آغاز اتش بس در غزه ،بازگشت هزاران اهالی شمال غزه و تیر اندازی اراذل صهیونیست به مردم غیر نظامی
(۱)جشن باشگوه مردم غزه در فضائی ناباورانه:
بالاخره اتش بس ۴ روزه و رد و بدل کردن گروگانها و اسرا و اجازه ورود ۲۰۰ کامیون حامل سوخت و مواد غذائی به غزه به همراه منع پرواز هواپیماها و پبادها اغاز شد.
تا همینجا طی ۴۰ روز اغاز جنگ بین صهیونیستها و نیروهای حماس و کشتار وسیغ از مردم غیر نظامی و به خاک و خون کشیدن منطقه غزه ، همه دنیا شاهد بودند که ارتش جانی اسرائیل شکست سختی خورده و حکومت نتنیاهو که ابتدا از پاک کردن غزه و نابود کردن حماس سخن می گفت و حتی وزیرش از زدن بمب اتمی، به جائی رسید که اتش بس را بپذیرد و حتی رد و بدل کردن بخشی از گروگانها را به گردن گیرد.
همه می دانند این اتش بس پایان جنگ و عقب نشینی اراذل صهیونیست از غزه نیست اما تا اینجا وقابع نشان از شکست نظامی و سیاسی رژیم اپارتاید دارد.
بیش از ۴۰۰۰ هزار تظاهرات در سراسر دنیا بر علیه جنایات اسرائیل و افزایش فشار بر حکومتهای حامی این رژیم یک واقعیت است که حتی حامیان اسرائیل نمی توانند منکر شوند.
مسئله غزه و فلسطین در این دوران در سطحی وسیعتر به بخشی از روند تغییر توازن قوا گره خورده و لذا صحنه های کنونی را می شود صحنه های بی بدیل در تاریخ دانست.
متغاقب اتش بس دنیا شاهد راهیپائی هزاران فلسطینی ساکن شمال غزه به سمت خرابه های اون منطقه می باشد.این صحنه ها از غزم مردم شجاع و قهرمان غزه خبر می دهد که ماندن در خرابه ها و ماندن در زیر بمبارانها را به اوارگی تحمیلی صهیونیستها ترجیح می دهند و جشنی این روزها در غزه در جریانست که باورکردنی نیست.
مردم غزه و فلسطینی ها حتی این اتش بس را بعنوان پیروزی خود جشن می گیرند چیزی که اشک شوق به چشمان هر انسان ازادیخواه و انساندوست می اورد.
همواره در سخت ترین شرایط است که انسانها قدرت خود برای پایداری در مقابل ظلم را نشان می دهند.غزه امروز چیزی از استالینگراد کم ندارد که حتی بسیار بیشتر دارد.مردم در استالینگراد ۸۰ سال تحقیر و سرکوب و جنایت را تحمل نکرده بودند .جنایتی که صهیونیستهای نژاد پرست در برابر فلسطینی ها کرده اند بسیار وسیعتر و عمیقتر است حتی از جنایاتی که هیتلریها در استالینگراد بر سر مردم اوردند.
(۲)توسعه جنگ به دریا ، گروگانگیری و حمله پهپادی به کشتی های اسرائیلی
به رغم اینکه نیروهای پشت پرده جنگ اسرائیل با قلسطین تلاش دارند که این جنگ محدود و کنترل شده بماند، در طی هفته گذشته گروگانگیری کشتی اسرائیلی در باب المندب توسط نیروهای اسلامی یمن و امروز خبر حمله پیبادی به کشتی متعلق به اسرائیل در اقیانوس هند نشان می دهد که جریان “جبهه مقاومت” تلاش دارد رفت و امدها ی اقتصادی اسرائیل را مورد هدف قرار دهد که پتانسیل ضربه زدن به اقتصاد و راههای کسب انرژی اسرائیل را دارد .
حکومت صهیونیستی هم اکنون در مرزهای دریائی خود امن نیست و رفت و امدهای تجاری به اسرائیل ریسک اقتصادی دارد.
این فشارها بطور همزمان می تواند در تسلیم رژیم صهیونیستی و اربابانش موثر باشد.
همانطور که در مقالات قبلی توضیح دادم دوران ما بگونه ای تغییر یافته که اربابان اسرائیل هم پشمان دارد می ریزد و توان نظامی ورود به جنگی منطقه ای را ندارند خصوصا اینکه نیروهای ارتش امریکا در منطقه وسیعی گسترده شدند و ضربه پذیری انها خصوصا در عراق و سوریه بسیار بالاست.
(۳)جنگ اسرائیل با فلسطین به کدام سو می رود؟
شواهد نشان می دهد که زمان به نفع حکومت صهیونیستی نیست و هر قدر زمان می گذرد ارتش اسرائیل در باتلاق بیشتر گیر می کند.
ارتشیان اسرائیل که زمانی مدعی بودند برای جنگی بلند مدت اماده هستند اما بعد ۴۰ روز یا بیشتر به حدی دچار معضل شده اند که در برخی نقاط مشغول عقب نشینی از نوار غزه هستند.
هم کشتار نظامیان اسرائیل و هم نابودی ادوات و تانکهای گرانقیمت اسرائیل طی این چند هفته نشان داده که قدر قدرتی این ارتش جنایتکار شکسته و حتی برخی از ناظران نظلمی مشاور پنتاگون نیز به این نتیجه رسیده اند که ارتش اسرائیل توان رزمی ندارد.
به جهت سیاسی و اقتصادی نیز حکومت نتیاهو بسیار متزلزل است و این امکان هست که نتنیاهو حتی قبل پایان این جنگ سرنگون شود و به دادگاه کشیده شود.
فرار از اسرائیل به خارج خصوصا در مناطق اشغالی اطراف غزه و کرانه باختری انقدر شدید است که اسرائیل امروزه دچار مهاجرت معکوس است.
با توجه به موارد بالا بیشتر این احتمال که اربابان اسرائیل دهنه حاکمانش را بکشند و یک اتش بس کامل را به اینها تحمیل کنند افزایش یافته.
به خلاف ادعای صهیونیستهای نژاد پرست نه تنها حماس ضعیف نخواهد شد بلکه نفوذش در کرانه باختری هم افزایش خواهد یافت و نیروهای بینابینی درون فلیطین هم بیشتر منزوی خواهند شد.
(۴)تعاقب شکست اسرائیل در منطقه خاورمیانه افزایش نفوذ نیروهای موسوم به جبهه مقاومت:
متاسفانه شکست حکومت جانی اسرائیل در منطقه خاورمیانه حداقل در کوتاه مدت به پیروزی ازادیخواهی و انسانگرائی کمک نمی کند بلکه فقط به جابجائی قدرت به سمت نیروهای اسلامی مرتجع که بدوا ریشه در همین صهیونیستها دارند خواهد انجامید.
اما همانطور که گفتم پایان صهیونیزم و اپارتاید در منطقه اغاز سقوط اسلام سیاسی خواهد بود و سرنگونی جنبش های اسلام سیاسی را تسریع خواهد کرد.
نیروهای اسلام سیاسی اساسا با حمایت نیروهای امپریالیستی غرب و صهیونیستها در منطقه حاکم شده اند و روانشناسی رشد انها تا زمانی است که صهیونیستها حاضرند و جنایت می کنند.
(۵)راه حل سوم راه حل ازادیخواهی و تشکیل کشور واحد در فلسطین
همانطور که در مقالات قبلی توضیح دادم راه حل “دو کشوری” بواقع تایید حاکمیت صهیونیستی در منطقه است.این حاکمیت تا زمانی که هست منطقه روی ارامش نخواهد دید.
نیروهای اسلام سیاسی هدفشان “ضد یهود” است و قدرت گرفتن اسلام در حالیکه ازادیخواهی و انسانگرائی به مذهب تکیه ندارد و هدفش ایجاد کشوری است که مذهب اساسا حکومت نکند و انسانها اعم از مذهب یا بی مذهبی حقوق برابر داشته باشند.
لذا “نفی اسرائیل و خواست نابودی اسرائیل” از سوی اسلامیها رابطی به خواست پایان صهیونیزم و اپارتاید و تشکیل کشور واحد سکولار در فلسطین نداشته و نخواهد داشت.
انها که عامدانه برنامه چپ و کمونیستی پایان اپارتاید را با برنامه اسلامیها یکی نشان می دهند همان هیبریدیهای حامی دموکراسی اسرائیل هستند! شارلاتانهائی با ماسک چپ!
آن نیروئی که عملا می تواند صلح و ازادیخواهی رات به خاورمیانه و جهان تحقق بخشد نیروی متحد طبقه کارگر جهانی است با یک برنامه چپ و سوسیالیستی.
راه حلهای دیگر نیم بند و ناپیگیر هستند و خواهند بود.
