شکست محورهای دفاعی حکومت زلنسکی و دستپاچگی ناتو 

اخبار مستند از جنگ در اوکرائین نشان می دهد که بعد از شکست “ضد حمله ارتش زلنسکی در تابستان و ورود نزدیک به نیم میلیون نیروی تازه نفس قراردادی به ارتش پوتین ، روند تهاجم سراسری ارتش روسیه به به سمت غرب آغاز شده و جبهه های تاکنونی ارتش اوکرائین از شمال تا جنوب در حال فروریزی است.

درگیری درون قدرت در اوکرائین مدتهاست آغاز شده و الان در حدی است که اخبار حاکی از برکنار کردن رهبران نظامی اوکرائین توسط زلنسکی است.

نیروهای نظامی اوکرائین و بخشی از سیاستمداران اوکرائین با مشام تیزشان متوجه شدند که کشورشان در حال فروپاشی است و در حال سازماندهی بر علیه زلنسکی هستند تا او را به زمین بکشند.

زلنسکی در تابستان با تصویب قانون سانسور و بستن احزاب و متوقف کردن تمام انتخابات در اوکرائین عملا نشان داد که اوکرائین “قطب دموکراسی” در مقابل پوتین نیست و یک دیکتاتوری دیگر است که دستمایه ناتو و امریکا برای زدن روسیه بوده و الان دیگر توان ادامه جنگ ندارد.

رهبران اوکرائین مرتب تکرار می کنند که وظیغ شان ارائه نیروهای انسانی(یعنی گوشت دم توپ) بوده تا غرب با ارسال سلاح و پول بتواند با روسیه بجنگد و این روزها هم قسم می خورند اگر اوکرائین شکست بخورد پوتین به اروپا حمله خواهد کرد.

موارد بالا را در اخبار جدیدی ضرب کنید که حاکی است که هجم بزرگی از نیروهای تازه نفس روسیه در شمال اوکرائین متمرکز شدند و نیروهای اطلاعاتی انگلیس مدتی است اعلام کردند که روسیه علاوه بر منطقه شرفی اوکرائین در حال اماده شدن برای باز کردن جبهه شمال اوکرائین هم هست.

اماده باش ناتو و تمرکز ۹۰ هزار سرباز در مرزهای غربی اوکرائین و نگرانی ناتو:

اخبار طی هفته اخیر اینست که نزدیک به ۹۰ هزار سرباز نیروهای ناتو در مرزهای غربی اوکرائین متمرکز شده اند زیرا رهبران ناتو و امریکا نگرانند که پوتین به سمت پایتخت اوکرائین حرکت کند و حتی از مرزهای غربی اوکرائین هم عبور کند.

طی دوسال جنگ ناتو و حکومتهای امریکا و غربی هرچه در توان داشتند از پول و اسلحه و مهملات به اوکرائین فرستادند و این روزها کاملا مشخص شده که تلاششان برای زدن روسیه بجائی نرسیده و افق شکست کامل در جنگ اوکرائین نزدیکتر می شود.

زلنسکی با اخرین فراخوانش به دستگیری جوانان فراری و اوردنشان به جبهه نشان داده که اوکرائین از سازماندهی ارتش هم ناتوان شده و تعداد فراریها از ارتش اوکرائین مرتب بالا می رود.

زلنسکی که زمانی با تکیه به ناسیونالیزم اوکرائینی و نئونازیزم مردم را فریب داده بود با برگشن بیش از ۱۰۰ هزار حنازه و صدها هزار مجروح و معلول جنگی چیزی برای فریب مردم در دست ندارد و سربازان اوکرائین از جنگ خبر می دهند که جبهه های جنگ درهای جهنم است.

آیا ورود نیروهای ناتو چیزی را عوض خواهد کرد؟

از دید من خود امریکا و انگلیس می دانند که به دلایل مختلف توان آغاز جنگ مستقیم با روسیه را ندارند.نه وضعیت اقتصادی و سیاسی اینها اجازه می دهد و نه توان نظامی و تسلیحاتی آنرا دارند.

جنگ اوکرائین را باید اولین و مهمترین دلیل دانست که فروپاشی امریکا و غرب و قدرقدرتی جهانی انها دوره اش تمام شده و جنگ در خاورمیانه و شرق اسیا هم افقی جدید را نخواهد گشود.

استراتژی توسعه جنگها و ساختن زمین سوخته توسز امپریالیزم امریکا و متحدینش در مقابل روند سقوط:

با مشاهده رفتارها و تصمیمگیریهای رهبری امپریالیزم امریکا و متحد اصلیش یعنی انگلیس در منطقه خاورمیانه متوجه می شویم که اینها دارند به سمت جلو فرار می کنند و با اینکه در منطقه خاورمیانه هم اچمز شده اند و نوکر تاریخیشان یعنی صهیونیستها در بحران خودساخته در حال غرق شدنست، اینها در حال و.رود نظامی بیشتر در منطقه خاورمیانه هستند و با رفتارهای خودزنی حکومت اسرائیل همکاری می کنند.

بحران تنگه باب المندب در حال ازمان است و رفت و امدهای تجاری جهانی را تحت تاثیر گذاشته که بازنده اصلی ان اروپا و اسرائیل است.چین و روسیه با زرنگی به ورود نظامی امریکا و انگلیس خوش امد گفته اند و در پشت پرده انرا پله های شکست امپریالیزم غرب می بینند.

همیشه تاریخ امپراتورها در اخرین فازهای قدرت خود بیشتر و بیشتر دچار اشتباهات می شوند و تاریح در مورد امپریالیزم امریکا و غربیها تکرار می شود.

جابجائی قدرت در منطقه خاورمیانه بخشی از روند تغییر دئوپولیتیک جهانی:

چند روز پیبش در گاردین مقاله ای منتشر شد که نشان می داد که حکومت اسلامی ایران در حال جایگزینی حوزه خود در منطقه خاورمیانه با نیروهای شکست خورده امریکاست.بواقع بسیاری کارشناسان غربی هم به این نتیجه رسیده اند که صحنه های دئوپولیتیک خاورمیانه به نفع عروج قدرت جهانی روسیه و چین در حال چرخش است و رژیم اسلامی ایران را بعنوان صلع سوم این مثلث حداقل در منطقه خاورمیانه می دانند.

وضعیت خاورمیانه درست مثل زمانی است که حکومت انگلیس در حال فرار از خاورمیانه بود و به همین دلیل هم جریانهای مصحکی بنام “ملی شدن نفت” از جمله با پرچم مصدق را امریکا راه انداخت تا جابجائی مالکیت نقت به امریکائیها تسهیل شود.

از دید من توسعه جنگها در روزهای کنونی که ممکنست انفجارهای بیشتر به همراه داشته باشد حتی تحریک رژیم اسلامی به ورود کامل در جنگ با اسرائیل و امریکا بخشی است از استراتژی ساختن زمین سوخته از سمت امریکا و حامیانش در منطقه خاورمیانه.

رژیم اسلامی از توسعه این جنگها سودی نمی برد و بخوبی می داند که با عدم حمایت مردم در ایران  امکان افزایش شورشها در ایران بیشتر خواهد شد اگر چنین جنگهائی اغاز شود .

لذا حکومت اسرائیل و اربابش در امریکا و انگلیس با لحاظ چنین واقعیتی و دانستن نقطه ضعف اساسی رژیم اسلامی تلاش دارند این رژیم وارد به جنگ تمام عیار شود.

همه واقعیتهای بالا را باید در تحلیلها و سیاستگذاریهای جنبش طبقه کارگر ایران و منطقه مورد بررسی قرار گیرد و لحاظ شود.

همانطور که در مقالات قبلیم گفتم تکرار کبیشه های دوران قبل ۷ اکتبر  نشان از تنیلی فکری دارد. بطور واقعی ورود به اسرائیل توسط نیروهای فلسطینی نقطه چرخش ماهوی در نبرد قدرت در خاورمیانه بود.جنگ موجود در خاورمیانه حنگی منطقه ای نیست و همانطور که رهبران اسرائیل هم گفته اند جنگی حیاتی برای ادامه صهیونیزم در منطقه است.

زنده با جنبش طبقه کارگر در  جهان، منطقه خاورمیانه و ایران برای پایان دادن جنگهای ارتجاعی بر سر منافع جهان ما!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate