خواست حمایت امپریالیستها از قیام ایران توهم پراکنی راست سیاسی 

مقدمه:

چپ ایرانی در سطح حزبی و سازمانی تاریخا از دوسوی پشت بام برخورد به امپریالیزم و سرمایه داری سقوط کرده و این یکی از معضلات چپ ایرانی است.

تاریخ چپ ایرانی از انجا اغاز شد که “امپریالیزم” را خطر اصلی جامعه می دیدید و نبرد درونی جامعه را انعکاس نبرد امپریالیزم و “ارتجاع داخلی” از یکسو و خلق می دید.از حزب کمونیست ایران دوران قاجار و اغاز پهلوی بگیرید تا حزب توده و فدائیها.

بعد رسیدیم به نسل سوم کمونیزم ایرانی که با فرمولبندی دقیقتر از گرایش منصور حکمت اغاز شد که اساسا در ادبیاتش تلاش کرد درک “ضد امپریالیستی” را انحراف بداند و با اتکا به شکست توده ایزم و مخلفاتش ثابت کند که اساسا باید این کلمه امپریالیزم را گذاشت کنار تا بشود “ضد سرمایه داری” بود. البته دستاورد اصلی منصور حکمت که برنامه حزبش باشد گذشته از تعارفات مبهم در بخش اولش یک برنامه سوسیال دموکراسی بیشتر نیست و به هیچ وجه حتی استراتژی پایان دادن سرمایه داری هم درش وجود ندارد (که من بطور مفصل در ارشیو نقد برنامه دنیای بهتر توضیح داده ام).

منصور حکمت با ادعای “هم سنخی” کمونیزم مدرنش با فرهنگ غربی یکسره زیر بنای مدرنیته و نظام امپریالیستی را فرستاد زیر قالی و اینطور وانمود کرد که کافی است جامعه انقلابیش  این “هم سنخی” فرهنگی را به دنیا نشان دهد تا “کمونیزم در ایران پیروز شود”!

لذا از این دیدگاه همانطور که گفتم کمونیزم ایرانی در ۳ نسلش نوسانی داشته از پرگوئی از امپریالیزم تا سانسور کامل کلمه امپریالیزم به بهانه مبارزه ضد سرمایه داری! کافی است ادبیات این ۳ نسل را کسی مرور کند تا حکم من ثابت شود.

از دید من متد درست برخورد به این معضل اینست که تداخل دائم مفهوم امپریالیزم و نظام سرمایه داری را خصوصا در قرن و دورانی که امپریالیزم بسیار فراتر از دوران لنین و لوگزانبورگ جهانی شده و چنگالهای اقتصادی سیاسی و نظامی و فرهنگی خود را از شرق تا غرب گسترده کرده و مکانیزمهای اقتصادیش را برای نگه داشتن نظام جهانی بیشتر از دوران لنین بکار گرفته ، هم ببینیم و هم تمامی تحلیلها و مواضع سیاسی کمونیزم نسل چهارم را بر این مبنا فرموله کنیم.

اما چرا این نکات مهم است؟ صد البته مسئله نظری نیست بلکه مسئله کاملا عملی و پراتیک و سیاستگذاری است.منجمله در شرایط حساس کنونی در ایران و جهان و زمانی که قیام مردم در ایران تمامی نظم امپریالیستی در منطقه و دنیا را به چالش کشیده است.

در این مقاله که در ادامه مقاله قبلیم (*)ارائه می شود تلاش می کنم به توهمی خطرناک در راست و برخی گرایشهای مدعی منصور حکمت به اتفاق می پراکنند بپردازم. از دید من این تلاش برای کسب حمایت امپریالیستها برای قیام مردم را باید افشا کرد و توضیح داد که راه حل عاقلانه و منطقی چیست؟

(۱)میمون بازی نظام امپریالیستی در مقابل قیام ایران و همه انقلابهای دنیا:

اگر بپذیریم که قیام مردم در ایران هدفش پایان دادن به نظم سرمایه داری باید باشد که ریشه حکومت اسلامی و پهلوی و یقیه سناریوهای راست است ، ریشه نابرابری و دیکتاتوری سرمایه داریست طبیعتا نظم امپریالیستی دنیا را در تضاد ماهوی با این قیام ارزیابی خواهیم کرد و چون حداقل اون امپریالیستها هم به اندازه ما عقل دارند همینطور فکر خواهند کرد.

اما اینکه اینها با قیام و انقلابها چه کرده اند و می کنند داستان دیگریست .سابقا بیشتر سرکوب مستقیم می کردند حکومتها را بحان مردم می انداختند اما خصوصا بعد سقوط بلوک شرق متد “منحرف کردن قیام به انقلاب مخملی” را بیشتر استفاده می کنند چرا؟ چون مدیای جهانی انها وجود دارد و این مدیا ابزار مغزشوئی است و لذا جامعه را با دستهای خودش می اندازند تو چاله “انقلاب مخملی”

محموعه سیاستهای نظام امپریالیستی در مقابل قیام دیروز و امروز ایران را باید در این چهار چوب بررسی کرد که من نامش را “میمون بازی” و فریب افکار مردم می گذارم.

دعوای امپریالیستها با حکومت اسلامی امروز بخشی از است از دعوای بزرگتر انها با طرف مقابلشان که امپریالیستهای روسی و چینی باشند.

هدف امپریالیستهای غربی پائین کشیدن فتیله حکومت اسلامی است و هنوز حتی متقاعد نشدم که اینها واقعا حتی دنبال “رژیم چنج” باشند چرا که الترناتیوشان مالی نیست!

(۲)تکدی راست سیاسی از امپریالیستها و بازی موش و گربه:

“خواست بستن سفارتهای رژیم اسلامی:

این روزها بقالی انترناشنال همراه خیل پهلوی چی ها و برخی جامانده های منصور حکمت به بازی مشمئز کننده ای پیوسته اند که عبارتست از تکدی از حکومتهای غربی برای “بستن سفارتهای رژیم در کشورهای غربی است”

ظاهرا این مورد “خظ قرمز” حکومتهای امریکا  غرب است فعلا و حتی اگر به این “خواست تن دردهند ما نمونه “نداشتن سفارت در امریکا” را داریم!

کدام آدم عاقل است که مدعی شود که حکومت های  امریکا و اسلامی طی ۴۰ سال گذشته کوچکترین مشکلی برای معامله و مراوده داشته اند؟

ادعای من اینست که بستن یا باز بودن سفارت رژیم اسلامی هیچ و دقیقا هیچ ارزش عملی ندارد و فقط یک بخش از نمایشنامه مردم فریبی بیش نیست.

“خواست تحریم رژیم اسلامی”

اطلاعات بدست آمده در مورد “دور زدن تحریمها” فقط مربوط به ظرف رژیم اسلامی نبوده و نیست.حکومتهای امپریالیستی و نوکرانشان مثل حکومت ترکیه و شیوخ خلیج فارس تا حکومت افریقای جنوبی تا..همه و همه طی سالهای گذشته بخشی از سناریوی جهانی “دور زدن تحریمها” بوده اند!

معنیش چیست؟ معنیش اینست که نمایشی بنام تحریم انجام می شود که هر دو طرف این دعوا پشت پرده ضد آن عمل می کنند.همین الانهم همانطور که همه فهمیده اند “پهبادهای ساخت حکومت اسلامی” از کمکهای تکنولوژیک غرب منحمله امریکا بهره مند بوده اند. چگونه و چرا؟

تحریمها یک بازار بسیار جذاب است برای کسب سودهای باداورده یک تجارت بسیار سود اور هم برای حکومت اسلامی هم طرف مقابل. مصرف این تحریم بازیها هم فریب افکار عمومی است!

“بازی بی مزه حقوق بشری”

گند این بازیهای حقوق بشری خیلی وقت است بلند است.اخرینش “داوطلب شدن نمایندگان اوسکول پارلمانها و “شخصیتهای حکومتهای غربی است برای محکوم شدگان به اعدامها در ایران!

حکومت اسلامی هر روز اعدام می کند و اینها که قرار بود “کفیل سیاسی  باشند” بعدش تاسفی و و دیگر هیچ! شوی مستهجن و تنفر آوری که احمق ترینها فقط باورش کردند.

چند مصاحبه بقالی انترناشنال با “کفالت کننده های اعدام شده های اخیر را دیدم . این اوسکولها حتی نمی توانند بعد اعدام شدن  مردم ایران به کسی قولی بدهند!

مواردی که اشاره کردم فقط اشاراتی است.این موش و گربه بازی سر دراز دارد و فعالین داخل کشور خصوصا باید بدانند که واقعا چه لجنی در مقابلشان در جریانست.توهم نزنند که گیر می افتند و در گودالهای ناامیدیهای خود غرق می شوند.

(۳)سفسطه “بالاخره این حمایتها به روحیه مبارزان کمک می کند”!

برخی که این خیمه شب بازیها را دیده اند می گویند “بالاخره برای بالا بردن روحیه مبارزان ایران مهم است که حکومتهای غرب کنار مردم ایران باشند”

از دید من اینهم سفسطه مهملی بیش نیست! چرا باید با دروغ و توهم ادمها “روحیه” بگیرند؟ مگر انقلاب اکتبر نیاز داشت حکومتهای عربی “حمایتش” کنند؟ انقلاب کوبا؟ مورد ویتنام؟ کدام انقلابی توی دنیا به تکدی حکومتهای غرب رفته؟

من مدعی هستم که اتفاقا این تکدیها روحیه کش است و توسعه ناامیدی است.

این توهم که حکومتهای امپریالیستی واقعا حمایت می کنند از قیام مردم! انتظار حمایت دزد و جانی که اینبار کنار مردمی قرار گیرد که هدف چپاولهای انهاست!

حکومتهای غربی و نظام امپریالیستی همانطور که گفتم محالست کنار قیام باشند.اینها یا مستقیم قیام را می زنند یا به دزدی دستاوردها ایستاده اند.

این سفسطه ها را باید برای مردم در ایران افشا کرد.پشت این مهملات سیاست راست خوابیده که می خواهد حکومتهای امپریالیستی را دخیل کند در سرنوشت مردم .حکومتهائی که هنوز که هنوز است دوپهلو و چند پهلو با قیام مردم در ایران بازی می کنند که سرشتشان است.

(۴)انتظار واقعی قیام مردم در ایران و دنیا و مطالبه انها در مقابل امپریالیستها چه باید باشد؟

از دید من و مشخصا از زاویه چپ و کمونیزم تنها و تنها مطالبه و انتظار “عدم دخالت در امور ایران” می تواند خواستی واقعی اصولی و عملی باشد.

استراتژی اتکا به خود در دوران جنگ سرد عمل کرد و بسیاری انقلابها را به پیش برد حالا هم همینست.

آتکا به خود به اکثریت زحمتکش در ایران و دنیا.اتحاد و همکاری طبقاتی بین المللی.به خود و دیگران دروغ نگفتن و در توهمای دست ساخت مدیای امپریالیستی نیفتادن واقع گرائی و منطق گرائی را پیش گرفتن.

این مسیری است که چپ و کمونیزم نسل چهارم باید پیش روی قیام در ایران و دنیا بگذارد.قیام ایران برای پیروز شدن باید از نظم سرمایه داری بیرون برود و به خود و اکثریت مطلق مردم دنیا تکیه کند.حکومتهای امپریالیستی چه نوع غربی و چه نوع روسی و چینی اهل این وادی نیستند ضد این وادیند.

نباید گذاشت راست سیاسی این میمون بازی مصجک و چندش آور را تبدیل به پرچم قیام کند.همانطور که شعار آبکی “زن زندگی آزادی” را نباید به گردن این قیام گذاشت و رادیکالیزم چپ و کمونیستی را بعنوان تنها راه پیروزی جلوی جامعه قرار داد.

قیام ایران همانطور که گفتم سر دوراهی سرنوشت سازیست.دو الترناتیو  در مقابل همند.یا راست و تداوم سرمایه داری یا چپ و سوسیالیزم و حکومت کارگری.تا تکلیف این نبرد معلوم نشود و طبقه کارگر به رهبری این قیام نرسد راهی بحز شکست  در مقابل مبارزان ازادی نخواهد بود.شکستی که حتی با ماسک پیروزی بر اخوند به مردم خواهند فروخت!

زنده باد ازادی-برابری -حکومت کارگری!

منبع دیگر:

(*)نگاه حکومتهای غرب و روسیه و چین به قیام امروز ایران چیست؟

www.azadi-b.com/?p=29981

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate