هشت مارس تنها مرور جایگاه نمادین و تاریخی این روز نیست!

هشت مارس تنها مرور جایگاه تاریخی و نمادین این روز نیست!

(بمناسبت فرا رسیدن ۸ مارس روز جهانی زن)

پیشاپیش این روز را به همه زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب در سراسر جهان، به همه کسانی که بهترین روزهای عمر خود را وقف مبارزه علیه این مناسبات واژگونه و زدودن همه مظاهر آن کردند، و حتی از زندگی و جانشان مایه گذاشتند، صمیمانه شادباش میگویم.

هدف این نوشته کوتاه در واقع مرور تاریخچه ۸ مارس روز جهانی زن نیست، چون ما که سهل است دیگر حتی استثمارگران و رواج دهندگان تبعیض و نابرابری نیز این تاریخ را بایستی تماما از حفظ بدانند. نظام سرمایه داری هر چند از مناسبتهای سالانه هشت مارس روز جهانی زن نیز وحشت دارد، و جهت کمرنگ کردن و زدودن تاثیرات آن بر افکار عمومی بسته به توان و ظرفیتهایش از هیچ تلاشی فرو گذار نبوده، و نیست، اما هراس سرمایه داری تنها از این یکروز به عنوان الگو و نماد مبارزه تاریخی نیست بلکه وحشت او از مبارزه مستمر آنان است که در صفوف آزادیخواهی و برابری طلبی و جنبشها اعم از جنبش رهایی زن، جنبش کارگری و کمونیستی علیه این مناسبات انگلی جاریست. بعبارتی دقیقتر وحشت از مبارزه همه جانبه علیه مناسبات مبتنی بر استثمار و بردگی مدرن، تبعیض و ستمگری سیستماتیک که در گوشه و کنار جهان روزانه بیشترین قربانیان آنرا زنان تشکیل میدهند.

خصوصا طی یکسال گذشته که جهان جدا از هیولای سرمایه داری با پاندمی مرگبار کرونا نیز دست به گریبانست، بیشتر و بیشتر پرده از چهره بشدت ضد زن این مناسبات کنار زده. آمارهای خشونت خانگی و حتی محیط کار علیه زنان و دختران به شیوه ای باور نکردنی نسبت به دوران پیشا کرونا افزایش یافته. بنابراین پاندمی کرونا را به عاملهای عمومی در دل مناسبات سرمایه داری اضافه و ضرب دیگر مصائب در کشورهای اسلام زده سرمایه داری نظیر ایران کنید تا ببینید چه جهنمی برای آن نصف جامعه می توان متصور شد! اما بر متن چنین شرایط اسفباری باز ما شاهد آن هستیم زنان آزاده همدوش با صفوف همنوعان آزادیخواه خویش، در این رزمگاه بی وقفه بر علیه این مناسبات در جدال و رویارویی هستند.

میخواهم بگویم زنان در جامعه ایران نیز مضاف بر همه ستمگریهای وبیحقوقیهایی که اکثریت عظیم شهروندان این مملکت از آن رنج میبرند و زندگیشان را به تباهی کشانده از تبعیض و ستم جنسی نیز بشدت در رنج هستند. رژیم سرمایه داری ایران بواسطه قوانین بشدت ضد زن، اختناق سیاسی و ماشین سرکوب چهار دهه بیشتر است تلاش میکند میان زن و مرد در این جامعه دیوار چین بکشد. چهار دهه است زورش را می زند، ستم بر زنان را در خانه، دانشگاهها و خیابانها نهادینه کند! اما یکی دو نسل قبل از انقلاب و خصوصا نسلهای آگاه به منافع خود بعد از انقلاب هیچگاه زیر بار این قوانین ضد زن نرفتند. برغم خشونتهای خانگی که ریشه در وجود این مناسبات نابرابر دارد و مسبب اصلی تولید و باز تولید آن دستگاه حاکمه است؛ برغم قتلهای فجیع “ناموسی” و حمایت دولتی و قانونی از آن؛ برغم خودکشی زنان که برخاسته از مناسبات ضد زنی بوده که دهه هاست به این جامعه اعمال شده؛ برغم صدها قوانین ارتجاعی و ضد زن و کودک دیگر در این مناسبات قرون وسطی عمل می کند و برغم فضای استبداد و نسل کشی علیه شان، باز از جانشان مایه گذاشته اند و ۸ مارس ها را که نماد مبارزه علیه به انقیاد کشیدن زنان است را از همان دهه اول بر سر کار آمدن رژیم تا به امروز، در کنار سایر همنوعانشان هر چه با شکوه در شهرهای ایران برگزار کرده اند. و با وقوف بر اینکه رهایی کل جامعه از یوغ استثمار و بردگی در گرو پیروزی طبقه کارگر است، هر ساله ۱ می ها را با حمل پلاکاردها و سر دادن شعارهای نظیر: «کارگر کارگر، اتحاد اتحاد» و « فرزند کارگرانیم در کنارشان میمانیم»در کنار رزم سرخ کارگران، پرچم روز جهانی کارگر را برافراشته نگه داشته اند. یعنی جنبش رهایی زن نیز سال به سال، سنگر به سنگر با همه فراز و فرودهایش در اشکال مختلف علیه استثمار لجام گسیخته و زورگویی این نظام جنگیده و قربانی داده. خصوصا در دهه اخیر بیش از پیش جنبش رهایی زنان نشان داده اند که با بگیر و ببند و شکنجه و اعدام نه تنها مرعوب نشده اند بلکه این رژیم حاکمست، دیگر ایدئولوژی و پرچم اسلامی سیاسیش نزد آنان پشیزی ارزش ندارد و مجبور به عقب نشینی شده است. خیزش دی ماه و حضور پر رنگ زنان در آن یکی از آن نشانهاست که دیگر زنان به افقی کمتر از اینکه منزلت انسانی آنانرا بی اما و اگر در مناسبات آتی تامین نکند، رضایت نخواهند داد. دختران میدان انقلاب نمونه دیگر این ابراز وجود است. بدنبال آن همدوش شدن زنان در اعتصابات مداوم کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه و اسیر شدن سپیده قلیان و عسلها. یا بدلیل حضور و نقش پیشاهنگشان در خودساماندهی خیزش آبانماه و جدال نابرابر خیابانی با نیروی های تا دندان مسلح که منجر به کشته، زخمی و دستگیری صدها تن از آنان نیز شد. و یا در برپائی ۱۶ آذر همان سال شاهد نقش و حضور فعالانه آنان در صفوف اعتراض و مبارزه بودیم. متاسفانه به دلیل پاندمی کرونا و سونامی از مرگ و میری که در سراسر جهان راه افتاده و تا کنون جان میلیونها انسان را گرفته و میلیونها انسان به آن مبتلا و میلیاردها نفر دیگر را نیز با محدودیت مواجهه نموده تا از مخاطرات آن دور بمانند، نامحتمل نیست دولتها گرامیداشت روز جهانی زن امسال را هم برغم رعایت کامل فاصله و موازین مقرر سازمان بهداشت جهانی با چنان محدودیتها فزاینده روبرو کنند که نگذارند در سطح جهانی به روال همیشگی برگزار گردد.

هر چند پایان دادن تمام عیار و همیشگی به ستمگری، استثمار و به انقیاد کشاندن زنان تنها و تنها در گرو جامعه ای سوسیالیستی است، اما کماکان نباید تا رسیدن به همه ملزومات اعتلای انقلابی و گذار به سوسیالیزم از هیچ تلاشی برای برداشتن موانع سر راه رشد مبارزه و تعمیق دادن آن علیه این مناسبات به ذره دریغ ورزید. خود متشکل کردن، منسجم تر کردن و اشاعه آگاهی سیاسی و طبقاتی در میان زنان و مردان کمتر آگاه به منافع طبقاتی و سیاسی، اتفاقا یکی از رسالتهای مهم ایندوره پیشا اعتلای انقلابی جنبش رهایی زن و خصوصا آنبخش از زنان است که در احزاب و جنبش کمونیستی و کارگری متشکل هستند و یا خواهند شد.

زنده باد هشت مارس روز جهانی زن!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate