اغاز اتش بس ۴ روزه ، علامت دیگر شکست نتنیاهو و صهیونیزم در افق تغیر موازنه قدرت جهانی

اغاز اتش بس ۴ روزه ، علامت دیگر شکست نتنیاهو و صهیونیزم در افق تغیر موازنه قدرت جهانی

مقدمه:

از امروز اتش بس ۴ روزه بین حکومت نتنیاهو و نیروهای مستقر در غزه اغاز شد.طبق اخبار  قرار است ۵۰ اسیر اسرائیلی با ۱۵۰ اسیر فلسطینی (زن و کودک) تعویض شوند و ارتش اسرائیل اجازه انتقال سوخت و مواد غذائی به غزه بدهد.

نیروهای پشت پرده زیادی در ایجاد این اتش بس شریک بودند منحمله حاکمان قطر و رهبری حماس و حکومت امریکا و نتنیاهو و لایه های متصله به این دو طرف.بواقع همانطور که جنگ غزه جنگی در سطح جهانی بوده اتش بس این جنگ هم بین دو حکومت  نیست.

همانطور که پیش بینی می کردم(*) نتنیاهو و ارتشش نخواهند توانست به اهداف خود برسند و دیر یا زود مجبورند شکست را بپذیرند.نتنیاهو که از ابتدا ادعا داشت اینبار به غزه می رود تا انرا تسخیر کند و حماس را نلود کند بسرعت به قاتل مردم غزه توسط اونواع سلاح ها متوسل شد و بیش از ۱۵ هزار کشته و ۳۰ هزار زخمی گرفت و بخش بزرگی از غزه را با خاک یکسان کرد.

با همه فشتارها و نابودی بیمارستانها و مراکز درمانی و مدارس ارتش اسرائیل نتوانست دروغهای خودش را ثابت کند و ادعاهایش که “زیر بیمارستانها مراکز فرماندهی است” دروغ از اب در امد و ابروئی که این اراذل صهیونیست نداشتند بازهم ریخت!

ورود ارتش اسرائیل به غزه یک اشتباه احمقانه بود و ماندن این اراذل و رفتنشتن هردو  رسوائی و شکست به همراه خواهد داشت.

در طی بحران اخیر درگیریهای نظامی به بخش کرانه باختری هم کشیده شد و مرزهای لبنان تا تنگه باب المندب زیر صربات نیروهای اسلامی قرار گرفت و از سوی دیگر پایگاههای امریکا در عراق و سوریه مورد حملات وسیع قرار گرفت.

تحولات اخیر را همانطور که گفتم نمی شود بخشی از تاریخ گذشته دانست بلکه اینها قطعاتی هستند از صحنه دنیائی که دیگر امریکا و حکومتهای غرب و رژیم صهیونیستی قدرت قادر نیستند و باید بپذیرند دورانشان تمامست.

متاسفانه افول قطب امریکا و اسرائیل را قطب ارتجاعی اسلامی با متحدین روسیه و چین پرمی کنند و بواقع چرخش قدرت جهانی از قدرت مونوپولی است به نظام چند قطبی که لزوما به نفع مردم زحمتکش دنیا نیست مگر بعنوان نیروی سوم بتوانند وارد صحنه شوند.

از این مقدمه عبور می کنم چند نکته اضافه می کنم:

(۱)ادامه اتش بس چه خواهد بود؟

این اتش بس معادل برگشت ارتش اسرائیل از غزه نیست و حکومت متزلزل نتنیاهو همین الانهم بعد پذیرش اتس بس توسط راستهای افراطی حکومتش زیر فشار است.حکومت اسرائیل تا بحال پیروزی نظامی نیافته که خودش شکست است بلکه از مردم غیز نظامی انتقام گرفته لذا در چشم مردم دنیا بی ابروتر و منزوی تر شده.

لذا منطقا حکومت اسرائیل این اتش بس را فقط ابزار پس گرفتن تعدادی گروگان می بیند و تلاش خواهد کرد به جنگ خود درون غزه ادامه دهد.حتی ان فلیطنی ها که ازاد کرده ممکنست دوباره دستگیر کند.

لذا از دید من هنوز ضربه قطعی را ارتش اسرائیل نخورده و هنوز امید دارند که در مغز علیل خود “غزه را از حماس بگیرند” .

طبق گزارشات موجود بیش از ۲۰۰ تانگ و نفربر اسرائیل درون غزه نابوده شده و بطور رسمی این اراذل رقم ۸۰ کشته را قبول کردند هرچند که احتمالا امار کشته و زخمی ارتش اسرائیل بسیار بالاتر است که فقط در ۴۸ ساعت ۵۰ جنازه را در یک قبرستان دفن کرده اند.

مناظقی که ارتش اسرائیل “فتح شده” می نامد  هم براحتی توسط نیروهای اسلامی مورد حمله هستند.و بواقع در این جنگ بین نیر.وهای چریگی و ارتش منطم اسرائیل چیزی بنام منطقه فتح شده وجود ندارد.

لذا در کوتاه مدت هنوز نفس ارتش اسرائیل کاملا بند نیامده و مقادیری ضربه بیشتر چه درون غزه و چه مرزهای لبنام و مراکز انرژی و اقتصادی اسرائیل و شهارهای اسرائیل باید نوش جان کنند این نژاد پرستان تا بالاخره به ارباب بایدن گوش کنند و از غزه عقب بنشینند.هنوز زمان لازمست و اینطور که معلومست ارتش اسرائیل در محدوده زمانی بیشتر شکننده است.

(۲)برنده چنگ اسرائیل بر علیه فلسطین کیست؟

تردیدی نیست که برنده  این شکست اسرائیل در کوتاه مدت و میان مدت جریانات اسلامی منطقه منجمله رژیم اسلامی ایرانست. همینطور روسیه و چین که در حوزه های خود  از این ماجرا سود برده اند.

حکومت امریکا و حکومتهای غربی که شکست اوکرائین را دارند هضم می کنند و اماده کنفرانس صلح می شوند الان هدف اصلی پشت حکومت اسرائیل هستند.

اما همانطور که در مقالات قبلی گفتم شکست صهیونیزم و اپارتاید اسرائیلی در بلند مدت مردم منطقه و جنبش ازادیخواهی و برابری طلب است چرا که با محو قطب صهیونیستی گرایشات اسلامی هم بیشتر پشمشان خواهد ریخت.جریانات اسلامی تاریخا معلول عروج صهیونیزم در منطقه خاورمیانه بوده اند مستند به تاریخ.

(۳)تسلیح رژیم اسلامی ایران به بمب و موشک اتمی در بستر بحران غزه:

از گوشه و نار دستگاه تبلیفاتی رژیم اسلامی و سخنگویان غیر رسمیش این حکم که رژیم اسلامی از بحران غزه استفاده کرده و پروژه اتمی کردن  و تسلیحاتی خود را پیش برده تقویت شده.

رژیم اسلامی هم اکنون شهری زیر زمینی در اعماق بالای ۷۰ متری ساخته و تمامی مراکز سانتریفوژ خود را به اون مراکز منتقل کرده.این مراکز در برابر حملات هوائی و حتی بمبهای اتمی مقاوم هستند و رژیم می تواند کمتر از ۲۴ ساعت موشکهای حامل بمب اتم را فعال کند.

بخش مهم پروژه اتمی رژیم اسلامی روی ساخت موشکهای هاپیرسونیک و موشکهای کروز هاپرسونیک استوار است که با سرعتهای بسیار بالا توان پدافند را از دشمنشان می گیرند.

به نظر من بنا به اخبار حاشیه ای اخیر این روند سازماندهی تسلیحاتی  رژیم اسلامی تکمیل شده و با استیصالی که رژیم اسرائیل و حکومت امریکا درش قرار دارد اینها براحتی در حال تکمیل پروژه های خود هستند.

اینکه لزوما رژیم اسلامی بمبهای اتمی خود را می سازد یا از روسیه یا کره شمالی یا چین می گیرد خودش نکته بعدی است چرا که این انتقال بمبها دیگر نیاز به تستهای معمول انفجاری هم ندارند هر چند که همانطور که اسرائیل تستهای اتمیش را زیر چتر فرانسه انجام داده رژیم اسلامی هم براحتی می توانسته این ازمایشات را در کشورهای متحد خود انجام دهد.

لذا این بازی “نظارت سازمانهای بین المللی” بیشتر و بیشتر به یک خیمه شب بازی شبیه است.

(۴)تولید موازنه تسلیحاتی برای ایجاد صلح یک نظریه کاربردی برای رژیم اسلامی:

رژیم اسلامی ایران با سازماندهی مافیای “محور مقاومت” و با زدن از زندگی مردم ایران یک استراتژی را دنبال می کند که در بلوک شرق و سایر کشورها انجام شده و ان “صلح از طریق موازنه نظامی ” است.

اینها با این درک که با ایجاد موازنه نظامی بنوعی قدرت بازدارندگی می رسند در شطرنج خاورمیانه وارد شده اند و قدم به قدم در حال بیرون کردن نیروهای امریکا از منطقه و جایگزینی هستند.

زدن حکومت اسرائیل که از زبان نتنیاهو یک هفته قبل از حمله حماس به اسرائیل رسما مردم ایران را به حمله اتمی تهدید کرد، یک هدف استراتژیک رژیم اسلامی و متحدینش هست و اینها روند تغییر قدرت جهانی را بهترین فرصت دانسته اند.

(۵)تاثیر شکست صهیونیستها در پیشبرد انقلاب در ایران:

همانطور که قبلا توضیح دادم یک نوع سکوت از سوی مبارزان داخل کشوری در مورد جنایات اسرائیل در غزه مشاهده می شود که بسیار منفی است و بخشیس است از انعغال سیاسی که این جنبش بهش دچار است.

بطور واقعی اما شکست صهیونیزم و پایان اپارتاید فصل چدیدی از مبارزات ازادیخواهانه منجمله بر علیه اسلام سیاسی را خواهد گشود.

بدون صهیونیزم و اپارتاید و با حل شدن ریشه ای مسئله فلسطین  مهمترین ریشه اسلامیها در منطقه خشک خواهد شد.بدون بهانه صهیونیزم اسلامیها نه در ایران و نه در منطقه حرفی برای گفتن ندارند!

اینکه هدف مردم زحمتکش ایران سرنگونی رژیم اسلامی و ریشه اش یعنی نظم سرمایه داری باید باشد دقیقا به همین علت باید با اپارتاید و نژاد پرستی صهیونیستها قاطعانه مبارزه کرد.

روند رشد و رادیکالیزه شدن انقلاب در ایران باید با روند مبارزه با صهیونیزم و اپارتاید گره بخورد و ازادیخواهان نباید از لج اسلامیها کنار صهیونیستها بایستند حتی با سکوت خود.

خلاصه کنم:

برای حکومت اسرائیل در جنگ غزه پیروزی متصور نیست.حتی با تسخیر چغرافیائی غزه این اراذل باید بروند و مردم غزه نشان دادند که فریب سیاست کوچ دادن فلسطینیها را نمی خوردند و حاضرند در خرابه های غزه بمیرند و کوچ نکنند.

غزه در حال حاضر نقطه بسیار رفیع انسانیت است که نمی خواهد مظلوم بماند و صحنه های مقاومت مردمی بی دفاع در مقابل جانیان اسرائیلی بسیار افتخار امیز است.

دیر یا زود حکومت اسرائیل باید نتنیاهو را قربانی کند تا ادامه دهد.

داستان “راه دو کشوری”با جنگ غزه بیشتر بگور می رود و حکومت امریکا و عربیها با پرتاب راه حل دو کشوری هم نمی توانند دنیا را بفریبند.

کشور اسرائیل از روز اول کشوری دروغین و تزریقی به خاورمیانه بوده و ساکنینش انها که از با پاسپورتهای کشورهای دیگر برای زندگی مرفه امده اند باید بروند تا زمینه برای تاسیس یک کشور ازاد و برابر ساخته شود.

سقوط نتنیاهو هم اخر داستان صهیونیستها نخواهد بود و روند ریزش کامل اسرائیل کلید خورده.

منبع دیگر:

(*)کست نظامی و سیاسی رژیم اپارتاید و صهیونیستی اسرائیل در غزه

www.azadi-b.com/?p=39264

دینامیزم رشد بحران ژئوپولیتیک منطقه ای و جهانی و روند انقلاب  در ایران

www.azadi-b.com/?p=39134

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate