آزادی توماج صالحی و سایر محکومین به اعدام به افدامات موثر نیاز دارد

آزادی توماج صالحی و سایر محکومین به اعدام به افدامات موثر نیاز دارد

راههای رفته کافی نیستند

مقدمه:

جان توماج صالحی، مجاهد کورکور، رضا و  عباس دریس اخرین محکومین به اعدام در خطر است و رژیم اسلامی سرمایه داران هرلحظه می تواند اینها را اعدام کند و جامعه را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد. تمامی عمر این رژیم این متد را بکار برده اند و می دانند عکس العمل جامعه اونقدر سریع و کارساز نیست و امکان سرکوب با این متد بسیار بالا می رود.

در این مقاله به معضلی اشاره می کنم که از دید من گرهگاه است و صحنه کنونی ورود جنبش ازادیخواهی به کمپین جهانی دفاع از توماج صالحی و سایر محکومین به اعدام را نگران کننده می کند.

(۱)چرا رژیم اسلامی این روزها را برای اعلام احکام اعدام مناسب دانسته؟

گذشته از اینکه بحران جنگی با اسرائیل حکومت را از جهت روانی در موقعیت تهاجمی به درون جامعه قرار داده و فضای “قانونی” برای سرکوب را توسعه داده و به همین دلیل است که “کمپین مبارزه با بی حجابی” را مقدمه کردند و حالا به قلع و قمع بیشتر مخالفان پرداخته اند از دید من رژیم با اعلام احکام اعدام دارد میزان مقاومت جامعه و میزان سازماندهی جامعه را می سنجد.

(۲)بازیهای قانونی پشت پرده اعلام حکم اعدام توماج:

مورد توماج به جهت قانونی مورد ویژه تری بوده از انجا که “جرم او” فقط خواندن  و صحبت کردن بوده و او کسی را جائی نکشته یا  نزده! مورد قانونی او انقدر شلکی بوده که دادگاه “عالی” هم نتوانسته با قوانین رژیم برای توماج مجازات سنگین بتراشد و در اخرین دستگیریش حتی گفته شده که حکم او حداکثر چند سال زندان بوده .طبق گزارش وکیل توماج متعاقب دادخواست وکیل توماج به حکم دادگاه عالی که به دادگاه اصفهان توصیه کرده که نقائص پرونده را بررسی کند  این دادگاه بدوی بطور مستقلی و خارج از سنت قانونی رژیم  حکم توماج را با نصب “مفسد فی الارض” به مجازات اعدام تشدید کرده که طبق قوانین ایران و دنیا عیر قانونی است.

طبق قوانین نمی شود روی دادخواست متهم ، حکم را تشدید کرد و این سنت در ایران و دنیا باید رعایت شود.

نتیجه اینست که ظاهرا درون نظام قضائی رژیم یک کشمکشی وجود دارد که سر نخش حتما به نفوذ وزارت اطلاعات ختم می شود.

وزارت اطلاعات چه در زمان رژیم پهلوی و چه الان نفوذ و حق وتو در دادن حکم زندان سیاسی داشته و دارد.

لذا این اعلام حکم دقیقا خط وزارت اطلاعات است و لذا به مرکزیت رهبری رژیم اسلامی ختم می شود.

داستان اینقدر واضح است که وکیل توماج هم این حرکات را غیر طبیعی اعلام کرده و حتی خارج از سنت قوانین رژیم اسلامی.

یادمان باشد همانطور که مارکس مدتها قبل گفته، قانون تنها ابزار طبقه حاکم است و ادعای اینکه “همه باید قانون مدار باشند” بواقع فرخوان به تبعیت از حاکمانست و بس!

بله! دستگاه رهبری رژیم اسلامی سرمایه داران این موقعیت را برای اعلام حکم اعدام درست دانسته و همانطور که گفتم اون دو دلیل باید درکار باشد.

در مورد سایر جوانانی که حکم اعدام گرفته اند هم داستان همینست.

(۳)بی نتیجگی تاکنونی متدهای مبارزه با اعدام:

سالهاست که جامعه و آزادیخواهان در مقاطعی دست به مبارزه با اعدام این یا اون فرد چه سیاسی چه غیر سیاسی زده اند.راندمان این فعالیتها چه بوده؟

از دید من راندمان این فعالیتها بسیار پائین بوده حتی وقتی در سطح جهانی کمپین راه افتاده . در بسیاری مواقع رژیم یا اعدام کرده یا بعد تاخیر و خوابیدن امواج “تظاهرات” طعمه خود را کشته.

الانهم امواج اعتراضات جهانی خصوصا در خارج کشور و در ایران با امواج وسیع شعارنویسیها آغاز شده.

سوال اینست که آیا رژیم اسلامی انتظار این عکس العملها را در این سطح داشته؟ طبیعتا بله.

اگر اینست این سطح از تظاهرات چقدر رژیم را پس خواهد زد؟

اینست که من نظرم اینست که متدهای تاکنونی احتمال بسیار کم دارد رژیم را عقب بزند اگر رژیم واقعا بخواهد توماج و سایرین را اعدام کند.

(۴)راه دیگر باید یافت راه دیگر باید رفت تا نتیجه گرفت:

رژیم اسلامی بدون اعدام امکان تداوم ندارد.اعدام و سرکوب از ستون پایه های رژیم اسلامی سرمایه داران است که از حکومتهای قبلی به ارث دارد.

همانطور که در مقاله قبلی گفتم تنها مسیر یک متد تهاجمی و سراسری است که رژیم را واقعا تحت فشار قرار دهد.

حتی تظاهرات خیابانی در ایران در شرایط امروز امکان ندارد یا با خونریزیهای وسیعتر همراه خواهد بود.

در ارشیو مقالاتم در حاشیه قیام ۱۴۰۱ مرتب اشاره داشتم که این تظاهرات خیابانی فقط می تواند زمینه ساز فازهای جدی تر باشد.مهترین و عملی ترین شیوه اعتصاب عمومی است.اعتصابی سراسری که رژیم را فلج کند.و خودش زمینه ساز تهاجم نهائی به رژیم از طریق قیام مسلحانه توده ای باشد.

این راهی است که رژیم اسلامی و تمامی رژیمها خوب می فهمند و زبانش را می شناسند.

جامعه ای که واقعا بخواهد اعدام نباشد باید این مسیر را برود و منتظر “حمایتهای دولتهای اروپائی و امریکا نباشد” اون امامزاده از روز اول خالی بود!

(۵)نگاهی به محتوی تبلیغاتی انترناشنال در این روزها:

در تبلیغات تلویزیون صهیونیستها و امپریالیستها یعنی انترناشنال این روزها مرتب از
اعتراضات حارج کشوری و خواست تحریم سپاه پاسداران” بعنوان نسخه یاد می کنند و از مردم می خواهند “مقاومت مدنی” کنند و مثل خارج کشوریها به امامزاده غرب اویزان بمانند.

مثل فاز قیام ۱۴۰۱ تمام تلاش راست اینست که کنترل قیام از دست اینها خارج نشود و قدرت مستقل طبقه کارگر برای سرنگونی کلیت نظام سرمایه محقق نشود.

اینها اماده هستند که “رهبران خودشان” را در مرحله نهائی وارد کنند و قیام را مثل سال ۵۷ بدزدند.

(۵)اعتصاب رانندگان کامیون در شرق و جنوب شرقی کشور طی چند روز گذشته:


“در اخبار آمده که رانندگان منطقه شرق و حنوب شرقی کشور طی چند روز گذشته وارد اعتصاب شده اند به بهانه کمبود سوخت کوپنی .این اعلام شده که در صورت عدم پاسخ رژیم این اعتصاب به سطح کشور گسترش یابد.

این خبر بسیار خوبست و ناکافی است.

تمامی بخشهای جامعه در محیط های کار و تحصیل باید به این اعتصاب بپیوندند.

چرخهای تولید و توزیع و خدمات باید کاملا بایستد.

این اعتصاب اگر سراسری شود یک قدم به حلوست و یک تمرین برای انقلاب. این تحول ماهوی ایجاد می کند در سطح تعیین رهبری انقلاب ایران.

فعالین کارگری که پرجمدار این جنبش عمومی اعتصابی باشند می توانند رهبرهای واقعی انقلاب ایران باشند.

(۶) آیا سرکوب تنها دلیل عدم ورود جامعه به اعتصاب عمومی است؟

 

من فکر نمی کنم سرکوب رژیم تها دلیل و حتی مهمترین دلیل عدم ورود جامعه به اعتصاب عمومی باشد.از دید من دلایل مهمتری  وجود دارد.

هنوز توهم راست چه اصلاح طلبی درون رژیم و چه گرایشهائی که دنبال “تحول مدنی تدریجی” هستند تاثیر بساری در کند کردن جامعه دارند.

عدم سازماندهی سراسری  را می شود با متدهای ارتباطی اینترنتی پرکرد.در جریان قیام ۵۷ هم جامعه درونا بجز گرایشات اسلامی “سازمان” نداشت.اما اعتصاب عمومی با متدهای ارتباطی دیگری سازمان یافت.

لذا نکته اساسی همینجاست.خواست واقعی سرنگونی رژیم و داشتن یک درک  عمومی از بهبود وضع بعد سرنگونی رژیم و عدم هراس جامعه که “وضع بدتر می شود و جنگ داخلی می شود”

این نکته محوریست این نکته روانشناسانه که متاسفانه مزمن است و نوعی ماند بوجود آورده و همگان را از تاخیر جامعه دچار تعجب کرده.چگونه جامعه ای که بالای ۹۰ در صدش از رژیم متنفر است مرتب عقب می نشیند و خم می شود زمانی که انتظار جلو امدن هست؟

خلاصه:

در بالا تلاش کردم به زوایائی اسشاره کنم و توضیخ دهم که ماجرای اعلام احکام اعدام چرا الان و چه می شود کرد و چه نتیجه نخواهد داشت.

شاید ناامیدی باشد اما متاسفانه سرنوشت توماج و سایر محکومین به اعدام در دست این امکان تهاجمی کردن قدرت جامعه است و اگر در سطح متدهای قدیمی جامعه حرکت کند امکان ندارد بتواند جان توماج و سایرین را نجات دهد.

رژیم ممکنست طبق قدیم زمانی صبر کند یا جتی زست “عفو ملوکانه” بگیرد و توماج را بیاورد جلوی تلویزیون که “عذر بخواهد از رهبر” همه اینها ممکنست اما شکستن حکم اعدام نیست بلکه آویزان شدن به عفو ملوگانه است.

رژیم روی همه موارد بالا دقت کرده و جلوتر از مخالفین عمل می کند.این مائیم که عقبیم در این شطرنج فکری و باید عقب ماندگیهایمان را بشناسیم و تکرار متدهای قبلی را کافی ندانیم.

باز هم از من گفتن!

منبع دیگر:

اعتصاب یکپارچه و سراسری و اماده شدن برای قیام سراسری در دفاع از توماج صالحی

www.azadi-b.com/?p=44017

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate