کارگران صنعت نفت و پتروشیمی در برابر یک آزمون تاریخی بزرگ!

رژیم هنوز تلخی شکست بزرگ مضحکه انتخابات رهایش نکرده بود، هنوز رعب و وحشت و نگرانیها ۲۸ خرداد رهایش نکره بود که نکند این روز، روز فرا رسیدن خیزش طوفنده تر باشد، اینبار اعتصاب کارگران گلویش را فشرد! اعتصاب سراسری کارگران پیمانی و غیر رسمی صنعت نفت و پتروشیمی که از اواخر خرداد ماه ۱۴۰۰ با اعتصاب کارگران پروژه ای شرکت فرآب نیروگاه بیدخون آغاز گشته بود، بدلیل اینکه از قبل زمینه داشت و رعد و برق در آسمان بدون ابر نبود سریعا در ۱ تیر ماه به یک اعتصاب فرا گیر تبدیل شد. اینکه بیانیه نخست «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت» در چنین مقیاسی بسرعت پاسخ میگیرد، از یکسو برخاسته از شرایط عمومی کار و معیشت در جامعه ایست که در آن خفقان سیاسی، فقر، بیکاری، گرانی و تورم زندگی بخش عظیمی از شهروندان را به تباهی کشانده و از دیگر سو برخاسته از موقعیت جدیدی است که کارگران در رویارویی با رژیم یافته اند. یعنی کارگران دقیقا موقعیت ضعیف رژیم را بخوبی تشخیص داده اند و میدانند باید از این موقعیت جدید و فرصت تاریخی نهایت استفاده را ببرند و نباید وقت را که بسیار گرانبهاست از دست دهند تا بتوانند بسرعت تناسب قوا را بنفع خود تغییر دهند. ببینیم شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت در دومین بیانیه خود دیروز ۵ تیر از پیشروی چند روز گذشته خود در اعتصاب و همبستگی سایر بخشها چه ارزیابی دارند:« ما کارگران پیمانی نفت در پالایشگاهها، پتروشیمی ها و نیروگاهها، همانطور که اعلام کرده بودیم از ۲۹ خرداد وارد اعتصاب شدیم. اکنون چند ده هزار از همکاران ما در اعتصابند و همکاران رسمی مان نیز در نهم تیر ماه دست به تجمع خواهند زد. ضمن اینکه در همین مدت در مناطقی چون فازهای ده تا ۱۴ عسلویه آنها را همراه خود داشته ایم. تا همین جا خوب آمده ایم و به همه همکارانمان درود میگوییم. دوستان خواست محوری ما کارگران نفت چه رسمی و چه غیر رسمی افزایش دستمزدهاست. دیگر ما کارگران فقر، بی تامینی، تبعیض و نابرابری و محرومیت از اولیه ترین حقوق انسانی مان را بر نمی تابیم. همانطور که اعلام کرده ایم با توجه به گرانی سرسام آور اجناس دستمزد هیچ کارگری امروز نباید از دوازده میلیون کمتر باشد. ضمن اینکه حق همکاران ماست که متناسب با سطوح تخصص کاری خود دستمزدشان افزایش یابد. همکاران رسمی ما نیز اعتراضشان به کاهش هر روزه قدت خریدشان و نحوه افزایشات مزدی سال ۱۴۰۰ است که در واقع تعرضی به زندگی و معیشتشان است».

اعتصاب اگر گفته میشود «مکتب جنگ است اما خود جنگ نیست» فلسفه وجودیش اینست به کارگران می آموزد چگونه با سازماندهی اعتصاب وارد نبرد موثر با صاحبان سرمایه، دولت و کارفرمایان شوند. کارگران در حین کار و مبارزه به تجربه می آموزند کدام وسیله در مبارزه علیه سرمایه داران، آنها را کم هزینه تر به دستاوردهای بزرگتر می رساند. کارگران صنعت نفت جدا از اینکه تجارب و دستاوردهای مهم انقلاب ۵۷ را دارند که چگونه با اعتصاب عمومی و بستن شیرهای نفت رژیم شاهنشاهی را فلج و زمین گیر کردند، ضمنا تجارب و اندوخته های این چند دهه جنبش کارگری ایران را هم برغم پراکندگی پشتوانه مبارزاتی خویش دارند. کماینکه صنعت نفت و پتروشیمی هم در دور اول و هم در ایندوره از اعتصاب خویش، تجارب و دستاوردهای ارزنده مبارزاتی کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه، فولاد اهواز، هپکو و آذرآب …را در دل این شرایط داشته و آنرا چراغ راه حرکت خود کرده تا اعتصاب را در مسیر درست مبارزه هدایت و با روشنبینی بیشتری طی کند و قدرتمندتر از اعتصابهای پیشین به مصاف بیایند. ضمنا کارگران نفت و پتروشیمی از تجارب اعتصاب های به تک افتاده خود در این بخش و آنبخش و هم در سایر بخشهای کارگری طی دهه های گذشته اتفاق افتاده بود، درس های مهمی گرفته اند. بعبارتی دیگر میدانند هر چند هر اعتصابی میتواند درسهای ارزنده با خود بیاورد و حداقل موجب ارتقای روحیه مبارزاتی کارگران در این یا آنبخش و حتی نقاط دیگر گردد اما اگر اعتصاب در مقیاس سراسری و عمومی سازمان یابد، هم کم هزینه تر است و هم کل جنبش کارگری را در موقعیت مبارزاتی بهتری علیه صاحبان سرمایه و چماقدارانش قرار میدهد و به همین اعتبار گامها طبقه کارگر را به اهدافش نزدیکتر میکند.

اعتصاب خصوصا زمانیکه قدرتمند ظاهر میگردد و میرود سیاسی شود، به کارگران بیش از پیش نشان میدهد پشت ظاهر مقتدرانه دولتها چه چهره جبون و ناتوانی حضور دارد. حتی بورژواها بارها به این حقیقت معترف بوده پشت هر اعتصاب بزرگ کارگران یک انقلاب خوابیده! اعتصاب چهره کریه و شارلاتانیسم نه تنها دولت را به بارزترین شکل به کارگران نشان میدهد بلکه روی واقعی دوستداران رنگاورنگ دروغین طبقه کارگر را نیز یکجا برملا میکند که همگی در این میدان نبرد طبقاتی سیاسی دشمنان قسم خورده طبقه کارگر و فرودستان و حافظ نظم موجود هستند. اعتصاب به کارگران می آموزد چرا باید متشکل شوند و چگونه متشکل شوند. اعتصاب به کارگران نشان میدهد تنها با اتکاء به نیروی طبقاتی خود می توانند در این نبرد نابرابر، تناسب قوا را بنفع خویش و کل جامعه تغییر دهند و مسیر موفقیت آمیز رهایی کامل از قید استثمار و بردگی را هموار و طی کنند. در یک کلام اعتصاب آن جنبه از مبارزه جنبش کارگری است که به صاحبان سرمایه میگوید شما اگر با چنگ انداختن بر ابراز تولید، ثروت و سامان جامعه در موقعیتی قرار گرفته اید که امکان اینرا بیابید با زور ماشین دولتی و هزاران ارگان عریض و طویل سرکوبگر دیگر از پلیس و گله های امنیتی گرفته تا دادگاه و زندان زندگی اسارتبار را به ما تولید کنندگان تحمیل کنید اکنون ما هم با سازماندهی اعتصاب که یکی از ابزارهای مبارزه ماست، چرخه تولید شما را از حرکت باز میداریم و سودجوئی شما را نشانه میگیریم. اگر شما مناسبات تولید و شرایط کار را میخواهید بنفع خود سازمان دهید ما هم همبسته و متحد در برابر زورگویی شما با سازمانیابی نشان خواهیم داد شما مفتخوران انگل که در ناز و نعمت زندگی میکنید اگر حاصل نیروی کار ما را به جیب نزنید، چگونه این زندگی انگلبارتان متوقف خواهد شد.

تا کنون اعتصاب کارگران پیمانی نفت و پتروشیمی در این مسیر جلو رفته. خوشبختانه در مقیاس وسیعی پشتبانی کارگران را از نقاط مختلف ایران بهمراه داشته و پیش بینی میشود تا فرا رسیدن روز فراخوان ۹ تیر نیز بر میزان آن افزوده شود. لازم به ذکر این فراخوان از همان روز نخست مورد استقبال وسیع کمونیستها و آزادیخواهان چپ ایران در خارج از کشور و احزاب و سازمانهای کمونیستی، مراکز و نهاد کارگری اعم از اتحادیه ها، صف آزادیخواهی در سراسر جهان قرار گرفت.

حمایت و تقویت هر چه وسیعتر این اعتصاب وظیفه بزرگی است بر دوش تک تک ما کمونیستها و آزادیخواهان. پیروزمند بیرون آمدن کارگران پیمانی نفت و پتروشیمی از این اعتصاب یقینا راه را برای پیشرویهای بعدی و وارد کردن ضربات بعدی و نهایی بر پیکر این نظام واژگونه مهیا خواهد نمود.

رمز پیروزی کارگران در تشکل و اتحادشان است!

زنده باد اعتصاب!

زنده باد کمونیسم!

ناصر بابامیری ۲۷.۰۶.۲۰۲۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate