جامعه ایران آگاه و هشیارتر از آنست شیوخ، طوایف وعشایر فصیل شده بتوانند مبارزاشان را به بیراهه ببرند!

کارگران، توده های فرو دست و ستمدیده که اکثریت عظیم جامعه ایران را تشکیل میدهند، طی مبارزات چندین دهه خود با یکی از رژیمهای متوحش سرمایه داری، بخوبی یاران همرزم و دشمنان طبقاتی خود را شناخته اند. برغم اینکه رژیم همه حربه های موجود را برای به عقب نشاندن مبارزات توده های مردم بکار برده، برغم ایجاد مانعهای جان سخت بر سر راه مبارزاتشان، اما باز جامعه از نبرد باز نایستاده و نمی ایستد. بدنبال جنایت هولناک فرو ریختن برج متروپل آبادان و آوار شدن بر سر بیش از صد نفر، که در این محوطه حضور داشتند، رژیم به روال همیشه ککش هم نگزید. بجای امداد رسانی، نیروهای اراذل و اوباش ضد شورش فرستاد. اینبار هم خواست با سناریوهای سوخته ابعاد جنایت را تخفیف دهد، اما مردم با هشیاری توانستند همه پلانهای مزورانه ش را نقش بر آب کنند و بواقع رژیم نتواند گریبان خود را از اینکه مسبب و بانی اصلی این جنایت است، رها کند. رژیم وقتی در این مسیر مشتش تماما برای جامعه باز و رسوا گشت، اینبار رفت سراغ شیوخ و “بزرگان” طوایف در شهرهای خوزستان و لرستان تا آنها را مسلحانه به میان اعتراضات مردم در شهرهای این دو استان گسیل بدارد. تا شاید از اینراه بشود بنوعی مبارزات مردم بپاخاسته را به بیراهه بکشاند و خشونت بیشتر علیه مردم بپاخاسته را سازمان دهد!

این اقشار پس مانده از مناسبات پیشین، هنوز هم که هنوز است به شیوه پراکنده در مناطق مختلف ایران توانسته اند بقای خود را در کنار این رژیم عهد عتیقی، البته تنها در فرم حفظ و از همدیگر تغذیه کنند. از خوانین تا شیوخ و ملا، که در قامت عشایر و طوایف در رژیم پیشین اکثرا برای شاه کلاه از سر بر میداشتند، در رژیم اسلامی نیز جهت تثبیت پایه های مناسبات حاکمه کنار رژیم از هیچ تلاشی فرو گذار نبوده اند. این اقشار از کم بضاعت تا متمول که سر سپرده رژیم گشتند، بیگانه با مبارزه شهری و بیگانه با مبارزه در کارخانه، کارگاه، دانشگاه، مدرسه، این اقشار بیگانه با مصائب و فلاکت جامعه، همچون کرم در زیر خاک می لولند تا که باران اعتراض فرود بیاید، اینبار از لانه بیرون می خزند تا از موقعیت پیش آمده بنفع خود و حاکمیت نهایت بهره برداری کنند. در خیزشهای خصوصا سالهای اخیر ما شاهد تحرکات این اقشار بوده ایم. تحت لوای دفاع از اعتراضات خیابانی بجای علم و کتل اجدادیشان، اسلحه و شمشیر بدوش، پرچم طوایف را می چرخانند، و میان جمعیت معترضین ظاهر میشوند. این شیوخ و عشایر در بهترین حالت اگر سرسپرده این رژیم هم نباشند نیروی ذخیره گرایشات مذهبی و ناسیونالیستی رانده شده از حاکمیت هستند که طی این چندین دهه و خصوصا در تند پیچهای تاریخی، بارها و بارها آشکارا و نهانی سرانشان با این رژیم متوحش سرمایه داری ضد کارگر، ضد زن، ضد کودک و ضد هر درجه از آزادیخواهی، وارد بند و بست شده اند. و این اقشار نان به نرخ روز خور جهت حفظ بقای خویش، با طبقه حاکمه مدام در حال سوداگری هستند. این اقشار اگر سرسپرده رژیم هم نباشند، در بهترین حالت نیروی گرایشات ملی- مذهبی هستند که میخواهند در آینده تحولات روی این سرمایه گذاری کنند که جامعه را با هویتهای قومی، مذهبی، نژادی و جنسیتی تقسیم کنند و یکبار دیگر اسثتثمار، تبعیض و نابرابری را به شیوه دیگر درون جامعه دامن بزنند، و در شکافی که میان جامعه ایجاد خواهند کرد، به مطامع و منافعشان نائل گردند، حتی به قیمت اینکه به جامعه خون بپاشند. اما این عشایر و طوایف و خصوصا سرانشان بابد بفهمند، مردم مبارز در خیابانهای شهرها و خصوصا کارگران خوزستان که تجربه گرانبهای شوراهای کارگری در محیط کار را از سالهای اوایل انقلاب ۵۷ دارد و با مشتهای گره کرده در برابر رژیم ارتجاعی تا دندان مسلح می جنگند، اگر مبارزاتشان به مرحله ای برسد که نیازمند این باشد مردم تسلیح شوند، و نیروی سرکوبگر را با قهر انقلابی در هم بکوبند، این امر هم به شیوه اصولی و سازمانیافته با تسخیر بموقع انبارهای تسلیحاتی رژیم و توزیع آن از سوی شوراها و ارگانهای شناخته شده محله که برخاسته از مبارزات پیشرو جامعه هستند، پیش خواهند برد، تا در برابر صف دشمنان رنگاورنگ طبقاتی که اتفاقا ایل و عشایر مرتجع نیز جزو آنانند بجنگند و همه را خلع سلاح کنند. بر کمتر کسی پوشیده مانده، این عشایر و طوایف اسلحه و شمشیر بدوش که این روزها در شهرهای خوزستان میان جمعیت معترضین آفتابی شده اند و رژیم هم تماشاچی آنهاست، نه تنها نیروی حامی اعتراضات توده ای نیست، بلکه علنا در صفوف آنها خزیده اند برای به بیراهه بردن این اعترضات. این ایل و عشایر میتواند کاربردهای مختلف برای رژیم داشته باشند جهت تعرض افسار گسیخته تر به مبارزات مردم، و یکی از آنها بیش از پیش باز گذاشتن دست رژیم است برای دوباره به خون کشیدن این مبارزات.

مبارزه مردم آبادان می طلبد همبستگی و حمایت سراسر ایران را به بسوی خود جلب کند تا در برابر این دشمنان رنگاو رنگ بتواند هر چه قدرتمندتر ابراز وجود کند.

مبارزه مردم متحد و آگاه به منافع خود هر گز شکست نخواهد خورد!

ناصر بابامیری ۳۰.۰۵.۲۰۲۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate