«مستندهای امنیتی» و سریال «روزهای ابدی» سناریوی سوخته!

تلاشی عبث رژیم اسلامی ایران علیه جنبش کمونیستی و چهره های برجسته آن قدمتش باندازه عمر ننگین این نظام انگل است! رژیم استبدادی و اختناق زده سرمایه داری آخوندی نَظیر رژیم پیشین، بدلیل اینکه مشروعیتش از سوی اکثریت عظیم توده های مردم هیچگاه پذیرفته نشده، ناچارا به صرافت این افتاده اند تاریخ خونبار فجایعی را که با کشتار و زورگویی علیه تود ه ها در کارنامه ننگین چندین دهه خود دارند با شگردهای منسوخ روی آن پوشش بگذارد و تاریخ سراپا جعلی را به جامعه قالب کند. طی این چندین دهه، صدها و هزاران سناریوی سیاه علیه اکثریت عظیم جامعه به منظور به محاق بردن مبارزه و تحمیق آنها سرهمبندی کرده اند، اما کسی هست نداند این ترفندهای مزورانه اعم از مستندهای سوخته نظیر “دو لبه تیغ” و سریال “روزهای ابدی” و جعل تاریخ نه تنها گره ای از بحران و بن بستی که این رژیم در آن گرفتار آمده، و دارد نفس های پایانی را میکشد باز نکرده بلکه بیش از پیش نزد جامعه ایران و افکار عمومی در سطح جهانی نیز منزوی و رسواتر گشته. اکثریت عظیم جامعه متحزب کردستان ایران خصوصا آن بخش که با جنبش کمونیستی و کارگری تداعی میشد از همان روزهای اول بر سر کار آمدن این رژیم علیه کلیت این نظام بودند. به همین اعتبار هم کردستان تحزب یافته سنگر انقلاب گشت. به همین اعتبار رژیم وقتی همه پروژهای و سناریوی مماشات و بند بستهای پنهانیش با نمایندگان ملی مذهبیون که عمدتا به این رژیم متوهم بودند، در کردستان به نتیجه مطلوب نرسید و قطب سوسیالیستی در کردستان نگذاشت طی سازشهای مکرر، نمایندگان ناسیونالیزم کرد، مذهبیون و سران عشایر منطقه ای دستاوردهای مبارزاتی از دوران رژیم پیشین تا سر کار آمدن رژیم سرکوبگر آخوندی را ملاخور کنند، اینبار فرمان جهاد علیه کردستان از سوی خمینی صادر گردید. اساسا احزاب ناسیونالیستی و مذهبی و نمایندگانشان اگر فشار پیشروان کمونیست و اقشار آگاه جامعه کردستان نبود؛ اگر جنبش کمونیستی و کارگری به عنوان قطبی قدرتمند در کردستان در برابر نمایندگان ملی مذهبی آندوران نمی ایستادند، کماکان “لبیک گویان به خمینی” پای مصالحه و بند و بست با رژیم میرفتند. کمااینکه بعد از چندین دهه از استثمار افسار گسیخته و کشتار و ژنوساید و تباه کردن زندگی نسلها باز این احزاب و اقمارشان نخست بدلیل اینکه منافع طبقات معینی را نمایندگی میکنند که بیربط به منافع کارگران و اقشار فرودست جامعه است که اکثریت عظیم را تشکیل میدهند، و ثانیا بدلیل بی باروریشان به مبارزه از پائین و اساسا اتکاء به نیرویی که از بالای سر جامعه آنها را نیز در قدرت سیاسی دخیل کند، هراز گاهی برای سهیم شدن در قدرت از سوی رژیم بازی گرفته میشوند. آخرین مورد آن دو سال پیش، شاهد بودیم چگونه موسسه سوئدی نورف بند و بست این احزاب سوداگر به رژیم را به شیوه پنهانی و دور از چشم جامعه و حتی صفوف اعضای خود هدایت و اداره کرده بود. وقتی این پروژه علنی گردید، برگ دیگری از پرونده مماشات جویانه شان که در بیان واقع دور زدن چهار دهه مبارزه سنگر به سنگر اقشار مختلف این جامعه علیه رژیم متوحش سرمایه بوده را دگر باره رو شد. میخواهم بگویم به همینخاطر رژیم در همان سالهای آغازین انقلاب هم، زمانی که متوجه شد به واسطه پروژه های بند و بست با این احزاب خودگمارده ناسیونالیسم کرد، نتوانست جنبش کمونیستی و سایر جنبشهای رادیکال در کردستان را به مسلخگاه حکومت بورژوازی ببرد، نتوانست بر این حقیقت چشم بپوشد، این سنگر جنبش کمونیستی و کارگران و اقشار آگاه به منافع خود نامحتمل نیست بتواند با دیگر بخشهای جامعه ایران پیوند خود را گسترش و تعمیق بدهند و به مانع جدی در سر راه ادامه کاری و تثبیت حاکمیت سرکوبگرانه آنها نه تنها در کردستان بلکه در سراسر ایران تبدیل شود، اینبار آنرا از هوا و زمین مورد حملات بشدت وحشیانه قرار داد و کشتارهای فجیعی ببار آورد. رژیم کور خوانده و نمی تواند تاریخی را که با زندگی نسلهایی از کارگران، توده های زحمتکش و فرودست و سوسیالیستهای این جامعه عجین شده با این شیوه های مبتذل زیر سوال ببرد. نسلهای قبل از قیام ۱۳۵۷ و چند نسل دیگر بعد از آن، تماشاگران جنگ و خونریزی و ژینوساید علیه کمونیستها و انسانهای آزادیخواه و برابری طلب نبودند بلکه خودشان طی این چند دهه با وجود همه فشارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و فضای بشدت میلیتاریزه و ارعاب رژیم علیه این تاریخ خونبار به قیمت جان و زندگیشان نقش آفرینی کرده اند.

رژیم خودش هم خوب میداند با این جعل و دغلبازیها نمیتواند روی ستمگری، کشتار و قتل و عامهای چندین دهه خود پوشش بگذارد. پس هدفش چیست از اینکارها در حالیکه اکثریت جامعه ایران آرزوی این میکنند هر چه سریعتر شر این رژیم استبدادی را از سر کم کنند!؟ اساسا رژیم میداند این مستندهای سوخته روی جامعه کردستان بی تاثیر است و معماران آنرا نزد اذهان عمومی بیش از پیش منفور و منفرتر میکند. اما بنظر میرسد این سریالها و مستندهای سوخته بیشتر به منظور این ساخته شده تا بخشهای دیگر جامعه ایران را بزعم خود با آن متاثر کند. رژیم احتمال میدهد با تصویر واژگونه دادن از این تاریخ خصوصا به نسلهایی در خارج از کردستان که با این تاریخ تماما آشنا نباشند، بتواند در عرق ناسیونالیستی آنها بدمد و حول پرچم ایران مرز پر گهر نیروی بسیج کند! این در حالیست که همه پروپاگاندهای ضد کمونیستی رژیم در همان سالهای آغازین انقلاب علیه جنبش کمونیستی در کردستان که میان توده های مردم در سایر بخشهای ایران به دورغ و تزویر و جعل برایش در سطوح مختلف رجزخوانی کرده بود حتی در فضای ملتهب آندوران بمرور یکی یکی، نقش برآب شدند. رژیم فکر میکند میتواند جامعه را به فضای سالهای آغازین سر کار آمدنش برگرداند که طی تبلیغات بشدت مسموم علیه آزادیخواهی و برابری طلبی نسلی از کمونیستها در بخشی از شهرها و مناطق ایران نظیر قم و مشهد با واژگونه کردن تاریخ مبارزاتی کمونستها و پیشروان جامعه تصویر دیگری از آنها به توده های کمتر آگاه بدهد اما این پروگانده های پوچ زیاد دوام نیاورد و به ضد خودشان تبدیل شد و بیش از پیش ماهیت کثیف و تفرقه افکنانه رژیم را میان اقشار مختلف مردم ایران برملا نمود. رژیم اینرا هم میداند مبارزه در جامعه ایران خصوصا بعد از خیزش دی ماه ۹۶ و بدنبال آن اعتراض و اعتصابات مداوم و خیزش آبانماه ۹۸ روز به روز وحدت و یکپارچی بیشتر میان توده های مردم ایجاد کرده و این رزمهای سرخ را که میرود طومار رژیم را در هم بپیچد نمیشود با جعل و سناریوهای سوخته دور زد.

رژیم پتانسیل بالقوه جنبش کمونیستی در کردستان را هنوز قوی میبیند. به همین خاطر میخواهد با این سناریو و مستندهای سوخته به خیال خود میان نسلهای بعد از انقلاب در سایر بخشهای ایران بذر نفرت بکارد و تمایل خصوصا ناسیونالیستی و مذهبی را علیه تاریخی از مبارزه در کردستان که کمونیستها بر تارک آن درخشیده اند بشوراند. اما نسلهای بعد از انقلاب برغم هزاران محدودیتها و مانعهایی که رژیم طی چند دهه اختناق بر آنان اعمال نموده تا سد راه ارتقاء آگاهی و متشکل شدنشان گردد،آگاهتر از آنانند رژیم بتواند آنها را به سیاه لشکر پروژه پلید خود تبدیل کند. نسلهای بعد از انقلاب در خارج از کردستان نیز طی این چند دهه با توسل به آگاهی و دورد زدن مانعها متعدد سر راه توانسته اند دیوار سانسور و جعل رژیم را در هم بکوبند. بسیار بعید بنظر میاید این روایتهای واژگونه از تاریخ جانفشانی نسلی از آزادیخواهان و کمونیستها روی نه تنها این نسلها بی اثرست بلکه نزد افکار عمومی برگ ننگین دیگری را به کارنامه پر از جرم، جنایت و فریبکاری خود خواهد افزود و بس.

۰۴.۰۲.۲۰۲۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate