طرح اندیشکده شوم برای غارت تامین اجتماعی

یک سری “اعاظم و صاحبنظران نواندیش” این القاب را یکی از سایتهای حکومتی برای کسانی ساخته است که در ” اندیشکده شریف” و “اتاق بازرگانی جمهوری اسلامی” عقل هایشان روی هم ریخته اند و طرحی به نام “بنای ایران” را تنظیم کرده اند که پیشنهاداتی برای رئیس جمهوری بعدی ( یعنی رئیسی جلاد) دسته بندی کردند تا شاید اقتصاد جمهوری اسلامی را نجات ببخشند! بی شک “اعاظم و صاحبنظران” که درخدمت جمهوری اسلامی باشند نه نواندیش هستند نه شریف. کل طرح که کلیات آن “رونمایی” شده تاییدی است که کسانی نقشه کشیده اند به هر شکلی هست تعیین دستمزدها سالانه را به میل کارفرما بگذارند و تامین اجتماعی را ملاخور کنند. ( لازم به یادآوری است اندیشکده مذکور مربوط به “دانشگاه صنعتی شریف” است؛ که تغییر نام دانشگاهی از آریامهر به شریف یکی از اولین اقدامات جمهوری اسلامی بود تا نشان دهد که سرکوب آریامهری پایان نیافته بلکه شکل دیگری به خودخواهد گرفت که تجربه تلخ آنرا با پوست و گوشت و استخوان خویش لمس کردیم. این تغییر نام ساده اولین قدم در یورش به سازمانهای اپوزیسیون حکومت بود) و از این نیز بگذریم حکومتی که به رئیسی قصاب متوسل شده کارش آنقدر خراب است که “بهبود وضعیت اقتصادی ایران” اولویت آخرش هم نیست، و این تلاش ها کاملا بی معنی می نماید. در پس این تلاشها اما نقش های شومی برای غارت و چپاول کشیده شده. همه وعده های “رشداقتصادی” را خودشان می دانند پوچ است اما در طرح فوق نکاتی است که در راستای غارت جاری (که از سوی کل مافیایی حاکم صورت می گیرید) معنی می دهد.

بهرحال طبق گزارش گزارشگر خبرگزاری حکومتی ایلنا “هدف تهیه‌کنندگان بنای ایران این است که رئیس جمهور بعدی به جای «کلی‌گویی»، «انشانویسی» و «مقصریابی»، «تعهدات شفاف و سنجش پذیر» برای دولت خود تعریف کند؛ …” در راستای این تعهدات شفاف و سنجش پذیر، از وعده های شیرینی که در این طرح برای سرمایه ثبت کرده اند بگذریم  قرار است طبق این طرح سازمان تامین اجتماعی را یکجا بالا بکشند و به یکی از معاونتهای رئیس جمهوری تبدیل کنند و در “سازمان امور مالیاتی” ادغام شود. به گزارش ایلنا “به زعم طراحان بنای ایران، سازمان تامین اجتماعی انحصار فشار بر کسب و کارها برای وصول حق بیمه را در اختیار دارد و لذا باید این انحصار را از آن زدود؛ …” یکی از مزدوران سرمایه به نام محسن باقری (عضو هیات مدیره کانون شوراهای اسلامی کار استان تهران) در مصاحبه با ایلنا میگوید:”…عده‌ای فکر می‌کنند که می‌توانند حق بیمه‌ سهم کارفرما را بر گردن کارگر بی‌اندازند تا او مسئول اول و آخر بیمه‌ی خود شود. اینگونه می‌توانند بیمه اجباری را به اختیاری تبدیل کنند تا هر کارگر به صلاحدید خود بیمه شود؛…”. چیزی که در قانون به نام “حق بیمه سهم کارفرما” تعریف شده است، عنوان اشتباهی است چرا که در هنگامه حساب و کتاب و سود و زیان، کارفرما در واقع “حق بیمه سهم کارفرما” را در ستون هزینه های کارگر منظور می کند. کارفرمای که همیشه خدا دل چرکین است که چرا حقوق کارگر را میپردازد به طریق اولی پرداخت این حق بیمه را نیز پول زور به حساب می آورد. در این طرح بطور موذیانه ای منطقه ای کردن یا استانی کردن تعیین حداقل دستمزد کارگران بار دیگر پیش کشیده اند تا شاید روزی از شر پرداخت کلا حقوق به کارگر معاف شوند! بدون هیچ اغراقی کارفرمایان منشا تمام ضرر و زیان از سود خود را همین “هزینه نگهداری کارگر” می دانند. یعنی یکی از آرزوهایشان این است یک روزی، یک جوری بشود که این هزینه از دوش شان برداشته شود!

در مورد بالا کشیدن سازمان تامین اجتماعی، آش آنقدر تلخ و بد مزه است که صدای گزارشگر ایلنا را در آورده است: ” تهیه‌کنندگان این طرح تاکید دارند که با ادغام این دو سازمان اولا الزام برای بیمه کردن کارکنان شرکت‌ها از بین می‌رود و در ثانی مالیات بیشتری دریافت می‌شود اما نه از بخش رسمی که از بخش غیررسمی! در واقع آنها می‌خواهند با یک تیر هم کارگران را از بیمه محروم کنند و هم پرداخت مالیات را از زمین تولیدکنندگان و بخش‌‌ رسمی اقتصاد شوت کنند و به زمین کارگاه‌‌های زیرپله‌ای و واحدهای کوچک که همین حالا استطاعت بیمه کردن کارگران و پرداخت مالیات خود را ندارند، بیندازند. پرسش این است که اگر بخش رسمی اقتصاد سهم مشخصی از عایده‌‌اش را به عنوان حق بیمه کارگران و مالیات نپردازد، پس چه تکلیفی در قبال جامعه دارد؟”  جوابش را ما میدانیم : در قبال جامعه هیچ! اما دولت باید تضمین کند همه جامعه برای بهره کشی بیشتر در اختیار ایشان است و طرحهای مانند “بنای ایران” قرار است شرایط بهره کشی را تحت عنوان “بهبود فضای کسب و کار” را تضمین کند.

سرمایه داری در ایران شاید یکی از خشن ترین و بی رحمانه ترین بخشهای آن در جهان است. یعنی همه سال، اعاظم و صاحبنظران و اندیشه های برجسته اقتصادی در پی طرح های گوناگونی هستند که هزینه کارفرما که همان دستمزد کارگر است را بهر شکلی شده کم کنند و بدین گونه خشونت بارترین روشهای ممکن را علیه کارگر اجرایی می کنند. و این پروسه تا پایان روند سرنگونی این حکومت متوقف نخواهد شد. بی شک در فردای روزی که (اگر) سرمایه داری در ایران تداوم یابد در تاریخ سرمایه داری این بخش از جهان از اعاظم و صاحبنظران این چنینی به نیکی یاد خواهند کرد. همانگونه که اکنون یاد”حاج حسین امین الضرب” به عنوان نخستین سرمایه دار ایران گرامی میدارند و خود را نکوهش می کنند چرا دیر به فکر افتادند! بهرحال هر طبقه سمبل های خودش را دارد.

در دنیای کسانی که اندیشکده شریف و هر جایی که نامش با عملش در تضاد کامل است جمع میشوند و نقشه های شوم برای چگونگی استثمار توده مردم می کشند یک امر نادیده گرفته میشود چرا که بیش از حد به سربازان گمنام امام زمان و یا دکترهای سازمانهای مانند ساواک حساب باز می کنند که سازمان داده شدند تا مبارزه بر علیه سرمایه را سرکوب کنند. فی الحال در مورد تامین اجتماعی این سازمان بشدت از سوی بازنشستگان تحت فشار هست. قرار بود “بازنشسته” برود بنشیند خانه و منتظر فرارسیدن مرگ خود بماند اما اکنون در کف خیابون دنبال احقاق حق است. و مبارزات وسیع کارگران در گوشه و کنار کشور خواب سرمایه را آشفته کرده است.

 این جمله کلیشه ای که “سرمایه داری گور کن را می پروارند” گویایی یک حقیقت مهم است. مبارزه بر علیه استثمار و غارت گری سرمایه داران نه از سر ماجراجویی بلکه نیاز یک طبقه است برای زنده ماندن و دیده شدن است. بیمه درمان، مستمری بازنشستگی و از کارافتادگی، دستمزد، تعیین ساعات کار روزانه، مرخصی ماهانه، تعطیلات… و بسیاری مزایایی دیگر نه نتیجه نیک خواهی سرمایه داران بلکه نتیجه مبارزات سخت و پیگرانه طبقه کارگر ممکن شده است. از همان روی که حاج امین الضرب دود کارخانه اش بلند شد و سکه ضرب کرد از همان روز، مبارزه طبقه کارگر ایران شکل گرفت و تاریخ یک قرن گذشته نشان داده است که این طبقه نمی خواهد و نمی توانسته  خاموش بماند و اتفاقا یکی از بخشهای فعال طبقه کارگر در منطقه خاورمیانه بوده است. بهتر است اعاظم و صاحبنظران در اندیشکده شریف سرمایه داری فکر شغل شریف تری باشند. 

جمهوری اسلامی با هیچ تئوریی ( هر چقدر هم شکیل و مرتب و همه جانبه)  نمی تواند به حکومت مطبوع سرمایه داری در ایران تبدیل شود. به نظر میرسد جمهوری اسلامی مانند سلف خود، رژیم فاشیسم هیتلری تا آخرین لحظات سقوط دست از اعدام برنخواهد داشت و در کنار آن نقشه های شوم خود برای غارت نهایی بیمه تامین اجتماعی را نیز قصد دارد اجرایی کند. و ما کارگران شش دانگ حواس مان باید به سازمانهای مانند تامین اجتماعی باشد که از آن خرابه ای برجای نگذارند.   

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate