درسهائی در حاشیه دستگیریهای بعد آزاد شدن در زندان خطاب به فعالین آزادیخواه 

مقدمه:

متعاقب دستگیری قابل انتظار توماج صالحی بعد از انتشار نوارهای ویدئوئی وی و یادآوری اینکه این مسئله منحصر بفرد نیست و منجمله در مورد غزیز دیگر جنبش کارگری ایران یعنی سپیده قلیان نزدیک به ۹ ماه پیش هم اتفاق افتاد فکر می کنم لازمست نکاتی را با عزیزان داخل و خارج کشور در میان بگذارم و مطمئن هستم دریائی از تجارب هست در میان نسلهای قدیمتر ازادیخواهان که شاید بشود یکجوری مبادله شود و کمک باشد.

مسئله دستگیری بلافاصله بعد از ازادی از زندان یک مسئله جدید نیست و دلایل زیادی دارد. این دستگیرهای خاص طبیعتا بخشی از جنگ روانی رژیم و نظام اطلاعاتی است که هدفش نه تنها زندانی بلکه کل جامعه است.

به جهت روانشناسی “امر کنترل” و احساس کنترل شدن نکته کلیدی است که وقتی در روان زندانی و جامعه جا افتاد ، کنترل بلند مدت  توسط حکومت بسیار راحت تر است.حتی لازم هم نیست دستگاه امنیتی باشد، خود فرد و جامعه به خود سانسوری می پردازد.

برخورد و راه حلها به این استراتژی اطلاعاتی حکومتی هم بعد سیاسی دارد و هم بعد روانشناختی و هم بعد امنیتی.

رژیم اسلامی مثل هر نظام اطلاعاتی دیگر تلاش دارد فرد ازاد شده را زمینگیر کند و اجازه ندهد جامعه با او در ارتباط باشد. تلاش دارد فرد ازاد شده که در زندان همه گونه فشار تحمل کرده با بازجوهایش در ارتباط باشد و “شرط ازادی” مرتب در ذهنش تکرار شود. از فراد آزاد شده همه رژیمها تلاش دارند یک نمونه بسازند و تا بتوانند وجهه اجتماعی او را تخریب کنند و اعتماد جامعه به او و اعتماد خودش را به خودش از بین ببرند.

ابعاد این بحث بسیار است و من در اینجا فقط روی نکته ای که بین مورد توماج صالحی و سپیده قلیان مشترک یافتم اشاراتی می کنم و امیدم اینست که سایر دوستان هم تجارب خود را تا حد ممکن ارائه دهند:

(۱)وجه اشتراک مورد توماج و سپیده قلیلان- خود زنی واضح یا اعلام شجاعت:

هر دوی این عزیزان تقریبا بلافاصله بعد آزاد شدن بطور شفاف و مستقیم رژیم را مورد حمله قرار دادند (۱) و در مورد سپیده قلیان که ایشان در جلوی در زندان شعار “خامنه ای ضحاک، می‌کِشیمت زیر خاک”

طبیعتا همه ازادیخواهان ایران و دنیا از دیدن این صحنه ها افتخار می کنند و ستایش می کنند همانطور که منهم در مقاله قبلیم توماج را ستودم.

منطقی است که این متدها را نشانه شجاعت بنامیم و انعکاسی از زیر بار نرفتن نظام قدرت . اما این داستان بر دیگر دارد که وظیفه با تجربه هاست که انرا هم بگویند.

ایا در شرایطی که حکومت و نظام اطلاعاتی در قدرت است و جامعه در حال یورش نیست و اعدام پس اعدام داریم ، این متدها خودزنی هست یا نه؟ ایا هدر دادن نیرو ی زندانی هست یا نه؟

تاثیر این دستگیریهای متعاقب ازاد شدن زندانی در جامعه چیست؟ ایا جامعه بیشتر در لاک خود فرو نخواهد رفت وقتی سرنوشت توماج و سپیده قلیان را ببیند؟

من فکر می کنم این جنبه از ماجرا به ما ثابت می کند که شجاعت  براحتی می تواند به خودزنی بینجامد و نیرو زندگی ها را به هدر بدهد.

بین ازادیخواهان و رژیم یک چنگ واقعی است و مثل هر جنگی مسئله حفظ نیرو و ضربه موثر صرفا با شجاعت قابل حل نیست.

من فکر نمی کنم لازم بود توماج و سپیده قلیان با متدهائی که استفاده کردند خود را جلوی ضرب رژیم قرار دهند .و باور ندارم که جامعه نیاز به حلاج دارد.

(۲)آیا جامعه نیاز به شهید و حلاج دارد؟ 

طبیعی است که در جنگی منجمله جنگ با رژیم انسانهای ازادیخواه تلفات بدهند .اما این ماجرا به خودزنی و شهادت طلبی ربطی ندارد.

از دید من یک پیام مهم سیاسی جنبش ازادیخواهی و برابری طلبی باید همین باشد که فرق زیادی است بین شهادت طلبی و خود زنی و کشته شدن در میدانی که بطور منطقی طراحی شده.

درکی در چپ قدیم بود که انعکاس تفکر شیعه گری است و ان اینست که شهادت خودش عامل جلو رفتنست و خون بر شمشیر پیروز است.

درک مدرن بر این استوار است که جلو رفتن جامعه به مبارزه جمعی نیاز دارد و تا حد ممکن باید از تلف شدن بر حذر بود.

زندانی وقتی به زندان می افتد دیگر فرد است در مقابل یک سیستم جنایتکار و نباید خود را یک جنبش ببیند و درک کند که موازنه تغییر کرده و لذا حفظ خود مقدم است و ادمهای عاقل هم انتظار ندارند او شهید شود و حتی انتظار ندارد که او لزوما بمیرد و “زبان بیرون نیاورد”

در ادبیات قدیم چپ ایرانی این تقدس بود.اما در درک مدرن نیست.درک مدرن جامعه نگر است و وظیفه انسان در زندان را حفظ خود می داند تا حد ممکن.

(۳)آیا حفظ پرنسیبها در زندان و بعد زندان مهم نیست؟

حفظ پرنسیبها درون و بیرون زندان مهم است و هنر اینست که این پرنسیبها حفظ شوند و سلامت زندانی هم حفظ شود. اینجا تجربه و ارزیابی مداوم توانهای خود و رژیم مهم می شود و درک اینکه زندانی چه در زندان چه بیرون زندان وارد معادله جدیدی شده و نظام اطلاعاتی هم روی این ناموازنه کار مداوم می کند.

شرایط ازاد شدن از زندان به کنار حتی شرایط ازاد ماندن توسط اطلاعات رژیم مشخص می شود که ربطی هم به نظام قضائی ندارد.

این نکته بسیار مهم است که به رغم تلاشهای ازادیخواهان سرنوشت زندانیها را نظام اطلاعاتی تعیین می کند و این اصل است و زیر ساخت داستان.

درک این زوایا اهمیت بسیار دارد برای اینکه زندانی و جامعه طراحیش را برای مراحل بعد زندان تنظیم کند که نهایتا هم خودش حفظ شود و هم تا حد ممکن پرنسیبهای سیاسیش .

نبرد بین زندانی و زندانبان بعد از ازادی تمام نمی شود بلکه شکلش تغییر می کند.اینها به اینکه بدیهیات است اما گاها رعایت نمی شود.

خلاصه کلام:

از دید من لازم نبود که توماج یا سپیده فلیان بعد ازاد شدن با این متدها اغاز کنند.هردوی این عزیزان هزینه بالا پرداخت کردند و امیدم اینست که از این تجارب درس بگیرند.برخی دیگر از فعالین ازادیخواه را سراغ داریم که بسیار پخته تر عمل کردند با اینکه با همه دقتها هم زندانیان ازاد شده بواقع گروگانهای رژیم هستند و مسئله زندانیها نهایتا با سرنگونی نظام جنایتکار حل خواهد شد.

این نوشته ارائه نگاتی است که شاید کمکی باشد و تجاربی است از نسلهای گذشته که می شود بیشتر درش کاوید و ناگغته ها بسیار است.اما طلاح دیدم این اشارات را بکنم و امیدم اینست که مبارزه ازادیخواهان به سرانجامی برسد که نه زندانی سیاسی و نه زندان سیاسی و نه نهاد های جنایتکار چند گانه برای سرکوب ، هیچکدام جائی در ایران اینده نداشته باشد.

زندگی توماج و سپیده و دهها هزار زندانی سیاسی در ایران همچنان در خطر است و اینها گروگانهای رژیم جانی سرمایه داری هستند.برای ازادی این عزیزان باید کلیت نظام را به زیر کشید و نظمی دیگر پایه گذاشت.


منابع بیشتر:

توماج صالحی دوباره دستگیر شد رژیم جانی اسلامی با دو استاندارد

www.azadi-b.com/?p=39666

در حاشیه سخنان ویدئوئی  توماج بعد از آزاد شدن از زندان جانیان رژیم اسلامی

www.azadi-b.com/?p=39588

توماج صالحی  عزیز آزاد شد در آغوشش بگیریم ؛ به بازتوانیش بپردازیم و به مبارزه ادامه دهیم

www.azadi-b.com/?p=39354

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate