مقدمه:
در ادامه تشدید بحران بین جناحهای ارتجاعی منطقه ای که مظلوم اصلیش مردم بی دفاع هستند ، و تشدید حملات تروریستی حکومت اسرائیل به نفرات حکومت اسلامی در ایران و جماس و حملات امریکا به پایگاههای حامیان رژیم اسلامی در عراق و سوریه شاهد هستیم که حملاتی مثل حمله در بلوچستان و اخیرا بمب گذاری در کرمان (در حاشیه سالگرد ترور قاسم سلیمانی) انجام شده که به کشته شدن مردم غیر نظامی انجامیده.
اما ماجرا بامزه می شود که راستها و حکومت امریکا و انتر ناسیونال مرتب کنار اسرائیل جز می زنند که “اسرائیل نبود” و حامیان چپ جبهه مقاومت مثل علیزاده (در لندن) جیع می زنند که اسرائیل بود.
در حاکمیت و حاشیه حاکمیت ایران (مثل اصلاح طلبان حکومتی) هم دو دستگی هست و علما برخی می فرمایند “اسرائیل بود ” و برخی می گویند “اسرائیل نبود و داعش بود”
تا اینجا را داشته باشید تا برسیم به چپ پرواسرائیل (اونها که اسرائیل را دموکراسی می دانند و عموما از حکمتیون هستند) که اینها هم مثل انترناسیونال و بایدن می فرمایند “اسرائیل نبود و همه تفنگها به سمت رژیم اسلامی” که زشت بامزه ای است!
برای اینکه این آخری را مستند کنم خواننده لطف کند اثر اخیر امیر عسگری را در سایت آزادی بیان بخواند چند بار تا آنچه گفتم را باور کند.(*)
اما بپردازیم به ماجرا:
(۱)امیر عسکری چه می گوید و چه نمی گوید؟
در مواردی این چنین آدم انتظار دارد که یک بررسی کارشناسانه جنائی باشد یا یک بررسی و تحلیل نظری سیاسی از ماجرا.منظورم اینست که یا می خواهیم کارشناسی کنیم که این جنایت را کی کرده یا اینکه بر اساس تزهای سیاسی گمانه زنی می کنیم.
دوستان اگر اثر امیر را بخوانند متوجه نمی شوند ایشان اساسا چی می نویسد؟ فقط ما را “آماده می کند که گول پروپاگاندای رژیم اسلامی نخوریم” که البته کار شاقی نیست و لازم نبود ایشان این زحمت را بکشد!
ایشان در اثرش مقادیر زیادی زمینه سازی می کند که “قبلها رژیم اسلامی بمب هم ترکانده و چه و چه” و مقادیری حملات شدید الحن هم به رئیسی و غیره کرده و در انتها هم پیروز در صحنه ای که معلوم نشد ایشان منظورش چه بود ، خروج می کند!
مقاله ایشان نمونه جالب این گیجی متدولوژیک است که این روزها چپ پرواسرائیلی حامی دموکراسی اسرائیلی دچارش هست.
آنچه نمی گوید البته مهمتر است و اینکه این بمب گذاری رسما جنایت است و از این به بعد آدم آزادیخواه نمی رود در سنگر پروپاگاندای رژیم اسلامی یا رژیم اسرائیل”. خوب این را ایشان می توانست بگوید و از آنجا که کار کارشناسی جرم شناسی هم نکرده بد نبود می گفت که اینکار الان امکان ندارد و لذا ایشان فقط نظر سیاسی می دهد.
اگر اینها را می گفت مسیر یک نوشته متدیک سالم فراهم می شد.
(۲)ّبالاخره پرتغال فروش کی بود؟
طبیعی است که اون جناح رژیم اسلامی که “جببه مقاومتی است”سعی کند تعدادی را بگیرد و به تلویزیون بیاورد که اینها نوکر اسرائیل بودند این انتظار می رود.
حکومت اسرائیل و حکومت امریکا هم با ابزارهای فارسی زبانشان زور می زنند که ثابت کنند “این خط اسرائیل نیست و اسرائیل نقطه زنست و به مردم کاری ندارد”! البته اینها جوک است و غزه بدجوری روی دست این اراذل مانده و گندشان بالاتر از اینهاست.در روز و شب مردمی را بیش از ۲۰ هزار بکشی که نیمی حداقل کودک باشند و باز بنالی که “مردم کش نیستی”۱
از دید سیاسی و سابقه تاریخی هم رژیم اسلامی و هم رژیم صهیونیستی اسرائیل کارنامه پری از جنایت بر علیه مردم بی دفاع دارند.هردوی این جگومتها برای حفظ خودشان انواع جنایات “نقطه زنی و کیلوئی” را مرتکب شده اند.لذا تا اینجا از تاریخ نمی شود ثابت کرد که این رفتار کدامین اینهاست.
قعلا پرتغال فروش هنوز پیدا نیست!
(۳)اعلامیه داعش که انفجار را به عهده گرفته:
داستان بامزه تر شد که بعد از باران انکار حکومت اسرائیل و بایدن و شرکا و انتر ناشنال ناگهان یک اعلامیه در سایتهای داعش آمد که “بله ما بودیم”
البته به جهت تاریخی همه می دانند کهاین فرقه ارتجاعی جانی خودش ساخته حکومت امریکا و اسرائیل است و هماهنگی های این فرقه به رغم عربده هایش که ضد یهودی است نشان می دهد که این فرقه هرچا اسرائیل لازم داشته آماده خدمت بوده و برخی می گویند سایتهای این فرقه را خود اطلاعات اسرائیل می گرداند!
زخمی های این فرقه چه شمال سوریه چه جنوبش در بیمارستانهای اسرائیل و ترکیه تیمار شده اند و لذا به جهت سیاسی حتی وقتی این فرقه “مسئولیت به عهده می گیرد” دلیل نیست که ارباش نباشد!
من فکر نمی کنم اراذل داعش حتی آب بدون اجازه اربابان در تل آویو و امریکا بخورند! لذا به جهت سیاسی چه “داعش باشد چه اسرائیل” فرقی ندارد و از دید من عامل اصلی این بمب گذاری باید در اطلاعات امریکا و انگلیس باشد که نوکرهائی مثل اسرائیل و داعش و طالبان در منطقه دارند.
یادمان باشد داعش خون دلی دارد از سلیمانی و سپاه قدس و می شود فرض کرد که این فرقه به اذن اسرائیل این موقعیت را ساخته و با اینکه انفجار مردم برایش کاری نخواهد کرد.
(۴)عقل سالم و احتمال اینکه “خود رژیم اسلامی باشد”:
عقل سالم اونهم در زمانی که رژیم مرتب دارد بطور اطلاعاتی از اسرائیل ضربه نوش ان می کند نمی پذیرد که این بمب گذاری کار “خودشان” باشد.اینها به جهت سیاسی سود نمی برند و بمب گذاری نهایتا ثابت می کند که رژیم کنترل امنیتی ندارد.
هزینه این کار برای اطلاعات رژیم یا حتی جناح هائی از این رزیم بالاست و به جهت سیاسی همان است که در ماجرای سرنگونی هواپیمای اوکرائینی گفتم و رد کردم که اینکار “هدفمند از طرف رژیم می توانسته باشد” در حالیکه بسیاری مدعی بودند که رژیم خودش زده دلش خنک شود! خیر! رژیم منطقی دارد و مسیری و باید بالاتر از عقل اونها فکر کرد نه پائینتر!
لذا اجازه بدهید توسعه دهندگان تئوری توطئه را کنار حامیان اسرائیل بگذارم تا بشود بهتر ماجرا را دید.
خلاصه و اینده نگرانی آور ماجرا:
گذشته از اینکه من بیشتر نگران این مدل چپهای محور مقاومتی و پرواسرائیلی هستم خصوصا نگران سلامت فکریشان ، اما ماجرای بحران بین دو سر ارتجاعی در منطقه بسیار نگرانی اور است و منطقه دارد روی لبه شمشیر راه می رود و نبود جنبش معترضی که این دو سر ارتجاعی را در خیابانها به چالش بگیرد از موضغ طبقه کارگر باعث شده که جامعه در منطقه مثل تکه چوبی روی اقیانوس موستوجب تصمیمهای این سرهای ارتجاعی باشد.
این بازی خطرناک ترور و انفجار هر لحظه ممکنست اتش جنایات بیشتر را فراهم کند.هردوی این جناح ها ابزارها و متدهای جنایت بر علیه مردم را در تاریخشان دارند و بی تردید بخشی از کارهای اطلاعاتی اینها و جنگ اینها هر لحظه ممکنست به جنایتهای فجیع حتی ناخواسته بکشد.
چپ رادیکال و عاقل نمی رود پشت این جناح ها حتی یواشکی.نمی رود جنایات یکی را ردیف کند تا اونطرف دیگر را فراری دهد.کاملا ممکنست که اسرائیل و امریکا و انگلستان خصوصا در منطقه نیروهای رذل نیابتی داشته باشندهم نوع مذهبی هم نوع قومی و نژاد پرست همانطور که رژیم اسلامی الان “محور مقاومت ” ساخته و بطر نیابتی عمل می کند.این خصلت جنگهای دوران ماست.
ما یا مقاله کارشناسی جرم شناسانه می نویسم یا مقاله سیاسی و باید محدودیتهای خود را روشن کنیم.این جنایت بمبگذاری مثالی است که ما نشان دهیم فرق اینها را می دانیم.مقاله منهم سیاسی است و وجه کارشناسی جنائی ندارد و زمان و ابزار لازمست که دقیقا عوامل را نشان جامعه داد.
حالا خواننده قضاوت کند.
منبع:
(*)کشتار در کرمان؛ در برابر این پروپاگاندای حکومت اسلامی باید آماده بود
آمیر عسگری)
