جایگاه نقد در نشریه نقد اقتصاد سیاسی

عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی

پیش از آن که از عیب نشریه نقد اقتصاد سیاسی بگویم به شیوه علمای ماضی از هنرش می گویم .تا خواننده  نکته سنج نگوید :این پیر را نگر چگونه اسب سخن را به تاخت از جاده عدالت به بیراهه بی انصافی رانده است .هم چنان که بیهقی در داستان بردار کردن حسنک وزیر در معرفی بوسهل سوزنی می گوید ؛مردی امام زاده و محتشم و فاضل و ادیب بود .۱

همین جا می گویم نشریه نقد اقتصاد سیاسی نشریه ای ست پر بار و خواندنی که از آن می توان نکته های بسیاری آموخت .

واما بعد.

شکی نیست که نوشتن یک مطلب برای  خوانده شدن و فهمیدن و بکار بستن است وگرنه کسی رنج بی مزد و منتی را بجان نمی خرد تا مطلبی را بدانجا برساند که قابل چاپ باشد وبعد برود به بایگانی تاریخ .برای تلف کردن عمر راه های بسیاری هست .

وشکی هم نمی توان داشت که نوشتن یک مطلب نگاه یک فرد به یک مسئله اجتماعی ست که می تواند غلط یا کمی غلط و یا نارسا و نامکفی باشد .واین عیب هیچ نوشته ای نیست .ما می نویسیم تا با برقرای یک دیالوگ خود رادر جمع بزرگتری تصحیح یا تثبیت و یا تائید کنیم.

و این کار شدنی نیست الا جز این که فضایی برای خواندن و با صدای بلند خواندن و به نقد کشیدن یک نظر باشد.نظری که باید  تصحیح و تائید شود و با درستی اش بیک نیروی مادی برای تغییر تبدیل شود.

شکی هم نیست که یک مطلب می تواند با نظرات صاحبان یک نشریه هم سو و یا دیگر سو باشد .

وشکی هم نمی توان داشت که اگر فرض بگیریم ؛البته فرض محال محال نیست که روح مارکس و انگلس و لنین در صاحبان این نشریه و نویسندگان این نشریه حلول کرده باشد باز هم جای نقد و بحث در مورد نظرات اعلام شده هست و باید باشد .هم چنان که ما در مورد درستی و نادرستی نظرات مارکس بحث می کنیم و نظر می دهیم.

کریم پور حمزاوی مقاله ای می نویسد بنام امپریالیسم و ریشه های توسعه  ناموزون و بر این باور است که علت عقب ماندگی ما نه در فرهنگ که در تقسیم کارجهانی ماست .و مسئول تمامی بدبختی های ما عنصر بیرونی ست نه داخلی .۲

آیا این نظر به تمامی درست است؟باید روی آن اندیشید و بحث کرد .دیگران هم باید بیایند و نظرشان را بگویند.

این نظر به باور عده ای دیگر تک بعدی ست و نقش عامل داخلی که فرهنگ و طبقات حاکم است را نادیده می گیرد.۳

 اما با کمال تاسف این نشریه خروجی دارد ولی ورودی ندارد و یک طرفه است . شیوه گفتارش منبری و متکلم وحده است .می گوید و می گذرد .در وادی این نشریه تنها می توانی خواننده باشی .

مورد دیگر؛در مورد داستان شهید دلاور خسرو گلسرخی مقاله ای نوشته می شود و ادعا می شود داستان گلسرخی و دادگاهش داستانی پست مدرن بود که در این داستان ساواک تعیین کرد قهرمان کیست و خائن کیست و در این داستان مظلوم تر از همه قهرمان است که گول خورده تر ا زهمه است .۴

آیا داستان گلسرخی چنین بود .؟باید دیگران هم بیایند و درستی و نا راستی این نظر را بنمایانند.وبگویند که در داستان پست مدرن ساواک بر خلاف نظر نویسنده مغز خر خورده بود و با تمامی تیز هوشی اش از نقش مردم غافل بود و نتوانست این مطلب را در نمایشش منظور کند که مخاطب نمایش پست مدرن مردمند و این مردم ناغافل وارد صحنه می شوندو نقش خودرا آن گونه می نویسند که باور دارند و ضد قهرمان در داستان ساواک می شود قهرمان توده و خلق.۵

 اما این نشریه برای بحث جایی ندارد. مقاله ای که مورد تایید قرار می گیرد وحی مُنزل است و در درستی اش شکی نیست و مولای درزش نمی رود و نظر دیگران یعنی کشک.

مورد دیگر؛ در مقاله ای دیگر خانم جامعه شناسی می آید و به نقل از آدمی بنام لطف الله میثمی  و او نیز به نقل از بهرام آرام مدعی می شود که مصطفی شعاعیان در اواخر عمرش قرآن  پژوه بوده است و زن ها و شوهر ها را به صیغه یکدیگر در می آورده است  .۶

اتهامی بی پایه و سخیف آن هم از جانب جامعه شناسی که پدرش آیت الله خلخالی ست ودر خانواده ای مذهبی پر و بال گرفته است  .در حالی که یک آدم عادی که در میدان شوش حمالی می کند هم می داند آداب صیغه چیست و زن ها و شوهر ها را نمی شود صیغه کرد و خواندن صیغه خود آدابی دارد و در انحصار طبقه ای خاص است و شدنی نیست که یک کمونیست دو آتشه در قد و اندازه شعاعیان عاقد کاری این چنینی شود .۷

درستی و ناراستی چنین ادعایی در این نشریه جایی ندارد . شیوه منبری و متکلم وحده ای این نشریه بر آن ست که دیگران گوش دهند ،اشکی بریزند و بروند سروقت کارشان .

چه حاصل از چنین شیوه ای نامرضیه در نشریه ای که نام نقد اقتصاد سیاسی دارد و مدعی ست کار آن ها در ادامه کار متفکر فرهیخته ای ست که اساس کارش نقد هر چیزی بود که حقیقت را واژ گونه نشان می دهد.

دوستان!کمی فروتن باشید .همه چیز را همگان می دانند و همه گان هنوز بدنیا نیامده اند وبدنیا هم نخواهند آمد .در دانسته های خود تردید کنید شاید آن چه شما می اندیشید و براستی اش باور دارید نسبت دوری با حقیقت داشته باشد

با حلوا حلوا کردن مارکس کسی مارکسیست نمی شود .وفاداری به شیوه و متدولوژی اوست که مارا و شما را به آموزه های مارکس نزدیک می کند

عیب  یک نشریه نیست که مقالاتی با نظریاتی غلط چاپ کند .مسئول هر نوشته با نویسنده اوست .اما عیب یک نشریه هست  که از باز کردن فضا برای ناقدان نوشته هایش تن بزند .

**********

۱تاریخ بیهقی به شرح و توضیح نرگس روان پور

۲امپریالیسم وریشه های توسعه ی ناموزون در ایران کریم پور حمزاوی ،نقد اقتصاد سیاسی

۳نگاهی به تئوری امپریالیسم و توسعه ناموزون؛محمود طوقی :آزادی بیان

۴مهدی سمائیتاملاتی در باب محاکمه خسرو گلسرخینقد اقتصاد سیاسی

۵پدیده ای بنام امیرحسین فطانت؛محمود طوقی؛اخبار روز

۶فاطمه صادقی ؛ ترکی در جهان سربی نقد اقتصاد سیاسی 

۷داستان مصطفی شعاعیان،پاسبان یونسی و امیر حسن چهلتن،محمود طوقی ،اخبار روز

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate