پشم ریزی صهیونیزم و اوکرائین ، در روند گذار جهانی، گیجی چپهای عاشق دموکراسی اسرائیل!

مقدمه: 

۳ هفته از ورود  نیروهای فلسطین به خاک صهیونیستها می گذرد و رژیم مستاصل اسرائیل همچنان در مرزهای غزه پابپا می کند و بطور بامزه ای بهانه می آورد و وزیر دفاعش همچنان خط و نشان می کشد و “طرح ۳ مرحله ای استراتژیک” از خود در می کند که بعد از نابودی حماس قرار دارند منطقه غزه را کاملا “امنیتی” و حفظت شده برای اسرائیل کنند و چه و چه!

یک ویژگی این ازاذل  گیجی و جدا شدن از واقعیات و در توهمهای خود بیشتر غرق شدن است.

رژیم اپارتاید اسرائیل که از بدو تاسیسش یک ابزار کثیف نظام امپریالیزم غرب بود و روی جنایت و کوجاندن مردم منطقه پایه گذاری شد در طی این ۳ هفته “طرح کوجاندن مردم غزه را هم ارایه داد و با بمبارانهای جنایتکارانه اش تلاش داشته مردم غزه را ابتدا به جنوب غزه و بعد به مصر بکوچاند.

درون اسرائیل در میان حکومت پریشان و بحرانی اسرائیل خرتو خری عجیب است و نخست وزیر این حکومت بی تردید اینده سیاسی ندارد.

دروغهای دستگاه تبلیغاتی اسرائیل از “سربریدن کودکان اسرائیل” حتی توسط سی ان ان امریکا افشا شد و رسما این دستگاه تبلیغاتی از مردم برای دروغ پراکنی عذر خواست همینطور دروغ “در قفس کردن کودکان اسرائیلی” که فتو شاپ بود تا رسیدیم به دروغ کثیف انداختن تفصیر نابودی بیمارستان در غزه به گردن حماس در حالیکه رسانه امریکائی هفته پیش رسما بمب ۸۰۰ کیلوئی اسرائیل را عامل انغجار دانست!

رژیم جنایتکار اسرائیل مثل ۷۵ سال گذشته هم جنایت می کند و هم روی فریب مردم حساب باز کرده.اما از دید من و بسیاری عاقلان دوران این رژیم تمامست و اربابان این رژیم هم مثل رژیم زلنسکی دیر یا زود باید این واقعیت را بپذیرند و خود را با این واقعیت سازگار کنند.

از تبعات تاریخی ورود حماس به خاک اسرائیل  ایجاد و سازماندهی بخش مهمی از کشورهای دنیا بر علیه رژیم اسرائیل و امریکا بود .نفس این حمله بسیاری از توهمها را فروریخت و امکان نابودی کامل حکومت اپارتاید را بیشتر واقعی ساخت.

تنفر از رژیم اسرائیل  متاسفانه عامل تقویت اتوریته رژیم اسلامی ایران در دنیای عرب و تقویت امپراتوری سیاسی نظامی بوده که بنام “محور مقاومت” نامیده می شود.

این “محور مقاومت” سابقه طولانی در همکاری وسیع با روسیه در منطقه و حتی جنگ اوکرائین داشته و جایگاه این “محور” را در اتحاد استراتژیک با روسیه و چین باعث شده و حتی گفته شده که گروه واگنر هم در سازماندهی و دادن سلاح به حماس نقش داشته است(شاید هم تبلیغات اسرائیلی ها باشد) اما انچه مسلم است سطح تکنیکی حمله حماس به درون اسرائیل جنان است که نداشتن حمایت تکنولوژیک را تقریبا می شود کنار گذاشت و حمله حماس را با همکاری تگنولوژیک غیر فلسطینی ارتباط داد.

از این نکات بگذرم و چند نکته را توضیح دهم برای خواننده:

(۱)جنگ  در اسرائیل جنگی منطقه ای و سنتی نیست:

در مقالات قبلیم (*) هم تاکیید داشتم که جنگ کنونی بین اسرائیل و فلسطین به هیچ روی ادامه جنگهای سابق نیست و به دلایل مختلف می توان این جنگ را بخشی از نبرد جهانی  دانست که بنام فاز گذار به جهان چند قطبی معروف شده.

همینست که زلنسکی دلقک به محض اغاز حمله به اسرائیل ، حماس را تروریست اعلام کرد و اما تقاضایش به سفر به اسرائیل  “بخاطر مسائل امنیتی” پذیرفته نشد.(این “تروریستی نامیدن “حماس در کمپ امپریالیزم امریکا چیز جدیدی نبود اما در میان بخشی از چپ ایرانی که غربزده است و حامی دموکراسی اسرائیلی ماجرا را بامزه تر می کند)

ابعاد وضعیت بحرانی منطقه خاورمیانه و توسعه سریع قطب بندیها و محاصره اسرائیل از مرزهای شمالی و تمرکز ناوگان امریکا و حتی پرتاب موشکها از یمن و سوریه به منطقه و تمرکز بی سابقه نیروهای “محور مقاومت” که کشورهای عراق و سوریه را در بر می گیرد از یکسو و تلاشهای شکست خورده بایدن و حتی نپذیرفته شدنش در اجلاس اردن که تلاشی بود برای پیوند دادن اردن و مصر به بازی اسرائیل تا اعلامیه های حکومتهای المان و فرانسنه و انگلیس از یکسو و اعلام موضع روسیه و چین و حکومت اسلامی ایران نشان داد که مسئله کنونی را هردو طرف یک مسئله جهانی و در کانتکس نبرد سرنوشت ساز جهانی می بینند و توهمی در این میان نیست.

۳ حلقه اساسی بحران گذار عبارتند از اوکرائین و اسرائیلو تایوان.این ۳ محور در حال تعیین تکلیف روند این گذار است و شکست اوکرائین و ناتو در اروپا سراغاز اغاز فعالیت حلقه دوم شده و بی تردید این دو به جلو کشیدن چین در مورد تایوان کمک خواهد کرد.

اینست که تحلیلهای قدیمی و تکراری منجمله چپ پروغربی که در حد اعلام موضع ضندلی سوم محدود بوده و با اعلام ارتجاعی بودن حماس و اسرائیل و فراخوان به صلح بیضوی همان ها را می گوید که در فاز قدر قدرتی امریکا و غرب تکرار می کرد که این یعنی عقب ماندن از وقایع و دور شدن از وقایع.

(۳)چرا می گوئیم که پشم اسرائیل بسرعت دارد می ریزد؟

همینه یک ارتش بسیار کوچک و کارازموده توانست به خاک اسرائیل وارد شود و هم اسیر بگیرد و هم به شهرهای متعددی حمله نظامی کند همینکه حکومت اسرائیل برای اولین بار در تاریخ ننگینش با چنین پدیده ای مواجه شد و ژنرالش را با شورت و کت بسته اسیر فلسطینیها دید همینکه اون دیوار ۶۵ کیلومتری که به هوش مصنوعی مجهز بود و در ۲۹ نقطه ازش عبور کردند و ظاهرا هنوز هم سوراخ دارد تا همینجا می شود دید که دوران تازه ای اغاز شده.

اما تحوالات بعد این ماجرا هر ادم دیر باور را هم می تواند قانع کند.

دیدن تحولات کنونی دلیل به سمت گیری در کنار این قطبها نیست بلکه دلیل عقل سالم و درک واقع گراست.این واقعیت است که باید مبنای تحلیهای بعدی و جهت گیریها باشد.

علاوه بر سرگمی ابتدائی حکومت صهیونیستی، ادامه بحران عمیق حکومت در اسرائیل و بحران فکری و روانی در جامعه اشغالگر اسرائیلکه انرا “مردم” می نامند و دیدن صحنه های فرار اینها و پناهنده شدنشان به فرودگاهها با پاسپورتهای اروپائی و امریکا در دست را کنار بگذاریم می رسیم به همکاری بسیار وسیع بین “حزب الببه لبنان و حماس ” با سایر بخشهای ضد اسرائیلی و زدن سیستماتیک مراکز جاسوسی اسرائیل در مرز لنبنان و موشکباران وسیع اسرائیل درون اسرائیل که مراکز مهم اقتصادی و نظامی را زدند و ارایش نظامی که از محاصره هیچ کم ندارد.

حکومت و ارتش اسرائیل دچار یک چیز گیجه سیستماتیک شده و عره گوزهای رهبران سیاسیس و نظامیش این روزها حتی جوک بامزه ای هم نیست!

حتی ناوهای امریکائی هم نمی توانند بداد اسرائیل برسند و بایدن مستاصل اعلام کرده طرحی برای ورود ارتش امریکا به اسرائیل ندارد. حوزه جغرافیائی که نیروهای ضد اسرائیل در منطقه ساخته اند بیش از ۳ هزار کیلومتر را در بر می گیرد و کشورهای مختلف را در نبردی بسیار پیچیده درگیر خواهد کرد که عاقلترهای حکومت اسرائیل و حتی امریکائیها را به تردید فروبرده و شهامت ورود به غزه را هم از انها گرفته.

غزه بطور واقعی به کابوس اسرائیلیها و غربیها تبدیل شده و کابوس اوکرائین را بازسازی کرده.بطور واقعی حکومت اسرائیل برای اولین بار فاقد استراتژی است و نه می تواند جلو برود و نه می تواند عقب بنشیند دقیقا مثل الاغ در گل گیر کرده!

این اسرائیل کجا و اون اسرائل در سال ۱۹۶۷ و اوایل دهه ۷۰ کجا؟ زمانی بود اسرائیل با ۳ کشور عربی وارد جنگ می شد الان سیاستمداران و نظامیشانش به رغم تجهیزات پیشرفته تبدیل شده اند به کوتوله هائی گیج و منگ و سربازانی دارند فاقد روحیه و معتاد و چند گذرنامه ای که عکسهاشان و فیلمهاشان نشان می دهند که از همه جای دنیا اورده شده اند و مزدورانی بی انگیزه هستند.

موارد بالا  علائم ریزش استراتژیک است.این یک بحران گذرا نیست و اسرائیل راه پیش و پس ندارد.حتی پذیرش سریع صلح هم راهی برای اسرائیل نمی گشاید.حتی ساختن “دو کشور مستقل” هم پایان کار نیست.

اساسا تا اپارتاید و صهیونیزم در سیاست قدرت دارد درست مثل اسلام سیاسی ، بشریت راهی برای صلح ندارد.امروز در منطقه فلسطین این لکه ننگ باید برداشته شود تا فضا برای زدن سر بعدی ارتجاع یعنی اسلام سیاسی اماده شود.در نبود صهیونیزم اسلام سیاسی در فلسطین توان ماندن ندارد.

(۴)گپی با چپ رادیکال و فعالین کارگری ایران در موضوع بحران فلسطین:

خوشحالم در سایت ازادی بیان به مروز تعداد بیشتری فعالین چپ رادیکال بطور رسمی و کامل بر علیه صهیونیزم موضع می گیرند و تمام قد از امال فلسطین دفاع می کنند.

متاسفانه درون فعالین کارگری ایران یک توهم و یگ نگرانی هست برای محکوم کردن اسرائیل و ایستادن کنار فلسطین.

ظاهرا عده ای فکر می کنند اگر این کنند در کنار رژیم اسلامی قرار می گیرند و سوکتشان در این موضوع بسیار تاسفبار است.

همانها که فرق بیان انقلاب و قیام با مضحکه “زن زندگی ازادی”را نفهمیدند و در حدا اکثرش برنامه حداقلی دادند همانها این روزها چرا ساکتند؟ را طبقه کارگر ایران یکپارچه بر علیه صهیونیزم و اپارتاید نمی ایستد و از مردم زجر دیده فسلطین دفاع نمی کند؟ ایا این سکوت بخاطر “ارتجاعی بودن حماس” است؟ 

چرا از خود نمی پرسیم که جای کمونیستها و چپها در فلسطین و اسرائیل دقیقا کجاست و ایا با محکوم کردن تروریزم حماس و حمله حماس بیش از بایدن و زلنسکی و صهیونیستها حرفی زده ایم؟

همانطور که در مقالات قبلی گفتم کاش کمونیستها و چپها در اسرائیل و فلسطین پرچمدار سقوط صهیونیزم و اپارتاید بودند و کاش انها بودند که دیوار ۶۵ کیلومتری را می شکستند اما حالا که نیستند چه می کنند؟

همانطور که در ایران چپ رادیکال هنوز پرچمدار مبارزه با رژیم اسلامی نیست و لذا جامعه بدنبال انتر عربستانها می دود و خسته می شود همانطور هم فلسطینیها چندین نسل دنبال گرایشاتی بودند که بطور رادیکال پایان صهیونیزم و اپارتاید را نمایندگی کنند و از اینجهت که نمی شود صبر کرد طبیعتا جامعه به حماس رای داده و این یعنی صعف کمونیستها و چپها!

در ایران هم نگرانی همینست که جامعه صبر نخواهد کرد و در نبود و صعف چپ رادیکال دست به دامان راستها خواهد شد.این یعنی تاریخی است که در همه جا منجمله ایران تکرار شده.

قیام ۵۷ را اسلامیها دزدیدند چون چپ رادیکال غائب بود به این سادگی!


منابع بیشتر

: چگونه حماس دیوار غزه را شکست و سورپرایز جهانی افرید؟

www.azadi-b.com/?p=38253

داستان چپهائی که هیچ طرف نیستند و فقط “مخالف سرمایه داری هستند!

www.azadi-b.com/?p=38228

حمایت از “مردم اسرائیل” بنام سوسیالیست چپ؟

www.azadi-b.com/?p=38022

(2)پیرامون حمله بی سابقه ، چند لایه ای حماس به داخل خاک اسرائیل 

www.azadi-b.com/?p=3799

“سوسیال دموکراسی “متوهم دموکراسی اسرائیلی

www.azadi-b.com/?p=38082

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate