دنیا بعد از حمله حماس به اسرائیل

دنیا بعد از حمله حماس به اسرائیل

نگاهی استراتژیک به اهمیت حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳

مقدمه:

متعاقب حمله اسلامیها به مراکزنظامی و اقتصادی در امریکا منصور حکمت پایه گذار جنبش کمونیزم کارگری بدرستی اهمیت استراتژیک این حمله را در تحول قدرت جهانی در مقاله ای توضیح داد.

او بدرستی تاکیید کرد که این حمله سراغاز یک مرحله حدید در توازن قوای جهانی است و در واقعیت هم ماجرای ۱۱ سپتامبر نقطه چرخشی بود که حکومت امریکا و متحدین غربیش یورش به خاورمیانه را سازمان دادند تا در خلاء ناشی از “بلوک شرق” بتوانند مراکز اصلی انرژی جهان را کنترل کنند و مرکز نظامی متمرکز (ستکام) در منطقه بسازند به بهانه “حمله” و دیدیم چه شد و نهایتا با شکست های نظامی امریکا در منطقه روند “بیرون رفتن ارتش امریکا” از منطقه خاورمیانه اغاز شد و امریکائیها و حکومتهای غرب تلاش کردند با سازماندهی نیروهای نیابتی در منطقه این خلاء را پر کنند.

مشکل اینجا این بود که خلاء توسط حکومت اسلامی ایران و گروههای تحت نفوذ این حکومت که “محور مقاومت” نامیده می شود و وسعتی از غراق تا سوریه تا یمن و لنبنان و فلسطین و حتی در بخشهائی از افریقا منجر شد.

قدرت گیری “محور مقاومت” در کنار اغاز جنگ اوکرائین یک فضای جدید در قدرت جهانی ساخته که از مسئله منطقه ای عبور کرده و به یک ارایش نظامی سیاسی و اقتصادی جدید در حال چرخش است که ۳ پایه اساسی دارد و دارد بتدریج یارگیری می کند.این ۳ محور علارتند از روسیه و رژیم اسلامی ایران و حکومت چین. این قدرت از پیمانهای امنیتی و اقتصادی استفاده می کند که بخش اصلی کشورهای در حال توسعه را  منجمله افریقای جنوبی و کشورهای شرق افریقا و بخشی از کشورهای امریکای جنوبی را در خود سازمان دهد.

همانطور که در مقالات قبلی نوشتم حمله حماس به درون اسرائیل را نمی شود در کانتکس درگیریهای قبلی با اسرائیل دانست.شکل و شمایل و کیفیت این حمله حتی شبیه نبرد ۲۰۱۴ که ارتش اسرائیل چند هفته ای درون غزه وارد شد و بیرون زد نیست و تاریخا اولین بار بود که حماس در این سطح نیروهای اسرائیلی را دچار استیصال کرده و حتی ورود ارتش اسرائیل به غزه هم از دید من کارساز نیست و حکومت اسرائیل راه پس و پیش ندارد حتی وقتی اربابهایش از ترس شکست اسرائیل به منطقه وارد شده اند.

نتنیاهو در اوایل  حمله حماس در ۷ اکتبر اعلام کرد که این حمله مشابه ۱۱ سپتامبر است اما جالبست که بایدن و حزب دموکرات امریکا  این تشابه را منکر شدند. با این مقدمات من تلاش می کنم توضیح دهم که تشابه ها و اختلافات ماهوی حمله حماس چه بوده و چرا من معتقدم این حمله بخشی از چرخش جهانی قدرت است و قابل تحلیل در کانتکس های قدیمی “بحران فلسطین” نمی شود انرا تحلیل کرد:

(۱)وجوه مشترک حمله حماس و ماجرای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱:

وجه مشترک اینها سورپرایز عجیبی بود  که همه دنیا را غافلگیر کرد.در ۱۱ سپتامبر هم عده ای با کمترین امکان به دستگاه اطلاعاتی قوی ترین حکومت دنیا وارد شدند و ضربه ای زدند که کسی فکرش را نمی کرد.

داستان ۱۱ سپتامبر انقدر عجیب بود که هنوز هم حامیان تئوری توطئه داستان را “کار خودشان” می دانند همینطور که عده ای ماجرای حمله حماس را “کار خودشان” برای توجیه حمله اسرائیل می دانند!

وجه دیگر مشترک اتفاقا توجیه حمله کنندگان در دفاع از فلسطین و در مخالفت با حکومت اسرائیل و صهیونیزم بود. 

به جهت استراتژیک اما وچه مشترکی دارند که من در کلیدی بودن این حملات در چرخش قدرت جهانی است.اگر حمله ۱۱ سپتامبر به یورش امپریالیزم امریکا و غرب به خاورمیانه برای تثبیت هژمونی واحد در جهان بعد بلوک شرق بود حمله حماس بخشی از فرایند سقوط امپریالیزم امریکا و غربیها و ورود به جهان چند قطبی است که در این جهان “امپریالیستهای روسیه و چین و احکومت ایران” قرار است بلوک مقابل با امپریالیزم غرب را شکل دهند:

(۲)حمله حماس بخشی از فرایند چرخش قدرت جهانی به جهان چند قطبی است:

طی یکماه گذشته اطلاعات رسیده نشان می دهد که اسلحه ها و تکنیکهای استفاده شده همینطور پروژه وسیع تونل سازی و حتی سلاح های جنگ الکترونیک و ارتش هک کننده حرفه ای بزرگی برای پیروزی این حمله درکار بوده اند که سرمایه و تکنولوژی بسیار وسیعتری از منابع غزه لازم دارد.حتی بخشی از سلاح های ارسال شده به ارتش اوکرائین در ارتش حماس بکار می رود و همه اینها نشان می دهد که این گروه نمی توانسته بیرون از سازماندهی فرامنطقه ای به چنین موفقیتی دست یابد.

حمله حماس را باید ، همانطور که در مقالات قبلی گفتم، بخشی از استراتژی زدن امپریالیزم امریکا و غربیها در منطقه خاورمیانه دانست از این جهت که در حال حاضر هم مراکز نظامی متعدد امریکا در غراق و سوریه و اطراف اسرائیل مورد حمله و تهدید “محور مقاومت” می باشد .

وجه دیگر هماهنگی بی بدیل نیروهای “حزب الله در لبنان با نیروهای مشابه در یمن و عراق و سوریه است که جتی به افریقا هم کشیده شده که ممکنست همه این حلقه ها در فازهای بعدی وارد صحنه شوند.

(۳)صف ارائی بی سابقه ارتش امریکا و ارتش های انگلستان و المان و کانادا در منطقه:

حجم وسیع تمرکز نیروهای امپریالیزم غرب اطراف اسرائیل و ورود نیروهای ویژه اینها به درون اسرائیل و غزه نشان می دهد که قطب امپریالیستی غرب بسیار نگران است و اینها هم درک کرده اند که ماجرای غزه بسیار بیشتر از “جنگ بین حماس و اسرائیل” است .

اینها دریافته اند که ماجرای حماس فقط طرح جلوی صحنه است و باید در کانتکس جنگی جهانی دیده شود و شکست اسرائیل به سقوط هژمونی امپریالیزم غرب تسریع خواهد بخشید.

لذا با توجه به موارد بالا من فکر می کنم که ماجرای حمله حماس بی تردید  ماجرائی در کیفیت جهانی است و بخشی مهم از نبرد برای تسریع چرخش جهان به جهان چند قطبی است و امپریالیستهای غربی زور می زنند این چرخش اهسته تر انجام شود یا به تعویق بیفتد

(۴) اتش بس و صلح جنگ کنونی در غزه چرا به سقوط اسرائیل تسریع می بخشد؟

در مقاله قبیلم نوشتم که بهترین گزینه حکومت صهیونیستی اسرائیل پذیرش اتس بس است اما همین پذیرش در بلند مدت حتی میان مدت به سقوط بیشتر این حکومت خواهد انجامید.این دقیقا تناقضی است که حاکمان اسرائیل و اربابانش دچارش هستند.

حکومت امریکا در ابتدا “حامی دفاع از خود” بود و حمله اسرائیل به غزه اما حالا خواهان “اتش بس بشر دوستانه کوتاه مدت” است. طبیعتا حکومت اسرائیل مجبور است به ارباب گوش دهد ولی فعلا می گوید “بدون پس دادن گروگان هرگز”!

از دید من تکلیف حکومت اسرائیل را نیروهای حماس و جهاد اسلامی باید در صحنه جنگ شهری در غزه روشن کنند.البته این جنگ توسط فشار حزب الله لبنان و نیروهای دیگر “جبهه مقاومت” باید همراه باشد.

حکومت اسرائیل فقط با دادن کشته از نیروهایش و نابودی شهرکهای غیر قانونی و ناامن شدن تمامی اسرائیل به پای میز مذاکره خواهد نشست! 

اما در دید کلی دینامیزم قدرت چنانست که اجازه تداوم جنگ به ارتش اسرائیل در غزه نخواهدداد.

خلاصه و نتیجه:

بنا به دلایل زیادی حمله حماس به درون اسرائیل یک مرحله کیفی قدرت در جهان را نمایندگی می کند و بطور متقابل شکل می دهد.جهان را این تغییر قوا به لبه جنگ سوم جهانی کشیده و خطر توسعه جنگ به ایران و سایر کشورهای منطقه حتی کاربرد سلاح اتمی از هردو سو بیشتر شده.

طبیعتا این تحلیل مثل تحلیل اهمیت ۱۱ سپتامبر به معنی حمایت از طرفهای نبرد ارتجاعی جهانی نیست بلکه کانتکس تحول را بطور عینی مد نظر داریم.

اینکه طبقه کارگر منطقه و جهان در مقابل این تغغیر نظام قدرت چهان چه موضعی بگیرد و چگونه وارد اجتماع و سیاست شود و چه ابزارهائی بکار ببرد سوالهای بعدی است.

متاسفانه بعد ۱۱ سپتامبر این مداخله گری طبقه کارگر جهانی اتفاق نیفتاد و طبعات دوران “هزمونی امپریالیزم امریکا” روی سر مردم خراب شد.اگر مداخله گری این طبقه اتفاق نیفتد دوران چند قطبی نیز به بدبختیهای انسانها منجر خواهد شد که هیچ بیشتر جهان را به لبه  مرگ اتمی خواهد کشاند.


مقالات نویسنده در موضوع جنگ فلسطین و اسرائیل

بعد از یکماه ادمکشی نتیجه جنگ اسرائیل بر علیه غزه چیست؟

www.azadi-b.com/?p=38857

چرا فلسطین نقطه کور دنیا نیست و راه حل مردم فلسطین سرنگونی رژیم اسلامی نیست؟

www.azadi-b.com/?p=38756

سکوت در مقابل جنایات حکومت اپارتاید اسرائیل و عدم دفاع از مردم فلسطین شایسته هیچ ازادیخواهی نیست!

www.azadi-b.com/?p=38691

آغاز طرح  “جراحی نظامی “حکومت صهیونیستی به درون غزه و سقوط حمایتهای جهانی وداخلی

www.azadi-b.com/?p=38666

حمایت مردم و اتحادیه های کارگری جهان از مردم فلسطین و محکوم کردن رژیم جنایتکار اسرائیل

www.azadi-b.com/?p=38542

اتحادیه های کارگری فلسطین و اسرائیل ، محکومیت یکصدای رژیم صهیونیستی . گله های سلام زیجی

www.azadi-b.com/?p=38483

پشم ریزی صهیونیزم و اوکرائین ، در روند گذار جهانی، گیجی چپهای عاشق دموکراسی اسرائیل!

www.azadi-b.com/?p=38455

نمونه ای از حمایت طبقه کارگر فلسطین : چگونه حماس دیوار غزه را شکست و سورپرایز جهانی افرید؟

www.azadi-b.com/?p=38253

داستان چپهائی که هیچ طرف نیستند و فقط “مخالف سرمایه داری هستند!

www.azadi-b.com/?p=38228

حمایت از “مردم اسرائیل” بنام سوسیالیست چپ؟

www.azadi-b.com/?p=38022

پیرامون حمله بی سابقه ، چند لایه ای حماس به داخل خاک اسرائیل 

www.azadi-b.com/?p=3799

“سوسیال دموکراسی “متوهم دموکراسی اسرائیلی

www.azadi-b.com/?p=380

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate