جنبش سیاسی فلسطین محور اتحاد اسلامیستها علیه انقلاب ژن، ژیان، ئازادی

سال ۱۹۴۷، زمانیکه سازمان ملل متحد، رای به تشکیل دو کشور فلسطین و اسراییل را داد، مردم فلسطین برای اولین بار در تاریخ میتوانستند کشور خود را داشته باشند. اما سال ۱۹۴۸، با حمله کشورهای عربی به اسراییل و با شعار ریختن یهودیان به دریا و نابودی اسراییل، رهبران سیاسی فلسطین نشان دادند که قصدشان تشکیل یک کشور نیست، بلکه هدفشان نابودی یهودیان می باشد. نزدیک به ۷۵۰ هزار نفر مردم فلسطینی، با وعده های کشورهای عربی مبنی بر اینکه یهودیان را به دریا می ریزند، پس از این جنگ آواره شدند. تعدادی از انها بدلیل خشونتهای گروههای دست راستی یهودی خانه های خود را ترک کردند، اما اکثریت انها با وعده های کشورهای عربی مبنی بر نابودی اسراییل بود، که خانه های خود را رها کردند تا پس از نابودی اسراییل دوباره برگردند. این آوارگان هیچ گاه توسط کشورهای عربی بعنوان شهروند پذیرفته نشده و در اکثر این کشورها، از حقوق شهروندی محروم شدند تا بتوانند از انها بعنوان طعمه ای سیاسی استفاده کنند. شوروی که از اولین رای دهندگان به طرح ایجاد دو کشور بود، چراغ سبز به چکسلواکی داد و با کمک نظامی این کشور بود، که اسراییل توانست حمله کشورهای عربی را در سال ۱۹۴۸ به شکست بکشاند. شوروی که بدلیل چپ بودن رهبران اولیه اسراییل، امید داشت اسراییل به اردوگاه شرق بپیوندد، پس از اینکه اسراییل به سمت آمریکا رفت، از همین خواست ارتجاعی جنبش سیاسی فلسطینی ها مبنی بر نابودی اسراییل استفاده کرد و مساله فلسطین را به یک وسیله برای استفاده خود در جنگ سرد بین دو اردوگاه تبدیل نمود. تا سال ۱۹۹۳ که یاسرعرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین، موجودیت اسراییل را برسمیت شناخت، همه سازمانهای سیاسی فلسطینی برای چندین دهه هدفشان را نابودی اسراییل و به دریا ریختن یهودیان تعریف کرده بودند. این نفرت از یهودیان، زمینه بسیار خوبی بود که پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی و قدرت گرفتن اسلام سیاسی و خصوصا پس از فروپاشی شوروی، مساله فلسطین را به محوری برای اتحاد نیروهای اسلامی تبدیل کند. انقلاب ژن، ژیان، ئازادی که یک جنبش عمیقا ضد اسلام سیاسی بود، هیچگاه توسط سازمانهای سیاسی فلسطینی مورد حمایت قرار نگرفت. سازمانهای سیاسی فلسطینی که در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی با کمک شوروی شکل گرفتند، بنا به ماهیت ارتجاعی خواسته شان که نابودی اسراییل بود، همیشه وسیله ای بودند در دست دولتهای دیگر. رهبران فاسد فلسطینی حتی مردم فلسطین را برای جنگ در کنار صدام حسین در حمله به کویت، به آنجا فرستاده و بسیاری از انان را به کشتن دادند تا بتوانند جیبهای گشاد خود را پرتر نمایند. این چنین بود که جمهوری اسلامی پس از یکسال ونیم مقابله با امواج انقلاب، به فکر افتاد که با آغاز یک جنگ، بتواند مساله فلسطین را به محوری برای متحد کردن اسلامیستها تبدیل کرده و به مقابله با انقلاب ژن، ژیان، ئازادی بپردازد. حمله ۷ اکتبر حماس به اسراییل ، آن مائده الهی بود که جمهوری اسلامی از قبل مقدمات انرا فراهم کرده بود. پس از ۷ اکتبر جمهوری اسلامی توانست با تاکتیک به کشته دادن مردم غیر نظامی فلسطین و اشک تمساح ریختن برای آنها،  مساله فلسطین را به محوری برای متحد کردن اسلامیستها در منطقه تبدیل کند. حوثی ها، حزب الله، حشد الشعبی، حماس، جهاد اسلامی، داعش و دیگر سازمانهای اسلامی در خاورمیانه  و در اروپا و آمریکا به کمک اخوان المسلمین و چپهای اسلامی که سابقه ای طولانی در حمایت از اسلامیستها داشتند، جمهوری اسلامی توانست یک جبهه بزرگ بر علیه انقلاب ژن، ژیان ، ئازادی بوجود آورد. برای اولین بار پس از انقلاب ژن، ژیان، ئازادی، پرچمهای جمهوری اسلامی و شعار به نفع جمهوری اسلامی، در اروپا و آمریکا به خیابان آمد. جمهوری اسلامی بر پایه این موفقیتی که کسب نموده بود، ماشین سرکوب و اعدامها را در داخل ایران فعال کرد و با محکوم کردن توماج صالحی به اعدام، قصد حمله به قلب این انقلاب را نمود. انقلاب ژن، ژیان، ئازادی برای دفاع از خودش، چاره ای ندارد مگر اینکه با جنبش سیاسی فلسسطینی ها، بعنوان محور قدرت گیری اسلام سیاسی و جمهوری اسلامی به مقابله بپردازد. تظاهراتهای ایرانیان در خارج از کشور میتواند اهرم مهمی برای تقویت مبارزات مردم داخل کشور شود و این تظاهراتها عملا به مقابله با جنبش سیاسی فلسطین که به محور اتحاد اسلامیستها تبدیل شده است، منجر خواهد شد. فقط قدرت گیری مجدد انقلاب ژن، ژیان، ئازادی در ایران است که قادر خواهد بود این اتحاد شوم اسلامیستها را حول مساله فلسطین به شکست بکشاند. شکست اینها در خارج از کشور، قدمی بزرگ در کمک به انقلاب ژن، ژیان، ئازادی در ایران خواهد بود و امید مردم منطقه را برای خلاص شدن از دست اسلامیستها زنده خواهد نمود.

۲۵ آوریل ۲۰۲۴

بهزاد مهرآبادی

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate