لشکر کشی اراذل سپاه پاسداران به مهاباد ، علامت دیگر سردرگمی رژیم اسلامی در مقابل قیام مردم 

مفدمه:

بعد از سخنرانی اخیر خامنه ای در مقابل اوسکولهای حامیش از اصفهان، سرکوبگران حکومت چراغ سبزی گرفتند تا “قیام را جمع کنند”

خامنه ای در این سخنرانی نشن داد مثل همه دیکتاتورهای جانی در مراحل اخر حکومتشان، در ذهنش یک واقعیت موازی ساخته که در این واقعیت، ایشان رهبر “پیشرفت” است و مخالفان “ارتجاعی” ! مخالفان او “تعدادی معدود هستند و حامیان او میلیونها میلیون که در ۱۳ ابان نشان دادند اکثریتند”! 

در این سخنرانی او دستور “جمع کردن اغتشاش” صادر کرد.البته ما می دانیم این فقط در صحنه عمومی است و او و همپیمانانش مدتهاستخواب شب ندارند و سراسیمه هستند که چه کنند.

این دو ماه اخیر قیام ۱۴۰۱ نشان داده که مثل قیامهای قبلی عقب نمی نشیند و حتی پاسداران جامی سرکوبگر در خیابانها هم متعجب شده اند و در سخنرانیهاشان می گویند که این داستان مثل دورانهای قبلی نیست و “مردم از اینها نمی ترسند حتی وقتی با اسلحه تهدید می شوند”

در زمانی که طبق امار رسمی نزدیک به ۵۰۰ نفر در سراسر ایران کشته شدند و بیش از ۱۷ هزار مفر در زندانها تحت شکنجه هستند و سرتاسر ایران زیر پای رژیم می لرزد، حکومت دارد با اخرین کارتهای خود بازی می کند.

قابل پیش بینی بود که اخرین کارات رژیم اسلامی لشکر کشی به خیابانها و اعمال یک حکومت نظامی است.اوردن تانکها و زره پوشها برای میلیتاریزه کردن روند سرکوب.

یادمان هست فرمانده حانی سپاه پاسداران مدتی قبل اعلام کرده بود که قرار دارند “قیام را جمع کنند”.

حالا مهاباد را که سنت مبارزاتیش از نسلها قبل اغاز شده رسما نشانه گرفتند و لشکر کشی خود را از مهباباد اغاز کرده اند.

اخبار حاکی است که ازاذل سپاه پاسداران با واحدهای زرهی و پهبادهای شناسائی وارد مهباد شده اند و مردم هم در مهیاباد مشغول سنگر سازی هستند و اراده خود را در مقابل رژیم جانی نشان داده اند.لحظات حساسی در مهاباد و در کردستان می گذرد که از دید من می تواند سرنوشت ساز باشد برای قیام ۱۴۰۱.

در این مقاله نکاتی را در حاشیه این حرکت رژیم ارائه می دهم و معتقدم این لشکر کشی حکومت اسلامی را چند قدم به لبه سرنگونی نزدیکتر خواهد کرد:

(۱)تاکتیکها و استراتژیهای تا کنونی رژیم در مقابل قیام ۱۴۰۱

همانطور که در مقالات قبلی گفتم(*) رژیم اسلامی در مقابل قیام ۱۴۰۱ به دلیل گستردگی تاریخیش متدهای متفاوتی بکار برده که قابل مقایسه با تاکتیک سرکوب در قیامهای قبلی نیست.

در قیامهای قبلی رژیم بسرعت وارد “فاز تیراندازی” و سرکوب خونین می شد.مثلا در قیام ابان ۹۸ طی چند روز تعداد کشتگان به بالای ۱۵۰۰ نفر رسید و رژیم توانست روی این سرکوب خونین قیام را با امواح بعدی دستگیری و بعدا اعدامها به عقب بنشاند.

در مورد قیام ۱۴۰۱ کارشناسان سرکوب رژیم متوجه شدند که اگر فاز سرکوب را سریع اغاز کنند ممکنست پایان کارشان باشد. لذا در طی این مدت تلاش کردند با واحدهای انتظامی و بطور دفاعی برخورد کنند و فاز شناسائی و دستگیریهای شبانه و کشتارهای موردی را پیش بگیرند.

مشخص بود رژیم واحدهای نظامی سرکوبش را وارد گود نکرده گرچه فرماندهان “لبس شخصی و بظاهر غیر نظامی سپاه پاسداران در تمامی نقاط ایران رهبری سرکوب را به عهده دارند (از سطح فرماندریها تا واحدهای سرکوب بسیج و غیره)

ما شاهد بودیم که سرکوب خونین و تیراندازی مستقیم به مردم در استانهای کردستان و سیستان و بلوچستان و خوزستان متمرکزتر است و تعداد کشته شدگان نشان می دهد که رژیم این ۳ استان را هدف اصلی قرار داده.

حرکتهای تبلیغاتی رژیم برای سازماندهی “تظاهرات حامیانش” بجائی نرسیده و علائمی از ریزش حکومتیان و حامیانشان در بازار بصورت اعتصاب وسیع بازار فصل اخر این فاز از مقابله رژیم بود.

 رژیم اسلامی با توجه به خظر انفجار عمومی تلاش کرده که از نظامی کردن سرکوب خصوصا در استانهای مرکزی مثل تهران یا اصفهان و شیراز خودداری کند چرا که می داند اتصال این استانها به امواج تمام کننده بازی با دم شیر است.

تا اینجا را داشته باشید تا برسیم به این لشکر کشی رژیم به مهاباد :

(۲)حرکات نظامی رژیم در کردستان ایران و مانورها برای زدن مراکز احزاب کردستان در عراق:

حمله نظامی رژیم به مهباد با یک مقدمه سازی توسط مانورهای نظامی در مرز و موشکباران و پهباد باران و نفوذ به خاک عراق برای زدن مراکز احزاب ایرانی اغاز شده. حکومت اسلامی مدعی است که قیام ۱۴۰۱ ریشه اش در کردستان است و ریشه قیام در کردستان اون چند حزب “کردستانی” که در عراق پایگاه دارند.

این البته از حماقت رژیم است که اینجور می بیند.این رژیم در تبلیغاتش مدعی است که کل قیام ۱۴۰۱ توس امریکا و عربستان و غربیها سازمان داده شده و رهبری می شود و مردم ایران همه “بازیچه هستند”

نه اینکه رژیم تبلیغ می کند واقعا رهبران رژیم دنیا را اینجور می بینند!

در سخنرانی خامنه ای این اعتقاد قلبی و توهم موج می زند که او واقعا فکر می کند به مهملاتی که می گوید! حامیان احمق تر از او هم همینطورند! 

حکومتهای ایدئولوژیک دقیقا از این جهت با سایر حکومتهای دیکتاتوری فرق دارند.پهلوی با همه جنایتکاریهایش و مهملاتی که می گفت واقعا به مهملاتش باور نداشت و زمانی که اربابش دستور داد از ایران فرار کرد چون می دانست واقعا عددی نیست و رهبر ایران کبیر نیست دنباله کوروش کبیر نیست یک مهره است.

اما حکومت خامنه ای و حامیانش واقعا متوهم هستند و واقعا مخالفان خود را “تعدادی فریب خورده و دشمن اسلام و ائمه طاهرین می بینند!

در بستر این واقعیتها دستگاه رهبری سرکوب رژیم فکر می کند که “زمان جمع کردن” و شمشیر از رو بستن رسیده و “فتنه را از مرکزش باید سرکوب کرد” این یک اشتباه محاسبه استراتژیک است.همانطور که ۱۷ شهریور و کشتار مردم در میدان ژاله توسط هلیگوپترها نقطه عظف رژیم پهلوی بود.

(۳)رژیم اسلامی روی چه حساب می کند برای حمله نظامی به مهاباد و کردستان؟

محاسبه رژیم اسلامی اینست که “فتنه از کردستانست و انجا باید خاموش شود” روی این حساب می کند که فتنه کردستان از چند تا حزب است که مقرشان در کردستان عراق است”

رژیم روی این حساب می کند که بقیه ایران خاموش خواهند شد اگر مهاباد سرکوب شود و خاموش شود.

رژیم روی این حساب می کند که مانور نظامی در کردستان بقیه ایران را بترساند بفرستد خانه!

خوب اینها که شمردم مبانی محاسبه رژیم اسلامیست.دارید می خندید؟! حق دارید اما اینها واقعا مبانی محاسبه رژیم است که اینقدر دچار توهم است.

سوال می کنید که ایا می شود اینقدر احمق بود واقعیت را ندید؟ 

من پاسخ می دهم یادتان نیست ممد رضا پهلوی اول مدعی بود که این “شورشیان ۵۷ همه از روسیه امده اند و می خواهند ایران بشود ایرانستان”! خوب همه دیکتاتوریها زمان سقوط دچار این توهمهای قبل مرگ می شوند.

هیتلر هم تا اخرین لحظه فکر می کرد که “مقداری عقب نشینی کرده و قرار است تا ۳هزار سال رایش در جهان حاکم باشد حتی وقتی سربازانش در حال فرار بودند.

(۴)فعالین سازمانده در کردستان و ایران چه کنند که رژیم بیشتر در لجن فرو برود؟

راز تداوم و جلو رفتن قیام ۱۴۰۱ سراسری بودن انست.

نه تنها نباید سایر مناطق کردستان خاموش بشوند بلکه تمام ایران باید به خیابانها بریزد.نباید گذاشت سرکوبگران رژیم روی کردستان متمرکز بمانند.باید انها را در همه جای ایران درگیر کرد.

رژیم از نوکران خود در عراق و چچن گرفته تا افغانستان و سوریه و لبنان استفاده می کند.نیروی سرکوب درونیش کافی نیست.ارتشش توان سرکوب ندارد و مجبور است از نیروهای سپاهی خود استفاده کند.اما اینها در مقابل امواح میلیونی مردم بطور همزمان در صدها شهر و شهرک در سراسر ایران  ناتوان خواهند بود.

(۵)نظامی کردن سرکوب قمار نهائی رژیم اسلامی و چالش قیام ۱۴۰۱

رژیم اسلامی روی این حساب می کند که با نظامی کردن روند سرکوب چرخش اعتراضات و راهیپمائیها را به یک جنگ مسلحانه تسریع کند.

خامنه ای در سخنرانی اخیرش تایید کرد که نگرانست از ازمان این وضعیت و ریزش حکومتیان و “ناامیدیشان”

لذا رژیم به لشکر کشی روی اورده تا قیام ۱۴۰۱ را “بخواباند” می داند تداوم این وضعیت برای رژیم بسیار خطرناک است و اغاز اعتصابات صنایع ذوب اهن و سایر مراکز کارگری کابوس رژیم است.

سوال مهم برای سازماندگان قیام ۱۴۰۱ اینست که چگونه و در چه سطحی باید از زدن نظامی رژیم استفاده شود و در چه حدی اعتراضات را بطور غیر مسلحانه ادامه داد.

قیام ۱۴۰۱ نه تنها برای سرکوب کنندگان بلکه برای مردم یک تجربه بی همتاست و راه حلهای نهائی از قبل وجود ندارد طی تجربه باید به سوالها پاسخ گفت.

لذا در دو طرف این قیام روند تجربه و خظا رخ خواهد داد و سمت مردم باید مرتب از خظاهای حکومت استفاده کند و از خطاهای خود هم درس بگیرد.

این قیام به این زودیها پایان نمی یابد و به فرض سقوط حکومت هم حتی دنبالچه های رژیم به زدن مردم و ایجاد هسته های مقاومت ادامه خواهند داد.

به جهت امنیتی این رژیم با سرنگونیش در مرکز تمام نمی شود و به جهت مادی هم نظام سرمایه داری با رفتن رژیم مهرهای دیگری دارد جلو بگذارد.ضد انقلاب  در “اپوزسیون” کمین کرده.

لشکرکشی رژیم به مهاباد یک فرصت است برای زدن رژیم در سطح ایران. نباید گذاشت اینها به ارزویشان برای سرکوب قیام برسند.قیام باید به فاز تهاجمی جلو برود اگر نمی خواهد سرکوب شود.تعلل کردن یعنی مرگ قیام و نابودی هزاران هزار انسان شریف و ازادیخواه و اغاز دوره تاریک دیگر.

منابع بیشتر:

هشدار و اتمام حجت  فرمانده سپاه پاسداران به قیام مهر ماه ورود حکومت اسلامی به دور جدید بحران

www.azadi-b.com/?p=27450

نکاتی در مورد جنگ روانی در میانه قیام سراسری  مهر ماه

www.azadi-b.com/?p=26791

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate