لزوم  پاسخگوئی فراگیر چپ رادیکال و سوسیالیستی به “چپ های حکومتی”

لزوم  پاسخگوئی فراگیر چپ رادیکال و سوسیالیستی به “چپ های حکومتی”

ادامه نقد به نئوتوده ایزم

مقدمه: 

حدود ۶ ماه پیش مقاله ای در مورد فردی بنام علی علیزاده” که مدعی است چپ است و حامی “محور مقاومت” در انگلستان زندگی می کند و شبانه روزش را گذاشته تا در یوتیوب و مدیا از رژیم اسلامی بنام مبارزه با امپریالیزم ، حمایت کند ، مقاله ای نوشتم.

خوشحالم امروز مقاله جامعی از نیما مهاجر خواندم که به درستی این “چپ حکومتی” و حامی “محور مقاومت” (یعنی مافیای نظامی اقتصادی سیاسی وابسته به رژیم اسلامی در منطقه) نوشته که بطور وسیعتری برخی از چهره های این قبیله را افشا می کند.

این “چپ حکومتی” با استفاده از تبلیغات اطلاعات رژیم اسلامی درون دانشگاهها نفوذ کرده و همانطور که در نوشته هایم نوشتم حتی این جناب علیزاده حساب  بانکی رسمی در ایران دارد که در برنامه اش تبلیغ می کند که بنامش پول بریزند!

پریسا نصرابادی از همکاران دائم این جناب علیزاده است که بعنوان “کارشناس روابط بین الملل کنار مقامات رژیم اسلامی و جانیهای وابسته به سپاه پاسداران “میهمان” می شود تا تنور مدیای این موجودات را داغ نگه دارد.

روانشناسی جالبی هم دارند اینها! از یکسو گاهی زمزمه می کنند که “در برخی موارد انتقاداتی به رژیم دارند اما در مورد موضع رژیم اسلامی در سطح بین امللی و بخاطر “اهمیت اقتدار ملی” بدجوری خاطر خواه خامنه ای هستند!

متاسفانه زندگی به من مجال نمی داد که بیشتر در مورد این جناب علیزاده بنویسم.اما رسیدیم به سالگرد قیام ۱۴۰۱ که جناب علیزاده همراه پریسا خانم دهها برنامه داشتند که ثابت کنند که “قیام بی قیام ” و مردم دارند خوش می گذرانند! چهره کثیف اینها بیشتر و بیشتر روشن شد و کنار سایر اطلاعاتی های رژیم که به تمام قد مشغول سرکوب و شکنجه و اعدام بودند تا مبادا در سالگرد قیام جامعه بیرون بریزد اینها همه عقبه دار تبلیغاتی رژیم شدند.

خوب نکات بالا را داشته باشید تا منهم زوایائی از ماهیت و ریشه های تداوم توده ایزم را در ایران با کمک اطلاعات رژیم اسلامی اضافه کنم:

(۱)تداوم نئوتوده ایزم چرا؟ چه زمینه تاریخی هست که این گرایش بازتولید می شود؟

چند روز قبل بود که رقیه دانشگری که عضو رهبری سازمان اکثریت بود و حامی خط امام و بعد از اعدام همسرش به خارج ایران رفته در تلویزیون علیزاده ظاهر شد تا در بستر مبارزات “جبهه مقاومت” همچنان به دفاع از خط امام بپردازد! 

این تصاویر اتفاقا پیوند توده ایزم و تئوتوده ایزم را بخوبی نشان می دهد.اینها دست در دست هم دارند و تداوم این خط فکری و سیاسی را ثابت می کنند.حزب توده زیادی بی ابروست لذا این قبیله مجبور است فاصله خود را با حزب توده حفظ کند اما قدم بقدم همان متدها را دنبال می کند.

این متد عبارتست از “خط ضد امپریالیستی” از نوع غربیش البته و جازدن این خط بنام چپ!بنام چپ مدرنی که در انگلیس زنو سوئد زندگی می کند و نمی تواند در ایران زندگی کند اما سینه چاک رهبر خامنه ای است!

چه لعبتی هستند اینها!

توده ایزم و نئوتوده ایزم در اسران ریشه دارد چون طبقه ای که انرا ساخته سخت جانست.بخشی از بورژوازی که  با امپرالیزم مشکلاتی دارد و هم می خواهد از منافع نصیب ببرد و هم نمی خواهد طبقه کارگر بطور واقع بقدرت برسد.این نوع چپ بیشتر ناسیونالیزم ایرانی است با ریشه های فرهنگی شیعی که البته با القاظ انگلیسی هم تزیین شده و در لندن نشسته تا ثابت کند که راز موفقیت جامعه از دیکتاتوری اخوندی مصلح می گذرد.

این “اقتدار” از دید اینها صلح می اورد و ازادی متعاقب اقتدار حاصل می شود لذا الان باید متمرکز ماند روی اقتدار نظامی ! اینها اساس فرمولبندی این قبیله است که خود را چپ می نامد!

اما مشکل اینها اینست که چپ قرار نبود حکومتی باشد! قرار نبود که تضادهای طبقاتی را بگذارد کنار و به درک ناسیونالیستی عقب بنشیند با این تضادها چه می کنند؟ با نشستن کنار جانیانی که هزاران هزار انسان ازادیخواه را طی چندین دهه قصابی کردند چگونه ابرو می خرند؟

(۲)نئوتوده ایزم چرا توسط رژیم اسلامی حمایت می شود؟

سالها قبل وقتی مرتضی محیط “مارکس شناس ضد امپریالیست مقیم امریکا) تبلیغ می کرد که کتابهایش در ایران منتشر می شود درست در زمانی که آزادیخواهان و کمونیستها به سلاخ کشیده می شدند و می شوند ، این سوال مطرح بود که چرا؟

تاریخا حکومتهای راست یک بخشی از ناراضیان را کنار خود نگه می دارند که بخشی از جامعه ناراضی را کنار خود نگه دارند.
مارکسیستهای علنی” کمونیستهای علنی که کتابهاشان جلوی دانشگاه تهران بفروش می رسد! گاها در دانشگاههای ایران استاد بوده اند و هستند!

رژیم اسلامی همه جورش را دارد بجز “مارکسیتهای علنی” لیبرالهای علنی هم دارد! برخیشان خیلی هم در مدیای رژیم بلبلی می کنند! بخشی از اینها حتی در جناح های حکومتی هم هستند و در دزدیها سهم دارند!

رژیم اسلاتمی و سازمان اطلاعاتش همه جور کالا در اختیار دارد!

این بخش که قیافه “ناراضی” هم بخود می گیرد و گاهی غر می زند مثل کیانوری که گاها اعلامیه می داد و از خشونت رژیم به امام خمینی شکایت می کرد!

(۳)آیا چپ می تواند حکومتی باشد؟

عموم چپهای کمونیست حتی بجز دوران کوتاهی که چپ “حودی” را در قدرت دیدند، به این سوال پاسخ منفی می دهند .اگر انارشیستها را هم چپ بدانیم، که طبیعتا از خصلنهای ماهوی چپ این را خواهیم دید که اساسا چپ خصلت بیرون حکومتی و ضد حکومتی دارد.چپ جنبش اعتراضی به قدرت حاکمست هر که باشد.

بعد معرفتی دارد این بحث و بعد مادی جنبشی.تا زمانی که قدرت مرکز وجود دارد  محبور است از منافع عده ای در مقابل عده دیگر دفاع کند و این روند همواره به دیکتاتوری اقلیت حتی با ماسک اکثریت می انجامد. اگر این دیدگاه تاریخی را پایه قرار دهیم اساسا حکومتی بودن را در تضاد با ماهیت چپ خواهیم دید.

این قبیله “چپ حکومتی” نئوتودایست درونش دچار تضد غیر قابل حلست از آنجا که کنار وحشی ترین و جنایتکارترین شکل حکومت بورژوازی در تاریخ ایران ایستاده و خجالت هم نمی کشد!

(۴)جداسازی مبارزه با امپریالیزم با مبارزه با سرمایه داری:

این نئوتوده ایها اولا امپریالیزم را از اصل نظام سرمایه داری جدا می بینند و دوما در تقابل با اساس سرمایه داری قرار ندارند و فقط می خواهند این سرمایه داری ملیح باشد کمی حق کارگر را بیشتر بدهد قانون کار باشد و اتحادیه ها ازاد باشند.اینها فرمولندی این توده ایزم و نئوتوده ایزم است.لذا در ادبیات اینها بحثی رادیکال در مورد مسئله جامعه نیست و بیشتر دنبال هیاهوهای تبلیغاتی حکومتی می دوند حتی وقتی در تقابل واضح با جنبشهای اجتماعی مردم دارد.

(۵) ایا می شود با امپریالیزم مخالف بود و با سرمایه داری موافق؟

از دید من اساسا اینها حتی با امپریالیزم هم مبارزه نمی کنند چرا ا که اساس امپریالیزم نفس سرمایه داریست.اینها امپریالیزم را با استعمار معادل می گیرند و بوافع مبارزین “ضد استعمار” قرون گذشته هستند.

مشکل اما حتی اینجا هم ختم نمی شود اینها عروچ امپریالیزم روسیه و چین را برمی تابند و خود را در اتحاد با این امپریالیستها تعریف می کنند . اینهم وجه دیگر معضلات این قبیله که ثابت می کند که هیچ جنبش ضد امپریالیستی نمی تواند منطقا ضد سرمایه داری نباشد.

سیاستهای امپریالیستی در ریشه خود تابع نفس توسعه سرمایه هستند و توهم مبارزه با بخشی از این سیاستها فقط فریبکاری است.

(۶)قیام و جنبش انقلابی مردم را با “انقلاب مخملی” یکی دانستن و معرفی کردن:

سالها قبل وقتی اعتصاب کارگران شرکت واحد اغاز شد مرتضی محیط رسما کارگران را ابزارهای امپریالیزم امریکا نامید! از دید این توده ایستها و نئوتودایستها تمامی جنبشهای اعتراضی و انقلابی بر علیه حکومت جانی اسلامی بخشی از توطئه امپریالیستی هستند و اساسا چیزی بنام حق مردم برای سرنگونی معنا ندارد.

کثیفترین چهره اینها این می شود که در سالگرد قیام ۱۴۰۱ مردم ایران را به ریشخند می گیرند که چرا در خیابانها نیستند! 

خواننده متوجه می شود که این قبیله تا چقدر حلقه نوکری جانیان ایران را بر گردن افتخار می بینند!

بطور واقع چپ رادیکال هم توطوئه امپریالیزم برای انجراف قیام را می بیند و هم حق خود برای سرنگونی انقلابی و هم حق طبقه کارگر برای کسب قدرت سیاسی.

خلاصه:

همانطور که سالها گفته ام مبارزه فکری و سیاسی با راست و انوع چپ عقب مانده و ارتجاعی یک لحظه نباید متوقف شود.از نیما مهاجر برای افشای این “چپ حکومتی حامی جبهه مقاومت اسلامیها” بسیار تشکر دارم و امیدم اینست که خصوصا در ایران و محیطهای دانشگاهی این اراذل بخوبی افشا شوند.

توده ایزم گند بزرگ و لکه ننگ بزرگی در سیاست ایران بود نباید گذاشت این نئوتوده ایستها با کمک اطلاعات رژیم اسلامی تعدادی جوان را بفریبند و در کنار رژیم اسلامی بخط کنند.

زنده باد مبارزه طبقه کارگر برای کسب قدرت سیاسی و ساختن نظام بدون بهره کشی و انسانی!

منابع بیشتر:

در دفاع از خیزش‌های انقلابی در مقابل چپ‌های حکومتی محور مقاومت(نیما مهاجر)

www.azadi-b.com/?p=38703

نگاهی به فعالیتهای علی علیزاده “چپ سکولار حامی خامنه ای ” مقیم لندن(سعید صالحی نیا)

www.azadi-b.com/?p=34156

!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate