تعرض افسار گسیخته رژیم ایران به مواضع نیروهای اپوزسیون و مردم بیدفاع در کردستان عراق!

بنا به اخبار و گزارشات مدیایی، روز ۱۵ شهریور ماه محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران رژیم جمهوری اسلامی از یگانها و پاسگاههای مرزی بازدید کرده، ایشان طی سخنانی اذعان نموده است:” “دولت عراق و اقلیم کردستان نباید به تروریست ها اجازه جولان و برپایی مقر در این سرزمین برای تهدید و ایجاد ناامنی علیه ایران را بدهند” و در ادامه سخنانش صریحا به تهدیدات همیشگی اشاره نمود که احتمال پاسخ قاطع به این نیروها در دستور کار است و همچنین یادآور گشت ساکنین این مناطق از مقرات احزاب فاصله بگیرند تا آسیبی متوجه شان نباشد! به دنبال این تهدیدات و تحرکات، بامداد روز گذشته حملات جنگنده ها و پهبادهای حامل موشک و آتش توپخانه ها به حریم هوائی کردستان عراق در بلندیهای “هه لگورد”، “ئالانه” و “به ربه زین” به منظور هدف قرار دادن مقرات تعدادی از نیروهای اپوزسیون کردستان ایران شروع گشت. در پی موشکباران سپاه پاسداران، گویا بخش زیادی از ساکنین این مناطق برای نجات جان خود مجبور به ترک خانه و کاشانه اشان شده اند و خسارات فراوانی به ساکنین منطقه وارد شده، و تا کنون از میزان تلفات جانی خبر دقیقی در دسترس نیست.


تروریسم جمهوری اسلامی بخشی غیرقابل تفکیک از این نظام پوسیده است. طی این چند دهه رژیم جدا از استثمار و بهره کشی و به انقیاد کشاندن اکثریت عظیم جامعه، هیچگاه از پیشبرد پروژه های تروریستی جنایتکارنه به منظور توجیه بی ثابتی خود نزد توده های مردم معترض، چه در داخل کشور چه خارج به ذره ابا نداشته و فرو گذار نبوده. به هر میزان مبارزه و اعتراض در جامعه عمق و گسترش بیشتر یافته و رژیم را در منگنه قرار داده، به همان میزان رژیم جهت حفظ بقای خود جری تر گشته و بر ابعاد پروژه های جنایتکارانه اش در اشکال مختلف اعم از حذف فیزیکی مخالفان سیاسی خود در داخل و خارج مرزها افزوده است. لذا غیره منتظره نبوده و نیست به دنبال خیزش های پی در پی میلیونی سالهای اخیر و اعتراضات سراسری و اعتصابات مداوم کارگران و اقشار فرودست، رژیم به تجربه های شکست خورده مبنی بر حذف و ترور جهت ایجاد رعب و وحشت و به انحراف کشاندن افکار عمومی دوباره روی آورد! اما رژیم بخوبی اینرا دریافته مبارزات علیه وضع موجود روز به روز در حال گسترش و عمیق شدن است و بالعکس توان رویارویی رژیم با آن از هر لحاظ در حال ریزش و رو به تحلیل رفتن است! رژیم هر چند با گرو گرفتن زندگی اکثریت عظیم این جامعه چهار دهه بیشتر است به آن اعلام جنگ کرده و در این نبرد نابرابر هزینه بسیار سنگینی را به آنان تحمیل نموده، اما دیگر تناسب قوا به نفع طبقه کارگر و فرودستان و آزادیخواهان مدام در حال تغییر است، و این رژیم است، دارد یکی یکی سنگرها را از دست میدهد. دژها و باروهایی که رژیم طی این چند دهه با زور ماشین سرکوب به دور جامعه کشیده بود و پشت آن سنگر گرفته بود یکی پس از دیگری در حال فرو ریختن است و دیگر به پشت آخرین خاکریزهایش رسیده است! رژیم ایران در اوج استیصال به سر می برد و می پندارد با بیشتر فعال کردن تیمهای تروریستی شاید بتواند اذهان عمومی را به انحراف بکشاند و از میزان فشارهای مبارزاتی وارده مردم بر خود تا حدودی بکاهد! 


رژیم عراق و حکومت اقلیم کردستان بطور اخص، طی این چند دهه با توجیه مضحک همیشگی” تداوم روابط اقتصادی فیمابین به منظور تامین نیازمندیهای مردم!” در برابر تعرض رژیم ایران سکوت مرگباری کرده اند. “حکومت اقلیم کردستان عراق” روشن است اینبار هم در برابر این تعرضهای آشکارا مثل همیشه و در پی منافع حقیر خویش دم فرو می بندد. اینکه ما طی این چند دهه بارها تاکید کرده ایم حکومت اقلیم کردستان به حیات خلوت نیروهای تروریستی رژیم ایران تبدیل شده تنها ادعا نبود! وقتی رئیس حکومت اقلیم کردستان «نچیروان بارزانی» در رکاب رئیسی قاضی مرگ و عضوی از هئیت مرگ خمینی در مراسیم تحلیف ریاست جمهوری حضور می یابد و با هم لاس می زنند و جناب نچیروان بارزانی طی اظهاراتی اذعان میدارد:« قاتل رئیسی یقین بدارد که آنها خود را بخشی از نیروی انقلاب جمهوری اسلامی بشمار میآورند!» این تجدید پیمان مصداق این مثل است:”آفتاب آمد دلیل آفتاب شد!” به دنبال این لاس زدنهای رئیس حکومت اقلیم کردستان عراق با قاضی مرگ بود، ترور موسی باباخانی از کادرهای رهبری حزب دمکرات کردستان در “هتل گل سلیمانی” انجام گرفت و قاتل به ایران گریخت. 

به همین خاطر می طلبد تودهای مردم مبارز به تنگ آمده از این وضعیت در هر دو سوی مرزها، علیه این تعرض آشکارا و ضد انسانی که از سوی حاکمان علیه امنیت و زندگیشان سازمانیافته وسیعا به اعتراض برخیزند. نگذارند رژیم ایران با بند و بست های پنهانی و آشکارا با حکومت اقلیم کردستان و در همزیستی انگلی آنها با همدیگر، هم پروژه تروریستی حذف فیزیکی مخالفین سیاسی خود را پیش ببرد و هم امنیت و زندگی شهروندان ساکن در دو سوی مرزها را با مخاطرات جدی مواجه کند! جا دارد صف آزادیخواه و انساندوست در سراسر جهان نیز به این تعرض آشکارا قویا واکنش نشان دهد و اعتراض کند.

ناصر بابامیری ۱۰.۰۹.۲۰۲۱

۰۹.۰۹.۲۰۲۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate