بیستمین سالگرد حمله حکومت امریکا به عراق و …

بیستمین سالگرد حمله حکومت امریکا به عراق و تداوم نبرد قطبهای امپریالیستی در منطقه خاورمیانه و جنوب روسیه

مقدمه:

این روزها بیستمین سالگرد حمله نظامی امریکا به عراق برای ظاهرا سرنگونی صدام و باطنا  محکم کردنجایگاه امریکا در منطقه خاورمیانه در دورانی بود که جهان دو قطبی فروریخته بود و امپریالیزم غربی به سرکردگی امریکا تلاش داشتند چنگالهای خود را بر منطقه بسیار حساس خاورمیانه محکمتر کنند.

متعاقب حمله نظامی امریگا به افغانستان ، و تسخیر این منطقه تسخیر عراق در دستور قرار گرفت و طبیعتا این حملات با بهانه های “مبارزه با تروریزم” و “سلاح کشتار جمعی” آغاز شد و چون کم آوردند فرمودند که می خواهند “دموکراسی را به خاورمیانه بیاورند”!

این حملات بی تردید با همکاریهای مخفی حکومت اسلامی ایران همراه بود و رژیم اسلامی بقول رفسنجانی “بطور غیر علنی” دعاگوی ارتش امریکا بود چون فکر می کرد متعاقب این حملات فضا برای توسعه “اسلام خمینیستی” بیشتر مساعد می شود.

بطور واقعی هم این اتفاق افتاد یعنی  بیشتر از خود امریکا و غربیها این حکومت اسلامی ایران بود که سود برد و از مرزهای ایران بسرعت توسعه یافت به منطقه خاورمیانه چنگ زد و یعد تلاش همین حکومت امریکا برای توسعه جنگ داخلی در سوریه ، باز رژیم اسلامی از مرزهای عراق گذشت و به سوریه رسید و در انجا مستقر شد.

تاریخ را وقتی در این عمق ببینید متوجه می شوید انگار “امپریالیزم امریکا دائما جاده صاف کن رژیم اسلامی ایران بوده و هر قدمی که حکومت امریکا خواسته مداخله کند ، سودش را به جیب حکومت ایران منتقل کرده!”

در بحبوجه کمپین تبلیغاتی حکومت امریکا برای آماده سازی افکار عمومی برای حمله به خاورمیانه ، بجز حکومت اسلامی ایران، راستهای تبعیدی از رجویستها تا حامیان پهلویزم چه سینه ای می زدند که “امریکا خوب می کند به منطقه خاورمیانه حمله می کند و خوبست بعدش نوبت ایران باشد”! فرق اینها با حکومت اسلامی فقط این بود که حکومت اسلامی سرنگونی طالبان و صدام را از امریکا می خواست و این راستهای مدعی اپوزسیون “به علاوه” حمله به ایران را هم می خواستند.

در آن زمانها فقط چپها و کمونیستها بودند که تکرار می کردند که تکرار می کردند حمله نظامی امریکا با هر بهانه توسغه ارتجاع و بربریت خواهد بود و بس.

البته منصور حکمت را هم داشتیم که در حاشیه حمله نظامی امریکا به افغانستان می نوشت:

اعلام جنگِ هیچکس، حتى آمریکا و غرب، به طالبان را نمیتوان محکوم کرد. طالبان باید برود و نهایتاً باید با قهر و با عمل نظامى برود. دشمنى غرب با طالبان به دوستى تاکنونى‌شان ترجیح دارد. کسى جلوى برچیده شدن بساط آدمکشهایى که خود غرب سرِ کار آورده است را نمیگیرد”

در ذهن منصور حکمت حکومت امریکا واقعا آمده بود که طالبان را بزند و لذا “کسی” نمی تواند جلویش را بگیرد! حالا کاری نداریم که امریکا شانس آورد منصور حکمت جلویش را نگرفت! 

از این مقدمه می گذرم سعی می کنم در حاشیه این تهاجم همه جانبه نظامی حکومت امریکا به منطقه خاورمیانه به فازهای بعدش کشاکش امپریالیستی در خاورمیانه نگاهی بیندازم. ادعای من اینست که رند گذاری که به جهان چند قطبی در حال انجامست به همان اندازه روند تحولات سیاسی استراتژیک را تسریع و ناگهانی خواهد کرد و شناخت این نبرد جهانی استراتژیک اهمیت دارد:

(۱)وضعیت کائوتیک (هبائی) دوران گذار و توسعه ناپایداری در جهان معاصر:

همانطور که گفتم اغاز جنگ اوکرائین را باید به آغاز دوران گذار نسبت داد. جنگ اوکرائین  اغاز نبرد بین قطب بندی جدیدی است که در گرد و خاک دوران تک قطبی قبلی بیرئن آمده و روند تحولات را تسریع کرده.

حمله نظامی حکومت امریکا به منطقه خاورمیانه فقط در بستر دورانی قابل فهم است که امپریالیزم امریکا داشت تلاش می کرد که منابع خاورمیانه را کنترل کند تا مبادا چین و روسیه در این منطقه حاکم شوند.لذا  از دید من این تهاجم که به دروغ به داستان ۱۱ سپتامبر و “سلاح کشتار جمعی” و شکار بن لادن نسبت داده شد بواقع سر فصل استراتژی پیش گیرنده امپریالیستی غرب قابل فهم است.

شکست نظامی امریکا در منطقه خاورمیانه و غقب نشینیش با دورانی از جنگهای “نیابتی” همراه شد که تلاشی بود که از عربستان و متحدینش کنار حکومت  صهیونیستی اسرائیل در مقابل امپراتوری حکومت اسلامی ایران مجک شدند و از درون  بحران عراق داعش را ساختند و طالبان را که خاورمیانه در بحران بسوزد .

دوران گذار  بواقع شکست امپریالیزم غرب بود برای حفظ قدر قدرتی و هنوز امپریالیزم غرب در تلاشست که در مقابل چند قطبی شدن جهان ترمز کند.

تداوم دادن جنگ اوکرائین تلاشی بود برای تضعیف حکومت روسیه که تا همینجا طرحی شکست خورده است و به گرشت زمان بیشتر مشخص می شود که این متحدین احمق اروپائی امریکا هستند که در حال فرورفتن در لجن همکاری با امریکا هستند و روسیه و چین  امروز بیش از گذشته متحد شده اند و ناگزیری دوران چند قطبی را تسریع می کنند.

اما این دوران گذار هنوز بحرانهای زیادی را در پیش دارد.جنگ اول جهانی و جنگ دوم جهانی بواقع سرفصلهای دورانهای گذار قبلی بودند و جنگ اوکرائین که ممکنست  ورود چین به تایوان را همراه داشته باشد نمودهای دوران گذار جهان معاصر ماست.

اینها در زمانی است که تحولات ماهوی اب و هوائی زلزله جهانی اقتصاد سرمایه داری و افق ورشکستگی هائی بزرگتر از سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ قابل پیش بینی است.

اما آیا دامنه بحران موجود جهانی فقط در همین حد است؟

(۲)توسعه تنشهای بحرانزای منطقه ای خاورمیانه به عمق منطقه جنوب روسیه :

در حال حاضر بحران  نظامی سیاسی بین حکومت آذربایجان و ارمنستان و دخالتگریهای حکومت اردوغان و جابجائیهای نظامی حکومت اسلامی ایران می رود که به صحنه بعدی بحران وسیع منطقه ای تبدیل شود.بخشهائی از حکومت اسلامی ایران معتقدند که حکومت ایران باید با روسیه و ارمنستان قرارداد امنیتی ببندد و ارتش رژیم اسلامی رسما در ارمنستان مستقر شود.

حکومت ترکیه در حال بحرانسازی و تحریک حکومت اذربایجانست تا بیشتر در منطقه مستقر شود و حکومت اسرائیل در این ماجرا بشدت فعالست و در حال ساختن پایگاه در این مناطق برای نزدیک شدن به مرزهای ایرانست.

طرح های امپریالیستی در منطقه  به اینها ختم نشده و نفود حکومت اسرائیل حتی به افغانستان کشیده و تلاشست  بین جمهوریهای جنوبی روسیه مخاصمات مرزی  بیشتر شود و تمامی مرزهای روسیه دچار بحران نظامی شوند.

از این زاویه بنظر می رسد که امپریالیزم غرب طرحی وسیع تر برای محاصره روسیه از طریق دور زدن ایران از شمال دارد و طرح ها فقط محدود به محاصره چین در اسیای جنوب شرقی نیست.

با توجه به نکات بالا مشخص می شود که امپریالیزم امریکا از حکومت اسرائیل و ترکیه و وارد کرذن حکومت آذربایجان ابزارهائی در سطح منطقه ساخته و به محاصره نظامی حکومت روسیه و حکومت چین در سطح وسیع مشغلوست و حکومت اسلامی ایران هم که راهی بجز شراکت به این دو ندارد بتدریج دارد به “محور ” روسیه چین می پیوندد.

(۳)افق “برجام” در بستر دوران گذار:

تغییراتی که در سطح بحران گذار قدرت در دنیا اتفاق می افتد بسرعت در روابط حکومت اسلامی با امپریالیزم غرب تاثیر می گذارد.

اگر تا چند وقت پیش جناح “برجام خواه” حکومت اسلامی دست بالا داشت حالا در شرایط تسریع نزدیکی حکومت اسلامی با قطبهای روسیه و چین ، تضعیف شده و جناحی که برجام را “ننگ ” می دانست ، بیرون زدن ترامپ را از برجام “مائه اسمانی” دانسته و از مسیری که روسیه در دور زدن سیاستهای تحریمها” طی کرده اهرمی می سازد که بر سیاست خارجی رژیم اسلامی حاکم شود.

از دید من رژیم اسلامی ایران حتی اگر حگومت امریکا بخواهد برحام را جلو بکشد ، امکانات بیشتری دارد که  آنرا پس بزند. نزدیکی به قطبهای روسیه-چین  و حتی وارد شدن در جنگهای آنها امکان مانور بسیاری برای این رژیم در لبه سقوط ایجاد کرده و خواهد کرد.

هم از جهت اقتصادی و سیاسی و هم از جهت نظامی رژیم اسلامی با نزدیکتر شدن به دو قطب رو به رشد امپریالیستی کمتر به امپریالیزم امریکا و اروپا نیازمند خواهد بود.

(۴)چرا سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی ایران از زاویه منافع مردم ایران اهمیت حیاتی دارد؟

با توجه به تسریع بحران جهانی و صف بندیهای رو به توسعه نظامی که جهانی را به ورطه یک جنگ جهانی تمام عیار نزدیک کرده. لزوم سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی سرمایه داران در ایران اهمیت حیاتی برای مردم منطقه و دنیا دارد.

همه طرفهای دعوای امپریالیستی بر ضد منافع مردم  دنیا هستند و برای قدرت گرفتن طبقه سرمایه دار می جنگند.بازنده این جنگهای امپرایالیستی مردمند همانطور که در نبردهای امپرایالیستی قبلی هم مردم بودند.

حاکمان اسلامی در ایران بعید نیست برای کاهش بحرانهای خود دست به لشگر کشی در ارمنستان بزنند یا بیشتر در جنگی که امریکا و اسرائیل می خواهد در سوریه لنبنان و عراق دامن بزنند وارد شود. منافع این حکومت اسلامی در “جنگ دائم” براورده می شود.جنگ و نظامی گری مائده اسمانی برای حاکمان ایرانند.

بیرون کشیدن ایران از ورظه ای که امپریالیزم غرب و شرق می خواهد ، نه تنها به صلح و ثبات کمک می کند بلکه باید بخشی از برنامه سیاسی چپ رادیکال در ایران آینده باشد.ایران آینده باید در قطب بندیهای نظامی سیاسی دنیا وارد نشود و به هیچ وجه دنبال ارتش تهاجمی نباشد.

متاسفانه فضای جهانی که در پیش رو داریم فضائی بسیار خطرناک و تیره است.اگر ۱۱ سپتامبر و اغاز تهاجم نظامی امریکا به منطقه خاورمیانه نقاط عطفی بودند و نگرانی آور متاسفانه دوران ما بسیار نگرانی آورتر و تاریکتر است.

نه فقط بخاطر نان و کار و آزادی بلکه بخاطر صلح در منطقه و جهان  ازادیخواهان لازمست رژیم سرمایه داران در ایران را بزیر کشند.

زنده باد مبارزه برای آزادی برابری و حکومت کارگری!

منابع دیگر

بحرانسازی حکومت امریکا و روند گذار به جهان چند قطبی

www.azadi-b.com/?p=32565

(*)اجلاس اخیر  وزرای دفاع ناتو در المان و برنامه ریزی غرب برای تداوم جنگ کثیف امریالیستی در اوکرائین

www.azadi-b.com/?p=30423

تاثیرات احتمالی توافقنامه حکومت اسلامی ایران با حکومت عربستان در منطقه و ایران

www.azadi-b.com/?p=3224

ارتجاعی ترین حکومت در اسرائیل ، بحرانسازی داخلی و خارجی جهانی صهیونیزم 

www.azadi-b.com/?p=30847

اجلاس اخیر  وزرای دفاع ناتو در المان و برنامه ریزی عرب برای تداوم جنگ کثیف امپریالیستی در اوکرائین

www.azadi-b.com/?p=30423

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate