دینامیزم رشد بحران ژئوپولیتیک منطقه ای و جهانی و روند انقلاب  در ایران

مقدمه اول:

تئوری سیستمها و متد علمی به ما می آموزاند که درکی دینامیک و همه سو نگر در تحلیل نسبت به روند تداخل سیستمها داشته باشیم .انچه  در گذشته نزدیک حتی دانسته فرض می شد در تضارب با تحولات درونی و بیرونی سیستمها دوباره نیاز به ارزیابی دارد و نهایتا نتایج تحلیل که باید ابزار تداخل  اگاهانه ما باشد و به دردی بخورد، بسیاری مواقع ما را به رویاروئی با سوالات جدید می کشاند که تا دیروز اساسا قابل مطرح شدن نبودند.

طی یکی دو سال گذشته با اغاز جنگ در اوکرائین روند چرخشی بسیار عمیق در جهان اغاز شده که همانطور که در مقالات قبیلیم گفتم حتی فراتر از طراحی صراحان این رویاروئی ها رو به گسترش است و سرنوشت چندین نسل شاید تمامی نسلهای بشریت وابسته است به نتایح این رویاروئی. انچه مسلم است روند سقوط قدرت سالاری امپریالیزم امریکا که در عوج خود دهه ۹۰ و تا همین دهه دوم قرن ۲۱ را شامل می شد و با سقوط بلوک شرق اغاز شد و با تهاجم همه جانبه به خاورمیانه توسط ارتش امریکا و متحدینش به اوج رسید ، نه تنها اغاز شده بلکه با شکستهای پی در پی جبهه امریکا و غرب در اوکرائین ما وارد دور بعدی این نبرد در خاورمیانه هستیم و حلقه سوم هم منطقه شرق اسیاست و نبرد منطقه ای که چین و امریکا و متحدینش بر سر پس گرفتن تایوان در پیش دارند.

همانطور که در مقالات قبلیم گفتم ماجرای حمله حماس به خاک اسرائیل را باید در همان کانتکسی دید که در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ اغاز چرخش جهانی قدرت به سمت هژمونی امریکا را “بشارت” داد و دیدیم که این دوران بربریتی دیگر بود و الانهم با جلو رفتن نبرد سر قدرت جهانی بسیار بیشتر دنیا به سمت یک درگیری اتمی نزدیک شده است.

بواقع این مرحله از تغییر جهانی توازن قوا بسیار خشن تر و خونین تر است زیرا بر خلافا ۱۱ سپتامبر  کسب قدرت چهانی در خلاء “طرف مقابل” انجام نمی شود و اینبار دو طرف بسیار قدر هستند و صحنه جابجائی قدرت بیشتر شبیه جنگ دوم جهانی است که دو طرف قدرت بالائی در تخریب در دست داشتند و بطور فعال در مقابل هم صف کشیده اند.

لذا تحولات منطقه ای و درونی کشورها خصوصا در مناطقی مثل خاورمیانه یا شرق اسیا یا قاره افریقا که هر روز که می گذرد این تحولات مهر و نشان خود را بیشتر بر مبارزات محلی و منطقه ای می زند.

مقدمه دوم:

وضعیت تدافعی و نسبتا منفعل جنبش طبقه کارگر جهانی در مقابل تهاجم سرمایه و قدرتهای سرمایه داری از اغاز سقوط بلوک شرق تا کنونی متاسفانه ادامه داشته و دوران کووید هم اثر بسیار منفی و عمیقی در پس زدن نیروی کار ایفا کرده.اخراجهای وسیع در بستر نبود تشکلهای کارگری در کشورهای سرمایه داری متروپول و کشورهای حاشیه ای که بخشیش نتیجه شکست نیروی چپ و کمونیستی اتفاق افتاد حتی تاثیرش را بر جنبشهای اتحادیه گذاشته و در چین شرایط نابرابری تهاجم  حاکمان سرمایه داری بیشتر شده.

اینکه حکومتهای غرب و امریکا چنین بی سابقه از جنایات بی سابقه حکومت صهیونیستی که نسل کشی واضح است دفاع علنی می کنند دلیلش دقیقا همین ضعف جهانی جنبش ضد سرمایه داریست. این اصلا اتفاقی نیست.قانون طبیعا اینست که اگر ضعیف شوی بیشتر توسرت می زنند و طبیعت اساسا بر اساس اخلاقیات استوار نیست.

لذا بربریتی که با افزایش تکنولوژی الان چه توسط امپریالیستهای رو به افول امریکائی و غربی و چه از سمت امپریالیستهای رو به رشد و متحدینشان اعمال می شود در بستر این عقب نشینی تاریخی نیروی کار در مقابل سرمایه قابل توضیح است.

اما نکته مهم اینست که هیچ عملی در تاریخ بدون عکس العمل نبوده و نخواهد بود و لذا ما شاهد چرخه هائی بوده ایم که یک دوره را نهایتا به پایان می رساند و تشدید یک بردار به ضد خود تبدیل می شود.اینست که با مشاهده تاریخ  ما قانونمدیهائی می بینیم که بر اساس دقت در دینامیزمها کاملا قابل کشف هستند.

نکات بالا را لحاظ کنید تا من برسم به سوالات اصلی که نزدیکتر است به موضوع مقاله:

(۱)قیام مردم ایران در بستر روند گذار:

مشاهده دقیقتر نشان می دهد که گوئی قیام ۱۴۰۱ که در سال گذشته تا مرز سقوط رژیم اسلامی جلو رفت بنا به دلایل مختلف گوئی زیر دست و پای بحران جهانی و منطقه ای کنونی نامرئی شده و رژیم اسلامی با وجود جنایات متعدد و روزانه اش حداکثر استفاده را از بحران فلسطین می کند و تلاش دارد نگاهها به فلسطین باعث شود که جنایاتش در ایران مخفی بماند.

مدیای رژیم اسلامی تمرکز خود را به “جنگ در فلسطین” و جنایات صهیونیستها داده و سرکوبهایش به رغم تداوم به رفم فشار سیستماتیک بر جلوه های قیام و موتورهای قیام ۱۴۰۱ منجمله جوانان و نوجوانان حتی سلبیریتیهای نیم بند تا فعالین کارگری و نیروهای چپ ، بنوعی با تولید فضای “ناسیونالیستی” تلاش دارد جامعه را که تنفر از رژیم اسلامی دارد یا خنثی کند یا با ایجاد فضای نظامی راحت تر سرکوب کند.

ما از اغاز سال ۱۴۰۲ حتی قبل اغاز بحران در فلسطین شاهد بودیم که قیام ۱۴۰۱ دچار رکود و سرکوب بود و رژیم اسلامی با تجارب وسیع سرکوب خود بتدریج حلقه ها را تنگتر کرد و فعالین مخالف خود را عقب زد که از جمله علتش اعتماد زیاد فعالین جوان در ایران به مدیای “انقلاب مخملی” و ترویج شاده انگاریهائی بود که نتیجه اش همین شد که شاهدیم.

از دید من جنبش انقلابی در ایران هنوز به اندازه کافی رادیکال نیست و بخش چپ این جنبش هنوز سازمانیافته نیست و طبقه کارگر ایران با وجود پتانسیلهای بسیار ، در اندازه های رهبری قرار ندارد.

اما از این تحلیلها جلو برویم می رسیم به پیچی که الان دچارش هستیم که روند نظامی کردن جامعه ایرانست توسط رژیم اسلامی به بهانه “خظر حمله اسرائیل و امریکا” که اتفاقا اینبار بیشتر از گذشته واقعی بنظر می رسد.

(۲)رژیم اسلامی واقعا چه استراتژی را در بحران منطقه ای دنبال می کند؟

دقت در تحولات یکماه اخیر نشان می دهد که هم رژیم اسلامی و هم حکومت امریکا یا حتی حکومت اسرائیل نوعی  قرار داد پنهانی دارند که وارد نبرد رو در رو نشوند.

این وضعیت به این دلیلست که دو طرف ماجرا فهمیده اند که درگیری رودر روی نظامی به نفع هیچکدام نیست و لذا حتی حکومت اسرائیل چند هفته ای است که بجای اعلام “ایران عامل حمله حماس است” حالا اعلام می کند که ایران “پشت حمله نیست”و “دلایلی نیست که ثابت کند” که دقیقا همان موضع حکومت بایدن است .

علامت دیگر مدارای بامزه هردو طرف است در حملات محدودی که به مراکز نظامی امریکا در عراق و سوریه می شود و “خود داری” ارتش امریکا به توسعه نبرد با نیروهای ایران!

از سوی دیگر مواضع حزب الله لبنان و نیروهای یمنی هم بر اساس “حملات محدود و کنترل شده” استوار است که نشان می دهد که دو طرف بحران در حال برنامه ریزی برای عقب نشینی ابرومندانه ارتش اسرائیل از غزه هستند و این جنگ را دو طرف می خواهند ابرومندانه تمام کنند.

البته این جنگ وضعیت کاملا کنترل شده نیست و بازی کردن با کبریت است در انبار باروت و ممکنست از دست دو طرف در برود.

من شخصا فکر می کنم که ارتش اسرائیل یکی دو هفته دیگر بساطش را از غزه برچیند و خرابه های غزه و جنازه ها را نشانه “پیروی خود” اعلام کند و از طرف مقالا هم نیروهای حماس فریاد پیروزی سر بدهند و داستان را تمام کنند چرا که حکومت امریکا و غرب نمی توانند ادامه این جنگ را با وجود درگیریهایشان در اوکرائین و احتمالا در تایوان تحمل کنند و حکومت اسلامی هم از این “صلح” نفسی خواهد کشید و خود را پیروز خواهد نامید!

(۳)جنبش انقلابی در ایران و بحران فلسطین :

در مقالات قبیلم نوشتم که سکوت جنبش رادیکال و انقلابی ایران در مقابل جنایات صهیونیستها به هیچ بهانه ای پذیرفته نیست.این سکوت نشانه وزنه سنگین راست و اندیشه های پروغرب است در جنبش ایران دقیقا همین اندیشه ها تا بحال عامل شکست قیام ایران بوده اند و هر نوع هم صدائی با درک راست نتیجه اش شکستهای بعدی است.

به خلاف پرواسرائیلی هائی که ماسک چپ دارند من این سکوت جنبش انقلابی در ایران را توجیه پذیر نمی بینم و همانطور که از جنبش جهانی دفاع از فلسطین دفاع می کنم همین نوع جنبش را در ایران انتظار دارم. سیاست چپ نمی تواند در داخل و خارج ایران متناقض باشد.

همانطور که گفتم حمایت از مردم فلسطین و محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی و اپارتاید اسرائیل هیچ ربطی به حمایت از حماس و اسلامیهای عقب مانده در فلسطین ندارد که اتفاقا اینها در خلاء یک چپ رادیکال و مدرن توانسته اند به پرچم “رادیکالیزم کاذب” مبارزه با صهیونیزم تبدیل شوند.

این گیج سری و سکوت جنبش انقلابی ایران در موضوع فلسطین تن دادن به شعار “نه غزه و نه لبنان جانم فدای ایران” راستهاست که با قرض گرفتن شعار لنین به “همه تفنگها به سمت رژیم اسلامی” ترجمه شده که خودش جوک بزرگ توده ایستی است!

از دید من درک انترناسیونالیستی و پرولتری باید در جنبش انقلابی ایران محکم شود و همه جامعه بشری همه مظلومیتها باید دردهای ازادیخواهان ایران باشد .این تنها راه رشد انسانگرائی جهانی در انقلاب ایرانست.

(۳)دینامیزم جدید قدرت بین حکومت اسلامی و قیام مردم ایران:

از اون متوهمینی که دنبال “انقلاب زن زندگی ازادی”بودند و اون قیام را انقلاب نامیدند و حالا معلوم نیست انقلابشان کجاست بگذریم ابتدا به این سوال پاسخ دهیم که نتیجه قیام ۱۴۰۱ چه شد؟

من می گویم اون قیام شکست خورد و اما تجارب مهمی بدست نسل جوانی داد که باید خود را برای قیام بعدی اماده کنند.اون نتایح چیست؟ اون مسیرهای غلطی که نباید تکرار شود کدامند؟

طبیعتا از دید ماکرو ، نسل جوان فهمید که تجارب نسلهای قبل را نمی شود کنار گذاشت! نمی شود در خیابان راهپیمائی کرد و انتظار داشت حکومتهای غربی و امریکا برای مردم انقلاب مخملی کنند و نمی شود با برداشتن حجاب پایان رژیم را اعلام کرد! نسل جوان بخوبی فهمید که رژیم اسلامی بسیار ترفندها دارد و بسیار اماده تر باید به سراغش رفت و بدون ابزار سازماندهی و سازماندهی نمی شود اعتصاب عمومی راه انداخت و نمی شود بدون قیام .مسلحانه توده ای کار رژیم را تمام کرد.

نسل جوان بهتر متوجه شد که تا چه حد امپریالیستهای امریکا و غربی به قیام مردم خیانت می کنند و تا چه حد اینها غیر قابل اعتماد هستند.

اما همه اینها که طعم تلخ شکست و شکنجه و اعدامها را بدنبال داشته تازه در دینامیزم بحران منطقه ای و جهانی و افزایش اهرمهای سرکوب رژیم باید ضرب شود تا متوجه شویم چرا حتی جامعه توان عکس العملهای مشابه گذشته را هم از دست داده و دیگر حتی نمی تواند به خیابان بیاید وقتی نوجوانش را رسما در مترو می کشند اونهم بخاط نداشتن حجابی که اینهمه در قیام ۱۴۰۱ بخاطرش جامعه بها داد و فکر کرد که برداشتن حجاب رژیم را دود می کند می فرستد هوا!

نتیجه و ادامه سوالات عملی که جلوی جامعه و انقلابیون ایران صف کشیده اند:

من مظمئن هستم فعالین چپ و رادیکال در ایران هم روی همین سوالات فکر می کنند و اون عینیتی که من را به فکر واداشته همانها را هم بخود مشغول کرده. در مقالات قبیلیم هم گفتم که فعالین خارج کشوری نمی توانند تاکتیکها و راه یافتهای مشخص روزمره را در ایران ظرح بریزند و اینها سوالاتی مشخص است که پاسخش را در ایران باید یافت.

من و امثال من تنها درکی کلی و استراتژیک می توانیم ارائه دهیم که انهم مهم است و کامل کننده.تحربه زندگی در میان انقلابیون نسل گذشته بسیار بالاست اما کافی نیست و عینیتهای روزمره پتسخهای روزمره نیاز دارند.

آیا قیام مردم ایران نیاز به ساختن زیر بناهای بیشتر دارد یا همین زیر بناها و سازماندهی قیام ۱۴۰۱ برای اغاز حمله مجدد کافیست؟ ایا با همان انگارها و انتظارها می شود دوباره وارد خیابان شد؟ یا ساختمانی که قیام ۱۴۰۱ رویش بناشد کلنگی است و باید پایه ریزی دیگری کرد؟ 

روانشناسی جامعه کجا قرار دارد؟ چند در صد مردم از سرکوبها جاخورده اند؟ و ورود اقتصاد ایران به کمپ شرق تا چه حد می تواند اقتصاد ورشکسته و فاسد ایران را پاسخگوی طبقه متوسط کند و جامعه را به انچه دارند دلخوش کند؟ ایا جامعه الان امادگی تهاجم دیگری به رژیم دارد یا در لاک دفاعی قرار گرفته؟ اثرات جنگ روانی رژیم و نظامی گری رژیم روی جامعه چیست؟ 

خوب اینها سوالات مهمی است و انچه من مظمئن هستم اینست که با تکرار توهم و خودگول زنی که “انقلاب زن زندگی ازادی”یک جائی در صندوق خانه مخفی است” و مردم “منتظر بهانه هستند” نمی شود بجائی رسید.چرخه ورود مردنم ناراضی و برخوردهای عصیانی نه تنها بجائی نمی رسد بلکه جامعه را بیشتر دچار شکست روانی می کند.

همه این سوالات و مباحث برای اینست که ما بیشتر بطور منطقی فکر کنیم و امید منطقی و واقعی را در جامعه تقویت کنیم و برخوردهای احساسی که زمینه شکستهاست را کنار بگذاریم.

رژیم اسلامی و حامیان غربی و شرقیش افعی های مارخورده هستند و تجارب شکست دادن انقلاب ۵۷ و قیام در عراق و سوریه را هم در جیب دارند و کارشناسی خارحی که با اینها همکاری می کنند هم در غرب و شرق دوره دیده اند. اینها را در زیر سازی قیام بعدی مردم در نظر بگیریم و خصوصا تمرکز خود را به طبقه کارگر بدهیم که تنها شانس پیروزی انقلاب در ایرانست!

زنده باد مبارزه برای آزادی و برابری و حکومت کارگری!

زنده باد امید برای ساختن جامعه انسانی جهانی !

منابع بیشتر:

مقالات این نویسنده در موضوع جنگ فلسطین و اسرائیل

نقدهائی به “چپ” پرواسرائیل و تزهایش

www.azadi-b.com/?p=39102

جوک بیمزه ای بنام “راه حل دو کشور” و پاسخ رادیکال به حامیان این جوک!

www.Azadi-b.com/?p=39044

چرا دموکراسی خواندن اسرائیل خط راست بوده و هست؟

www.azadi-b.com/?p=38937

دنیا بعد از حمله حماس به اسرائیل

www.azadi-b.com/?p+38893

بعد از یکماه ادمکشی نتیجه جنگ اسرائیل بر علیه غزه چیست؟

www.azadi-b.com/?p=38857

چرا فلسطین نقطه کور دنیا نیست و راه حل مردم فلسطین سرنگونی رژیم اسلامی نیست؟

www.azadi-b.com/?p=38756

سکوت در مقابل جنایات حکومت اپارتاید اسرائیل و عدم دفاع از مردم فلسطین شایسته هیچ ازادیخواهی نیست!

www.azadi-b.com/?p=38691

آغاز طرح  “جراحی نظامی “حکومت صهیونیستی به درون غزه و سقوط حمایتهای جهانی وداخلی

www.azadi-b.com/?p=38666

حمایت مردم و اتحادیه های کارگری جهان از مردم فلسطین و محکوم کردن رژیم جنایتکار اسرائیل

www.azadi-b.com/?p=38542

اتحادیه های کارگری فلسطین و اسرائیل ، محکومیت یکصدای رژیم صهیونیستی . گله های سلام زیجی

www.azadi-b.com/?p=38483

پشم ریزی صهیونیزم و اوکرائین ، در روند گذار جهانی، گیجی چپهای عاشق دموکراسی اسرائیل!

www.azadi-b.com/?p=38455

نمونه ای از حمایت طبقه کارگر فلسطین : چگونه حماس دیوار غزه را شکست و سورپرایز جهانی افرید؟

www.azadi-b.com/?p=38253

داستان چپهائی که هیچ طرف نیستند و فقط “مخالف سرمایه داری هستند!

www.azadi-b.com/?p=38228

حمایت از “مردم اسرائیل” بنام سوسیالیست چپ؟

www.azadi-b.com/?p=38022

پیرامون حمله بی سابقه ، چند لایه ای حماس به داخل خاک اسرائیل 

www.azadi-b.com/?p=3799

“سوسیال دموکراسی “متوهم دموکراسی اسرائیلی

www.azadi-b.com/?p=380

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate