سیاست تهدید و ارعاب در دو سوی مرزها، نشانه ای از ترس رژیم است

در روزهای گذشته تهدید های مکرری از زبان فرماندهان نظامی جمهوری اسلامی علیه احزاب ساکن در خاک کردستان عراق جاری شده است. سرلشکر محمد باقری، رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران و محمد پاکپور، فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران از جمله ی این فرماندهان هستند. سران رژیم از توافق با حکومت اقلیم کردستان عراق (هریم) خبر داده اند. به گزارش خبرگزاری مهر، اسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در جریان سفر به آذربایجان غربی از “توافق انجا‌م‌شده” میان ایران و کردستان عراق برای اخراج گروه‌های ضد جمهوری اسلامی از این اقلیم خبر داد. سپاه پاسداران همچون مجری دستوراتی که حاکمیت بورژوازی _کمیته اجرایی طبقه ی حاکم_ صادر کرده است در چند مورد مقرهای اپوزسیون را در کردستان عراق هدف آماج حملات توپ خانه ای قرار داده است. بر اثر این حملات ضررهای زیادی به مزارع و باغهای مردم زحمتکش در این مناطق وارد شده و بخشی از مردم ناچار به ترک محل زندگی و کسب و کارشان شده اند. روشن است که هدف اصلی جمهوری اسلامی از حمله توپ خانه ای به مناطق مرزی عراق، ایجاد ترس و ناامنی در منطقه ی کردستان و وحشت افکنی در دل مردم زحمتکش کردستان است. بر کسی پوشیده نیست که هیچ تهدید جدی ای از سوی اپوزسیون مسلح در مرزهای کردستان رژیم اسلامی را هدف قرار نداده است، و هدف حکومت از یورش هایش چیزی جز ایجاد خفقان بیشتر در جامعه نیست. حکومت ایران موازی با این اقدامات دستگاه ترورش را هم روشن کرده است و در یک ماه گذشته موسی باباخانی از اعضای رهبری حزب دمکرات را به طرز فجیعی به قتل رسانده است.
اما بورژوازی حاکم بر ایران، در کنار حملات مداوم به عمق خاک کردستان عراق که با سکوت و چشم پوشی حکومت اقیلم همراه بوده است، به اقدامات اخلال گرایانه دیگری در شهرهای کردستان ایران روی آورده است. در روزهای اخیر ارازل و اوباش حکومتی در شهر سردشت با یورش و تعرض به زنان و باز نشر آن از شبکه های اجتماعی، سیاست ترساندن مردم را در پیش گرفته اند. حمله ی اوباش به زنان و مردان در اماکن تفریحی، کافه ها و پارک ها آگاهانه و از پیش برنامه ریزی شده است. در یک سال گذشته مردم کردستان تجربه ی تحریک سلفی ها را داشته اند. در آن دوره طولی نکشید که پروژه ی ناامن کردن جامعه توسط سلفی ها با شکست مواجه شد و خطر متحد شدن و سازمان یافتن توده ای اردوی کار و زحمت را به سران رژیم گوشزد کرد. رژیم اسلامی بلافاصله پا پس کشید و کوشید این شکست را لاپوشانی کند. اکنون که حکومت بهتر از همه خطر اعتراضات توده ای و سراسری پساکرونایی را احساس می کند، این بار تلاش دارد با اجیر کردن ارازدل و اوباش جامعه را ناامن کند.
این وحشت افکنی رژیم، ریشه در وحشت زدگی خود حاکمان دارد. اعتراضات وسیع و سازمان یافته ی معلمان، دور تازه ای از مبارزات سراسری کارگران و زحمتکشان را نوید می دهد. بورژوازی حاکم برای رویارویی با خیزش های سراسری خود را آماده می کند و از هم اکنون اقدامات پیشگیرانه را در دستور کار قرار داده است. به همین دلیل با وحشت افکنی در جامعه می کوشد، از یک سو جامعه را خفه کند یا دستکم کنترل بیشتری بر اوضاع داشته باشد، و از سوی دیگر امکان و فرصت متشکل شدن معترضین را سلب کند. حکومت به خوبی می داند که مردم وحشت زده همواره در پی کسب امنیت هستند و می خواهد با ناامن کردن شرایط، خواسته های بر حق معیشت و آزادی را به حاشیه براند. رژیم می داند که بر متن اوضاع بحرانی کنونی قادر به سد کردن اعتراضات نیست و نمی تواند فریاد توده های خشمگین را تماما خاموش کند. ترس اصلی حاکمان از سازمان یابی پتانسیل اعتراضی موجود است. به همین دلیل سران جنایتکار تلاش می کنند تا جایی که ممکن است با هدایت دلبخواه و منحرف کردن جنبش های اعتراضی، از اعتصابات عمومی و اعتراضات متشکل و سراسری جلوگیری کنند. حکومت با حملات این چنینی می خواهد توده های زحمتکش را وحشت زده کند و آنها را از محور تفکر و تمرکز بر ایجاد تشکل های مستقل و توده ای دور گرداند، چرا که می داند سرکوب جنبش های سازمان نیافته و خودانگیخته امکان پذیرتر است.
سران بورژوازی جنگ و بحران را برای خود نعمتی می دانند تا از آن طریق سرپوشی بر بحرانهای عمیق اقتصادی_اجتماعی در جامعه بگذارند. اما با وجود این بحران های ساختگی که با هدف سرکوب مردم معترض ایجاد می شود، بحرانهای ساختاری روز به روز عمیق تر شده اند. دیر یا زود بحران سیاسی موجود در کشور یقه ی حکمرانان را می گیرد و جامعه ی ایران با اعتراضاتی به وسعت دیماه ٩۶ و آبان ٩٨ روبرو خواهد شد. صفحات تاریخ تنها با قلم طبقات حاکم سیاه نمی شود، و همواره نور روشنی از جانفشانی های طبقه ی کار و زحمت بر تارک تاریخ بشری می تابد. بی گمان اقشار مختلف طبقه ی کارگر می توانند با اتکا به تجارب تاکنونی، و با اراده ی پولادین سیاست های حکومت را نقش بر آب کرده و خود را برای مبارزات سازمان یافته ی سراسری آماده سازند.
مهر ١۴٠٠
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate