روشن شود نخهائی است که این دعوای سطحی و دردناک را به ریشه ها وصل کند.
توضیح دادن ریشه های واقعی بحران امریکا کار راست نیست.کار چپ جامعه است.راه حلها زمانی عملی هستند که ریشه ها روشن شوند.
سیرکهائی که بنام دادگاه در امریکا در جریان هستند بقالی های چند نبش هستند. خانواده فلوید و سایر خانواده ها ی کشته داده قرار نیست بفهمند که پشت این صحنه ها کی ها خوابیده اند.قرار است دوربین ها روی اون پاسبان بدبخت احمق زوم بماند.تنفرها با زندانی کردن او ارام گیرد و این چرخه ننگ و ضد انسانی بیشتر بچرخد تا وال استریتها فربه تر شوند و از دوران کورونا هم کیسه های بزرگتر بسازند و عده ای جوان سیاه در خیابان هم دلشان خوش باشد که دادی زدند و فریاد کشیدند که “جان سیاه هم مهم است”! همین قرار است شوی این روزها باشد!
بی نگرانی از مردم اقای بایدن این روزها مشفول اختصاص بودجه های تریلیاردی بزرگتر برای توسعه ارتش امریکاست و به ریش مردم امریکا بلند می خندد!
تا کی باید منتظر قافله ادمهای عاقل و رادیکال ماند تا سازمان یابند و این پرده های فریب را بدرند؟ این سوال اصلی امریکا و دنیاست!
منابع بیشتر:
(۱)گسترش اعتراضات سراسری مردم امریکا به قتل جرج فلوید و نگاههای متفاوت به ریشه ها
(2)
گزارشی از دادگاه پرونده جرج فلوید
April 15, 2021 Derek Chauvin trial day 14 news (cnn.com)
