ایا گفتمان کمونیزم کارگری گفتمان همگانی شده؟

ایا گفتمان کمونیزم کارگری گفتمان همگانی شده؟

نگاهی به ادعاهای تازه یاشار سهندی از حامیان حزب تقوائی

مقدمه:

حامیان زیگموند فروید می گویند که سایکوز نوعی واکنش دفاعی است در زمانی که فرد  دچار احساساتی بحرانی و به بن بست کشیده می شود.وضعیتی که احساسات قابل تحمل نیستند یا فرد مجبورست خودش را بکشد یا یک واقعیت ساختگی بسازد و در این واقعیت  غرق شود.

گرچه این فرضیه ساده سازی روند سایکوز است و ساخته شدن توهم بسیار پیچیده تر است و عموما سایکوزها به همراه بحرانهای عاطفی فرضیه علت و معلولی را محتمل می کنند و من هدفم ورود به این مبحث نیست اما در روند ساخته شدن فرقه ها این روند توهم سازی بسیار مشاهده شده و بعنوان وجه مشخصه زندگی فرقه ها توسط کارشناسان روانشاسی اجتماعی مطرح شده.

فرقه ها در روند تکامل خود بجائی می رسند که مجبورند واقعیاتی را بسازند تا خود را توجیه کنند.در جامعه سیاسی ایران مهمترین فرقه شناخته شده فرقه رجوی است گرچه بسیاری گرایشات در روند خود فرقه شدند و نمونه فرقه های حکمتی که من حکمتیون نامیده ام نمونه دیگریست که بهترین نمونه اش فرقه تقوائی است که تمامی مختصات فرقه را داراست.

در بررسی مواضع فرقه رجوی و ادبیاتشان می بینیم که “ملت قهرمان ایران همه حامی “شورای ملی مقاومت و رهبرش رجوی قهرمان هستند” و خورشید تابانی مثل مریم  تبلور حقیقت جاودانه است و تمامی اعتراضات ایران زبان رجویست و تمامی مبارزات برای اینست که رجوی به تخت بنشیند و هر برگی که از درختی می افتد “اراده  ارتش مقاومت  قهرمان رجوی است” .

طی سالهای اخیر فرقه تقوائی که دوره ای کوتاه بعد منصور حکمت از بدنه اصلی حزب منصور حکمت  باقی ماند و فرقه های کوچکتر توی سر هم زنان از ان جدا شدند ، به رهبری رهبری مادام العمر که حتی منصور حکمت او را پوپولیست می نامید انچه منصور حکمت بافته بود پنبه کرد و کار را بجائی رساند که کنار شهرام همایون شعار “ما همه با هم هستیم” داد و افتاد دنبال همان مسیری را شازده پهلوی جلودارش هست .

حزبی که با منصور حکمت از مبارزه برای سوسیالیزم و جداسازی از گرایشات راست منجمله توده ایزم  دم می زد کارش بجائی رسید که دنبال انقلاب همه با همی دقیقا جاپای حزب توده گذاشت.

این مقدمه را لازم دانستم تا برسم به خود افشاگری یکی از باقیمانده های فرقه تقوائی بنام یاشار سهندی که در نامه ای به چند نفر جداشدگان و اوارگان منفرد کمونیزم کارگری چیزهائی را “یاداوری می کند” که از دید من نشانه تمام قد توهماتی است که اینها برای خود تکرار می کنند تا دچار جنون نشوند!

(۱)یاشار سهندی اینبار چه می گوید؟

یاشار سهندی در مقاله اخیرش به خانم کابلی که از “منفردین” حکمتیست است یاداوری می کند که “گفتمان کمونیزم کارگری همگانی شده” و نامه خانم نرگس محمدی به سازمان ملل در مورد تبعیض جنسی و درخواست او از این سازمان یعنی “گفتمان کمونیزم کارگری” و خانم کابلی نباید  یادش برود و خوشحال باشد که خانم نرگس محمدی دارد “گفتمان کمونیزم کارگری” را که همگانی شده می گوید که هیچ حتی رئیس سازمان ملل هم شاید بله که چه عیبی دارد…”

اینها خلاصه نامه یاداوری اقا یاشار سهندی به چند نفری که هر کدام خسته از فرقه های موجود حکمتیست حالا شده اند “منفردین حکمتیست” !

(۲)فرقه تقوائی در جریان قیام ۱۴۰۱ و جنایات رژیم صهیونیستی بر علیه مردم غزه:

خواننده بیاد دارد که در جریان قیام مردم در سال ۱۴۰۱ فرقه تقوائی همزبان با شازده پهلوی و بی بی سی و انترناشنال و بعدها بایدن و رهبران اروپا همگی سینه زنان فریاد “انقلاب زن زندگی آزادی” سر دادند تا “همه با هم” انقلاب کنند.

می شود اقا یاشار ادعا کند که همه اینها دچار “گفتمان کمونیزم کارگری” شده اند همانطور که دیر زمانی معصومه قمی را هم درون “گفتمان کمونیزم کارگری همگانی شده” خوش امد گفتند و ما ادعاهای بابک یزدی از متفکرین فرقه تقوائی را یادش هست!

اما اوج دیگر ماجرا  سکوت کامل در مورد جنایات صهیونیستها در عزه و سانسور کلمه صهیونیزم بوده که در نقدهایم به متفکر دیگر این فرقه یعنی محسن ابراهیمی توضیح دادم.

تا رسیدیم به خانم نرگس محمدی که از نوع مبارزانی است که از درون زندانهای رژیم اجازه اعلامیه دادن نامه دادن و غیره دارد و ما را یاد اکبر گنچی می اندازد!

خانم نرگس محمدی هم تا حالا یک کلام در مورد جنایات صهیونیستها در غزه نگفته و طبیعتا باید سکوت او را هم بخشی از ماندگاری در
گفتمان کمونیزم کارگری همگانی شده” دانست!

اینها را داشته باشید تا برسیم به لایه عمیقتر ماجرا:

(۳)ایا فراخوان نرگس محمدی ربطی به گفتمان کمونیزم کارگری دارد؟

من از انهائی هستم که همان گفتمان اصلی منصور حکمت را هم نقد کرده ام اما ایا گفتمان نرگس محمدی ربطی به گفتمان منصور حکمت دارد یا یاشار حان توهم می زند؟

ایا غیر اینست که در زمان پهلوی  حجاب اختیاری بود؟ خوب! اینکه خانم محمدی ضد حجاب اختیاری باشد که تازه رسیده به ایستگاه پهلوی!

اما اپارتاید جنسی  ؟ ایا دیدگاه منصور حکمت اپارتاید جنسی را این می دانست که خانم محمدی می فرماید و مهمتر اینکه ایا منصور حکمت ربطی بین اپارتاید جنسی و پایان نظم سرمایه داری می دید یا همینجوری کیلوئی در سطح حقوق زن در غزب که مرتب گرفته می شود به مسئله زن نگاه می کرد؟

می خواهم بگویم که با هیچ سرشیس نمی شود خانم محمدی و گفتمانش را به کمونیزم کارگری منصور حکمت چسباند.

لذا یک امکان هست و اینکه اقا یاشار دارد توهم می زند و برای خودش یک “گفتمان همگانی” کمونیزم کارگری ساخته و خانم نرگس را بزود درش قرار داده درست مثل قدیمها که شیرین عبادی و معصومه قمی را خودی اعلام کردند!

(۴)”چه اشکالی دارد سازمان ملل هم درون گفتمان همگانی کمونیزم کارگری بیاید”؟!

خوانندگان مشاهده می کنند که سقف پرواز توهم اقا یاشار بالاتر می رود و حسودان را دور می کند و برای سازمان ملل هم اسپند دود می کند !اینبار سازمان ملل قرار است برای مبارزه با  اپارتاید جنسی متحد نرگس محمدی شود و همه کنار اقا یاشار و حزبش “همگانی” شوند!

این کاملا امکان دارد که سازمان ملل و نهادهای بورژوائی بطور مرحله ای فشار بر رژیم اسلامی بیاورند اما همینها طالبان را دارند تحمل می کنند و حامیان طالبان و رژیم اسلامی اربابان سازمان ملل هستند.

خانم محمدی یک تجارتی دارد با سازمان ملل که اسم رمزش “پایان اپپارتاید جنسی است” اما باطنش “انقلاب مخملی” و رفرم نظام کنونی با حفظ نظم سرمایه داری و تعدیل اخوندی.

حالا این چه ربطی دارد به گفتمان منصور حکمت؟ 

فقط امثال اقا یاشار سهندی هستند که همه این موجودات را به “کمونیزم کارگری همگانی” می پیوندند که دل خودشان خنک شود!

همانطور که گفتم سایکوزها  بنوعی واکنشهای دفاعی ادمهای بن بست رسیده درون فرقه ها هستند.اینقدر اینها این را تکرار می کنند که همه مخالفین رژیم می شوند “از خودمون” و هر کس مخالف بشودحسود است! خالیش نیست!یادش رفته !

 خلاصه کنم:

با اینکه پاسخگوئی به فرقه تقوائی  نیاز اولیه نیست اما سکوت در مقابل این متوهمها و فرقه ایها هم جایز نیست.اینها در این دوران که حامعه و طبقه کارگر اتفاقا به ایستادم کمونیزمی که پاسخگوی زمان ما باشد حتی از انچه منصور حکمت تلاش کرد اینقدر دور هستند که مضحکه ای از منصور حکمت و کمونیزمش را نمایندگی می کنند.

وظیفه خود می دانم هرچند گاه که شده این باقیمانده های فرقه تقوائی را پاسخ بگویم برای اگاهی جامعه و فعالین چپی که دنبال سوسیالیزم و راه حل الترناتیو هستند و هود را گکول نمی مالند! و دیگران را احمق فرض نمی کنند!

متاسفانه گفتمان کمونیستی در ایران همگانی نیست بلکه راست سیاسی با ابزارهای تبلیغاتی حتی طبقه کارگر را به سنگر مبارزات صنفی عقب رانده .کمونیزم منصور حکمت زمانی از ایستادن طبقه کارگر در مقام رهبری سیاسی جامعه و کسب قدرت سیاسی صخبت می کرد اما باقیماندهایش در فرقه تقوائی دارند سازمان ملل و خانم محمدی را خودی اعلام می کنند! دیگر کسی مانده؟ فردا نتنیاهو شاید!(تخندید جدی می گویم!)

منابع دیگر:

هراس از موفقیت(یاشار سهندی)

www.azadi.b-com/?p=41284

(سعید صالحی نیا)! آیا کمیته صلح نوبل”به رغم نیتش انقلابی شده” و نرگس محمدی را جایزه داده؟

www.azadi-b.com/?p=40058

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate