محسن نامجو آیا تاوان ترانه رضا شاه را می دهد یا رفتار مردسالارش را؟

محسن نامجو آیا تاوان ترانه رضا شاه را می دهد یا رفتار مردسالارش را؟

در حاشیه کمپین تحریم محسن نامجو با ماسک “می تو”

مقدمه:

اخیرا  مدیای وابسته به راست سیاسی حامی شازده پهلوی یک کمپین بر علیه محسن نامجو راه انداخته اند و ماسک “می تو” را هم گذاشته اند تا توجیه شرعی شود. 

هدف این کمپین عبارتست از “حذف محسن نامجو” از مدیای ایرانی خارج کشور. این را حتی تبدیل به طومار نویسی هم کرده اند و فراخوان داده اند که اگر بتوانند یک سانسور کامل بر علیه او بسازند و او را از زندگی هنری ساقط کنند. اینها تحلیل نیست بلکه فاکت است و هر فردی که دنبال حقیقت است باید لحاظ کند.

از انجا که من همیشه مدعی بوده ام که درک چند لایه ای به واقعیت که متد علم امروز است ، راه می گشاید در این داستان نامجو و “می تو” مقداری درنگ می کنم. هدفم اینست که روشن کنم زدن نامجو یک خط سیاسی است و ربطی به جنبش مبارزه برای برابری زن و مرد ندارد.صاحبان این حرکت ضد نامجو پیشنه سیاسی برابری طلبی ندارند که هیچ از عوامل تداوم مردسالاری در ایران بوده اند.

با ذکر این مقدمه مقداری بیشتر زوایای این داستان “می تو” و نامجو را می شکافم:

(۱)داستان از کجا اغاز شد واقعا؟

من حامی نظریه علمی شناخت هستم که مدعی است عامل شناخت در سازماندهی شناخت بسیار موثر است. یغنی واقعیت را بر اساس متد بررسی واقعیت باید اغاز کرد. در بررسیهای علمی این کاملا  روشنست که در ابتدا متدهای بررسی را روشن می کنند و بعد به موضوع بررسی می پردازند.

لذا من داستان حملات “می تو” حامیان شازده را بر می گردانم به آواز و کیلیپی که او در سال ۲۰۱۴ ساخت بنام رضا شاه(۱) که بدجوری خورد تو مخ حامیان پهلوی و حتی شازده هم مجبور شد “عکس العمل” نشان دهد!

در اون آواز ، محسن نامجو ، دیکتاتوری رضا شاه عقب مانده را مورد حمله قرار داد و بواقع توضیح داد که اون دیکتاتوری نمی تواند عامل مدرنیته باشد که نبود و همپیوندی دیکتاتوری پهلوی و نظام اسلامی را بطور واضحی نشان داد.

از اون مقطع از دید من حامیان شازده و پهلوی چی ها برای نامجو دندان تیز کردند چرا که او مثل بسیاری “هنرمندان” لوس انجلسی دنبال شازده نیفتاد.

از دید من بدون لحاظ کردن اون داستان نمی شود فهمید که چرا تلویزیون “اینرنشنال” اینگونه  بدنیال “افشاگری” از نامجوست و زور می زند نامجو را از مدیای ایرانی خارج کشور حذف کند! بله ادعای من اینست که زیر این داستان “می تو” یک نبرد سیاسی برای حذف مخالف قرار دارد.حامیان پهلوی هنوز برای زدن مخالف برای سانسور مخالف واهمه ای ندارند حتی وقتی قدرت سیاسی ندارند.اینها مدعی هستند که برای آزادی مبارزه می کنند که طبیعتا فقط خریداران زرشک اینها را نمی شناسند!

(۲)داستان “می تو” از کجا اغاز شد؟و مدل اسلامی “می تو” در ایران!

مبارزات زنها و مردها برای برابری طی قرن اخیر و قرن ۱۹ به دو گرایش اساسی متضاد  تقسیم می شود.یکی گرایشات فمینیستی راست است و انشعابات انها منجمله ترکیبهای بامزه ای مثل “فمینیزم مارکسیستی و چپ” که بیشتر من را یاد شتر مرغ می اندازد یا “انارکوفمینیزم” که بطور مفصل ارشیوی در نقدش دارم. 

گرایش دیگر جنبش واقعی برابری زن و مرد است که با جنبش برای پایان سرمایه داری و سازماندهی سوسیالیزم مشخص می شود. این جنبش “حنگ بین زن و مرد” نیست بلکه مبارزه زن و مرد است برای پایان ریشه نابرابری. این مقدمه کوتاه را تا برسم به داستان “می تو”

داستان “می تو” ریشه تاریخیش بر نمی گردد به مبارزه برای برابری زن و مرد و برای رهائی از سرمایه داری بلکه برمی گردد به حملات بر علیه این “سلبریتی” و اون سلبریتی برای زدن  اون یا این فرد با ماسک رفع زور به زن.

این “جنبش” را مدیای راست غربی راه انداخت .ابتدا “هنرمندان” و دست اندرکاران مرد هدف بودند و بعد سیاستمداران که با استفاده از اتوریته خود  به سوئ استفاده جنسی یا حتی روانی از زنها متهم شدند.گاها به درستی و گاها به دروغ . هر کس مسیر این “می تو” را دنبال کند ، باز در سطح فکر می کند اینها بدنبال گرفتن حق زن هستند اما در باطن باز رگه های سیاسی اقتصادی  را می یابد.

در امریکا که مهد این “می تو” بود براحتی می شود دید که دو حزب مرتجع دموکرات و جمهوریخواه از این حربه برای زدن مخالف استفاده بهینه می کنند و گاها باعث استعفای مخالفشان می شوند. مثلا جمهوریخواهان توانستند یک سناتور دموکرات را چند سال پیش محبور به اسعفا کنند یا مدتی قبل  استاندار ایالت نیویورک را که بشدت با ترامپ مبارزه کرده بود مورد فشار قرار دهند تا استعفا بدهد که البته مقاومت کرد و استعفا نداد!

زمانی نگذشت که با حمایت مدیای غربی این “جنبش می تو” به دور دنیا گشت و سروکله اش به اروپا و اسیا هم کشید و ظاهرا در حال فرود به ایران هم هست! 

البته در ایران استفاده از “می تو” به شیوه دیگر توسط اطلاعات رژیم پایه زده شده و حکومت اسلامی یکی از ابزارهایش برای زدن مخالف همین جنجال افرینی ها بوده. مخالف را به “زن باز و بچه باز ” و معتاد محکوم کردن و اقرار گرفتن و پیش دوست و همسایه و خانواده ذلیل کردن.

طی سالهای گذشته ما شاهد استفاده از “پرستوها” در زدن مخالفان سیاسی توسط اطلاعات رژیم بودیم! این مدل اسلامی همان “می تو” ست!

اینجاست نکته دیگری که دوست دارم خواننده خوب توجه کند. یک راه زدن سیاسی و روانی مخالف که از “می تو” هم اغاز نشده همین نوع جنگهای روانی بوده و حالا “می تو” که درکی فمینیستی و ابکی از مسئله نابرابری زن و مرد است ، به ابزاری از ابزارهای زدن مخالف تبدیل شده.اینها هم واقعیت است و بواقع تحلیل نیست! من دارم تکه های واقعیت را کنار هم می گذارم.

بواقع هم تعزیه گردانان “می تو” ربطی نه به جنبش برابری زن دارند و نه ادعائی! ککشان هم برای ظلمی که به طن چه در غرب و چه در شرق می رود نمی گذرد و کلامی هم در نقد اسلامیزم و سایر انواع ایدئولوژیهای ضد زن نمی گویند. بله “می تو” یک بخش از ابزارهای راست سیاسی است برای زدن مخالف و به لجن کشیدن مخالف.

(۳)”مورد ساختن ” برای محسن نامجو:

خود نامجو تایید می کند که ریشه فرهنگیش در عقب ماندگی مردسالار است. و من تردیدی ندارم که اگر قرار باشد که مست گیرند خیلی ها که الان تب و تاب “می تو” دارند ، پرونده بهتری ندارند! نامجو در ابتدای حنجالی که بر علیه او راه افتاد مقداری گیج بود و مقداری توی فضای مردسالار فکر می کرد و بیماری فرهنگی خودش را هم دست کم گرفته بود. مثل بسیاری از هم وطنان خود چه در ایران و چه در خارج کشور از سکوی مرد بودن و “سلبریتی بودن” بطور عملی سوء استفاده کرد.

و مثل هر ادم (نه فقط شرقی) مدتی طول کشید و خواهد کشید که به مفهوم رابطه برابر با زن بطور عملی برسد.بقول خودش تازه در ۵۰ سالگی به غرب پرتاب شده بگذریم که عری هم در این موضوع گند زده چه برسد به شرقی!

روند تکامل روابط انسانی و منجمله مفهوم برابری زن و مرد از جابجائی جغرافیائی اغاز نمی شود و زیر ساختهای فکری و رفتاری و تجربی لازم دارد. از دید من حتی این فقط مردها نیستند که باید روابط برابر را تمرین کنند بلکه زنها هم دچار توهمات زیادی هستند و لذا مسئله روابط سالم در جامعه  مسئله یکسویه نیست و نمی تواند از سر “اموزش مردها” حل شود.بلکه یک اموزش چند جانبه را لازم دارد که خودش بحث مستقل می طلبد.

اینست که مثلا طی چند دهه گذشته اموزش روابط زن و مرد در محل کار بعنوان یک بخش از اموزش اجباری هم وظیفه مرد است و هم وظیفه زنها.

لذا از دید من نامجو در هیاهو مچش گرفته شده اما دارد تاوان چیز دیگری را می دهد .داستان واقعی  رفتارهای او با زنها نیست.او تاوان همان اواز رضا شاه را می دهد! قرار است او را سانسور کنند ، بهانه گیر اوردند همانطور که استاندار نیویورک را همینجوری می زنند .با گرفتن مچش!

(۴) ایا نامجو و همه مردها و زنهای  ایرانی و دنیا نیاز به بازبینی در روابط اجتماعی فی مابین دارند؟

خوب طبیعی است که نیازهای اجتماعی کنونی حکم می کند که مرد و زن در فضاهای اجتماعی با هم کار کنند و این در سطحی بسیار وسیع انجام می شود. بازنگری ارتباطات زن و مرد در فضای حرفه ای و شغلی و بررسی روانشناسی و علمی معضلات  ناشی از این همجوشی ناشی از درهم شدن نیروی کار حرفه ای زن و مرد در سطحی بی سابقه نیاز به اموزشهای مداوم دارد.چه در غرب و چه در شرق ورود زنها به محیطهای کار طی دهه های اخیر بسیار وسیع شده و مشاهدات تجربی نشان می دهد که عواقب  رفتاری زیادی هم بوجود آورده.

این عواقب را باید بررسی مداوم کرد و پاسخ داد.جامعه متمدن نیاز دارد که زن و مرد بتوانند با احترام و بطور حرفه ای با هم کار کنند و روابط شخصی خود را با حق انتخاب برابر ، و بیرون فضای حرفه ای نگه دارند.

پاسخ اسلامیها به این معضلات جداسازی جنسیتی بوده که نتیجه ندارد اما در غرب هم هنوز این معضلات وجود دارد و میزان سوء استفاده های جنسیتی در محیط های کار بسیار بالاست.لذا بر خلاف ادعای نامجو این مسئله فقط مربوط به فرهنگ شرقی نیست بلکه درون فرهنگ شرقی توجیهات خود را دارد و سفسطه های خود را!

خلاصه کنم:

با توجه به ملاحظات بالا و پیشینه داستان نامجو و اوازش و تنفر پهلوی چی ها از او بخاطر توهین به ساحت رضا قلدر ، من مدعی هستم داستان “می تو” و او داستان دفاع از برابری زن و مرد نیست. در عین اینکه ایشان را نمونه ای از مرد شرقی می بینم که به گفته خودش نیاز به اموزش دارد. نه فقط او بلکه همه ما چه مرد چه زن.نه فقط ما شرقی ها بلکه افریده های غربی!

داستان “می تو” را هم یک بازی کثیف قلابی می بینم که در غرب مد شده نه از سر مبارزه برای برابری زن بلکه همانکه اطلاعات رژیم در ایران با “پرستوهایش” می کند! یعنی ساختن ابزار برای زدن مخالف.

جنبش برای ازادی و برابری زن و مرد  ربطی به این میمون بازیها ندارد.هدفش زدن این یا اون مرد صاحب قدرت نیست بلکه هدفش پایان دادن به ریشه نابرابری یعنی نظم سرمایه داریست.

در سطح میکرو این جنبش خواهان توسعه مداوم اموزش مرد و زن در محیط کار و ساختن فضای انسانی برای رشد رفتارهای اجتماعی است تا معضل بزرگ روابط زن و مرد در محیط های کار  بطور انسانی حل شود نه اینکه ازش ابزار بسازند تا مخالف را از صحنه خارج کنند.

از دید من داستان کمپین ضد نامجو داستان سالمی نیست .”می تو” بازی در این ماجرا میمون بازیست سیرک است .نباید گذاشت نامجو ها با ابزار “می تو” سانسور شوند و از زندگی ساقط شوند .او و همه ما نیاز به اموزش مداوم در مورد رفتارهای اجتماعی داریم.

منابع بیشتر:

(۱)ترانه رضا شاه از محسن نامجو

Mohsen Namjoo – Reza Khan محسن نامجو – رضا خان – Bing video

(2)در حاشیه جنجال “می تو” بر علیه نامجو و اخرین پاسخ او در این موضوع:

محسن نامجو بالاخره برخی از اتهامات زنان را پذیرفت – YouTube

محسن نامجو بالاخره برخی از اتهامات زنان را پذیرفت – YouTube

افشاگری ویرانگر ایران اینترنشنال درباره محسن نامجو!!! – YouTube

واکنش کاربران شبکه‌های اجتماعی به پیام ویدیویی منتشر شده محسن نامجو – YouTube

واکنش شاهزاده رضا پهلوی به ترانه توهین آمیز محسن نامجو به رضا شاه ۳/۶/۲۰۱۴ – YouTube

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate