تصمیم ۳ کشور اصلی اروپا برای تمدید تحریمهای برجامی قرار است چه کند؟

مقدمه:

وضعیت “برجام” این روزها در تیره ترین دورانش بسر می برد.برجام در زمانی ارائه شد که حکومتهای غربی  دست بالا داشتند و دنیا هنوز تک قطبی بود و یانکی ها بر خر مراد سوار و در مقابل رژیم اسلامی قرار داشتند که در عین تلاش برای حفظ پایگاه منطقه ای بدجوری تو تله گیر بود و لذا برجام که در ظاهر ابزار کنترل سلاح هسته ای و موشکهای استراتژیک بود بواقع در سطحی استراتژیک تر ، خلع سلاح از نوعی بود که در تجارب صدام و قذافی غرب درش موفق بود .

برجام از دیدگاه غرب خلع سلاح رژیم اسلامی بود و قرار بود ورژنهای بعدی بتدریج این حلقه را تنگتر کند.

اما از دیدگاه حاکمان رژیم اسلامی بخاطر گرایشات مختلفی که دارند از یکسو برجام از همان ابتدا تله بود و از جناح دیگر منجمله جناح روحانی و غربگرایان حکومت اسلامی برجام کلیدی بود برای تقویت روابط با غرب.

خامنه ای اون بالا در طول مذاکرات برجام هم از دولت حمایت می کرد برای مذاکرات هم زیر لب زمزمه می کرد و اعلام ناامیدی.

ترامپ به داد جناح ضد برجام رژیم اسلامی رسید و با پاره کردن برجام بهترین فضا برای بخش غیر فربگرا اماده شد که بتازد و هم مراکز تولید اورانیوم خود را تقویت کند و هم صنابع موشکسازی خود را تقویت کند و در فاز بعد با اغاز روند “گذار قدرت در دنیا” سمتگیری به روسیه-چین تشدید شود.

از دید من الان برجام مادیتی ندارد.چرا که حکومت اسلامی خود را متحد قطب روسیه-چین می بیند و لازم نمی بیند که با غرب مماشات کند.رژیم اسلامی طی سالهای اخیر بتدریج فروش نفت خود را بالا برده و بطور نسبی دارد از زیر فشار تحریمهای غرب بیرون می اید همان مسیری که روسیه رفته و شاید موفقترین نمونه پایداری در مقابل تحریمهای غربی است.

تا اینجا را داشته باشید تا برویم سر ماجرای نیمه جوک جدیدی که شاهدش بودیم! ۳ کشور اروپائی اصلی که عضو “شورای حکام” برجام هستند اعلام فرمودند که رای به ادامه تحریمهای رژیم اسلامی می دهند! که واقعا خسته نباشند! 

مشکل قطب غرب اینست که هنوز در خواب خرگوشی است و هنوز نفهمیده دوران قدر قدرتی غرب تمامست. درست مثل بایدن که هنوز مدعی است “اوکرائین دارد پیروز می شود!

طبیعی است که شکست خوردگان مدتی در فاز انکار می مانند و از دید من انکار و تلاش برای تشدید بحرانها دو راه حلی است که قطب عرب دارد پیش می برد به امید اینکه این روند گذار به جهان چند قطبی عقب بیفتد.

همانطور که در مقالات قبلیم گفتم این روند به سمت چند قطبی شدن نظام قدرت لزوما مثبت نیست اما در بستر مبارزات مردم و طبقه کارگر امکان مبارزه رادیکالتر را هم بیشتر فراهم می آورد .نکته مهم اسنست که مبارزان راه ازادی طبقه کارگر چگونه از این فرصتها استفاده کنند وگرنه این چند قطبی گری هم مثل اون تک قطبی گری به جنایت و بدبختی دامن خواهد زد:

(۱)داستان اعلام ۳ کشور اروپائی که تحریم رژیم اسلامی را ادامه دهند:

در اخبار آمده که ۳ کشور اصلی فرانسه ، المان و انگلیس که عضو “شورای حکام” در قرارداد برجام هستند رسما اعلام کردند که حکم به تداوم تحریم تسلیحاتی رژیم اسلامی می دهند.

همانطور که می دانید هر سال در این زمان شورای حکام باید بررسی مجدد می کرد و امسال قرار بود که تعیین تکلیف شود که ایا تحریمهای تسلیحاتی رژیم ادامه یابد یا نه.

درون حاکمیت ایران اون جناح ضد برجامی خیلی هم خوشحال شده و خیز برکی دارد که رسما از برجام بیرون بزند.

۳ حکومت اصلی اروپا به دنباله روی از حکومت امریکا بهترین پاس را به رژیم اسلامی دادند و در فضائی که پشم غربیها ریخته و با همه زور زدنهاشان نتوانستند روسیه را بشکنند و الان تلاش دارند منطقه خاورمیانه و منطقه اسیای شرقی اطراف چین را هم ناارام کنند ، این متدها بیشتر به خودکشی سیاسی می ماند.

انگار قرار دارند بیشتر با سر سقوط کنند همانطور که با افزایش فشار روی روسیه و چین به تشدید قطب بندی و نهایتا بازسازی قطب شرق در مقابل غرب کمک کردند.

از دید من که تاریخ را شاهد دارم، حکومتهای غرب و امریکا بزرگترین فروشنده و دلال تجهیزات نظامی هستند و این دستور اینها به رژیم اسلامی همانقدر بی معنی است که دستور به خلع سلاح اتمی به رژیم اسلامی در حین حمایت از اسرائبل که چندین دهه است بمب اتمی دارد!

رژیم اسلامی با نظامی گریش دارد از پاسخگوئی به نیازهای مردم ایران فرار می کند و جنایتهایش نمی تواند جنایتهای غربیها و امریکا را بپوشاند.

آدم عاقل و ازادیخواه این دعوای ارتجاعی این تو سر هم زدن رژیم ایران و حکومتهای غربی را بی ربط به منافع جامعه که هیچ ضد منافع جامعه انسانی می بیند.

اما ایا این تحریم بازی ها خصوصا در فضای کنونی که رژیم دارد به سر به دامن کمپ روسیه -چین سقوط می کند چیزی را حل می کند؟ 

نگاهی به روابط کره شمالی و حنایتکار رهبرش بیندازید که این روزها قند می شکند که بعنوان کارخانه سلاح و مهمات روسیه استخدام شده و بعید نیست  تازه رشدی بکند و رونقی بگیرد!

از دید من این تحریم بازیها به افزایش تنش جهانی به تشدید قطب بندی نظامی تسریع می بخشد.انگار یک ادم عاقل توی حکومتهای غربی نمانده دارند بدست خود برای خودشان بیشتر چاه می کنند!

بررسی وضعیت سیاسی جهانی نشان می دهد که بازندگان نظم تک قطبی دارند بیشتر گور خود می کنند الان افریقا هم  موضوع بیرون انداختن فرانسه و غربیها شده .فکر نمی کنم کسی داوطلب باشد که بجای این حکومتها و رهبرانشان باشد.خرتوخریست بدجور!

(۲)رژیم اسلامی و برجام:

همانطور که گفتم رژیم اسلامی به برجام نیازی ندارد و آنرا ابزاری برای کنترلش می بیند.اما این به این معنی نیست که دربست روابط با غرب را بد بداند بلکه مثل هر تاجری تلاش دارد از ابزارهای موجود استفاده ببرد و چانه زنی کند.

در وزارت خارجه رژیم نشانی از رد علنی برجام نیست اونها با هر دو کارت بازی می کنند و در عکس العمب به اعلام ۳ کشور بالا تعدادی بازرسین غربی و آزانس را بیرون کردند. اما هنوز کارشناسان آزانس و برجامیها در ایران هستند و هنوز دوربینهائی روی تعدادی مراکز تولید اورانیوم روشنست.

این متد رژیم اسلامیست از بدو به حکومت رسیدن.با یکدست پس زدن و با دست دیگر رها نکردن! اینها همان می کنند که غربیها می کنند همه تاجر و همه دزدهائی مجرب!

لذا این برجام بازی به رغم اینکه با چرخش قطب بندی قدرت در جهان کمتر موضوعیت پیدا می کند و حتی روسیه رسما اعلام کرده دیگر در تحریم بر علیه کره شمالی هم شرکت نخواهد کرد(یعنی همین موضع را در مورد رژیم اسلامی خواهد داشت)واقعیت اینست که این تحول قدرت جهانی یک شانس برای رژیم اسلامی ساخته تا مقداری به بقایش ادامه دهد.

اخرین حرفهای رئیسی در سازمان ملل نشان می دهد رژیم اسلامی همچنان گوشه چشمی به برجام دارد و نمی خواهد پرونده سازش با امریکا را ببندد. لذا همانطور که گفتم با یکدست پس می زند با یکدست رها نمی کند!

تاکتیک دیگر رژیم اسلامی تلاش دائم برای جداسازی حکومتهای اروپائی از امریکاست. تلاش های اخیر این حکومت برای مذاگرات مستقیم با امریکا که ظاهرا برای ازادسازی گروگانهاست یک نمونه این متد.

(۳)محدود کردن رژیم اسلامی در ساخت سلاح اتمی و توسعه سیاست بازدارنده به سایر سلاح های استراتژیک

از زمان برجام تاکیید بر محدود کردن اتمی رژیم اسلامی بود هرچند که مسئله موشکهای استراتژیک هم گنحانده شده بود اما زمان نشان داد که مسئله محدود سازی رژیم اسلامی در این حد نیست و کلیت جایگاه رژیم در منطقه خاورمیانه مورد مذاکرات است و با توسعه تکنولوژی جنگی که خود را در جنگ اوکرائین نشان داد ، ا انجا که پهبادها نقش بسیار مهم در این جنگ نشان دادند بی تردید هرگونه تلاش برای مذاکره تسلیحاتی در هر سطحی مسئله پهبادها را هم شامل خواهد شد و در اینده هوش مصنوعی. 

لذا با بررسی کنشهای نظامی در سطح دنیا می بینیم که موضوع مذاکرات دیگر فقط هسته ای نخواهد بود و این اصل در مورد رژیم اسلامی هم صدق می کند. لذا اگر برحامهای اینده  ارائه شود بی تردید شکل و متحوی مذاکرات متفاوت خواهد بود علاوه بر اینکه طرف غرب مجبورست بطور شفافتری تعدهات خود را روی میز بگذارد و موازنه روابط مثل دوران برجام یک نخواهد بود با تاکیید اینکه روسیه و چین کنار غرب نخواهند ایستاد.

(۴)تقابل حابجائیهای زئوپولیتیک با قیام مردم ایران بر علیه رژیم اسلامی:

در مقالات قبلیم روی این مسئله تاکیید کردم که مسئله زئوپولیتیک و تحولات کیفی سالهای اخیر که بعد جنگ اوکرائین تسریع شده و احتمالا بی برگشت، تاثیرات بسیار مهمی در رویاروئی قیام مردم ایران داشته و خواهد داشت.این موضوعی است که کمتر در ادبیات گرایشات چپ می بینیم.

بخشی از مدعیان چپ افتاده اند دنبال “زئوپولیتیک” و حتی نوکری علنی رژیم اسلامی (مثل جناب علیزاده در انگلستان!) برخی افتاده اند در قطب غرب و “انقلاب زن زندگی ازادی” و فقط ادمهای عاقل هستند که این دعوای زیوپولیتیک انها را فریب نمی دهد .

به رغم اینکه دعوای جهانی زئوپولیتیک تشدید شده حق مسلم مردم ایران و همه مردم دنیا برای قیام برای انقلاب محفوظ است و رژیم اسلامی در دوران اخر حیات خود تلاش دارد با ورود به قطب روسیه و چین بحران سیاسی و اقتصادی خود را ترمیم کند .برای حکومتهای جانی روسیه و چین هم مهم نیست که مردم ایران چه بگویند اونها دنبال قدرت هستند و کنار حاکمان ایران!

لذا این تداخل بحران جهانی زئوپولیتیک و تاثیرات ورود رژیم به پیمان شرق در سرکوب و عقب نشاندن قیام مردم باید بیشتر مورد بررسی قرار گیرد.

فروکش کردن قیام سال گذشته امری طبیعی است و من امیدوارم زودگذر باشد اما نکته کلیدی اینست که اگر رژیم اسلامی بوتانواند حجم بالای پول را به جامعه تزریق کند و بخش متوسط جامعه را به کنار بکشد احتمال سرکوبش بیشتر می شود حتی اگر مردم در اکثر مطلق خود این رژیم را نخواهند به هر حال نیازهای کوتاه مدت مادی و سرکوبهای امنیتی می تواند انها را به ناظرین تقلیل دهد. رژیم اسلامی روی این کارت شرط می بندد.

کار چپهای رادیکال و کمونیست در این میان به انالیز وضعیت جدید حتم نمی شود و طبعا باید به مداخله گری در مراکز کارگری و مراکز کار ادامه دهند و به امر اگاهی و سازماندهی بپردازند.انقلاب همواره بدون مقدمه اغاز می شود اما پیروز کردن انقلاب نیاز به سازماندهی و اگاهی دارد.قیامها خودبخودی و انقلابها ناشی از سازماندهی هستند.قیام شکست خورده سال ۵۷ هم نشان داد که کسب قدرت سیاسی دیگر اتفاقی نبود و نتیجه گاوبندی اسلامیها و غربیها بر علیه چپ ایران و طبقه کارگر بود.بواقع پشت “انقلاب شکست خورده سال ۵۷” یک سازماندهی بود که بازنده اش مردم بودند.

رژیم اسلامی همان می کند که رژیم شاه و سایر دیکتاتورخهای جانی کردند یعنی بکارگیری اهرم حمایت نظامی اقتصادی و سیاسی “متحدین خارجی” بر علیه مردم! این سنت طبقات حاکمه در طول تاریخ بوده منجمله نگاه کنید به سرکوب کمون پاریس توسط طبقه خائن سرمایه دار حاکم و استفاده از ارتش “خارجی” برای سرکوب مردم خودی!

رژیم اسلامی در فازهای متعددی از مزدوران “خارجی” استفاده کرده و تحولات زئوپولیتیک اخیر همین تلاشها ابعاد وسیعتر گرفته.لذا این رژیم بسرعت بو کشید که باید به کمپ روسیه-چین داخل شود از ترس قیام مردم ایران!

امید من اینست که اوج جدیدی از قیام مردم ایران با اتکا به تجارب گذشته منجمله سال اخیر به میدان بیاید و از اشتباهات سال پیش عبور کند.این قیام نباید بی سر بماند و به نبود سر رادیکال و چپ سیاسی افتخار هم بکند.ستیز با نسلهای قدیمی توسط برخی جوانها کاری بی مورد بود و قرار دادن خارج نشین با داخل نشین.گوش دادن به انتر عربستانها و خط انقلاب مخملی همه اینها اشتباه بود.طبقه کارگر نمی تواند بخاطر فشارهای امنیتی بیرون گود بماند و باید رهبران کارگری راه حلی پیدا کنند که پرچم طبقه دیده شود.

راه اینده ایران نباید” دموکراسی و تکرار نظم  سرمایه داری باشد راه را باید به سمت سوسیالیزم روشن کرد و پایان نابرابری را به سازمندهی سوسیالیستی گره زد.

زنده باد مبارزه برای ازادی برابری و حکومت کارگری!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate