تداوم اعتصابات در صنایع نفت و پتروشیمی و روند طبیعی رشد گرایشات مختلف و متضاد در رهبری اعتراضات

مقدمه:

خوشبختانه اعتصابات صنایع نفت و پتروشیمی وارد ماه دوم خود می شود و طبق اخبار نزدیک به ۱۰۰ مرکز کارگری در سراسر ایران از شمال ایران تا تهران تا اصفهان تا شهرهای استان خوزستان تا اذربایجان غربی به این اعتصابات پیوسته اند.

علاوه بر اعتصاب در این صنایع ما شاهد عروج اعتصابات در صنایع دیگر منجمله هفت تپه هستیم همینطور امواج اعتراضات در شهرها منحمله در شهرهای حنوب غربی کشور بر سر قطع برق و اب. 

همه اینها اخبار خوبی هستند که وضعیت تهاجمی جامعه منجمله طبقه کارگر را نشان می دهد. این اگاهی همگانی است که اعتصابات کارگری می توانند موتور محرکه قیام نهائی برای سرنگونی حکومت اسلامی و نهایتا حکومت نظام سرمایه داری باشند. منتهی طبیعتا حتی درون طبقه کارگر حتی در فضای ازادی بیان و تشکل ، هرگز توافقی نهائی بر سر اینکه نقش واقعی طبقه کارگر  چیست وجود نداشته و وجود نخواهد داشت. بخشی از دلایل وجود این اختلافات نگرشهای مختلف طبقاتی درون طبقه کارگر است و بخشی تاثیرات مداوم فرهنگ طبقات دیگر در اذهان فعالین کارگری.

بررسی دلایل وجود اختلافات و تضادها ، هر جا جنبشی ایجاد می شود خودش موضوع بحثهای مستقلی است اما من در این مقاله فقط اشاراتی می کنم به موضوعاتی که در جنبشهای اخیر کارگری چه در هفت تپه و چه الان در مبارزات کارگران نفت و پتروشیمی بتدریح به شکل اختلافهای تاکتیکی و استراتژیک شکل می گیرد و تاکیید می کنم که فعالین طبقه کارگر(خصوصا فعالین خارج ایران) یک وظیفه شان فرموله کردن این اختلافات و شکل دادن به دیالوگها و مناظره ها سر این اختلافات است . هدف اینست که با شفاف کردن حوزه های انتخاب به طبقه کارگر حق انتخاب بدهیم و انها کورمال کورمال دنبال این و اون نیفتند و گاها مبارزاتشان به هدر نرود.

(۱)شفاف سازی اختلافات و توسعه مناظره بر سر اختلافها امری بسیار مورد نیاز

بعنوان یک فعال منفرد کمونیست که در خارج  ایران زندگی می کنم، همواره بر این نکته پافشرده ام که شناخت اختلافهای سیاسی ، متدهای مبارزاتی حق مسلم فعالین آزادیخواه است. لذا هر جا توانسته ام سایت مناظره زده ام و کلیپهای مناظره سیاسی را سازمان دادم. این مناظره ها یک حلقه مفقوده در فرهنگ سیاسی و اجتماعی هستند.

تفاوتها و تضادها بین راست و چپ سیاسی ، تفاوتها و تضادهای درونی چپ و راست ، همه و همه باید هر روزه روشن شود و پا بخورد تا جامعه حق انتخاب پیدا کند و اگر همکاری و اتحادی شکل می گیرد ، آگاهانه باشد و نه کیلوئی آنطور که در فرهنگ ایرانی متاسفانه به دلیل مختلف سنتی شده و بسیاری الانهم این سنت را دنبال می کنند و آب در هاون می کوبند و دنبال “اتحاد همه با هم” و گله ای هستند.

موضوع جنبشهای کارگری در ایران و همه جای دنیا ، بیرون از نیاز شفاف سازی اختلافاها و دادن حق انتخاب به جامعه نیست. طبیعتا درون این طبقه هم گرایشات مختلف هست و بوده و خواهد بود. 

نکته اینست که از باز کردن اختلافات نهراسیم و به خلاف بسیاری، فکر نکنیم که اگر اختلافی هست با شفاف کردنش “دشمن استفاده می کند” ! انچه دشمن استفاده می کند ناتوانی ما در برخورد عاقلانه و انسانی به اختلاف است و نه وجود اختلاف!

(۲)آیا اختلاف را ما می سازیم یا اختلاف ریشه مادی دارد؟

مدعیان سکوت در مقابل اختلاف می گویند که “اختلاف نسازید به نفع دشمن است!”بطور واقعی اگر اختلافی نباشد ، ساختنش بسیار مشکل است! 

همانطور که گفتم اختلافها طبیعت حیات انسانی هستند حتی در جامعه بدون طبقه هم تا انجا که مغز انسان اینگونه کار می کند ، اختلاف هم خواهد بود و اتفاقا اختلافات فکری و اجتماعی ابزارهای تکامل هستند اگر انسان یاد بگیرد از آنها استفاده مثبت بکند .مثل قدرت رودخانه که هم سیل می شود و هم پشت سدها به نیروی برق تبدیل می شود!

اختلافها ریشه مادی دارند یعنی از خواست این و اون فرد خارج هستند به رغم اینکه در ذهن انسانها شکل می گیرند، مادیت واقعیت ریشه آنهاست.ذهن انسانها به آنها شکل می دهد و فرموله می کند.

در موضوعات اجتماعی در جامعه طبقاتی ، علاوه بر ریشه مادی همگانی ، اختلافات ریشه های طبقاتی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی هم دارند . 

جامعه مدرن یعنی جامعه ای که بلد باشد از اختلافات ابزار تکامل بسازد.

(۳)نمونه هائی از اختلافات در مبارزات موجود جنبش کارگری در ایران:

الف: مبارزه با “بخش خصوصی” یا کلیت سرمایه داری؟

 از همان زمانی که برنامه نئولیبرال در ایران تبدیل به برنامه دولتی شد ، یک اختلاف در جنبش کارگری سر این بوده که دعوای کارگر آیا با خصوصی شدن است یا کلیت نظام سرمایه داری؟

جناح راستی در جنبش کارگری که ریشه های توده ایستی دارد ، همه جا روی مبارزه با “خصوصی شدن” پا می فشرد و خواهان “دولتی شدن” است و بسیاری جاها مثل مورد هفت تپه گاهی می افتد توی تله کمپین های رئیسی بعدش عذر می خواهد!

الانهم در مورد اعتصابات صنایع نفت و پتروشیمی ، خطی هست که مبارزه را متکرکز کرده روی “پیمانگارها” و خواهان “نظارت دولت بر دعواست!” خوب دقت کنید! همان دولتی که پیمانگار را گذاشته سر کارگر تا او را بیشتر بدوشد قرار است “میانه داری کند”!

ب: “صنفی بازی” و جداسازی بین “کارگر پیمانی و کارگر رسمی”

خطی هست درون جنبش کارگری که اساسا دنبال توسعه مبارزات کارگری نیست بلکه مطالبات را “صنفی” می خواهد که همان خط توده ایستی است و خطی سوسیال دموکرات” که نقش طبقه کارگر را بعنوان بخشی از نظام سرمایه داری می فهمد و افقی بیشتر برای این طبقه قائل نیست.

اینست که مدعی است که پیروی اعتصاب در هفت تپه میسر است یا پیروی کارگر وقتی در صنعت نقت بماند و دعوایش را توسعه ندهد یا دعوایش را “صنفی” نگه دارد یا بدتر “کارگر پیمانی” را جدا کند از کارگر “رسمی”!

این خط ربطی به “امکانات موجود ندارد” حتی اگر جامعه آزاد شود از دست دیکتاتوری بازهم همینست! اساسا صنفی باز است و حداکثرش به اتحادیه و سندیکا یا شورای محل کار راضی می شود! 

ج: جداسازی موضوغی منطقه ای و نبودن انگیزه برای سراسری کردن اعتصابات

 خطی که می گوید “مسئله ما مسئله کارگرهای پیمانی است” اونهم در صنایع نفت و مسئله ما با مسئله اون یکی ها  یکی نیست وقتی خواست امروزمان حل شد می رویم سر کارمان!این خط نه از روی ملاحظات امنیتی و من تکرار می کنم ، نه از روی ملاحظات امنیتی بلکه از موضع یک استراتژی کارگرها را جدا می بیند و کارگرها را بعنوان بخش اصلی جامعه ایران و دنیا نمی بیند و حداکثرش تلاش دارد برای انها “سندیکا” بسازد! دور کارگرهای پیمانی یک امام زاده بسازد و انها را زیرش دفن کند! برای کارگر پیمانی یک هویت مستقل بسازد و اعتصابات را با انها اغاز و با انها پایان دهد.

طبیعتا این خط عامل ایزوله شدن اعتصابات از جامعه می شود حتی از کارگرهای دیگر حتی درون صنعت نفت و پتروشیمی اما چه باک! برای این خط مرزهای خودی را حفظ کردن محور است و اصل موضوعه!

د: استفاده “جناحی ” از حکومت ، پوشاندن چهره خود با “حمایت از نظام”

گرچه این متد برای جامعه بعد قیامهای سرنگونی طلبانه خریداری ندارد اما هنوز چه بعنوان توهم چه بعنوان “تاگتیک” در میان اعتصاب گران  چه در صنعت نفت و چه حاهای دیگر خریدار دارد!

همانطور که در مقالات قبلیم گفتم این متد جتی وقتی بعنوان “تاکتیک” استفاده می شود به ضد اهداف خودش تبدیل می شود و کارگران را  پراکنده و جامعه را بد بین می کند.

پشت این خط هم توده ایزم خوابیده همانطور که گفتم توده ایزم فقط حزب توده نیست یک سرطان جنبش کارگری و جنبشهای اعتراضی است.

ه: “ضد سیاسی بودن ضد حزبی بودن” و اعلام برائت از کمونیزم و چپ

این خط هم چه در مورد صنعت نفت و چه موارد دیگر منجمله هفت تپه مشاهده می شود. از زاویه ای قبال بفهم است که فعالین می ترسند به این عنوانها دستگیر شوند .از سوئی بطور واقعی احزاب و سازمانهای چپ موجود واقعا پاسخهای منطقی برای جامعه خواهان ازادی نیستند و اکثرا دچار ویروس لنینیستی هستند. کارنامه لنینیزم هم روشنست و لذا یک انتی پاتی طبیعی توی فعالین کارگری وجود دارد که این انتی پاتی هم به همان اندازه  بی راهه است.

چرا؟ چون مرز بین مبارزه “صنفی” را با سیاسی محکم می کند و از همین رو اطلاعات رژیم و خط توده ایستی انرا تبلیغ می کنند.

بطور واقعی هر عاقلی می داند که مبارزات کنونی طبقه کارگر ایران هرگز بجائی نمی رسد اگر در سطخ افزایش حقوق و برگرداندن اخراجیها به کار و سایر خواستهای موجود محدود شود .اگر نتواند  قدرت سیاسی را نشانه بگیرد و اگر نتواند اساس نظم موجود را تغییر دهد.

و: خط ” حزبی کردن ” مبارزات کارگری از طریق ماهواره و اینترنت!

 گروهها و احزاب سیاسی خارج کشور از راست تا چپ همه تلاش دارند جنبش کارگری ایران را “مال خود” کنند! روی این امواج “سوار شوند”! از شازده پهلوی تا “لنینیستها” تا..همین فرقه مازیار رای که مارکسیست و لنینیست و تروتسکیست است و غیره! اخر اینها ماهواره دارند و حتی بی بی سی هم بهشان میکروفون می دهد! در ذهنشان رویای ساختند که با ابزار قرار دادن طبقه کارگر حکومت خودشان را بسازند .

چه راست شازده پهلوی چه چپ لنینی پرونده خرابی در تاریخ دارند که امکان ندارد کسی اینها را بخرد و بپذیرد که اینها با اون پرونده روی شانه طبقه کارگر سوار شوند و طبقه کارگر خون بدهد تا این فریدونهای عالم سیاست که ژن ویژه دارند بنام انها بقدرت برسند!

اما بالاخره اینها در خارج کشور هستند و در رویاهای خود بدجوری غرق هستند!

من به ازادی بیان اینها احترام می گذارم و وظیفه همه ازادیخواهان و حامیان طبقه کارگر می بینم که این موجودات را افشا کنند. این موجودات برنامه ساختن دیکتاتوری دارند و نباید گذاشت طبقه کارگر ایران فریب اینها را بخورد چه شازده پهلوی چه راستهای دیگر چه چپهای لنینیست حامی دیکتاتوری.

از این زاویه حزبی کردن مبارزات کارگری عامل شکست این مبارزات است. همان اندازه که طبقه کارگر بطور مستقل در شوراهای خود متحد شود و سازمان یابد باید مستقیما وارد قدرت سیاسی شود.هیچ حزبی محق نیست بجای این شوراها بنشیند و خود را نماینده طبقه کارگر بنامد. طبقه کارگر نیازی به قیم ندارد.نیاز ندارد بنامش “رهب عالیقدر و زعیم کبیر” بیاید! این تجارب  زمانش گذشته!

(۴) چرا باید کنار مبارزات طبقه کارگر  به دیالوگ و مناظره ادامه داد؟:

من نوشته های خط ” کارگران ضد سرمایه داری” (۱) را دنبال می کنم.این متد درستی است که اینها به نقد و بررسی دائم گرایشاتی که در حد حدی بطور علنی ، نمایندگی این اعتصابات را به عهده دارند ، مورد نقد دوستانه و دلسوزانه قرار می دهند.این کار درستی است. این وقتی سنت بشود به رشد تجارب به تعمیق مبارزات می انجامد.

اعتصابات کنونی اگر به سطح سیاسی و سراسری توسعه نیابد دیر یا زود پایان خواهد یافت و گرد آوری این تجارب برای امواج بعدی مبارزات اهمیت حیاتی دارد.

قیام نهائی ضد سرمایه داری روی این امواج و تجارب استوار خواهند شد و لذا تجارب این مناظره ها و دیالوگها به بخشی از تجربه عمومی جامعه تبدیل خواهد شد.همانقدر که همین مناظره ها طی چندین دهه بالاخره تفکر اصطلاح طلب را افشا کرد و از دائره مبارزه بیرون انداخت مبارزه دائمی برای رادیکالیزه کردن و موثر تر کردن مبارزت کارگری مبارزه ای دائمی است.حتی وقتی حکومت اسلامی سرنگون شد حتی حکومت بدست طبقه کارگر و شوراهایش رسید باز هم این مناظره ها لازمست. 

روند دائم کسب تجربه و محک زدن تجارب با منطق با علم و تجارب قبلی روندی دائمی است.

زنده باد مبارزات طبقه کارگر برای کسب نهائی قدرت سیاسی و پایان نظم ضد انسانی سرمایه داری!

منابع بیشتر:

(۱)نمونه هائی از نقدهای “کارگران ضد سرمایه داری”

توطئه باند کارگر نمای کارگر فروش دست ساخت جمهوری اسلامی موسوم به «پایپینگ» علیه اعتصاب سراسری کارگران را محکوم می کنیم

توطئه باند کارگر نمای کارگر فروش دست ساخت جمهوری اسلامی موسوم به «پایپینگ» علیه اعتصاب سراسری کارگران را محکوم می کنیم (azadi-b.com)

واکاوی انتقادی بیانیه هفتم شورای اعتصاب کارگران پیمانی نفت

واکاوی انتقادی بیانیه هفتم شورای اعتصاب کارگران پیمانی نفت (azadi-b.com)

بیانیه ۶ شورای سازماندهی اعتصاب کارگران پیمانی، نقاط قوت، کاستی ها(۲)

بیانیه ۶ شورای سازماندهی اعتصاب کارگران پیمانی، نقاط قوت، کاستی ها (azadi-b.com)

(2)دلایل اغاز اعتصاب در صنعت نفت و پتروشیمی و پتانسیلهای توسعه آن به اعتصاب سراسری(سعید صالحی نیا)

دلایل اغاز اعتصاب در صنعت نفت و پتروشیمی و پتانسیلهای توسعه آن به اعتصاب سراسری (azadi-b.com)

(3)جایگاه حزب در انقلاب سوسیالیستی(مازیار رازی)

جایگاه حزب در انقلاب سوسیالیستی (azadi-b.com)

(4)مناظره شماره ۳۹ : مطالبات سیاسی طبقه کارگر ایران و گرایشات مختلف در آن

با شرکت: منصور اسانلو، سپهرداد گرگین، مادح نظری و سعید صالحی نیا

با مدیریت سیمین مجد

https://www.youtube.com/watch?v=ACC5WIR4W_I&feature=youtu.be

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate