چرا دموکراسی خواندن اسرائیل خط راست بوده و هست؟

مقدمه:

مقاله ای توسط عباس گویا در سایت آزادی بیان منتشر شده که مدعی است که انها که منصور حکمت را بخاطر دموکراسی خواندن اسرائیل نقد می کنند “چپ محور مقاومتی ” هستند.

خیلی خوب بود که منصور حکمت زنده بود و الان بعد این همه سال که اسرائیل را دموکراسی خوانده بود پاسخگوی انتخابش  بود.

عباس گویا از جمله معتقدین به منصور حکمت است که در هیچ حزبی که بنام او تشکیل شده عضو نیست. اما من جائی ندیدم کلمه ای یا نقدی هر چند کوچک در نقد منصور حکمت نوشته باشد. این به این معنی است که از دید عباس گویا منصور حکمت فاقد ایراد است و مو لای درزش نمی رود.

خواننده از سوی دیگر نقدهای من به برنامه دنیای بهتر و بسیاری از مواضع منصور حکمت را در سایت ازادی بیان دنبال کرده در عین حال که من جایگاه مهمی برای منصور حکمت در جلو بردن کمونیزم  در جامعه ایران قائلم اما منصور حکمت را هم مثل هر انسان دارای زوایای مثبت و منفی می بینم و منحمله علت این به بن بست رسیدن حامیان او در سیاست کنونی.

از این حاشیه عبور می کنم و چند پاسخ برای عباس گویا می گذارم که البته مخاطب اصلیم خواننده است چرا که تجربه خوبی در مناظره با حامیان صد در صدی منصور حکمت نداشته ام:

(۱)”منصور حکمت خودش نقاد دموکراسی بوده” لذا اینکه بگوید اسرائیل دموکراسی است ..”

مهمترین و شاید تنها دفاعیه عباس گویا اینست که اینطور نیست که دموکراس معادل حکومت کارگری باشد لذا ؟..عیبی ندارد منصور حکمت اسرائیل را دموکراسی نامیده!و اینکه موسولیتی و هیتلر از دل دموکراسی در امدند و…دموکراسی اینست که بایدن در تظاهرات کارگران شرکت کرده…!

در حاشیه بگویم که خوب شد منصور حکمت نیست و چنین سطح دفاعیه را نمی بیند!

آیا اینها دلیل است که اسرائیل را با دموکراسی اونهم بنام کمونیست رادیکال بفروشیم؟

(۲)الصاق کلمه دموکراسی به اسرائیل یک انتخاب سیاسی است!

همانطور که الصاق کلمه مسلمان به مردم جامعه یا کورد و تورک و لر خواندن جامعه یک انتخاب سیاسی است، خواندن دموکراسی به نظام سیاسی مثل اسرائیل یک انتخاب سیاسی است.

تاریخا دموکراسی حکومت برده داران و حکومت سرمایه داران بوده و سازمانی است که حکومت اقلیت را با فریب بعنوان “حکومت مردم بر مردم” به جامعه می فروشد.

خوب یک کمونیست درکش از دموکراسی اینست که دموکراسی بواقع یک بقالی است برای فریب مردم.دقیقا همین زاویه است که کمونیزم رادیکال تکلیفش را چپهائی که بدنبال مارکس نوعی از “دموکراسی “را کارگری نامیده اند و خود و مردم را گیج کرده اند حدا کرده و اتفاقا منصور حکمت این نکته مهم را مورد توجه قرار داده.اما چرا منصور حکمت اسرائیل را دموکراسی می نامد؟ 

ما تاریخا می دانیم که راست چه امپریالیستهای انگلیس و امریکا و غربیها و چه خود حکومت اسرائیل تبلیغات محوریش همین “دموکراسی” خواندن حکومت اسرائیل بوده.

من می پذیرم که  دموکراسی انطور که تئوری پردازان راست می گویند نظامی است با تقسیم قوا و انتخابات. با این وجوه اصلی بسیاری حکومتهای دیکتاتور و جانی همه درجاتی از دموکراسی هستند منجمله نظام اسرائیل .

اما جالبست که با همین معیارها بسیاری از اکادمیسینهای غربی نظام اسلامی در ایران را هم دموکراسی می نامند اونهم چندین دهه است!اگر عباس گویا نیاز بداند من لیست مقالاتی را که استدلال شده حکومت اسلامی دموکراسی است ارائه دهم!

تا اینجا روشن کردم که تاریخا همانطور که دموکراسی  ماهیتا حکومت طبقه برده دار و سرمایه دار بوده و ربطی به حکومت اکثریت مردم نداشته و ندارد ، نظام اسرائیل هم از ابتدا تا الان گرچه با معیارهای راست “دموکراسی” است اما ماهیتا باید تحلیل شود.

(۳)اسرائیل حکومت اپارتاید و صهیونیستی و فاشیست بوده و هست :

با معیارهای مشخص، سیاست و عملکرد حکومت اسرائیل از ابتدا بر نژاد پرستی و جنایت و اپارتاید و فاشیزم جنایتکارانه استوار بوده.این نگاهی است که بطور رادیکال ماهیت حکومت و عملکردش را می بیند. 

اما ایا در عین حال بر اساس تعاریف راست این نظام دموکراسی هم هست؟

من تایید می کنم که بطور همزمان نظام اسرائیل هم صهیونیست و اپارتاید است و هم دموکراسی! تناقضی هم ندارد .همانطور که حکومت امریکا دموکراسی است و هم جنایتکار و امپریالیست! 

به کجا می رسیم؟ به اینکه ما چه وجه را برجسته باید بکنیم همانطور که مثلا مردم فلسطین در اکثریت مطلق مسلمان هم هستند اما ما انتخاب می کنیم که انها را مسلمانان ننامیم! 

خوب با منطق روشن کردم که اسرائیل  را بر اساس انکه ما کجا ایستاده ایم تعریف می کنیم و توضیح می دهیم.راستها وجه دموکراسی را بچشبند مفت چنگشان اما کمونیستها باید وجهی را برجسته کنند که نزدیکتر است به ماهیت این نظام!

(۴)تعاقب انتخاب دموکراسی خواندن اسرائیل:

راستها وقتی این دموکراسی را به اسرائیل می چسبانند هدف دارند.می خواهند این نظام را حمایت کنند.

از دید من هر گرایشی کهه این وجه نظام اسرائیل را برجسته می کند همین هدف را دارد.

در عمل برنامه منصور حکمت چه شد؟ وقتی اسرائیل را دموکراسی نامید؟ ایا جائی سراغ دارید او این نظام را صهیونیست بنامد و اپارتاید و بگوید که راه حل مسئله فلسطین پایان اپارتاید  است و پایان کشوری دروغین که بر اساس اپارتاید و صهیونیزم سازمان یافته؟ من فکر نمی کنم.

منصور حکمت و همه حامیانش طرفدار موضع سازمان ملل و اوباما هستند و جناب یاسر عرفات که “راه حل دو کشور” را حمایت کرده اند. بله! 

ادامه دموکراس خواندن اسرائیل می شود راه حل “دو کشوری”! که از ابتدا نظریه ای برای نشسین بین دو صندلی بوده و هست. اینست صرانجام دموکراسی خواندن اسرائیل توسط منصور حکمتی که رسما خود را “غربی” می نامید و هرگز نیامد بگوید که غرب و شرق انچه تاریخا ساخته اند راه حل نیستند!

(۵)توصیه به مخالفان منصور حکمت که پا به زمین نکوبند و منصور حکمت مطالعه کنند!

راستش من بعنوان فردی که اتفاقا به توصیه ایشان سالهاست گوش داده ام و دورانی مثل عباس گویا کادر اون حزب کمونیست کارگری بودم حتی در دوران عضویت در اون حزب متوجه مقادیر زیادی ایراد و اشتباه جدی در نظریه و پراتیک منصور حکمت شدم که با پرتاب کلمات عباس گویا توجیه پذیر نیست!

منصور حکمت موارد زیادی ایراد داشته و رسیدن همه احزاب مدعیش به وضع کنونی دلیل دارد همانطور که رسیدن لنینیزم به ایستگاه استالینیزم و سقوط نهائی شوروی ریشه در نظریات لنین داشت. حتی منصور حکمت زمانی مدعی بود که حمله امریکا به افغانستان ویتامین دارد چون “بدتر از طالبان نمی شود” اما تاریخ نشان داد که اولا طالبان فقط ابزار حکومت امریکا بود و بلافاصله امریکائیها تصمیم گرفتند طالبان را دوباره جاسازی کنند تا “بروند” و دوما از طالبان بدتر هم بود و مردم افعانستان شاهد! 

حالا فکرش را بکنید که بقیه هم بروند هی منصور حکمت را مطالعه کنند!

یادم می اید در سن ۱۷ سالگی از اخوند محل در مورد نظریه اوپارین می پرسیدم و او به من توصیه می کرد”برو قران را بیشتر بخوان”!

خلاصه کنم:

این نقط نیست که دموکراسی نظام حکومت برده دار و سرمایه دار است.این مهم است که در دیدن حکومت اسرائیل ما چه می بینیم.کمونیستها قرار بوده درک ماهوی و طبقاتی داشته باشند و پشت ماسکها را ببینند.

همانطور که در زمان قدرت نژاد پرستان در افریقای جنوبی کمونیستی نبود که به ما یاد اور شود اون حکومت دموکراسی است(که اتفاقا دموکراسی هم بود) همانطور نامیدن دموکراسی به اسرائیل انتخاب سیاسی بوده و هست.یک درک کاملا راست .

چسباندن این مخالفتها به “چپهای محور مقاومتی” راه فرار نمی سازد.من و امثال گول برچسبها را نمی خوریم حداقل من نوشته های مستندی دارم در نقد این قبیله چپ محور مقاومتی شاید بیشتر از عباس گویا! 

حکومت اسرائیل حکومت صهیونیست و  اپارتاید است و تا نرود فلسطین امکان زندگی و صلح ندارد.

منبع:

(*)منصور حکمت، دموکراسی در اسرائیل، استیصال چپ محور مقاومتی(عباس گویا)

www.azadi-b.com/?p=38919

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate