نکاتی در مورد موشکپرانی رژیم اسلامی به ۳ کشور عراق، سوریه و پاکستان

مقدمه:

سپاه پاسداران رژیم اسلامی ایران چند روز پیش اعلام کرد که به مراکزی در اقلیم کردستان و شمال غرب سوریه با چند موشک حمله کرده و تقریبا یک روز بعد خبر حمله موشکی به درون مرز پاکستان را اعلام کردند. این اولین بار بود که بعد ماجرای ۷ اکتبر ماجرای موشکپرانی داشتند.هر چند که مدتی قبل هم داستان پهباد پرانی بود به کشتی نزدیک بنادر هندوستان.

در حاشیه این خبرها  صدای امپریالیزم امریکا و صهیونیستها بنام انترناشنال  داد و بیداد کرد که اینها چند کودک را کشتند و بدنبالش هم چپ پرواسرائیل  که نمونه اش در زیر این مقاله هست و دقیقا همین موضع را گرفت که انگار ارازل سپاه پاسداران در ایران کودک کم دارند بکشند و لازم دیدند موشک بزنند به عراق و سوریه و پاکستان ! اینها سطح گرایشات راست و از سوی دیگر گرایشات حامی رژیم اسلامی منجمله چپهای محور مقاومتی مثل علیزاده از لندن که این روزها مرتب کارشناسان جانی رژیم را دعوت می کند که “نظر بدهند” ادمخواران حزب اللهی که کمبود پاسخ این چپ را به خانم نصرابادی و عقای علیزاده تفهیم کنند!

من اما از زاویه چپ و کمونیزمی که هردوی این گرایشات را افشا کرده و ماهیت اینها را روشن نموده فکر می کنم که به این واقعه موشک پرانی بپردازم و تاکییدم اینست که اگر کانتکس جنگ منطقه ای و جهانی زدوپولیتیک را لحاظ نکنیم دچار همین گیجی ها و مصیبتهای فکری خواهیم شد.

تاکییدم اینست که ریشه حمله موشکی پاسداران را به این اهداف “بی پاسخی به مردم در ایران دانستن” و فرمولبندی کبیشه ای قدیم را تکرار کردن و فرمول “خودشون هستن” را تکرار کردن علامت گیجی و گم شدگی سیاسی است. در عین اینکه درست است که رژیم اسلامی کاملا از جامعه و زحمتکشان جدا شده و در کره دیگری مشغول بقاست اما فرمولبندی قبل ماجرای ۷ اکتبر کافی نیست برای تحلیل  شرایط موجود.

(۱)ماجرای موشکپرانی در چه کانتکسی؟

از موضع ارائه واقعیت و نه حمایت از واقعه ، ماجرای موشک پرانی رژیم اسلامی کاملا در پاسخ به عملیات مستقیم و غیر مستقیم رژیم صهیونیستی در ایران بوده 

.در عراق هدف تاجر وابسته به نظام اطلاعاتی اسرائیل و امریکا بوده و همه می دانند که اقلیم کردستان یکی از ۳ مرکز مهم اطلاعاتی اسرائیل اطراف ایرانست و سابقه اش حتی در زمان پهلوی هم می رسد.

در شمال غرب سوریه هدف موشکها مرکز اموزش نظامی جریانات داعشی  بوده که زیر چتر حکومت ترکیه مشغول به سازماندهی در کل منطقه خاورمیانه هستند منجمله گروه داعش خراسان

در پاکستان هم مرکز نظامی جیش العدل و جریانات واهای که از مرزهای حنوب شرق ایران ورود می کنند و با ترور به پاکستان فرار می کنند که اینهم سابقه طولانی دارد.

موارد بالا بطور واقعی اهداف حمله موشکی سپاه جنایتکار پاسداران بوده و نه کودکها! همانطور که گفتم جانیان سپاه پاسداران بخاطر کشتن کودک نیاز به موشک پرانی ندارند. همه دنیا وقتی حمله اینجوری می شود طرف مقابل همین “مردم نفله شدند” را ابزار تبلیغاتی می کند که به رغم صحت یا عدم صحت اسمش تحلیل سیاسی نیست بلکه ورود به دعوای تبلیغاتی است.

اینها واقعیتهائی است که تازه باید پایه تحلیل سیاسی شود .

(۲)چرا حمله موشکی و چرا اینگونه:

بنظر می رسد استفاده از موشکهای بالیستیک علاوه بر زدن صربه به حریف مقابل چندین پیام بزرگتر داشته و اون پیامها عبارتند از:

اولا: موشکهای رژیم توان رسیدن به اسرائیل و کل منطقه را دارند .بواقع این یک نمایش موشکی بوده.

دوما: رژیم نگرانی از عکس العمل حکومتهای عراق و سوریه و پاکستان ندارد حتی وقتی حکومت پاکستان هم حمله ای مشابه احتمالا با هماهنگی با خود رژیم ایران انجام داده!

سوما: رژیم اسلامی به همان ادعای خود که به داعش و به اسرائیل و امریکا پاسخ خواهد داد پایبند بوده و قرار نیست به “صبر همیشگی ادامه دهد”

از دید من این حمله ها ماهیت بازدارنده داشته و رژیم دنبال توسعه جنگ نیست گرچه حرکت در این سطح احتمال متزلزل کردن موازنه  را بسیار بیشتر می کند چنانکه  در زیر می اید:

(۳)حمله موشکی ترکیه و اردن به درون سوریه متعاقب حملات موشکی رژیم اسلامی !

در وسط هیاهوهای موجود خبرهائی از دو حمله موشکی از ترکیه و اردن به خاک سوریه امده که نشان می دهد که این موشک چرانی رژیم اسلامی دارد امواج بعدی را تولید می کند که قابل انتظار و نیست.

اینها نمونه هائی است که نشان می دهد در روزها و هفته اینده متاسفانه می شود به تشدید و توسعه بحران نگران بود بر خلاف تبلیغات رژیم اسلامی که این حملات را بازدارنده می داند.

(۴)تئوری “بازدارندگی موشکی” و جلو رفتن پروژه اتمی شدن راه حل رژیم اسلامی:

رژیم اسلامی که حتی به گفته خودش از حمایت مردم در ایران کاملا ناامید است مجبور است به نظامی گری به موشکها و پهبادهایش تگیه کند و مدعی شود که دارد “بازدارندگی می کند”

همانطور که مدتهاست گفته ام این رژیم یا همین الان دارای سلاح اتمی است یا زیاد طول نخواهد کشید که از ان رونمائی کند.

نحوه برخوردهای حکومت امریکا و اسرائیل نشان می دهد که اینها چیزهای بیشتری در این مورد می دانند.

آیا این متدها واقعا بازدارنده است؟ تاریخا حکومتهائی مثل کرده شمالی توانسته اند با چنین متدهائی در قرن ۲۱ زنده بمانند اما تاریخ حکومت شوروی را دیده که با دهها و صدها بار قدرت بیشتر از درون فروریخت.

لذا اجازه بدهید این نظریه “بازدارندگی که چپهای محور مقاومتی مرتب بالا می اوردند و قورت می دهند را به صورتشان پرتاب کنیم!

رژیم اسلامی حتی اگر در مقابل فشار نظامی اسرائیل و غرب مقاومت بکند  حتی  میلیمتری نخواهد توانست در مقابل اراده مردم ازادیخواه در ایران بایستد.

درگیر شدن در جنگهای منطقه ای توسط رژیم اسلامی یک تجارت و ابزار تبلیغاتی برای رژیم است برای سرکوب ازادیخواهان انقلابی در ایران.

(۵)آیا حملات موشکی رژیم اسلامی یک برگ برنده است؟

اگر صحنه دعوا را دعوای بین قطبهای ارتجاعی منطقه ای بدانیم ، حمله موشکی نمایشی است که طبیعتا باید دید مخاطبین این نمایش چقدر انرا جدی می گیرند اما بطور واقعی این حمله تنش زاست و امنیت منطقه را بیشتر متزلزل می کند و حمله موشکی را هم “امری طبیعی” می کند.

بعنوان نمونه، استفاده از بمبهای خوشه ای در جنگ اوکرائین یا استفاده از گاز شیمیائی در جنگ جهانی اول.

هربار سلاحی ارائه شده ابزار ساخته که کاربرد این سلاح توسعه یابد و امری طبیعی و عادی جلوه کند.

موشک پرانی سپاه پاسداران به کشورهای مجاور  حتما زمینه سازی اقدامتی مشابه در منطقه خواهد بود و بازنده این داستان هم اول خود مردم این منطقه خواهند بود.

الان حکومتیان اسلامی زور می زنند جامعه را قانع کنند که این حمله “بازدارنده” صلح می آورد”! همانطور که همه نظامیان دنیا ادعا کردند که جنگ خودش صلح آورده!

جنگها اما همواره تجارت خونین برای کسب سود برای طبقه حاکم بوده اند.

یکی از مواردی که باید نیروهای ازادیخواه و برابری طلب در همه دنیا رویش تاکیید کنند اینست که نظریه “جنگ بازدارنده و موشک پرانی بازدارنده همواره ابزار جنایتکاران و دیکتاتورها بوده و هرگز با این ابزارها رژیم اسلامی یا حکومت صهیونیستی نمی توانند صدای ازادیخواهی و انسانیت را خفه کنند.

(۶)داستان بامزه “دوستان ایرانی و پاکستانی”!

از بامزه ترین بخشهای داستان موشک پرانی دل  دادن و قلوه گرفتن حکومتهای ایران و پاکستان بود و تبادل دوستانه موشکی!

در عمل هردوی این حکومتها مخالفین خود را با موشک زدند و مقادیری جیغ بنفش توسط حکومت پاکستان و دیگر هیچ!

اعلامیه های هردو طرف که منتشر شد بیشتر معلوم شد که این یک تجارت کثیف دیگر بود و بین حکومت پاکستان و رژیم اسلامی روابط استراتژیک هست و  ادامه خواهد یافت.

من فکر می کنم که هیچکدام از حکومتهای عراق و پاکستان و حتما سوریه مشلی در مورد این حملات نداشتند و رژیم اسلامی با دقت در حاشیه نرم این حملات نمایشی را انجام داده .

پیام نهائی برای مردم در ایران و منطقه چیست؟

تنها جتبش مستقل طبقه کارگر برای پایان این صحنه ها راه حل است.همدلی و حمایت از غزه شرط ازادیخواهی است و انترناسیونالیزم پرولتری پرجم ادمهای عاقل و انساندوست.

دعوا سر “شورا یا سندیکا” و دعوا سر چندرغاز پول عقب افتاده خیلی از فاز کنونی عقب است .

پاسخ موشک پرانی های رژیم اسلامی اعتراض وسیع و اعتصاب سراسری است و اماده شدن برای قیام مسلجانه توده ای.

حکومت صهیونیستی و اپارتاید تا ادامه یابد صلح در منطقه  امکان ندارد و اسلام سیاسی نتیجه  حضور رژیم صهیونیستی است.لذا “دموکراتیک” نامیدن رژیم صهیونیستی جاخالی دادن احمقانه است و چپ و راست پرواسرائیلی را باید افشا کرد.

اویزان شدن رژیم اسلامی به نظامی گرائی و تئوری “برخورد بازدارنده” دروغیست که فقط برای دنبالچه های جانور رژیم معنی دارد.

زندگی و صلح و اینده حق هر انسانست در سراسر جهان و لذا همبستی بین المللی طبقه کارگر  می تواند به این دعوای جهانی قدرت سر منافع زحمتکشان پایان دهد.

اینها نتایجی است که من از این ماجرا گرفتم!

منبع:

(*)مردم بیدفاع اربیل دوباره آماج حملات موشکی رژیم ایران قرار گرفتند(ناصر بابامیری)

www.azadi-b.com/?p=40949

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate