مواضع عجیب و غریب “چپ” حامی دموکراسی اسرائیل و هیبرید!

مواضع عجیب و غریب “چپ” حامی دموکراسی اسرائیل و هیبرید!

نگاهی به نظرات محمود قزوینی بعنوان نمونه دیگر

مقدمه:

محمود قزوینی از قغالین چپ حامی منصور حکمت بوده و باور بفرمائید الان نمی دانم در احزاب خواهر کمونیست کارگری فعال هست یا مثل بسیاری تبدیل شده به فعال مستقل.

از انجا که ایشان نظراتی دارد  که گاها در جاهای دیگر توسط ذیگرانی تکرار می شود و انها را مموعا تحت عنوان چپ پرواسرائیل طبقه بندی کردم لازم دیدم  مقاله اخیر ایشان را (۱) نقدی بکنم و نکاتی را جهت  اگاهی مخاطبینم ارائه دهم.

ماجرای حمله ۷ اکتبر به اسرائیل که اغاز شد طبیعی بود که گرایشات راست و چپ ایرانی هم در این موضوع مهم در مقابل هم بایستند. طبیعی بود راستها منجمله شازده و حامیانش کنار حکومت اپارتاید قرار گیرند.اما درون مدعیان چپ ما بخشهائی داشتیم که یک حورهائی یا کنار “دموکراسی اسرائیل” ایستاده اند و یا یکجوری کنار “جبهه مقاومت” که منهم نقدهائی به همه اینها ارائه دادم.

نکته مهم اینست که با توجه به دیکتاتوری اسلام سیاسی در ایران شاهد هستیم که جنبش ازادیخواه درون ایران  به وضوح راست می زند و سکوت می کند که این سکوت به هیچ وجه قابل دفاع نیست . از این بگذریم که به قول محسن ابراهیمی از حامیان حمید تقوائی “دانش اموزان ایران فریاد می زنند مرگ بر فلسطین” ! این را نباید “گزارش کرد” بلکه باید نقد کرد.

چپ پرواسرائیل بر مینای نظریه “اسرائیل دموکراسی خاورمیانه است” همواره کوشیده در اسرائیل جناح های خوب پیدا کند و دنبال راه حل :دو کشور” باشد که راه حلی موازی سازمان ملل و حتی بخشهای اصلی حکومت امریکاست.مشکل اینست که این راه حل همواره توسط انواح جناح های حکومت اسرائیل رد شده و اساسا تا حکومت صهیونیستی و اپارتاید اسرائیل هست اینها با ایجاد کشور فلسطین مبارزه می کنند.

از اینها بگذرم  سوال کرده ام که اساسا چرا باید چپ دنبال ایجاد دو کشور باشد؟ چرا نباید دنبال ساختن یک کشور با حق زندگی برابر و ازاد برای همه ساکنین منطقه فلسطین باشد؟این چه مرضی است که چپ باید برنامه حکومتهای غربی را تکرار کند؟

در این مقاله چند فراز مقاله اخیر محمود قزوینی را نقد می کنم:

(۱)”جنگ نیست نسل کشی است”!

بامزه اینست که درست در زمانی که طبق اخبار نزدیک به ۳هزار سرباز اسرائیل در غزه کشته شدند و ۲۰۰ زرهی منجمله تانکهای اسرائیل نابود شدند و ارتش اسرائیل در مقابل مقاومت سختی در شمال غزه درجا می زند ، محمود قزوینی اصرار دارد که این جنگ نیست و “نسل کشی است”!

ما و دنیا می داند که حکومت اسرائیل همواره نسل کشی کرده و هدفش اساسا نابود کردن کل فلسطینیها یا بیرون کردن همه انها از منطقه اسرائیل است. دقیقا به این دلیل است که این حکومت را ماهیتا یک حکومت اپارتاید و تبغیض نژادی می نامیم و حتی در سطح سازمان ملل هم اسناد همینست.

ما می دانیم حکومت اسرائیل دقیقا بخاطر استیصالی که دارد مجبور است مردم غیر نظامی را بکشد همانطور که در ویتنام ارتش امریکا نسل کشی می کرد چون زورش به ویتکنگها نمی رسید. (من نمی گویم اسلامیها ویت کنگها هستند فردا  نفرمایئد!اما رفتار این حکومتها مشابه است)

با فرض همه این واقعیات سوال اینست که با چه منطقی اینهمه تلاش هست که این را جنگ ننامیم و نسل کشی بنامیم؟ کدام جنگ نسل کشی نبوده و چرا اینها را باید جدا کرد؟

من البته فکر می کنم این تاکیید دلیل سیاسی دارد!

(۲)ریشه بحران فلسطین و اسلامیها  در تروریزم حکومت اسرائیل است!

خوشحالم محمود قزوینی تایید می کند که وجود اسلامیها در فلیطین از تروریزم اسرائیل ناشی می شود اما چرا ایشان ته ریشه را تروریزم می داند؟ اینجا من دم خروس چپ پرواسرائیلی را می بینم!

چپ پرواسرائیلی که مدعی است اسرائیل یک دموکراسی است می خواهد یکجوری ماجرا را تا سطح “تروریزم” اسرائیل سمبل کند و ریشه این تروریزم را به اصل این حکومت که اپارتاید و صهیونیزم است نرساند!

خوب فرقش چیست؟ فرقش اینست که اقا محکمود حکومت اسرائیل را برسمیت بشناسد 

به دید محمود قزوینی در یک روز افتابی طبق رای سازمان ملل در سال ۶۷ این حکومت اسرائیل می شود یک کشور مامانی و دموکراسی و تروریزم را کنار می گذارد و کنار فلسطین می شوند دو کشور مامانی!

این دلیل واقعی است که ایشان تروریزم اسرائیل را نشانه می گیرد و نه اصل ماجرا را!

(۳)”اختناق نمی گذارد مردم ایران اعلام همبستگی با مردم فلسطین کنند”!

همانطور که فرقه تقوائی بنوعی سکوت ازادیخواهان درون ایران را توجیه شرعی می کند ، محمود قزوینی هم دنبال توجیخ سکوت  در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی است.

دقت بفرمائید ! می فرماید “چون اختناق هست مردم نمی توانند”!

عجب! خوب اگر اختناق هست که مردم بقیه شعارهاشان را هم بگذارند کنار ! چطور است شعار مرگ بر جمهوری اسلامی را هم ندهند و اقا محمود انرا هم توجیه کند؟

از دید من این سطح از توجیه و استدلال فقط از چپهای پرواسرائیلی از انها که اسرائیل را دموکراسی نامیدند بر می آید و لاغیر!

خلاصه کنم:

مشکل عاقلان در گذشته این نبود که چپی بیاید یکجوری یک جناح حکومت اپارتاید را نجات دهد منظورم چپ ایرانست اما این روزها با توسعه راست و ضد کمونیزم در جامعه ایران و دنیا موجودات عجیب الخلقه و هیبریدی می بینیم که نباید فقط متعجب شویم بلکه با صبر و حوصله مچ این قبیله را باز کنیم و نشان دهیم این چپ هیبریدی بطور واقعی چه می گوید و بپذیریم که جامعه عقل دارد و قضاوت خواهد کرد.

این چپ پرواسرائیلی موجود جدیدی است که در کنار چپ محور مقاومتی  سدهای جنبش رادیکال و چپ هستند و باید از جلوی ازادیخواهی و برابری طلبی به کنار روند.

منبع:

(۱)نسل کشی در غزه، عنوان جنگ اسرائیل و حماس گرفته است(محمود قزوینی)

www.azadi-b.com/?p=39444

(2)نقدهائی به “چپ” پرواسرائیل و تزهایش(سعید صالحی نیا)

www.azadi-b.com/?p=39102

(3) سکوت در مقابل جنایات حکومت اپارتاید اسرائیل و عدم دفاع از مردم فلسطین شایسته هیچ ازادیخواهی نیست!

www.azadi-b.com/?p=38691

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate