فراخوان به دیکتاتورهای شرق بر علیه “خودخواهان غرب” محتوی شارلاتانیزم لاوروف!

نگاهی به سخنرانی سرگئی لاوروف در سازمان ملل

مقدمه:

طی دورانی که جنگ اوکرائین اغاز شده من دهها مقاله در موضوع نبرد روسیه و فرب در اوکرائین نوشتم و توضیح دادم که دعوائی بسیار فراتر از اوکرائین در حال جریانست و قطب بندی دنیای جدیدی که بلوک “شرق” را در برابر بلوک غرب دوباره سازمان می دهد.

توضیح دادم که این قطب بندی جدید جهانی فاز گذارش را دارد طی می کند و شکست حکومت اوکرائین و غرب برای زمین زدن روسیه بیشتر و بیشتر حامیان امریکائیش را متقاعد می کند که راهی برای پیروزی نیست و باید تسلیم جهان چند قطبی شد.

در این کانتکس است که سخنرانیهای امسال سازمان ملل متحد بیشتر و بیشتر انعکاس دهنده این روند جهانی است و رهبران حکومتی در حال یارگیری و ورود فعال به قطب بندی کنونی شده اند و در سخنانشان منعکس است.

از دید من حکومت روسیه بسیار بی پرواتر از حگومت چین از همان ابتدا اساس دعوا را در تبلیغاتش نشان دنیا داد.چین بسیار کمتر و در لفافه موضع گرفته هر چند می داند که داستان بحرانسازی امپریالیستهای غرب نهایتا به در خانه چین هم خواهد خوابید.

اما قطب روسیه و چین چه نوع پز و پرجمی را باید بلند کند که بتواند در این دعوا فریبکاری مشابه غربیها را پیش بگیرد و بازار برای خودش بسازد؟

اگر غربیها کالای دموکراسی می فروشند این قطب حدید چه کالائی را عرضه می کند؟ 

در سخنرانی ۲۰ دقیقه ای خود جناب سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه فرمولبندی قطب خود را به دقت بیان کرد و من لازم می بینم در این مقاله بهش بپردازم:

(۱)”دیکتاتورهای شرق و جنوب متحد شوید! ” اینست پرچم قطب روسیه و چین!

اگر حکومتهای غربی سنتا روی دموکراسی و “ازادی های فردی” بقالی ساختند و این سابقه دارد از زمان بلوک شرق سنت این بود که بلوک شرقیها بقالی خود را با “مبارزه با امپریالیزم غربی و خودخواهی غربی تزئئین کنند!

جناب لاوروف دقیقا از همین زاویه دارد بقالی خود را تبلیغ می کند:

ایشان تاکیید دارد که حکومت امریکا و اروپائیها “خودخواه هستند” و کشورهای شرق و حنوب را بر نمی تابند و همه چیز را برای خود می خواهند و دنیا را بجز خود جنگل می دانند.

ایشان گله اش همینست که چرا حکومت امریکا و غربیها روسیه و چین را بازی ندادند و اینها را مجبور کردند که از دوران خایه مالی و گدائی تقسیم قدرت در بعد سقوط بلوک شرق و حتی گدائی عضویت در ناتو برسند به این وضعیت؟

بله! سوال از لاوروف اینست که دهسال تمام دوران گدائی روسیه و چین از حکومتهای غربی و هم نوازیهای مهم در سیاست جهانی اینها را کجای دل باید گذاشت؟

لاوروف مخاطب را احمق فرض گرفته درست مثل حاکمان غرب و امریکا!

روسیه و چین حداقل طی دهسال تمام تمامی سیاستهای امپریالیستی امریکا را حمایت کردند از تحریم کره شمالی تا تحریم رژیم اسلامی! قطع نامه های شورای امنیت را نگاه کنید! بله! دروغگوئی لاوروف بسیار شفاف می شود که واقعا دعوای این تازه اربابان فقط سر تقسیم قدرت بوده و حالا اگر دنبال رویاروئی با حکومتهای غربی هستند دلیل اخلاقی ندارد بلکه رقیب غربی به گدائی اینها پاسخ نداده و اینها مجبور شده اند فاصله بگیرند!

لاوروف برای فریب جهان سومیها کنار رئیسی حانی می ایستد و داستان سوزاندن قران را تکرار می کند تا ثابت کند که حکومت مطبوعش اسلام پرور و مذهب پرور است و به این افمار احترام می گذارد! اینهم یک شارلاتانیزم دیگر! اتفاقا هم حکومتهای غربی و هم این قطب روسیه و چین هردو سابقه طولانی در مذهب پروری دارند چرا که مذهب ابزار مهم فریب افکار عمومی بوده برای حکومتها.

(۲)”اتحاد با دیکتاتورهای شرق و جنوب بر علیه امپریالیزم غرب!

در زمان جنگ سرد هردو طرف سازنده دیکتاتوریها در جهان سوم بودند و الانهم این باشگاه روسیه و چین در متحد کردن دیکتاتوریها با قطب غرب در حال مسابقه است!

قطب غرب در تبلیغاتش از دموکراسی حرف می زند اما سنتا سازنده دیکتاتوریها بوده.اما قطب روسیه و چین که رسما دیکتاتوری هستند بدون خجالت بارها اعلام کردند که “مسئله داخلی حکومتها” مسئله انها نیست لذا اینها براحتی با حکومت اسلامی ایران و عربستان وارد قرارداد می شوند و برایشان اهمیتی ندارد که جوامع این کشورها چه مصیبتی می کشند.

بار دیگر چهره کثیف این لاوروف و حکومتش و حکومت چین مشخص می شود وقتی اتحاد رو به تزاید اینها با حکومت رئیسی را در بحبوحه قیام مردم در ایران می بینیم!

(۳)شکل دهی بلوک “جنوب و شرق” و استراتژی گرفتن مناطق تحت نفوذ:

تعدادی چپ عقب مانده و بواقع دیناسور سیاسی را در فیسبوک دیدم که استدلال می آوردند که قطب روسیه و چین “امپریالیزم نیستند”! فقط سرمایه داری هستند!

از این حکم نتیجه می گیرند که چون امپریالیست نیستند پس بهتر هستند و باید با انها متحد شد بر علیه امپریالیزم چون لنین گفته!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate