با قتل مهسا امینی (ژینا) به دست گشت ارشاد، زمین زیر پای پاسداران ارتجاع و سرمایه در سراسر ایران از کردستان تا تهران از خوزستان تا تبریز تا گیلان و مشهد و… داغ شد. جدال آلترناتیوها بالا گرفت و جریان کارگری، زنان، دانشجویان و تودههای کار و زحمت مجال تازهای برای شروع مبارزات طبقاتی پیدا کردند. خیزش تودهای باز هم ضرورت ایجاد تشکلهای تودهای را به گسترهی ایران نشان داد. در این شرایط بستر برای ایجاد تشکلهای تودهای زنان و تشکلهای تودهای زحمتکشان در محلات کارگری بیش از پیش فراهم است.
تشکلهای تودهای زنان:
تاریخ نوین ما را زنان رقم میزنند. موج گستردهی برداشتن حجاب به کابوسی برای جمهوری اسلامی تبدیل شده است. اکنون دیگر لغو حجاب اجباری به مطالبهی سراسری و علنی در میان زنان و مردان برابری طلب تبدیل شده است. ایجاد فرصتهای شغلی برابر برای زنان و مردان، لغو تمامی تبعیضهای جنسیتی علیه زنان، لغو قوانین ارتجاعی و ضد زن، دستمزد برابر در مقابل کار یکسان و برابری کامل زن و مرد در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی و زندگی اجتماعی به مطالبهی مشترک و همین امروز زنان تبدیل شده است. تمرکز و تجمع تودهای زنان حول این مطالبات مشخص، تصمیم گیری در مورد اشکال مختلف مبارزه در جهت رسیدن به خواستههایشان و برگزاری مجمع عمومی و انتخاب نمایندگان تشکلهای تودهای زنان به یک اقدام ممکن و ضروری در سراسر کشور تبدیل شده است. در کنار این موج اعتراضی زنان جسور به فکر ایجاد تشکلهای تودهای زنان باشیم.
کمیتههای محلات:
در جریان اعتراضات اخیر مقاومت و مبارزهی سنندج سرخ به محلات کشیده شده است. مردم محلات سنندج اعتراضات روزانه در خیابانها را در طول شب و در کوچه پس کوچههای شهر ادامه میدهند. در جریان اعتراضات شبانهی محلات، زنان و مردان جوان با روحیهای تعرضی مزدوران را زیر ضرب میگیرند و با سنگ و آتش و… به مصاف پاسداران جهل و سرمایه میروند. پدران و مادران در کنار پرستاران حاضر در محل زخمیها را مداوا میکنند و آب و غذای معترضان را آماده میکنند. جوانان محلات ابزارهای ابتدایی اعتراض خیابانی (سنگ، آتش، کوکتول مولوتف و…) را آماده میکنند. مردم محلات بنابر ضرورت مبارزه، تداوم اعتراض و تامین امنیت محله را به شکل متشکل در دستور کار قرار دادهاند. همهی این اقدامات اشکال ابتدایی ایجاد کمیتههای محلات است.
مردم زحمتکش به تجربه دریافتهاند که برای رقم زدن آیندهای بهتر، برای تامین نان، کار، مسکن برای تامین آزادی و برابری و برای جلوگیری از شکست انقلاب و سر کار آمدن حکومتی استثمارگر و مستبد باید به طور مداوم در صحنه باشند و در میدان بمانند. مردم آستینهایشان را بالا زدهاند و میخواهند در ساختن آیندهی سیاسی نقش و دخالتی پررنگ و مستقیم داشته باشند. این خواسته و هدف اکثریت جامعه در تشکلهای کارگری و در سازمانهای تودهای-طبقاتی متشکل و متحقق میشود.