داستان چپهائی که هیچ طرف نیستند و فقط “مخالف سرمایه داری هستند!

داستان چپهائی که هیچ طرف نیستند و فقط “مخالف سرمایه داری هستند!

نگاهی به مواضع جواد قاسم آبادی خارج نشین مخالف خارج نشینها!

مقدمه:

بحران بی سابقه بین رژیم حنایتکار اپارتیاید و صهیونیستی اسرائیل و مردم فلسطین بعد از یک هفته و بمباران وحشیانه رژیم صهیونیستی و استفاده از ۴۰۰ تن بمب و حتی بمب فسفری و قطع اب و برق و محاصره غذائی ارتش جنایتکار رژیم و اعلام هدف کوچاندن مردم غزه درست مثل هیتلر برای “حل مسئله فلسطین” به شیوه ای که هیتلر می خواست “مسئله یهود” را حل کند به محاضره غزه و تهدید به ورود به غزه و نابود کردن هر جنبده کشیده شده و امدن ناوگان امریکا در منطقه همراه نیروهای هوائی انگلیس و اعلام حمایتهای متحدین امریکا از حکومت نکبت اسرائیل همه و همه در زمانی انجام می شود که اعلام شده که بیش از ۵۰۰ کودک و صدها زن و مرد غیر نظامی زیر بمبارانهای غزه کشته شده اند و حتی نمایندگان سازمان ملل نیز این جنایات صهیونیستها را محکوم کرده و خواهان عدم ورود ارتش صهیونیستی به غزه و ثطع بمباران غزه شده است.

بامزه چیست؟ بامزه اینست که مقادیری چپ ایرونی در این ماجرا سکوت اختیار کرده اند و از موضغ “ضد سرمایه داری” به محکوم کردن بامزه همزمان اسرائیل و حماس” دلخوش کرده اند و من از همینجا بهشان خسته نباشید می گویم! واقعا کار سختی است که بنشینی و “هر دو سر ارتجاع را محکوم کنی و حتی از غیر چپها و کمونیستها هم غقب بیفتی که این جنایات واقعی را می بییند و بلد هستند تبلیغات کثیف رژیم صهیونیستی مثل دروغ سر بریدن کودکان یا دروغ تو قفس کردن کودکان توسط حماس را جدی بگیری و مثل قاسم ابادی معلم خارج نشین اون یکی خارج نشینان حامی “مخور مقاومت ” را محکوم کنی و فکر کنی خیلی شق القمر کردی!

من در این مقاله به بهانه پاسخگوئی به این خارج نشین ضد سرمایه داری چند نکته اشاره می کنم ضمن اینکه از ایشان خواهش دارم این بازی خارج و داخل نشینی را که خیلی بیمزه شده کنار بگذارد و فرای این بازیها به اصل ماجرا بپردازد:

(۱)”چپ محور مقاومتی” بخشی از توده ایزم ایرونی که حامی اسلامیهاست:

مدتهاست در نقد ادمهائی مثل علی علیزاده که برنامه هاش در ایران با همکاری رژیم اسلامی پخش می شود و حساب بانک ملی دارد در ایران که بهش پول بدهند نوشته ام.

این علی علیزاده عاشق “محور مقاومت” است و نماینده نئوتوده ایزمی است که در مقابل امپریالیزم غرب کنار رژیم اسلامی ایستاده و قیام مردم ایران را به مسخره می گیرد و خالا هم در کنار حماس و اسلامیهاست.

این مدل چپ طبیعتا بخشی است از نظام اسلامی چه داخل کشور باشد چه خارج کشور نمونه دیگرش مرتضی محیط است و خود توده ایها.حتما باید اینها را افشا کرد دقیقا زمانی که کنار رژیم ننگین اسلامی به دفاع از سرکوب و جنایت اسلامیها می پردازند.

(۲)چپی که زبانش نمی چرخد از صهیونیزم و رژیم اپارتاید حرفی بزند:

 نسل سومی چپ ایرانی که ادای ضد سرمایه داری هم دارد و بسیاری نمونه هایش همانها هستند که خود را غربی” تعریف کردند و حکومت اسرائیل را دموکراسی نامیدند و دنبال منصور حکمت دویدند این روزها بطور واضحی دچار ایراد زبانی هستند و محالست از اینها کلمه صهیونیزم را بشنوید یا بخوانید!

همین معلم خارج نشین ما هم یکی از اینهاست.

بازمه اینست که اینها در موضغ پاسیفیستی و مادر ترزائی به محکوم کردن “دو طرف” جنگ دلخوش دارند و طبیعتا “صلح خواهانی” در ردیف پاپ شده اند!

آیا واقعا اینطور است؟ یعنی نظام سرمایه داری در بیرون بروز سیاسیش وجود دارد؟ ایا این سرمایه داری بالاخره صهیونیزم را ساخته یا اینها شایعه است؟ ایا این سرمایه داری که صهیونیزم را ساخته بعدها به همراه صهیونیستها اسلام سیاسی را هم نساخته؟

این جهاد و نیروهای اسلامی فلسطین چه سابقه ای دارند و در دهه ۸۰ میلادی چگونه توسط صهیونیستها چگونه در مقابل فتح و کمونیستهای فلسطین  ساخته شدند؟

این نکته محوریست. نظام سرمایه داری فقط “اسلحه نمی فروشد” در خاورمیانه سرپل دارد و از قضا بخش غربیش بدجوری تو گل گیر کرده و روند گذار قدرت جهانی کار را به این روز انداخته که می بینید! 

اینها در تحلیلهای این چپ “ضد سرمایه داری” که کنار خیابان ایستاده وجود ندارد!

(۳)چپ رادیکال چه فرمولبندی ؟

کمونیزم و سوسیالیزم خواهی نمی تواند به مبارزه اسمانی با درک ابستراکت از سرمایه داری بپردازد این سرمایه داری گرایشات معین سیاسی ساخته منحمله در فلسطین .سرصهیونیستی در ابتدا و بعد سر اسلامی که فرزند اولیست.این فرمولبندی باید پاسخ دهد که روند گذار کنونی از قدر قدرتی امپریالیزم فرب به نظام قطبی دوگانه اولا چه تاثیری در سرنوشت حکومت صهیونیستی می گذارد و راهکار چپی که خواهان سرمایه داریست چیست؟

از دید من تکرار اینکه سرمایه داری بد است و این دو ظرف جنگ ارتجاعی هستند مقداری ناشی از تنبلی فکریست و دور افتادگی از تحلیل  علمی و در کانتکس درک ژئوپولیتیک.

تحلیل هر دو طرف ارتجاعی هستند در دورانی که هبتلر اروپا و دنیا را به خون کشید  از روی ترقی نبود بلکه باید در اون مقطع بطور واضحی سرنخ جنایت را مشخص می کردیم.

در زمان حمله هیتلر هم استالین جانی بود و هم هیتلر و هم فطب امریکا اما کدام ادم عاقلی مثل راهبان می ایستاد و فقط جنگ را محکوم می کرد؟ بر عکس کمونیستها  بطور قاطع ریشه را هیتلر نشان دادند و در صف ضد هیتلریها ایستادند.

من اما نمی گویم که کمونیستها در صف ضد صهیونیستها بایستند یا حل شوند اما تاکییدم اینست که روشن کنند که سر نخ بحران فسلطین واقعا کجاست؟ اینجا دقیقا جائی است که این خارج نشین ما و همغکران او باید پاسخ دهند و طفره نروند

(۴)پایان حکومت صهیونیستی آغاز حل مسئله فلسطین:

مسئله فلسطین بسیار قبل از آغاز اسلامیها به آغاز صهیونیزم گره خورده و از همان تاریخ حکومت صهیونیستی و نژاد پرست درست مثل حکومت افریقای جنوبی سرنخش دست حکومت انگلیس و بعد حکومت امریکا و امپریالیزم غرب بوده.این حکومت عامل تداوم بحران و جنایت از بدو تشکیل کشور اسرائیل بوده.با هیچ منطقی نمی شود این احکام را رد کرد.

اگر احکام بالا درست است، راه حل هم روشنست.

تا قبل آغاز روند گذار و فروپاشی تدریجی قدر قدرتی امپریالیزم غرب، بسیاری چپها از تشکیل دو کشور فلسطین و اسرائیل حمایت می کردند گرچه این حکومت اسرائیل هرگز زیر بار نرفت و حتی حمایت حکومت امریکا را از طرح دو کشوری نپذیرفت.

من اما سالهاست با طرح تشکیل دو کشور مخالف بوده ام و خواهان تشکیل یک کشور بر مبنای انسانیت بوده ام اعم از مذهب و ملیت.

ادعای من این بوده و هست که تا حکومت صهیونیستی سر کار است امکان ندارد مسئله فلسطین و مسئله اسلام سیاسی حل بشود.

امکان شکست و پایان دادن حکومت صهیونیستی با حمله حماس به داخل خاک اسرائیل  رغم خورد.

مناطقی که رزمندگان حماس مورد حمله قرار دادند عموما شهرک نشینان جانی بود که جانیانی بنام “غیر نظامی” اشغال کرده اند .که طی روزهای گذشته در تبلیغات اسرائیلی ها به “قربانیان غیر نظامی” حا زده می شوند.بسیاری از این “غیر نظامیان” بواقع عوامل نظامی و امنیتی بوده اند که بعدا عکسهای با بونیفرمشان بیرون امد.

درست است که سربازان حماس به افراد غیر نظامی هم حمله کرده اند و این جنایت است.اما در کانتکس تاریخ فلسطین و جنایات اسرائیل هیچ است.دقیقا هیچ!

ادم معمولی وقتی ببیند که نسلها با خانواده اش چه کردند وقتی امکان بیایبد به مادر ترسا تبدیل نمی شود.دقیقا همین اتفاق در اینده سرنگونیرژیم اسلامی هم رخ خواهد  داد و طبیعتا من فکر نمی کنم همین چپهای مادر ترسائی بیایند و “حنایات مردم بر علیه جانیان رژیم و خانواده هاشان را محکوم کنند”!

خلاصه کنم:

دو گرایش عحیب و غریب “چپ” این روزها مد شده اند یکی نوع “محور مقاومتی” و دیگری نوع مادرترسائی که ماسک “ضد سرمایه داری” دارد برای ایستادن کنار خیابان و مغرورانه خود را از دعوا بیرون معرفی کند.این نوع برخوردها فریب است.

چپ رادیکال باید رسما و علنا عامل بحران فلسطین را تداوم رژیم صهیونیستی و اپارتاید بداند و مسئله اسلام سیاسی را نتیجه این رژیم .

شرکت در مبارزه برای سرنگونی صهیونیزم در اسرائیل در مرحله کنونی دینامیزم جهانی خیال نیست بلکه امکانپذیر است.تا قبل از روزهای اخر حکومت اپارتاید افریقای جنوبی خیلی ها سرنگونی اپارتاید را ممکن نمی دانستند و احتمالا برخی چپهای پاستوریزه هم از موضع “ضد سرمایه داری” جانماز اب می کشیدند و “هردو را محکوم می کردند.

از دید من عدم دخول در مباحث دوران معاصر و عقب ماندگی فکری یکی از ریشه های این سیاست مادر ترسائی و “ضد سرمایه داری” است.سیاست ضد سرمایه داری باید اشکال ورودی نظام سرمایه داری را شناسائی کند و بشناساند.

تاریخ مسئله فلسطین با عروج صهیونیزم اغاز شده و این ریشه باید کنده شود تا اسلام سیاسی هم بخشکد.از مبارزه با اسلامی سیاسی نمی توان به کمپ “اسرائیل دموکراتیک” و ضلح امپریالیستی رسید!

منابع بیشتر:

(۱)یک هفته از کشتار بی گناهان در اسراییل و غزه می گذرد(جواد قاسم آبادی) 

www.azadi-b.com/?p=38196

(2)مقالات اخیر از این نویسنده:

حمایت از “مردم اسرائیل” بنام سوسیالیست چپ؟

www.azadi-b.com/?p=38022

(2)پیرامون حمله بی سابقه ، چند لایه ای حماس به داخل خاک اسرائیل 

www.azadi-b.com/?p=3799

سوسیال دموکراسی “متوهم دموکراسی اسرائیلی

www.azadi-b.com/?p=38082

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate