فلسفه نوشتن “نامه سرگشاده به معصومه قمی اینا” توسط حمید تقوائی  چیست؟

مقدمه:

نامه “سرگشاده” حمید تقوائی به معصومه قمی اینا در سایت آزادی بیان بسیار آموزنده است برای حامیانش و تایید کننده است برای آنها که مدتهاست از سر کمونیزم انقلابی حتی کمونیزم کارگری به نقد راست رویهای فرقه تقوائی پرداخته اند.

در دوران معاصر ، داستان “نامه سرگشاده نویسی” از سوی مدعیان چپ به حکومتیان ایران مثل نامه کیانوری و فرخ نگهدار به خامنه ای را داشتیم. و نامه “سرگشاده” حمید تقوائی از دید من بر همان وزن است و در ادامه همان سیاست.

حاکمیت موجود و حاکمیتی که راستها برای ایران خواب دیده اند به جهت ماهوی یکیست.”آلترناتیو” پهلویستی چه برداشت “سلطنت طلبانه” و چه برداشت “حمهوریخواهانه” در ماهیت خود نظام دیکتاتوری سرمایه داریست که از آغاز تثبیت سرمایه داری در ایران ، زندان سیاسی آعدام سیاسی ، سانسور و سرکوب طبقه کارگر و کمونیستها ، و سازمان دادن دستگاه سرکوب ساواک و ساواما را در کارنامه اش داشته و دارد.

آدمهای عاقلی که به تاریخ ایران نگاه می کنند براحتی تداوم نظام پهلوی به نظام اسلامی را دست بدست دادن قدرت به طبقه سرمایه دار می بینند و لذا انقلاب را تنها با این برداشت ، انقلاب می نامند که بتواند تکلیف نظم سرمایه داری را روشن کند.

اما حمید تقوائی و حامیانش این قیام شکل نگرفته درون ایران را “انقلاب می دانند و آنرا “انقلاب “زن زندگی آزادی” اعلام می کنند که هم خانوادگی خودشان را با راست پروغرب نشان دهند .

برداشت حمید تقوائی خوشبختانه در میان کمونیستهای انقلابی بخوبی افشا شده و بسیاری از حامیان سابق تقوائی امروز در صف او نایستاده اند.

تا همین چند ماه پیش، معصومه قمی که یکی از دلقکهای ساخته شده غربیها در دستگاه تبلیغاتی انگلیس و بعدا امریکاست و غربیها تلاش دارند او را بخشی از “تیم رهبری کننده آلترناتیو حکومت اسلامی”  به مردم غالب کنند مورد تمجید رفقای تقوائی بود و اینها او را “خودمانی” اعلام می کردند و می ستودند. 

اما ظاهرا حمید تقوائی “از خواب” بیدار شده و دست به نامه نویسی به معصومه قمی شده و او را “برحذر” می دارد که مبادا گول شازده پهلوی را بخورد!(۱)

نامه تقوائی را آیا باید جدی گرفت؟ آیا معصومه قمی و همپالکیهایش جدی می گیرند؟ آیا “متنبه” می شوند و از “راه رفته” اعلام تنفر می کنند؟ ! فکر نمی کنم!

فکر نمی کنم نامه تقوائی کوچکترین اثری در معصومه قمی و همپالکیهایش داشته باشد چرا که  این خیل دارند مسیری را طی می کنند که مشاوران غربیشان بهشان یاد می دهند. در دالانهای اطلاعاتی امریکا و حکومتهای غربی هر قدر قیام در ایران تداوم می یابد نگرانی از اینکه مردم مبارز ایران گول انترناشنال و بی بی سی و صدای امریکا را نخورند و به شازده آویزان نشوند ، باعث می شود که تلاشهای خره ریزهای حامی راست پروغرب تشدید شود و تا اینجا بسیار طبیعی است.

تنها در این میان نامه نگاری تقوائی کم بود! تنها اینست که چسب لاتیچسبک جلوه می کند و آدمهای عاقل را یاد نامه کیانوریها و فرخ نگهدارها می اندازد !(۲و۳)

شاید کسی بگوید که تقوائی به معصومه قمی اینا نامه ننوشته که اینها حواشان جمع شود! شاید این نامه نگاری مضحک دلیل دیگری دارد! 

خوب عین این منطق  را هم حامیان کیانوری و فرخ نگهدار وقتی دیدند “نامه سرگشاده به خامنه ای” منتشر شده ارائه دادند!

(۱)نامه سرگشاده خطاب به معصومه قمی اینا اما برای اطلاع افکار عمومی!

خوب! این منطق چطور؟ حمید تقوائی نامه سرگشاده نوشته برای اینکه آزادیخواهان یادشان بیاید که پهلوی و اسلامیهای حاکم یک خانواده اند! 

من بیشتر تعجی خواهم کرد که حمید تقوائی از باب “اموزش جامعه” دست به قلم برده! فکر می کنم مقداری دیر باشد فکر می کنم این “اموزشکده حزب تقوائی” از زمان بسیار عقب است که اینگونه فکر کند! مبارزان راه آزادی در ایران منتظر تقوائی نبودند که امری واضح را که تداوم تاریخ دیکتاتوری از پهلوی به اسلامیهاست را تازه در سال ۱۴۰۱ آقای تقوائی به انها بیاموزد و هرگز از خود نپرسیده باشند که این اوین و سایر زندانهای مخوف ایران را کی بنیان گذاشته؟!

نه من باور نمی کنم که تقوائی اینقدر ساده لوح باشد و اینقدر ازادیخواهان ایران را دست کم گرفته باشد!

(۲)نامه سرگشاده برای مصرف داخلی حزبی!

به نظر من اگر فرضهای دیگر را مثل من کنار بگذارید می رسید به یک احتمال واقعی تر! 

من فکر می کنم که حمید تقوائی نامه سرگشاده نوشته برای مصرف داخلی حزبش برای تعداد معدودی که هنوز واقعا فکر می کنند دارند راه منصور حکمت را می روند!

تصورش مشکل است که هنوز تعدادی درون اون حزب باشند که چنین توهمی داشته باشند! اما امکانپذیر است چرا که یکی از خصوصیات فرقه ایزم عبارتست از اینرسی ذهنی!

اینرسی ذهنی چیزی است که رهبران فرقه ها بسیار رویش حساب می کنند.هم در رژیم اسلامی در ایران و هم درون فرقه ها مثل رجوی و تقوائی این پدیده مشاهده می شود که حامیانی هستند که به رهبرانشان مثل “قدیمها” نگاه می کنند.فکر می کنند که رحوی هنوز رهبر “خلقهای متضعف است” هنوز نماینده “شهید های بنیانگذار مجاهد است” .هنوز حزب اللهی هائی هستند که خامنه ای را دنباله خمینی و رهبر مستضعفین جهان می دانند!

به همین وزن ، هنوز حامیانی در حزب تقوائی هستند که تقوائی را ادامه راه منصور حکمت می بینند حتی اگر او رسما فردا با رضا پهلوی بنشیند!

دقیقا در بستر جلو رفتن روند همپیوندی معصومه قمی و سایر اوسکولهای سلبرییتی ابه شازده است که برخی حامیان تقوائی دهنشان “مغشوش” شده و یادشان امده که حزب تقوائی شیرین عبادی و مفصومه قمی را خودی می دانست! 

برای لالائی گفتن به خیل است که تقوائی “نامه سرگشاده” می نویسد تا حامیان مشوشش خود را متقاعد کند که حزبش تغییر نکرده ! 

می خواهد این تازه از خواب بیدار شده ها و “شک کنندگان” را دوباره بخواباند و براشان لالائی بخواند!

لذا ذهن اول من در توضیح نامه سرگشاده تقوائی اینست که این نامه مصرف داخلی دارد می خواهد  حامیان خودش را به صف کند! وگرنه معصومه قمی ها بخوبی می دانند چه می کنند و کمونیزم انقلابی هم دست تقوائی را بخوبی خوانده. منطق اینست که این نامه “مصرف داخلی ” داشته باشد.

اما آیا این نامه نگاریها حتی خواهد توانست خواب مانده های حزب تقوائی را در خواب نگه دارد؟ 

امیدوارم اینطور نباشد!

متابع دیگر:

(۱)نامه سرگشاده حمید تقوائی به معصومه قمی اینا

www.azadi-b.com/?p=30291

(2)نامه سرگشاده کیانوری به خامنه ای

نامه سرگشاده نورالدین کیانوری به آیت‌الله خامنه‌ای – BBC News فارسی

(۳)نامه فرخ نگهدار به خامنه ای:

http://Iranglobal.info/node/32847

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate