نامه

یا در کنار عدالت می ایستیم یا نسل کشی؟ تاریخ قضاوت خواهد کرد!

نامه سرگشاده به نهادهای سکولار در غرب یا در کنار عدالت می ایستیم یا نسل کشی؟ تاریخ قضاوت خواهد کرد! لحظاتی در تاریخ هستند که عمل و کلام انسان دورانساز می شود و سکوت آنچنان گوشخراش که قلب و ذهن را به درد می آورد. اکنون در چنین لحظه ای قرار داریم. تمام انسان دوستان، آزادیخواهان، کسانی که به اخلاقیات ...

ادامه مطلب »

نامه کلکتیو سندیکایی فرانسه به خامنه ای در رابطه با سلامتی کارگران زندانی رضا شهابی، داوود رضوی و حسن سعیدی

آیت الله سیدعلی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران پاریس، ۴ مارس ۲۰۲۴ آقای رهبر  ما اخبار بسیار نگران کننده ای از ایران در خصوص سه نفر از اعضای سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه (واحد)، که در حال حاضر در زندان هستند، دریافت می کنیم. بر اساس اطلاعاتی که در اختیار داریم، وضعیت سلامتی رضا شهابی نیاز به ...

ادامه مطلب »

نامه خانواده های دادخواه به مناسبت ۳۰ خرداد- بیست ژوئن، روز جهانی در حمایت از زندانیان سیاسی در ایران

نامه خانواده های دادخواه به مناسبت ۳۰ خرداد- بیست ژوئن، روز جهانی در حمایت از زندانیان سیاسی در ایران سالهاست که  ما خانواده های دادخواه که عزیزانمان را در پی جنایت  قتل دولتی اعدام و کشتار خیابانی  از دست داده ایم با تجمعات و جمع اوری طومار هاو گردهمایی فریاد دادخواهی سر داده  و خواهان معرفی و محاکمه همه عامران ...

ادامه مطلب »

نامه به دهه هشتادیها … رضا شهابی و کيوان مهتدی

نامه به دهه هشتادیها «از آینه بپرس، نام نجات دهنده ات را» رضا شهابی و‌ کیوان‌مهتدی ما جوانان خشمگین دهه های قبل، از مدتها پیش میخواستیم با شما صحبت کنیم. از همان زمان که جسته وگریخته دیدیمکه شما را دسته دسته با چشمبند میبرند، و فهمیدیم که تصمیم خود را گرفته اید که از زندگیِ بد بیشتر از مرگ بترسید. فرزندان و عزیزان ما دهه هشتادی بودند و احساس میکردیم فراتر از آشنایی، یکجور دوستی و نزدیکی بین ما وجود دارد. با این حال، با دیدن مجریان تلویزیون، سیاستمداران و کارشناسان روزنامه ها که در تلاش برای توضیح دادن شما درقالبهای حاضرآماده ی خود چقدر درمانده و رقت انگیز هستند، ترجیح دادیم دست نگه داریم. نگران بودیم که پس از سالیانمتمادی ستیز و دست وپنجه نرم کردن با این جهان، خودمان هم شباهتهایی به دنیایی پیدا کرده باشیم که شما برای ورودبه یک زندگیِ نو باید از تمامیِ آن عبور کنید. امروز اما فرق میکند. امروز واقعاً حرفی برای در میان گذاشتن با شما داریم. شاید امروز در کنار خشم و امید، اندکیاحساس سرخوردگی داشته باشید، یا احساس تردید، یا یکجور احتیاط. اینها عواطف انسانی هستند، و حضورشان نشاناز ویژگیهای انسانی و عقلانیت در مبارزه است. سیر تحولات پیش رو سریع، غیرمنتظره، پیچیده و متناقض خواهد بود. واکنون زمان پرسشهای سخت فرا رسیده. مثلاً امروز نگرانیم که چگونه دستاورد ملموس جنبش را حفظ کنیم؟ آیا خواسته یما محدود به انتخابِ آزادانه ی سبک زندگی است یا قرار است ساختارهای تبعیض آمیز و خشونتبار از ریشه دگرگونشوند؟ مبارزهه ای جداجدا چگونه میتواند به صورت پیکارهایی عمومی درآید که سرکوب نشود و حرف خود را به کرسیبنشاند؟ و البته آن مسئله ی آشنا که هرچند برای همه روشن است که چه نمیخواهیم، اما به سختی میتوان بیان کرد کهدقیقاً چه چیزی میخواهیم؟ نسخه ی پیچیده شده ای برای این پرسشها وجود ندارد. اما قرار نیست چرخ را از نو اختراع کنیم و خود را تافته ای جدابافته از تاریخ مبارزات ایران و جهان بدانیم. از این منظر ، این روز مشخص برای اندیشیدن به پرسشهای کنونیموضوعیت دارد: روز جهانی کارگر که یادگار مبارزه برای کاهش ساعت کار روزانه از ده ساعت به هشت ساعت است. ـــباز هم یک مناسبت دیگر؟ مگر چند درصد از جامعه ی ما روز کارگر را جشن میگیرند؟ چند درصد این روز را متعلق به خودمیدانند، یا اصلاً از وجود چنین روزی خبر دارند؟ من که کارگر نیستم، به من چه ربطی دارد؟ عجله نکنید. این روز بیشتر از آنچه به نظر میرسد، به امروز ما مرتبط است، و احساس بیگانگی ما با آن خود بیانگر نکاتیدرباره ی مشکلات و امکانات پیش روی ما است. ماجرا فقط به شباهت سیر وقایع با تجربه ی امروز ما محدود نمیشود،ضمن آنکه شباهتها قابل توجه هستند؛ مثلاً نزدیک به صد و چهل سال پیش در شیکاگو برای منحرف و پراکنده کردناعتراضات مردم، یک بمب گذاری مشکوک را به نام معترضان علَم کردند، و به همین بهانه، علاوه بر شلیک مستقیم بهمعترضان، تعدادی از رهبرانشان را دستگیر کردند و عده ای بیگناه را به جرم بمب گذاری اعدام کردند، عده ای که اصلاً درصحنه بمبگذاری حضور نداشتند. اندکی آشنا نیست؟ قصد ما تکرار مشابهت هایی نیست که در هر صورت در شیوه های مقاومت و اشکال سرکوب در تاریخ مبارزاتآزادیخواهانه و برابری طلبانه وجود داشته است. در این نامه میخواهیم دو پرسش را در ارتباط با این روز با شما در میانبگذاریم. نخست اینکه چه چیزی روز کارگر را به قدری برجسته ساخته که در زمره ی معدود روزهایی است که (همچون روزجهانی زن) در تقویم جهانی هر سال گرامی داشته میشود؟ دیگر آنکه چه چیزی روز کارگر را به پدیدهای معاصر ما بدلمیسازد؟ اول ماه مه هر سال در سرتاسر جهان گرامی داشته میشود، چون دستاورد این جنبش تمام نسلها و تمام کشورها رادربرمیگیرد. دو ساعت کار کمتر، یعنی دو ساعت زمان بیشتر برای آموزش خود، برای رشد تواناییها، برای ارتباط ما بایکدیگر. این دستاورد مستقل از جنسیت، ملیت، شرایط تاریخی و جغرافیایی به سود تمام زحمتکشان است. چنین خواستههایی با قانونگذاری به دست نمیآید، و این روز گرامیداشت مبارزه ی لازم و خون ریخته شده برای تثبیت چنین خواسته ایاست. کاهش ساعت کار روزانه برای هر فردی با هر مرام و باوری قابل فهم است. با تثبیت این خواسته فضای بیشتری در ذهنما باز میشود. ما مستحق شرایط کاری بهتری هستیم که ساعت کار روزانه تنها یک تجلی از آن است: امنیت شغلی واستخدامی، ایمنی محیط کار، دستمزد و حقوق بازنشستگی متناسب با هزینه های زندگی، حق مشارکت در اداره ی محیطکار و … برای همین اول ماه مه هنوز محل منازعه با اقلیت صاحب قدرت و ثروت است. فقط برای ارائه ی تصویری ازحساسیت روز کارگر اشاره کنیم که این روزها شاهد دستگیری تعدادی از فعالان کارگری بودیم، و دستگیری فعلی ما بااول ماه مه پارسال (۱۴۰۱) مرتبط بود، و پرونده سازی و دستگیری قبلی ما نیز به اول ماه مه سال ۱۳۹۸ برمیگشت. بهبیانی، صرفِ یادآوری این روز همیشه همچون خط قرمز اقلیت صاحب قدرت و ثروت در جامعه ما بوده است. شاید امروز خواسته ی کاهش ساعت کار روزانه پیش پاافتاده به نظر برسد، اما این سادگی از آن رو است که معما چو حلشود آسان شود. در آمریکا و اروپای نیمه ی دوم قرن نوزدهم، همچون امروز ما، مردم با مشکلات و مطالبات انباشته یفراوانی دست به گریبان بودند، و انتخاب یک خواسته ی مشخص به معنای کنار گذاشتن بسیاری از مطالبات دیگر بود. بهعلاوه، چرا این خواسته ی مشخص باید ماهیتی اقتصادی داشته باشد، و نه مطالبه ای اجتماعی،حقوقی یا سیاسی؟بنابراین شکل گیری این جنبش حاصل درکی عمیق از جامعه ی زمانه ی خود، و تصمیماتی گاه دشوار برای تبدیل آن بهیک خواسته ی فراگیر بود (مثلاً چرا مطالبه ی زمین برای دهقانان یا حق رأی عمومی در اولویت قرار نگرفت؟). جامعه یامروز ما به قدری پیچیده شده که به سختی میتوان به یک مطالبه ی فراگیر واحد با توانایی همگرا کردن تمام اقشار ونیروهای اجتماعی اندیشید، اما الگوی رفتار کمپین هشت ساعت کار روزانه هنوز آموزنده است. این دستاوردِ ماندگارنتیجه ی چند راهپیمایی و اعتصاب محدود نبوده است. در واقع بیش از بیست سال فعالیت مستمر در پشت آن خوابیده کهبدنه ی اولیه ی آن را کارگرانی تشکیل میدادند که در جنگ داخلی آمریکا علیه بردگی جنگیده بودند، و بلافاصله بعد ازجنگ توان تشکیلاتی خود را در راستای این کارزار هدایت کردند. با وجود تمام اینها، چنین جنبشی بدون حمایت طبقهکارگر در سایر نقاط دنیا نمیتوانست به تنهایی موفق شود. مورد آخر از آن رو حایز اهمیت است که امروز نیز به متحدانبین المللی نیاز داریم، اما متحدان ما نه دولتها، بلکه مردمی هستند که خودشان طعم تبعیض، بیعدالتی، و خشونتساختاری را چشیده اند. شرط اولیه ی هر جنبشی استقلال است و نمیتوان بر سر آن با دولتها و قدرتها معامله کرد. تا اینجا را خلاصه کنیم پیش از آنکه بیش از این حوصله تان سر برود: اول ماه مه در تقویم جهانی ماندگار شد چون یکمطالبه ی مشخص با ماهیت اقتصادی بود که توسط طبقه اکثریت و متشکل با منافع مشترک، به مدت چند دهه دنبال شد،و با حمایت طبقات مزدبگیر در سایر نقاط دنیا توانست به دستاوردی ماندگار برسد که همگان تا امروز از مزایای آنبهرهمند هستیم. *** و اما پرسش دوم: روز کارگر چه ارتباطی به شما انبوه جوانانی دارد که اغلب نه کار و درآمد ثابتی دارید، نه خود را بهعنوان «کارگر» میشناسید؟ اصلاً چه اهمیتی دارد که خودمان را در نسبت با شغل نداشته ی خود تعریف کنیم؟ تصور عمومی ما از کارگر کسی است که همچون چارلی چاپلین در فیلم عصر جدید صبح تا شب یک کار تکراری و ازخودبیگانه را انجام میدهد، مثلا یک مهره را سفت میکند. اما تعریف دقیقتر کارگر کسی است که برای زنده ماندن در اینجامعه نیازمند کار کردن یا فروش نیروی کار خود به دیگری باشد، خواه کارگر یدی باشد، خواه کارمند پشت میز نشین،خواه قرارداد بلندمدت داشته باشد، و خواه نیروی کارِ روزمزد یا آزادکار (فریلنس). از این زاویه، کدام یک از ما میتوانیمبدون کار کردن در این جامعه زنده بمانیم، یا حتی در صورت زنده مانی، به قدری استعدادها و تواناییهای خود را شکوفاکنیم که شایسته ی نام زندگانی باشد؟ این روز در اصل متعلق به هر کسی است که به صورت روزانه، توان و فعالیتانسانی اش برای بقا در جامعه به گروگان گرفته شده. آن تصویر کلیشه ای و قدیمی از کارگر، در کنار دشواریهای فراوانی که دارد، اغلب با شغلی ثابت، توان تأمین حداقلهایزندگی خود و خانواده، و هویتی مبتنی بر شغل همراه است که میتوان آن را در قالب جهانبینی یا نظام اخلاقی کارگراندرک کرد. وضعیت امروز ما چنان است که گویی گُل به تاراج رفت و خار ماند، گنج به تاراج رفت و مار ماند. یعنی ضمنمحرومیت از مزایا و دورنمای نسبتاً باثبات زندگیِ کارگری، بیش از هر زمان دیگری نیازمند فروش نیروی کار خود برای بقادر این جامعه هستیم. در آن تصویر قدیمی، کارگران ثروت جهان را خلق میکردند، اما خود به نسبت از مواهب آن بی بهرهبودند. امروز بسیاری از ما نه تنها از مواهب جامعه بی بهره هستیم، بلکه سازوکارهای تبعیض آمیز جامعه جلوی فایدهرسانی و مفید بودن ما را برای اجتماع خویش گرفته است. در چنین شرایطی زندگی ما از آخر آن شروع میشود، بسیاریاز ما خود را مرده ای بالقوه میدانیم که برای ورود به این جامعه ابتدا باید نیروهای زنده ی خود را نابود کنیم. وضعیتیشبیه به گفته ی فروغ فرخزاد: چون جنینی پیر، با زهدان به جنگ میدرد دیوار زهدان را به چنگ زنده، اما حسرت زادن در او مرده، اما میل جان دادن در او شاید برایتان جالب باشد که بدانید، واژه ی «کارگر» در دهه ی۱۳۲۰ ممنوع اعلام شده بود. یعنی حتی به کار بردن اینکلمه جرم تلقی میشد. تلاشهای فراوانی صورت گرفت تا مزدبگیران به جایگاه خود به عنوان مهمترین رکن تولید ارزشاجتماعی واقف شوند، و بتوانند به کارگر بودن خود افتخار کنند. امروز، بار دیگر نیازمند احیای این عزت نفس هستیم. ازهر قومیت، جنسیت، و باوری که باشیم، ما انسانیم و فعالیت زنده ی ما مهمترین رکن این جامعه است، و هیچکس حقندارد جلوی منتفع شدن ما از مواهب جامعه را بگیرد، یا مانع فایده رسانی ما به اجتماع خود شود. شکوفاییِ تواناییهایانسانی و اجتماعی ما در این جامعه نیازمند هویتی مبتنی بر کار و حسی از رشد و توسعه ی وابسته به حرفه است. *** یک جنبش نسلی تنها در ارتباط تنگاتنگ با شکافهای اجتماعی و تفکیکهای ساختاری معنای حقیقی خود را مییابد، که تابه امروز مغفول مانده ترین آنها هویت جمعی مبتنی بر شغل یا جایگاه طبقاتی بوده است. واقعیت این است که تمام تحولاتعمده ی تاریخی ماهیتی طبقاتی داشته اند. مبارزه در محیط کار، علاوه بر خلق هویتی جمعی، گاه میتواند ضمن پرهیز ازمنازعات خونین خیابانی، دستاوردها و اثراتی ماندگارتر داشته باشد. برای نمونه، جایگاه امروز رانندگان اتوبوسرانیشرکت واحد قابل مقایسه با جایگاه بیست سال پیش آنها نیست (از نظر مزایا، میزان حقوق و پرداخت به موقع آن، منزلتاجتماعی و..). پیشرفت و تثبیت این جایگاه نتیجه مبارزه مستمر و جمعی آنها، و تمرین دموکراسی در محیط کار در قالبسندیکای رانندگان شرکت واحد بوده است. هویت جمعیِ صنفی میتواند همبستگی را جایگزین رقابت بی رحمانه ای کند کهحیات اجتماعی ما را تکه پاره کرده و در مقابل یکدیگر قرار داده است. از سوی دیگر، جنبش کارگری و صنفی از حضور شما درسهای زیادی آموخته، منجمله اینکه نباید فقط به صورت دفاعیتحرک داشته باشد و سنگبنای مطالبات صنفی کرامت انسانی پایمال شده ی ما است. این جنبشها به تکاپو افتاده اند کهپاسخی برای بی ثبات کارها و مناسبات جدید کاری فراهم کنند که علاوه بر نسل شما، بخش عمده ی نسلهای پیشین را نیزدر بر گرفته است. این مسیر نیازمند گفتگو و همفکری طولانی بین نسلها، اصناف، اقلیتها، و تمام زحمتکشانی است کهشاید روزی تحت یک نیروی طبقاتی متحد، بتوانند بهره کشی، تبعیض و خشونت را ریشه کن کنند. به قول شاعر «نهایتتمامی نیروها پیوستن است، پیوستن». زیاده گویی ما را ببخشید، کسی چه میداند، شاید اول ماه مه بعدی را با همدیگر جشن گرفتیم. رضا شهابی و کیوان مهتدی اول ماه مه ۱۴۰۲، زندان اوین

ادامه مطلب »

در رابطه با تداوم بازداشت فعالان کارگری، معلمان، مدافعان حقوق مدنی و زنان در ایران /اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا

اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا:  کلیه اتهامات علیه فعالین زندانی تشکل های کارگری، مدافعان حقوق انسانی و معترضانی که با نقض آشکار قوانین بین المللی بازداشت شده اند، بدون قید و شرط ملغی باید گردد   ۱۹ ژانویه ۲۰۲۳ (۲۹ دی ۱۴۰۱) به آیت الله سید علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران در رابطه با تداوم بازداشت فعالان کارگری، معلمان، ...

ادامه مطلب »

نامە سرگشادە پریسا خانزاد پور همسر فعال کارگری “وریا قمری” به نهادها و سازمانها حقوق بشری و کارگری 

نامە سرگشادە پریسا خانزاد پور همسر فعال کارگری “وریا قمری” به نهادها و سازمانها حقوق بشری و کارگری  به سازمان و نهادهای حقوق بشری و کارگری، مردم شرافتمند ایران و جهان، همسرنوشتان، من پریسا خانزاد پور همسر فعال کارگری وریا قمری هستم. روز یک شنبه ۱٨ دی ماه ۱۴۰۱ درحالیکه همسرم برای امرار معاش در سه راه نمکی شهر سنندج ...

ادامه مطلب »

نامه سرگشاده هشتاد و هفت روانکاو و روانشناس در انگلستان در حمایت از دانش آموزان  زندانی در ایران

نامه سرگشاده هشتاد و هفت  روانکاو و روانشناس در انگلستان در حمایت از دانش آموزان  زندانی در ایران . این نامه به دولت بریتانیا، موسسات روانکاوی و همچنین رسانه ها ارسال شده است. ترجمه نامه سرگشاده هشتاد و هفت  روانکاو و روانشناس در انگلستان در حمایت از دانش آموزان  زندانی در ایران به: دولت انگلستان. و موسسات روانکاوی بریتانیا UKCP، BACP، BPC، BABCP، BPS، مرکز آنا فروید و ...

ادامه مطلب »

نامه جمعی از انسانهای چپ ، کمونيست و آزاديخواه به جوانان و مردم انقلابی سنندج!

نامه ای سرگُشاده به: جوانان هوشمند و پُرشور و جسور و مردم فهیم و مبارز سنندج سُرخ! ما همشهریان و دوستان و بستگان دور افتاده شما، به عزم و رزم و رشادت هایتان، به همبستگی و همدلی و ابتکارات و خلاقیت هایتان، به نبردهای قهرمانانه کف خیابانتان، می بالیم و دست هایتان را می فشاریم و در آغوشتان می کشیم ...

ادامه مطلب »

نامه روزنامه نگاران ایرانی به اردوغان رئيس جمهور ترکیه

به: جناب آقای «رجب طیب اردوغان»، ریاست محترم جمهوری ترکیه از: تعدادی از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران ایرانی پناهنده و در خطرِ ساکن در کشور ترکیه موضوع: گزارش وضعیت و درخواست برای تسهیل پروسه‌ی انتقال به کشوری دیگر از طریق بازاسکان در کشور سوم ما تعدادی از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران ایرانی پناهنده در کشور ترکیه به شما یادآور می‌شویم که بر ...

ادامه مطلب »

نامه اتحادیه های کارگری فرانسه خطاب به رضا شهابی و حسن سعیدی

نامه اتحادیه های کارگری فرانسه خطاب به رضا شهابی و حسن سعیدی رضا شهابی عزیز، حسن سعیدی عزیز سندیکاهای فرانسوی س.اف.د.ت.، س.ژ.ت.، اف.اس.او.،سولیدر و اونسا، اعضای کلکتیو سندیکایی برای ایران، با نگرانی فراوان تحولات وضعیت زندان شما و به ‌ویژه شرایط غیرانسانی زندان را که در معرض آن هستید، را دنبال می‌کنند. وخامت وضعیت سلامتی شما پس از روزها اعتصاب ...

ادامه مطلب »

اعتراض به حضور افرادی چون مرتضی طائی در کانادا

نامه بیست سازمان و ده ها شخصیت سیاسی به وزیر امیگریشن کانادا در اعتراض به حضور افرادی چون مرتضی طائی در کانادا   To: Minister of Citizenship and Immigration Canada, Why do you allow well known terrorists in Canada? This is to bring to your attention that many of the Islamic republic government’s criminal officials are freely trafficking in Canada. ...

ادامه مطلب »

نامهٔ سرگشادهٔ کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید، در اعتراض به شرکت نمایندهٔ اتحادیهٔ اروپا در مراسم سوگندِ رئیس جمهوری ایران

نامهٔ سرگشادهٔ کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید، در اعتراض به شرکت نمایندهٔ اتحادیهٔ اروپا در مراسم سوگندِ رئیس جمهوری ایران جناب انریکه مورا، نمایندهٔ اتحادیه اروپا، امروز، پنجشنبه ۵ اوت ۲۰۲۱ ناباورانه شاهد حضور شما در مراسم سوگند رئیس جمهور تازه حکومت اسلامی در میهن مان بودیم.  شما در مراسم سوگند رئیس جمهوری شرکت ...

ادامه مطلب »

 نامه سرگشاده به رئیس جمهور اطریش ! 

  نامه سرگشاده به رئیس جمهور اطریش !  سقوط اخلاقی و سیاستی خطرناک و ضد انسانی!  جناب آقای رئیس جمهور وان در بلن ! خبر تبریک شما به رئیسی را در سایتهای وابسته به سپاه پاسداران و جمهوری اسلامی ایران دیدیم. سفیر حکومت اسلامی در اطریش نیز در تویتی به این پیام تبریک شما اشاره کرده است.  بسیار عجیب است که ...

ادامه مطلب »

نامه اعتراضی اتحادیه بین المللی صنایع غذائی و هتلها (ای یو اف) به مقامات ایران برای آزادی فوری محمود صالحی و عثمان اسماعیلی

نامه اعتراضی اتحادیه بین المللی صنایع غذائی و هتلها (ای یو اف) به مقامات ایران ۲۱ می ۲۰۲۱ برای آزادی فوری محمود صالحی و عثمان اسماعیلی آقایان عزیز ، به نمایندگی از بیش از ۲.۵ میلیون عضو ما در سراسر جهان ، IUF خواستار آزادی فوری دو مدافع حقوق کار گران ، محمود صالحی و عثمان اسماعیلی ، دستگیر شده ...

ادامه مطلب »

نامه سرگشاده زنان به زنان در مورد وضعیت زنان زندانی به مناسبت ٨ مارس روز جهانی زن

نامه سرگشاده زنان به زنان در مورد وضعیت زنان زندانی به مناسبت ٨ مارس روز جهانی زن این نامه کانون کنشگران دموکرات و سوسیالیست شهر هانوفر را به زنانی که اسامی آنها در زیر آمده است، ارسال کرده ایم: رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، صدراعظم آلمان، کمیسیون حقوق بشر پارلمان آلمان، زنان حزب سوسیال دمکرات آلمان، حزب دمکرات های مسیحی، حزب ...

ادامه مطلب »

نامه سرگشاده به هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید …لیست دوم

نامه سرگشاده به هیأت دبیران کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید لیست دوم  ۲۵ فوریه ۲۰۲۱  با درودهای صمیمانه ما جمعی از اعضاء کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید خواهان رسیدگی به مسائلی هستیم که پیرامون یکی از اعضای این دو نهاد، یعنی خانم زیبا کرباسی، مطرح شده است. تا آن ...

ادامه مطلب »

ترجمه نامه سندیکاهای فرانسوی به خامنه ای در مورد وضعیت مهران رئوف

رهبرجمهوری اسلامی ایران آیت الله سید علی خامنه ای تهران، جمهوری اسلامی پاریس، ۵ فوریه ۲۰۲۱ عالی جناب رهبر سازمان های سندیکائی فرانسه س اِف دِ تِ، سِ ژِ تِ، اِف اِس او،  سولیدر و اونسا با این نامه، نظر شمارا نسبت به أوضاع نگران کننده آقای مهران رئوف جلب می کنند. آقای رئوف روز ۱۶ اکتبر گذشته دستگیر شده ...

ادامه مطلب »

نامه سرگشاده به رهبری حزب کمونیست ایران و کومەله (امضا جمعى)

نامه سرگشاده به رهبری حزب کمونیست ایران و کومه له! رفقای عزیز با درود و سلام های گرم! در شرایطی که اوضاع سیاسی خطیر کنونی در ایران بیش از هر زمانی نیاز به همکاری وهمگامی نیروهای چپ وکمونیست را می طلبد، حاد شدن اختلافات درونی شما در تشکیلات حزب کمونیست ایران وبخش کردستان آن یعنی (کومه له) موجبات نگرانی زیادی ...

ادامه مطلب »

نامه سرگشاده به وزیر امورخارجۀ آلمان

نامه سرگشاده به آقای مآس، وزیر امورخارجۀ آلمان (به زبان‌های فارسی و آلمانی)  هامبورگ، ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ جناب آقای مآس، وزیر امورخارجۀ آلمان، ما، امضاء‌کنندگان این درخواست، در وضعیتی اضطراری از شما درخواست حمایت داریم. تقاضا می‌کنیم در سمت وزیرامور خارجۀ آلمان با دولت جمهوری اسلامی ایران تماس حاصل کرده و از آن‌ها لغو محکومیت زندان و کلیه مراحل تعقیب ...

ادامه مطلب »

درخواست برای آزادی خانم ناهید تقوی، آلمانیِ ایرانی‌تبار

ناهيد تقوى، آلمانىِ ايرانى­‌تبار، در ٢٥ مهرماه ۱۳۹۹ (۱۶/۱۰/۲۰۲۰) در منزل­‌اش در تهران توسط اطلاعات سپاه پاسداران دستگير گرديده و به زندان انفرادى سپاه انتقال داده شده است. ناهيد تقوى ٦٦ سال دارد و از اعضاى سابق و فعال كنفدراسيون محصلين و دانشجويان ایرانی در اوايل ده هفتاد ميلادى در ايتاليا بود. او نقش بسيار مؤثر و ارزنده­‌اى در آن ...

ادامه مطلب »

Google Translate