مسبب اصلی فاجعه زلزله هرمزگان کسی جز رژیم نیست!

ساعت ۲ و چند دقیقه بامداد روز ۱۱ تیر که مردم هنوز در خواب بودند، زلزله ای در مقیاس ۶.۱ ریشتر و پس لرزهایی که بدنبال داشت، استان هرمزگان را بشدت تکان داد. مرکز ژئو فیزیک تهران اذعان داشته، شدت زمین لرزه چنان بالا بوده که نه تنها این استان و حوالی آن بلکه نقاط دوردست تر که بر مدار این زلزله واقع بوده را نیز تکان داده است. “بندر خمیر” کانون اصلی این زلزله بوده و شهرستان کنگ، بندرلنگه و روستاهای پیرامون آنرا نیز که بر مدار زمین لرزه واقع شده اند در بر گرفته، و به همین خاطر این مناطق بیشترین تلفات جانی و خسارات مالی در آن رخداده است. خبرگزاریهای مستقل از دولت گزارش داده اند که روستاهای “سایه خوش”، دژگان، کوشک و “حشم حود” بشدت آسیب دیده اند و روستای “سایه خوش” با خاک یکسان شده است. رژیم ایران میزان تلفات جانی طی شبانه روز گذشته تا به حال را ده ها نفر اعلام کرده است! اما در این شکی نیست این آمارها کذب و غیر واقعی هستند و بیم آن می رود ابعاد این فاجعه هم بسیار فراتر از این باشد. آقای مجتبی خالدی، سخنگوی سازمان اورژانس کشور اذعان نموده، در در پی این واقعه هزاران واحد ساختمانی بشدت آسیب دیده یا تخریب شده اند و ده ها هزار نفر بی سرپناه شده اند. استان هرمزگان از زمره استانهایی است که طی سالهای اخیر از پیشقراولان در اعتراضات و خیزشها علیه وضع موجود بوده، معلوم است رژیم آرزو میکند سر به تنشان نباشد! اینجا هم بجای نیروی امداد حتما چماقداران حضور پیدا کرده اند تا جلو امدادرسانی مردم را بگیرند و کمک های مادی آنها به زلزله زدگان را بالا بکشند. کمااینکه در هنگام فرو ریختن برج آبادان بخاطر دارید، بجای ارسال نیروی نجات، لشکر اراذل و اوباش به محل واقعه اعزام شد تا جلو کمک رسانی مردم را بگیرند و ضمنا هر صدای اعتراضی را سرکوب کنند. 

مملکتی که چهار دهه بیشتر است همه امکانات آن از سوی مشتی انگلباره گرو گرفته شده، و همه سودهای حاصل از نیروی کار بجای اینکه صرف امنیت، رفاه و آسایش جامعه گردد، به جیب آقازاده و اعوان و انصارش سرازیر میشود تا در سایر نقاط جهان با آن سرمایه گذاری کنند؛ مملکتی که نیروی عظیم کار آن خالق همه نعماتی است که سرمایه داران مفتخور در سایه آن لمیده اند و خود جزو بی حقوق ترین و فرودستانش جزو به حاشیه رانده شدگانند و اعتراضات و اعتصابات هر روزشان به این وضعیت فلاکتبار با زندان و گلوله پاسخ میگیرد؛ مملکتی که بخاطر بچاپ بچاپ و سود اندوزی مشتی انگل سرمایه دار زیر ساختهای حیاتی آن بشدت رو به تخریب است از شهرسازی تا جاده ها، سدها و تالابها، کشتزارها و جنگلها. تا بادی بوزد و برف و بارانی ببارد سیل جاری میشود و صدها و هزاران تلفات جانی میگیرد، میلیونها انسان در شهر و روستا بی خانمان میمانند و تا زلزله ای بیاید هزاران خانه بدتر از پروژه “مسکن مهر” بر سر مردم آوار میگردد و صدها هزار انسان دیگر همین سقف و چهار دیواریی را که داشتند تا برغم همه مشقات زندگی در آن بیاسایند از دست میدهند و مشکلاتشان دو صد چندان میگردد! روشن است در این اوضاع و احوال که این رژیم بر جامعه سایه انداخته راه حلی نیست، جز اینکه به صف مبارزات و اعتصابات مداوم که روزانه در گوشه و کنار کشور در جریانست پیوست.

مردم آزاده ایران در دل این شرایط اسفبار فریادرسی ندارند، جز اینکه به نیروی وحدت بخش مبارزاتی خود متکی باشند. می طلبد نگذارند تلفات گرفتن سیل و زلزله را نیز رژیم به امری عادی و طبیعی تبدیل کند بلکه هزینه آنرا برای رژیم بالا ببرند. این زلزله اگر در کشورهای پیشرفته سرمایه داری بوقوع پیوسته بود، بدلیل رعایت استانداردهای علمی و حفاظت نسبی از زیرساختها، بعید بود تلفات جانی بدنبال داشته باشد. رژیم بنا به دلایلی که ذکر شد، خود مسبب و بانی اصلی این مصائب است اما به روال همیشه برای اینکه از پذیرش مسئولیت این وقایع تراژیک شانه بالا اندازد، آنرا “خشم خدا” و “قهر طبیعت” قلمداد میکند. مردم هرمزگان و سایر استانها در کشور کارنامه درخشانی از همبستگی، وحدت و همکاری با همنوعان خود چه در این عرصه و چه در عرصه رویارویی با رژیم را خصوصا در این سالهای اخیر تجربه کرده اند. همان کمیته ها و واحدهای ایجاد شده مستقل از دولت که در سیل و زلزله سالهای پیش در شهرها نقش بسزائی در امدادرسانی و همدلی و جمع آوری کمکهای مالی به عهده گرفتند، و دارای تجارب و اندوخته های فراوانی هستند، و طی شبانه روز گذشته برغم مانع تراشی رژیم دوباره دست بکار شده اند، خود فاکتور بسیار مهمی است که موجب خواهد شد، روحیه همبستگی و همدلی را ارتقاء دهد. شکی در آن نیست این اقدامات در شرایطی که جامعه با ده ها و صدها پدیده برخاسته از وجود این رژیم سرمایه داری میجنگد، مبارزه چه دشواریها که ندارد، اما در دل این اوضاع و احول پر مخاطره که حیات اکثریت جامعه را تهدید میکند، راهی دومی نیست جز اینکه باید متکی به تشکلها و سازماندهی هر چه سراسرتری و قدرتمندتر مبارزه گشت، جهت رویارویی با رژیم در همه مصافها. تنها راه پایان دادن به این همه تلفات انسانی که دقیقا یادآورد میدان جنگ است، از مسیر انقلاب میگذرد، مسیری که خصوصا طی سالهای اخیر جنبشهای اجتماعی و در راسشان طبقه کارگر و کمونیستها و آزادیخواهان در داخل در نبردی سازش ناپذیر با حافظان سرمایه سنگر به سنگر برغم همه مانعهای جان سخت می رزمند، و دارند برای به پیروزی رساندن آن سنگ روی سنگ می گذارند. 

مردم استان هرمزگان در این واقعه تراژیک هر چند عزیزانشان را از دست دادند و عمیقا داغدیده هستند اما همه انسانهای آزاده در ایران و جای جای جهان را با خود همراه دارند و در این غم جانکاه با آنها شریکند و برای مصدومین آرزوی بهبودی کامل دارند.

یولی ۲۰۲۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate