مقدمه:
انتشار تصاویر شکنجه شدگان دستگیر شده حمله تروریستی در موسکو در سراسر دنیا در مدیای غربی بعنوان نقض حقوق بشر محکوم شده و منجمله مدیای فارسی زبان امپریالیستها منجمله بی بی سی و انترناشنال و صدای امریکا یک صدا به حمله تبلیفاتی بر علیه پوتین پرداختند.
طبق گزارشها این ۴ دستگیر شده که معلوم نیست تنها موارد دستگیر شده باشند مورد ضرب و شتم شدید و قطع گوش و بیرون اوردن چشم قرار گرفته اند در زمانی که قصد داشتند به مرزهای اوگرائین نزدیک شوند.
مدیای روسی بدون خجالت تصاویر خورد شده این ۴ نفر را که اهل تاجیکستان هستند نشان دادند در حالیکه یکی از اینها در برانکارد و در حال نیمه بیهوش در دادگاه حاضر شده بود و ۳ نفر دیگر را در حالت تحقیر وارد دادگاه کردند.
از این بیشتر ، حامیان پوتین در روسیه در مقابل دوربین شبکه بی بی سی فارسی زبان ضمن تایید این شکنجه ها جلوتر هم رفتند و گفتند که این کم است و نه تنها اینها باید اعدام شوند بلکه خانواده هایشان هم باید اعدام شوند.
این در حالیست که در روسیه بیش از ۲۵ سالست مجازات اعدام تعلیق شده.
اینکه حکومتها در مقابل مخالفین خود شکنجه انجام می دهند و تاریخ پر است از این جنایتها چیز جدیدی نیست اما چیز جدید اینست که در قرن ۲۱ با کمال بی شرمی این اعمال را جلوی دوربین نشان دنیا می دهند .
عکس العملهای مبلغان روسی و مقامات روس بخشی است از تبلیغاتی که باعث شده که بربریت ، ناسیونالیزم و نژاد پرستی به ایدئولوژی رسمی در میان بخش مهمی از جوامع توسعه یابد.
در ایران نیز ما شاهدیم که از سوئی حامیان رژیم جنایت بر علیه مخالفان را توجیه شرعی می کنند و از سوئی اپوزسیون راست و چپهای پرواسرائیلی با بی شرمی در مقابل جنایات صهیونیستها در غزه سکوت می کنند.
همه موارد بالا نشانه تاثیر گذاری مدیای حاکم در دنیاست که به یوتیوب و مدیای الترناتیو توسعه یافته و دیگر تلویزیونها و ماهواره های حاکم نیستند که ابزار این پروپاگانادا شده اند.
(۱)شکنجه به هر شکل در مقابل هر فردی محکومست
علم شکنجه در دوران ما بسیار پیشرفته شده و شکنجه روانی بعنوان موثرترین شکنجه در مدارس پلیسی و اطلاعاتی حکومتها تدریس می شود.اما انواع فیزیکی شکنجه همچنان ادامه دارد. انواع روانی شکنجه منجمله همین توسعه اثار شکنجه در مدیاست .همان کانالهائی که جوانان و مردم تلاش دارند به واقعیت دست یابند را محل توسعه صجنه های شکنجه و ادعامها می کنند تا زهر چشم بگیرند و روان مردم مبارز را تخریب کنند.
مبارزه جهانی برای ازادی و برابری و زندگی انسانی باید با قدرت در مقابل همه انوع شکنجه بایستد .شکنجه در مورد هیچ انسان و حیوانی نباید اعمال شود.
(۲)چه ابزارهائی برای مبارزه با حکومتها و عاملان شکنجه وجود دارد؟
در حال حاضر بخشی از ابزارها بر علیه شکنجه نهادهای بین المللی است که خود حکومتها انها را سازمان دادند منجمله نهادهای حقوق بشری سازمان ملل و نهادهای “غیر دولتی” مثل عفو بین الملل .
این نهادها با وجود نفوذ خود در موارد زیادی ابزر حکومتها شده اند و دست ابزار سیاستها. موارد زیادی این را نشان می دهد منجمله در مورد جنایات در غزه.
از دید من بعنوان چپ کموننیست ؛ مهمترین ابزار مبارزه با شکنجه و دفاع از حقوق انسانی جنبش جهانی طبقه کارگر است . این جنبش در حال حاضر تمرکز و سازماندهی لازمه را ندارد و دلیلش چندین دهه ضربه از درون و بیرون توسط حکومتها و توسط گرایشات راست طبقه کارگر است. دلیلش اینست که نظم سرمایه داری تمام فشارش را روی خنثی سازی این طبقه و نهادهای سیاسی ان متمرکز کرده خصوصا در بعد از سقوط بلوک شرق.
روسیه صحنه دیگر تهاجم نظم سرمایه داری است و ناسیونالیزم و فاشیزم همانطور که در امریکا و غرب در حال حمله است دارد طبقه کارگر سازمانیافته را پس می زند .
(۳)اهمیت مخالف و افشای جنایتکارانی که از شکنجه استفاده می کنند:
مبارزه با جنایات نظام سرمایه داری و عواملش و حکومتهایش وظیفه همه انسانهای ازادیخواه است خصوصا وظیفه کمونیستها و چپها.
اهمیت این وظیفه را باید تکرار کرد و تبلیغ کرد.
هیج منطق هیچ سفسطه نمی تواند استفاده از شکنجه را توجیه کند. نباید گذاشت صحنه های شکنجه و تحقیر انسانها عادی شود.
عادی کردن این صحنه ها امکان دارد وقتی به اندازه کافی تکرار می شود.مطالعات روانشناسی اجتماعی نشان داده که وقتی صحنه هائی تکرار شوند و توسعه یابند بطور ناخوداگاه عادی می شوند و دیگر حساسیت بر نمی انگیزند.
یکی از متدهای عادی سازی جنایت و کشتار و شکنجه ساختن فیلمهای هالیوودی است. براحتی می توان این متدها را دید که در مورد عادی سازی بسیاری رفتارهای مورد هدف حاکمان دنیا انجام می شود.
مثال دیگر زندگی بر اساس سکس و کشتار است که بجز تحقیر انسانها نیست و طی چندین دهه فیلمهای هالیوودی موفق شده اند که ناخوداگاه انسانها را به این پدیده ها عادی کنند و انسان را حول این ها بازسازی کنند.
(۴)بازتعریف انسان و نیازهایش بخش مهمی از تبلیغات نظام سرمایه داری:
با اختراع تلویزیون و نظام ماهواره ای و اینترنت حاکمان و مدیران نظم سرمایه داری به تلاش خود از بازتعریف انسان سرعت بخشیده اند.
بله! این تلاشی سازمانیافته است برای بازسازی تعریف انسان از نیازهایش و از فرهنگش .
چرا این تلاشها سازمان یافته؟ چون روی این بازتعریف انسان حکومت می سازند کارخانه و کالا می سازند و گردش سرمایه معنی میابد.
“جامعه مدنی” را روی همین بازتعریغها بازتولید می کنند و تعریف می کنند.
فرهنگ ناسیونالیستی اگر لازم باشد یا فرهنگ “دهکده جهانی” اگر لازم باشد.
هردو قطب این مدلها را همین مدیای جهانی می سازد و به فراخور نیاز انها را در بوق می دهمند و مردم دنیا را جهت می دهند.
عادی سازی شکنجه و حنایت و خشونت و سکس مداری در زندگی عادی سازی تحقیر انسانها بر اساس نژاد و مذهب و اعتقاد و محل تولد و زندگی و طبقه همه و همه بخشی از این نظام بازتعریف است که منجمله در سینمای هالیوددی و شعب جدیدش که بنگاههای تولید فیلم اینترنتی است بدقت دنبال می شوند.
خلاصه:
در این مقاله روی نکاتی اشاره داشتم که کمتر در نوشته های افراد و سازمانهای چپ مورد بررسی قرار می گیرد و این دقیقا وظیفه روشنفکری چپ و کمونیستی است که فرای اعلامیه های معمول سازمانها و احزاب چپ و بسیار جلوتر ببیند و نشان جامعه دهد.
شکنجه دستگیر شدگان ترور در موسکو یکی از صحنه های بسیار زشتی است که باید توسط چپها و کمونیستها افشا شود همانطور که شکنجه ژولیان اسانژ و هزاراه هزار زندانی در شگکنجه گاههای مخفی غرب و امریکا باید افشا شود همانطور که جنایت و شکنجه در نظام اریامهری و رژیم اسلامی و زندانهای فرقه رجوی! همانطور که شکنجه و اعدام توسط لنین و استالین و حاکمانی که بنام طبقه کارگر این جنایات را مرتکب شدند.
هیج حکومت هیچ نظام و هیچ گروه و سازمانی نباید از زیر تیغ نقد و افشاگری فراری داده شود.انسانیت یعنی همین! روشنفکری کمونیستی یعنی این!
منبع دیگر:
آیا ترور داعش در موسکو آغاز مرحله جدید از جنگ در مرجله گذار قدرت است؟
