مقدمه اول:
هفته سوم از زمانی که حماس و جهاد اسلامی مرزهای اسرائیل را شکستند و وارد اسرائیل شدند می گذرد در حالی که نظر سنجی ها چه بیرون اسرائیل و چه درونش بیشتر و بیشتر بر علیه این حکومت صهیونیستی و جنایتکار ، انعکاسی است از تنفری که جهان و حتی افکار عمومی اسرائیل از رفتارهای جنایتکارانه حکومت و ارتش اسرائیل نشان داده اند.
متعاقب حمله حماس و جهاد اسلامی که واقعا شوکی بود و تمام ادعاهای قدرت امنیتی اسرائیل را شکست ، سیلی از دروغ تبلیغاتی مبنی بر “سر بریدن کودکان و در قفس کردن کودکان اسرائیلی منتشر شد که بسرعت مشخص شد اینها دروغست و تلاشی است که مبارزات مردم فلسطین را مثل همیشه تروریزم بنامند و درک خود که “فلسطینی ها جانواران دو پا هستند” را در مغزها جاسازی کنند.دیری نگذشت که ارتش اسرائیل با بمبارانهای وحشیانه نشان داد که رقیبی در کودک کشی و جنایت ندارد همانطور که در ۸۰ سال گذشته یک بختک جنایتکار و سرطان در منطقه خاورمیانه بوده و به تمام همسایگان خود حمله کرده و اساسا زندگی این لکه ننگ بجز جنگ و سرکوب پیش نمی رود.
آش اینقدر شور شده که حکومتهای راست پروغرب هم یکی بعد دیگری از کنار امریکا و اسرائیل فاصله گرفتند و حتی اردوغان جنایتکار هم رسما جنایات اسرائیل را محکوم کرده .
ورود حماس و جهاد اسلامی به داخل اسرائیل در بستر یک تحول وسیع بین المللی قدرت انجام شد که عبارتست از چرخش جهان تک قطبی به جهان چند قطبی است و به هیچ وجه نمی توان این تحولات را شبیه تحولات مشابه سالهای قبل دانست.
همانطور که شاهد بودیم حکومتهای امریکا و غرب بسرعت به کمک حکومت اسرائیل شتافتند و ناوهاشان را فرستادند و اما طرف مقابل هم با محوریت رژیم اسلامی در کنار روسیه و چین وارد تحرکات مشابه شدند و ۲۰ پایگاه نظامی امریکا در منطقه مورد حمله قرار گرفت و در فاز بعدی برخورد نرم حکومت امریکا را شاهد بودیم که نشان می دهد حکومتهای امریکا و غرب مثل حکومت اسلامی ترجیح می دهند اتش بخوابد و درگیری وسیع نشود.
این جنگ در عین جهانی بودن حتی برای طراحان آن سودی در بر ندارد . داستان اوکرائین نشان داد که غرب در اوکرائین شکست خورده و حکومت امریکا توان درگیر شدن در جبهه خاورمیانه را ندارد خصوصا اینکه مجبور است در جبهه تایوان هم تمرکز داشته باشد.
مقدمه دوم:
بحران فلسطین بالاخره چگونه باید حل شود؟ از اواخر دهه ۶۰ طرح “دو کشور” ارائه شد و در دهه ۷۰ این جلو رفت و حتی حکومت امریکا منحمله در دوران بایدن این طرح را حمایت کرد اما حکومت آپارتاید اسرائیل هرگز از این طرح حمایت نکرد و به شهرک سازی غیر قانونی و ساختن زندانهائی بنام غزه و کرانه باختری ادامه داد .این دو تکه سرزمین که از هم جدا هستند زندانهائی هستند که تحقیر انسانها برای کوچاندن آنها هدف است و در این بستر اسلامیهای جنایتکار سیاسی بهترین فضا را یافتند تا سیاستهای رادیکال خود را جلو ببرند و گرایشات مدرن فلسطینی منجمله چپها را به حاشیه بکشانند.
من سالهاست تاکیید دارم که عقل سالم با مشاهده این صحنه ها متوجه می شود که مسئله فلسطین راه حل “دو کشوری” ندارد و تنها راه عبارتست از پایان دادن به رزیم آپارتاید و ساختن یک کشور مترقی که همه حق برابر در قدرت داشته باشند.
تنها در این شرایط است که اسلامیهای جنایتکار که ساخته اطلاعات اسرائیل در دهه ۸۰ بوده اند هم منزوی خواهند شد.
در کوتاه مدت اتش بس فوری و عقب نشاندن ارتش جانی اسرائیل و ازادی دو طرفه زندانیها و گروگانها و در بلند مدت توسعه فعالیت برای پایان رژیم اپارتاید اسرائیل.
(۱)طرح “جراحی نظامی” در غزه :
تحت فشار حکومت امریکا و غربیها و بخشهائی عاقلتر درون حکومت و ارتش اسرائیل و بعد از مدتی تعمل در کنار مرز غزه بالاخره طی چند روز اخیر شاهد “عملیات نفوذ” به درون غزه بودیم که از سمت شرق و شمال غزه اغاز شده و ارتش اسرائیل با ورود و خروج از مناطقی از غزه دارد طرح عمومیش را مزه مزه می کند.
ارتش جنایتکار اسرائیل می داند که ورود تمام قد به غزه بیشتر تنفر جهانیان را بر می انگیزد و کشتارهای زیادی منحمله برای ارتش اسرائیل به همراه خواهد داشت.
لذا با استفاده از رهبری حکومت امریکا طرح “جراحی نظامی” را پیش گرفته.
ظاهرا این طرح قرار دارد که شمال و جنوب غزه را از هم جدا کند و مرز غزه با مصر را هم مسدود کند تا در کنار قطع برق و اب و کنترل ورود کمکهای بین المللی و سوخت و اب هم مردم غیر نظامی را بستوه بیاورد و هم فضار روانی را روی حماس و جهاد اسلامی بالا ببرد و هم بتدریج و احتمالا با استفاده از گازهای شیمیائی نابودی و ورود به تونلهای زیر زمینی را اغاز کند.
این طرح بواقع متفاوت است با طرح اولیه که ورود کامل به غزه بود و هدف اینست که با کاهش تلفات مردم غیر نظامی و کنترل و محاصره ، با تکه تکه کردن غزه “شمالی و جنوبی” و قطه رابطه تونلها به سمت مصر یک بن بست واقعی برای نیروهای نظامی فلسطین ایجاد کند.
موارد بالا نشان می دهد که بواقع حکومت جانی اسرائیل در کنار اربابانش یک ظرح بلند مدت در پیش دارد در عین اینکه تلاش دارد احتمال ورود حزب الله و نیروهای “محور مقاومت” را با تکیه به ارتش امریکا کاهش دهد و با خیال راحت به نابودی مردم فلسطین ادامه دهد.
(۲)هارت و پورتهای حکومت اسلامی ایران و حزب الله لبنان و “محور مقاومت” و واقعیتها:
حکومت اسلامی ایران با بحران همه جانبه سرنگونی مواجه است و با ادامه کشتار مخالفان و مردم عادی با کشتار کودکان و حتی ادمهائی مثل داریوش مهرجوئی و همسرش دارد به جامعه پیام می دهد که چقدر از مردم ترس دارد.
این حکومت کوچکترین حمایتی از میان مردم ندارد و بحران نظامی با اسرائیل و امریکا را نمی تواند تحمل کند.موشک پرانی این حکومت به اسرائیل یا امریکا با بمباران ویع ایران پاسخ خواهد گرفت و تنش درونی در ایران بشدت به ضرر حکومت اسلامی است.
حکومت اسلامی ایران حتی از طالبان هم واهمه داشته و تلاشش طی دوران اخیر یک فرار محترمانه و یواشکی از درگیریهای نظامی است منجمله در مرزهای شمالی .
وضعیت حزب الله لنبنان که مولود و ابزار رژیم اسلامی است بهتر نیست.ای فرقه اسلامی جنایتکار در جنوب لبنان سالهاست دلیل سرکوبها و بمبارانهای اسرائیل بوده و در تخریب زندگی در لبنان عامل مهمی است.
حزب الله لنان نیز به رغم هارت و پورتها ترس و نگرانی شدیدی از درگیر شدن کامل با ارتش اسرائیل و امریکا دارد و رفتارش در طی هفته های اخیر بسیار با احتیاط بوده.
من از نیروهای جیش الشعبی وبشار اسد و حوتی های یمن نمی گویم که اوشعشان زارتر از این حرفهاست و بجز موشک پرانی چیزی برای ارائه به جوامع بدبخت خود نداشته اند.
لذا تا همینجا بنظر می رسد که دو طرف این جنگ در سطح منطقه ای به صلاح نمی بینند که بحران وسیع شود و مسئله غزه به مسئله جنگ وسیغ خاورمیانه شود.وقایغ متعاقب منطقه ای شدن جنگ غیر قابل پیش بینی است.
(۳) چه مسیری بیشتر قابل پیش بینی است؟
با توجه به واقعیات بالا و تاکیید اینکه مسئله فلسطین در کانتکس وضعیت دوران گذار نمی تواند به شیوه دوران قدر قدرتی امریکا و غرب لاینحل بماند و تاکیید اینکه تا حکومت اپارتاید اسرائیل هست راه حلی وجود نخواهد داشت و با توجه به اینکه داستان “راه حل دو کشور هم دیگر نخ نما شده و فاقد منطق است ” چه اینده کوتاه مدتی قابل پیش بینی است؟
از دید من حکومت حانی اسرائیل که از همین الان زیر فشار افکار عمومی جهانی و کشورش قرار دارد و توان نظامی دوران قبل را هم ندارد مجبور است از ورود کامل به غزه دست بکشد و این طرح “جراجی نظامی) را دنبال کند.این طرح هم کاری برایش نخواهد کرد و اون ادعای “نابودی حماس” را اینها بگور خواهند برد چرا که همینها وجودشان زاینده حماس و حماسهای بعدی خواهد بود.
لذا روند ازمان و ادامه “جراحی نظامی” شکست خواهد خورد و فقط به جنایتها و نابودیهای بیشتر خواهد انجامید.
بحران موجود در خاورمیانه به یک نقطه چرخش کیفی رسیده و با مسئله پایان اپارتاید و صهیونیزم در اسرائیل گره خورده.جامعه ای که بر اساس دزدی سرزمین و ساختن نظام تبعیض نژادی و دزدی مرحله ای سرزمین و کوچاندن مردم منطقه اغاز شده و ادامه یافته به بحران پایانی خود رسیده.
راه حل مسئله فلسطین پایان دادن به رژیم اپارتید اسرائیل است.انها که در سرزمین اسرائیل زندگی می کنند و بوئی از انسانیت برده اند باید در این مسیر به بشریت کمک کنند.
مقالات نویسنده در موضوع جنگ فلسطین و اسرائیل
حمایت مردم و اتحادیه های کارگری جهان از مردم فلسطین و محکوم کردن رژیم جنایتکار اسرائیل
اتحادیه های کارگری فلسطین و اسرائیل ، محکومیت یکصدای رژیم صهیونیستی . گله های سلام زیجی
پشم ریزی صهیونیزم و اوکرائین ، در روند گذار جهانی، گیجی چپهای عاشق دموکراسی اسرائیل!
نمونه ای از حمایت طبقه کارگر فلسطین : چگونه حماس دیوار غزه را شکست و سورپرایز جهانی افرید؟
داستان چپهائی که هیچ طرف نیستند و فقط “مخالف سرمایه داری هستند!
حمایت از “مردم اسرائیل” بنام سوسیالیست چپ؟
پیرامون حمله بی سابقه ، چند لایه ای حماس به داخل خاک اسرائیل
“سوسیال دموکراسی “متوهم دموکراسی اسرائیلی
