جامعه جهانی در پیچ تند وخطرناکی قرار گرفته است!

جامعه جهانی در پیچ تند وخطرناکی قرار گرفته است!
نظام موجود با تولید، فروش و صدور سلاح برای کُشتار و ایجاد جنگ و صلح و بازهم جنگ های مرگبارتر، با نابودی محیط زیست، شیوع بیماری های واگیر دار کشنده، مثل کووید ۱۹ که تا کنون باعث مرگ ۲۱ میلیون انسان و صدها میلیون بیمار بهبود یافته، ولی با جسم و روان زخمی و صدمه دیده، گرسنگی های مرگ آور قابل پیشگیری و … فقط قادر است، نابودی کلی محیط زیست و نسل انسان را سرعت بخشد! کار دیگری قادر به انجام نیست، زیرا بر سود روزافزون یک اقلیتی به نام سرمایه داران بنا شده است!
جامعه جهانی را فقط بوسیله انقلاب قهری کمونیستی طبقه کارگر می توان نجات داد و لاغیر! طبقه کارگر برای انجام این وظیفه سترگ تاریخی نیازمند اتحاد و تشکلات توده ای طبقاتی و بویژه حزب سیاسی خویش و تسلیح طبقاتی است!

گزارش و مقایسه کشورهای جهان در فروش و صدور سلاح به مدت ۵ سال از ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲!
لینک اینرنتی به زبان اسپانیائی

https://www.msn.com/es-es/noticias/internacional/el-informe-que-muestra-c%C3%B3mo-europa-se-rearma-masivamente/ar-AA18zRMj?ocid=msedgdhp&pc=U531&cvid=ce22cf979a444dca991b64283bcc4a15&ei=7

انجمن سیبری سوئد این گزارش را انتشار داده است.
مقر این انجمن در استکهلم است.

بنا براین گزارش خرید و فروش سلاح در سطح جهانی نسبت به ۵ سال قبل سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷، ۵ در صد کمتر شده است. ولی هم کشور آمریکا و هم کشورهای اروپائی بطور سرسام آوری بر صدور سلاح افزوده اند. آمریکا هم اکنون ۴۰ درصد صادرات سلاح مرگبار را به اقصی نقاط جهان صادر می کند و دهان یاوه گوی سردمدارانش برای تبلیغ صلح طلبی شان از همه بازتر است. بعد از آمریکا کشورهای روسیه، فرانسه، چین و آلمان قرار گرفته اند.

بنا براین، صلح خواهی کشورهائی مثل آمریکا و مخصوصا اروپا یک دروغگوئی آشکار و یک حیله گری کثیف بیش نیست. به این نوع گزارشات هم هیچگونه اعتمادی نیست!
بنابراین، باید در اندیشه ی ایجاد نظم نوین بود و اگر نه دیر یا زود نابودی نسل انسان را باید انتظار کشید.
البته، مرگ سرنوشت همه چیز یک روز هستی یافته است. این در مورد نظام های اجتماعی و بویژه نظام های اجتماعی که بر بردگی اکثریت انسان ها و مخصوصا تولیدگنندگان اساسی نعم مادی بنا شده اند، از همه چیز صادق تر است، زیرا که دارای تضاد ها و تناقضات حل ناشدنی ذاتی هستند!
طبقه تولید گر و خویش محرومتر از هر طبقه دیگری در جامعه ی موجود طبقه کارگر است . بنا براین، طبقه کارگر باید قادر گردد که با سازمان یافتن مستقل طبقاتی انقلابی – موجودیت دادن به حزب سیاسی خویش – حزب مخفی و نیمه مخفی کارگران آگاه و جمع آوری تمامی ستم دیدگان از نظام استثمارگر و کشتارگر سرمایه داری امپریالیستی که جهان را در چنگالهای خونین خویش گرفته و تسلیح طبقاتی جنگ های موجود – جنگ های امپریالیستی و ارتجاعی – را به جنگ طبقاتی – جنگ داخلی – تبدیل نموده و با پیروزی در آن دولت کهنه بورژوا امپریالیستی را در هم کوبد و با دولت خویش – دیکتاتوری انقلابی پرولتاریای مسلح جانشین کند تا قادر گردد جامعه سرمایه داری امپریالیستی را واژگون نماید و جامعه نوین – جامعه کمونیستی بر جای آن بنا نهد. نجات در همین است!

نمی توان و نباید به دولت ها و سازمانهای موجود، داخلی و خارجی، منطقه ای و جهانی موجود، همچون سازمان ملل متحد که خود نه سازمان ملل است و نه متحد، بلکه سازمان بین دولتین دارای تضاد و تناقضات آشتی ناپذیر امپریالیست سرمایه داریست و سازمان های دختر و پسرش مانند حقوق بشر، سازمان جهانی کار، آمنستی اینترناسیونال، دادگاه لاهه و امثالهم دلخوش کرد که همه لابی طبقه سرمایه دار هستند.

کارل مارکس در باره سرمایه داری چنین می گوید :

” سرمایه وامپیر خونآشام است. سرمایه دار سرمایه شخصیت یافته است! طبیعت – (زمین، من) مادر کالاست، کارگر پدر کالاست. تولید سرمایه داری در حالیکه تکنیک و سازمان پروسه تولید اجتماعی را ترقی میدهد گور کن ثروت ها یعنی زمین و کارگر است. اگر به قول اوژیه (*) پول ” با رویی پر از خون پیسه های طبیعی بدنیا آمد ه است.(۲۴۹) ” سرمایه در جایی متولد شده است که از سر تا پا و از تمام مساماتش خون و گند بیرون می زند.(۲۵۰). ” ، کارل مارکس کاپیتال، ۱۸۶۷. ترجمه ی ايرج اسکندری
زیر نویس ۲۴۹ – کوارترلی رویوو میگوید: ” سرمایه از سر و صدا و دعوا فرار میکند و طبعا ترسوست. این بسیار صحیح است، ولی هنوز تمام حقیقت نیست. سرمایه از نبودن و یا بهره ی کم مانند طبیعت از خلاء متنفر است. با بهره ی مناسب، سرمایه دلیر میشود. اگر ده درصد بهره ی مطمئن وجود داشته باشد میتوان آن را در همه جا بکار برد، با ۲۰ درصد تحرک پیدا میکند، با ۵۰ درصد بطور مثبت جسور میشد، برای ۱۰۰ درصد تمام قوانین انسانی را لگد مال میکند، در برابر ۳۰۰ درصد بهره هیچ جنایتی نیست که وی از ارتکاب آن رویگردان باشد و لو آنکه آن جنایت بقیمت چوبه ی دار تمام شود.”، اگر غوغا و دعوا بهره آورباشد، وی هر دو آنها را تشویق میکند. شاهد مدعا قاچاق و سودای برده. ص ۶۸۹.

او در سال ۱۸۷۵ در نقد بر برنامه گوتاء جامعه آلترناتیو را چنین معرفی می کند :
« اما این کمبودها در فاز نخست جامعۀ کمونیستى، هنگامى که این جامعه تازه پس از دردهاى طولانى زایمان از شکم جامعۀ سرمایه دارى سر برآورده، اجتناب ناپذیرند. حق هرگز نمى تواند بالاتر از ساختار اقتصادى جامعه و تکامل فرهنگى اى که مشروط به آن ساختار است، باشد.
در فاز بالاتر جامعۀ کمونیستى، پس از ناپدید شدن تبعیت برده ساز فرد از تقسیم کار و همراه با آن تضاد بین کار ذهنى و کار بدنى، پس از تبدیل شدن کار از صرفا وسیله اى براى زندگى به نیاز اصلى زندگى، پس از افزایش نیروهاى مولد همراه با تکامل همه جانبۀ فرد و فوران همۀ چشمه هاى ثروت تعاونى، آرى تنها در آن زمان مى توان از افق تنگ حق بورژوایى در تمامیت آن فراگذشت و جامعه خواهد توانست بر پرچم خود چنین نقش کند: از هرکس برحسب توانائى اش و به هرکس برحسب نیازهایش!

بین جامعۀ سرمایه دارى و جامعۀ کمونیستى یک دورۀ تحول انقلابى از اولى به دومى وجود دارد. متناظر این دورۀ تحول، یک دورۀ گذار سیاسى نیز هست که دولت در آن چیزى نمى تواند باشد جز دیکتاتورى انقلابى پرولتاریا.

اکنون برنامه [گوتا] نه به این آخرى مى پردازد و نه به سرشت دولت در جامعۀ کمونیستى.»، ترجمۀ سهراب شباهنگ.

رهایی طبفه کارگر، تنها، بدست طبقه کارگر ممکن است. مانیفست حزب کمونیست. ۱۸۴۸. مارکس و انگلس.

« بدون انقلاب قهرى، تعويض دولت بورژوايى با دولت پرولترى محال است. نابودى دولت پرولترى(دیکتاتوری پرولتاریا- من) و بعبارت ديگر نابودى هر گونه دولتى جز از راه “زوال” از راه ديگرى امکان پذير نيست.»، لنین- دولت و انقلاب.

تذکر – در دو سه روز اخیر ۲ بانگ بزرگ سیلیکان ولی و وبانگ امضای نیویورک (Silicon Valley Bank, liksom på New Yorks Signature Bank) در آمریکا که به صنایع با تکنیک بالا امکانات می دهند، ورشکست شده اند. البته، بیشترین محقیقن اقتصادی و هوشیاران طبقه سرمایه دار از رکورد بزرگ ایالات متحده در همین سال و یا تا پایان سال ۲۰۲۴ می گویند. بزرگترین ژنرال نظامی ارتش آمریکا – مارک میلی از جنگ با چین در سال ۲۰۲۵ خبر داده است. جنگ در اوکراین در حال حاضر به ضرر پیمان نظامی ناتو با شدت هر بیشتر ادامه دارد. جوبایدن از تحویل زیر دریایی اتمی به استرالیا می گوید. شی جینگ پینگ رئیس حزب باصطلاح کمونیست و رئیس جمهور چین از تقویت ارتش چین به عنوان دیوار مستحکم چین صحبت کرده است. در اروپا طبقه کارگر با پیشقراولی طبقه کارگر فرانسه به خیابانها آمده است. اما و اما هنوز رهبر – حزب آماده کننده – برای به پیروزی رساندن انقلاب قهری کمونیستی ندارد و این چشم اسفندیار – پاشنه آشیل اوضاع کنونی جهان است:

کارل مارکس
« دو :

_ با توجه به این که پرولتاریا به عنوان طبقه، فقط در صورتى مى‌تواند علیه قهر دسته جمعى طبقات مالک وارد عمل شود که در حزب سیاسى مجزاى خویش‏، در تخالف با همه‌ى اشکال قدیمى احزاب طبقات مالک، متشکل گردد؛ _ با توجه به اینکه تشکل پرولتاریا در حزب سیاسى‌اش‏ براى تضمین پیروزى انقلاب اجتماعى و هدف نهایى آن، نابودى طبقات، ضرورى است؛ _ با توجه به این که باید وحدت نیروهاى طبقه‌ى کارگر، که از قبل در مبارزات اقتصادى تحقق یافته، به عنوان اهرم توده هاى این طبقه در مبارزه علیه اقتدار سیاسى استثمار کنندگانشان به کار آید؛ کنفرانس‏ به اعضاى انترناسیونال خاطرنشان مى‌سازد که در جریان مبارزه‌ى طبقه‌ى کارگر، فعالیت اقتصادى و فعالیت سیاسى این طبقه به طرزى ناگسستنى با هم پیوند دارند.
(تلخیص‏ از قطعنامه‌ى کنفرانس‏ لندن انجمن بین المللى کارگران _ انترناسیونال _ سپتامبر ۱۸۷۱، به نقل از «کارمزدى و سرمایه»، انتشارات سوسیال، پاریس‏، ۱۹۷۲.) »
« دیالکتیک با صورت قلب شده، خود در آلمان مد شد زیرا چنین می نمود که وی قادر به قلب واقعیت است. به نظر بورژوازی و بلندگویان عقیده ای آن طبقه، دیالکتیک در صورت عقلانی خود چیز رسوا و نفرت انگیزی است زیرا بنا بر دیالکتیک درک مثبت آن چه وجود دارد در عین حال متضمن درک نفی و انهدام ضروری آن نیز هست، زیرا دیالکتیک، هر شکل به وجود آمده ای را در حال حرکت و بنابراین از جنبه ی قابلیت درگذشت آن نیز مورد توجه قرار می دهد، زیرا دیالکتیک حکومت هیچ چیزی را بر خورد نمی پذیرد و ذاتا انتقاد کُن و انقلابی است.

حرکت پُر تضاد جامعه ی سرمایه داری، به وسیله ی تغییراتی که از گردش ادواری صنعت جدید ناشی می شود و نقطه ی اعتلاء آن بحران عمومی است، خویشتن را به شدیدترین وجهی به بورژوازی دست اندر کار می شناساند. این بحران اگر چه هنوز مراحل اولیه ی خود را می پیماید، باز در راه است و در نتیجه ی همه جانبه بودن میدان عمل خود و شدت تأثیرش لاجرم دیالکتیک را در مغز خوش بختان نواقبال امپراطوری جدید پروس و آلمانی هم فرو خواهد کرد.» کارل مارکس – لندن، ۲۴ ژانویه ۱۸۷۳.

http://www.nashr.de/1/marx/kapitalBakhsh1.pdf

اوضاع نهیب می زند یا پیروزی انقلاب قهری کمونیستی پرولتاریای متحزب و مسلح و واژگونی کامل نظام سرمایه از طریق جبر و زور و نشاندن کمونیسم بر جای آن و یا ادامه سیستم خون ریز و استثمارگر سرمایه داری امپریالیستی و غرق شدن در دریائی از خون! آلترنتیو سومی متصور نیست!

حمید قربانی – انسان بیوطن
۱۴ مارس ۲۰۹۶ سال اسپارتاکوسی برابر با ۲۰۲۳ میلادی!

جامعه جهانی در پیچ تند وخطرناکی قرار گرفته است.docxجامعه جهانی در پیچ تند وخطرناکی قرار گرفته است.pdf

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate