بیانیه میر حسین موسوی و “پیوستن جناح ریزشی رژیم اسلامی به راست ضد انقلاب خارج کشور”

مقدمه:

تلویزیون ضد انقلاب انترناشنال خبر انتشار بیانیه موسوی ۶۷ را که رهبر “جنبش سبز” بود با اب و تاب تکرار می کند و خوشامد می گوید.

حلقه های زنجیر راست ضد انقلاب خارج کشوری به ریزشیهای حکومت اسلامی در حال تکمیل است.

این وقایع هم نشان از تداوم قیام ۱۴۰۱ دارد و نگرانی راست ضد انقلاب که رژیم سرنگون شود و اینها سرشان بی کلاه بماند و سرمایه هاشان از دستشان گرفته شود. 

امروز هم اعلام شد که چهره های “جنبش سبز” یکی یکی دارند به موسوی لبیک می گویند.

بالاحره بعد از ۵ ماه از اغاز قیام ۱۴۰۱ اینها هم به غافله “زن زندگی آزادی” پیوسته اند.

می گویند هنوز نهضت آزادی وارد بازی اینها نشده و شاید منتظر است رژیم لق تر شود و لرزانتر!

بیانیه میر حسین نشان می دهد گرایشی که تا سال ۸۸ تلاش داشت جامعه را به دوران خمینی برگرداند و درد را دوری از امام خمینی می دید حالا رسیده به مرحله “رفراندوم و تغییر قانون اساسی “.

موسوی من را یاد چوخ بختیار می اندازد که “مرغ طوفان شده بود و در سراشیب سقوط شاه تلاش داشت حکومت پاشاهی را به “چهارچوب قانون اساسی ” برگرداند.

فرصت طلبی فقط ماهیت شخصی موسوی جنایتکار نیست بلکه ایشان سمبل طبقه ای است که می بیند باد در جهت دیگری می وزد و اگر نجنبد اوضاع خیلی بی ریخت می شود! لذا موسوی هم صدای “انقلاب” شنیده و از تداوم رژیم اسلامی ناامید شده!

(۱)محتوی بیانیه موسوی و تلاشهای بی نتیجه برای دست بدست دادن آرام قدرت:

راست ضد انقلاب بیرون قدرت تمام تلاشش در این مرحله اینست که سرعت و رادیکالیزم قیام ۱۴۰۱ را بگیرد و انرا پشت “رفراندوم قانون اساسی ” زمینگیر کند. چرا؟ چونکه انها که این رفراندومها را سازماندهی بکنند متعلق به طبقات بالای جامعه در ایران و خارج ایران خواهند بود و جامعه را می گذارند یرون در دالان انتظار.

هدف اینجور رفرندوم بازیها همینست.تازه هم نیست.موسوی به جاده ای رسیده که شازده و راستهای پروغرب سالهاست درش درجا زده اند.”رفراندوم” بازی شاید بیش از دو دهه است که نوع دیگری از رفرم وضع موجود است.رفراندوم  کد معینی است برای انها که نمی خواهند انقلاب بشود و جلو برود و ریشه های نظام موجود در ایران کنده شود.

موسوی و همپالگیهایش درست مثل شازده پهلوی و شرکا می خواهند یک مجموعه ای از ریزشیهای حکومت همراه علافهای خارج کشوریشان کنار هم بیایند و مردم را دور بزنند و رژیم بطور مسالمت امیزی برود سرکارش! بیانیه موسوی و حامیانش در ایران رو به راست ضد انقلاب خارج کشوریست.

(۲)بیانیه موسوی تلاش پیوند دادن “جنبش سبزیهای رفرمیست” به راست ضد انقلاب خارج کشور

داستان رفراندوم و تغییر قانون اساسی و خوشامد شازده پهلوی به موسوی بواقع اعلام بیعت این دو چناح ضد انقلاب است که در فازهای قبلی هم با هم کار می کردند و الان روابط علنی تر است.

هیچ متوجه شده اید تمامی فعالین تلویزیون انترناشنال و صدای امریکا و بی بی سی از میان جنبش سبزیها ی فراری به خارج انتخاب شده اند؟ غیر از اینست که صدای امریکا و بی بی سی چند دهه است به باند موسوی و جنبش سبزیها سوبسید می دهند؟

بوافع بیانیه موسوی خطاب به راست ضد انقلاب خارج کشور فاز جدید سازماندهی راست است برای دزدیدن قیام ۱۴۰۱ که باید افشا شود و ازادیخواهان و برابری طلبان و طبقه کارگر ایران خوب بداند که این گرگها از چه رو در شرایط کنونی زور می زنند “متحد شوند” 

اینها متحد می شوند تا قیام را بدزدند و مال خود کنند.اینها برای فریب مردم متحد می شوند.

(۳)”نشست واشنگنتن” و بیانیه موسوی و حمایت شرکا بخشهائی از یک سناریو:

لذا  من بیانیه موسوی و نشست واشنگتن را دو بخش از یک سناریو می بینم.

ریزشیهای خمینیزم طبیعی است که به پهلوی چی ها و راستهای ضد انقلاب خارج کشوری بیپوندند و متحد شوند.غیر این هم انتظار نبود.

تنها راست ضد انقلاب خارج کشور است که می تواند به موسوی و سایر جنایتکاران امان بدهد و انها را در صورت پیروزی از زیر دست و پای مردم فراری دهد.

مگر خمینی و خمینیزم نبود که ساواک و بخشهای مهمی از طبقه سرمایه دار پهلوی را نجات داد و از زیر دست و پای مردم فراری داد؟ مگر این نبود که فردوستها سازماندهان دستگاه امنیت رژیم اسلامی بودند؟ مگر این نبود که اطلاعات ساواک ابزار مهم سرکوب کمونیستها بود و بسیاری عناصر ساواکی دقیقا در سرکوب های دوران خمینی فعال بودند و حتی همین پهلوی چی های فراری در دوران جنگ با عراق دلالهای اسلحه رفسنجانی ها بودند؟

(۴)مراحل بعدی فعالیت راست ضد انقلاب -سازماندهی دولت در تبعید ؟

همانطور که قبلا گفتم راست ضد انقلاب بیرون قدرت تنها یک هدف دارد که به کمک مدیای ماهواره ای و کمکهای حکومتهای غربی دنبال می کند.این هدف اینست که بتدریح “دولت در تبعید” بسازد .

بیانیه موسوی و حمایت حواریونش در ایران  در کنار “نشست دموکراسی” شازده و شرکا در کنار تلویزیونهای ماهواره ای در یک مجموعه باید نگاه شوند . اینها تلاشهای راست ضد انقلاب  هستند که خود را پشت ماسک “الترناتیو” وضع موجود قرار است حقنه مردم و قیامشان کنند.

از زاویه حاکمان موجود ایران این راست در فازهای بعدی بهترین و کم خطرترین محل فرود است بعد سرنگونی. 

بهترین الترناتیو برای حکومت اسلامی اینست که بخشهائی از این حکومت به حکومت بعدی بپیوندند و سران حکومت اسلامی هم هر چه ممکنست از خطر زندان و محاکمه بین المللی دور باشند.

در مقابله هردوی این جناح های ضد انقلاب(حاکم و محکوم) تنها و تنها یک راه حل وجود دارد.جنبش طبقه کارگر جنبش رادیکال برای پایان دادن به نظم سرمایه داری.

“الترناتیوهای “دروغین راستها یعنی “دموکراسی ” و تغییر قانون اساسی تنها و تنها وعده های دروغینی است در وزن همانها که خمینی در قیام ۵۷ بخورد مردم داد تا حکومتش را محکم کند.

دموکراسی در کشورهای غربی حکومت سرمایه دارانست و اکثریت مطلق مزد بگیر هیچ حق عملی برای کنترل و تعیین سرنوشت خود ندارند.نگاه کنید به جنگ اوکرائین و ببینید کدام زمان مردم امریکا و اروپا اساسا کاره ای بودند برای تصمیم گیری! 

در ایران و جوامع حاشیه ای سرمایه داری تنها و تنها سهم مردم سرکوب و دیکتاتوری بوده و خواهد بود. اینست که مخالفت با “الترناتیو” راست در سکوی چپ به معنی دخالت مستقیم و میلیونی طبقه کارگر و زحمتکشان در هزاران شورا و حق دخالت واقعی مردم در تغیین سرنوشتشان آلترناتیو طبقه کارگر است.

نبرد سرنوشت سازی در پیش است .هم در مقابل راست  خمینیستی حاکم و هم در مقابل راست ضد انقلاب مغلوب در شکل رجویستی و پروغربی (شازده و حواریون).

صحنه نبرد را باید اینطور ترسیم کرد و جلوی جامعه قرار داد و جامعه را ترغیب کرد که تلاشهای خود را برای پیروزی الترناتیو کارگری متمرکز کنند.

چیزی که هنوز در قیام ۱۴۰۱ نیاز به جا افتادن دارد.

زنده باد مبارزه برای آزادی برابری و حکومت کارگری!

منابع بیشتر:

(۱)نشست شازده اینا و پیوستن موسوی به “زن زندگی آزادی”بازی  راستها (سعید صالحی نیا)

www.azadi-b.com/?p=31104

(2)بخشهای اصلی بیانیه میر حسین موسوی :

قای موسوی می‌نویسند:

«همان حقی که شالوده‌ انقلاب مردم در سال ۱۳۵۷ و شالوده قانون اساسی فعلی قرار گرفت برای نسل‌های بعدی نیز محرز است، تا اگر تصمیم پیشینیان منجر به گره‌های کور در زندگی‌‌ جامعه شد، یا ابزار سوء استفاده‌ قدرت‌طلبان بود، بتوانند جهت عبور از بحران‌ها و گشودن مسیر به سمت آزادی، عدالت، مردم‌سالاری و توسعه دست به تجدیدنظرهای اساسی بزنند»

آقای موسوی می‌نویسند:

«اینجانب به عنوان یکی از آحاد ملت ایران با استناد به حق مستمر و غیرقابل‌سلب انسان‌ها برای تعیین سرنوشت خود پیشنهاد زیر را به پیشگاه مردم ارائه و با تمامی نیروها و شخصیت‌های آزادی‌خواه، مدافع استقلال و یکپارچگی سرزمینی، خشونت‌پرهیز و توسعه‌گرا در میان می‌گذارم»
«اول- برگزاری همه‌پرسی آزاد و سالم در مورد ضرورت تغییر یا تدوین قانون اساسی جدید.»
«دوم- در صورت پاسخ مثبت مردم، تشکیل مجلس مؤسسان مرکب از نمایندگان واقعی ملت از طریق انتخاباتی آزاد و منصفانه»

بند سوم پیشنهاد آقای موسوی اینگونه است:

«سوم – همه‌پرسی درباره متن مصوب آن مجلس به منظور استقرار نظامی مبتنی بر حاکمیت قانون و مطابق با موازین حقوق انسانی و برخاسته از اراده مردم.»

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate